در داستانهای محلی و فولکلوریک یکی از معمول ترین شخصیت ها ،شخصییت پیرزنی است که در اعماق جنگل زندگی می کند و قدرت های شیطانی و عجیب و غریب دارد.آیا این حکایت یک خرافه است؟ نه،ابدا.همه ی قبایل دنیا در همه جا دکتر های خرافی دارند که گاهی اوقات خدایان درمان و گاهی وقت ها جادوگر خوانده می شوند.وظیفه ی این افراد به جایی که آنها در آنجا زندگی میکنند یا آداب و رسومات قبیله ی آنها دارد.ممکن است آنها مسول سلامت بیماران یا پیدا کردن بهترین محل شکار یا پیشگویی کردن و یا صحبت کردن با ارواح باشند،شاید هم بارش باران بر عهده ی آنها باشد.
یک جادوگر چه شکلی است؟
جواب های گوناگونی به همراه تصاویر مختلف به این سوال جواب داده شده است.در این تصاویر جادوگران گرچه دارای چهرهی معمولی هستند ولی چشمان با نفوذی دارند که در طلسم به آنها کمک می کند.بر طبق عقاید خرافی مردان هم می توانند جادوگر باشند*در معنی گسترده تر،یک زن افسونگر همان جادوگر است.یک ساحر ،مانند جادوگری باستانی موظف بود؛کارهای ماورائی انجام دهد .برای مثال از آینده می گفت،طلسم های جادویی به وجود می آورد و یا حوادث آینده را کنترل می نمود.
نقشه شیطان
جادوگر ها در اروپا درجامعه ای که زندگی می کردند،نقش بسیار مهمی داشتند.یک جنگجوی انگلیسی در سال 500میلادی برای اینکه از نتیجه ی جنگ ها باخبر شود از یک جادوگر کمک می گرفت.در سال 1300میلادی یک جادوگر ممکن بود طلسمی علیه تب به وجود آورد.به هر حال در اروپا طی قرون 16و 17 کلمه ی جادوگر معنی جدیدی یافت که خیلی وحشت انگیز است.یک جادوگر به عنوان شخصی که با شیطان عهد و پیمان بسته شناخته می شد.
یک مرد هم می توانست جادوگر باشد اما بیشتر متهمان جادوگری،زن بوده اند.جادوگر به عنوان سنبل بدی و شرارت شناخته شده بود.بعد از آن که جادوگری به عنوان سنبل بدی بین مردم ،پذیرفته شد؛رفتار عمومی نسبت به جادوگران تغیر یافت. مردم ابتددا نسبت به آنها شک و تردید داشتند سپس به آنها حمله بردند.در این فضای روحی مردم به شدت درگیر احساسات شده بودند و بسیار می ترسیدند.چرا این تغییر بزرگ در رفتار مردم رخ داده بود؟این امر دلایل زیادی دارد اما مهم ترین علت آن قدرت و طمع بود .
رهبران مذهبی و سیاستمداران،برای آنکه موقعیت خودشان را حفظ کنند،به کسانی که در زمینه ی جادوگری تندروی می کردند شلاق می زدند.در واقع متصدیان جادوگری به یک اسلحه ی خطرناک تبدیل شده بودند . کسانی که عقاید مختلف مذهبی یا سیاسی داشتند ممکن بود،به خرافه پرستی متهم شوند.
دلیل بیشتر این اتهامات حسادت بود.جمله ی «این حسادت و بد جنسی است»نوشته ی مورخی به نام ال بار است که خیلی ها را رسوا کرداو بیشتر مطالب کتابش را در اتاق شکنجه نوشت.توانگری،دانش ،زیبایی و...اغلب دلایل اتهام بودند.زمانی شکنجه و آزار جادوگران بشتر می شد که آنها مال و اموال هم داشته باشند.قوانین تقسیم دارایهایشان به کشوری بستگی داشت که در آن زندگی می کردند.بنابراین ثروت آنها یانگه داری می شد یا بین پادشاه،وزیر ،ملکه وکلیسا تقسیم می شد. گاهی اوقات شخصی که به جادوگری متهم شده بود سهمی از دارایی اش دریافت می کرد.در بعضی از کشور ها مانند انگلستان قوانین با توجه به مقدار ثروت جادوگران تغییر می کرد.در جاهایی که نظیر این قوانین وجود داشت اذیت و آزار جادوگران ظلم و ستم شناخته نمی شد.
افزایش متهمان جادوگری
ابتدا مردم عادی به اتهاماتی که به جادوگران وارد نمی شد اهمیت زیادی نمی دادند،اما پس از گذشت سالها و با وجود تبلیغات فراوان در باره ی خطرات جادوگری ،آن دسته از کسانی که تردید داشتند نیز منکر به سودمندی جادو شدند.آن کسانی هم که گاه دستگیری و کشتار جادوگران را کاری غیر اخلاقی می شمردند،خود متهم به جادوگری می شدند.بیشتر آنها یا کشته می شدند یا پس از شکنجه و آزار دیدن ،سکوت می کردند
معامله
شیطان برای معامله ی پول قدرت با جادوگر،شرایط زیر را برای او قرار می داد:
-انکار دین مسیح
-سوگند یاد کردن در رابطه با شیطان
-تسلیم کردن روح خودش به شیطان
-حفظ همیشگی این روابط با شیطان
بر طبق افسانه ها وقتی جادوگر با شیطان پیمان می بندد ،باید برای همیشه به آن پیمان وفادار باشد(مثل ولدرمورت خودمون)
محاکمه با آب
یک روش برای محاکمه ی جادوگر این بوده است که طنابی به کمر او می بستندو در حالی که دو سر طناب را از دو طرف نگه داشته اند،جادوگر را به آب می انداختند . اگر جادوگر روی آب شناور می ماند ،نشانه ی این بود که الهه ی جادو به او کمک کرده و گناهکار شناخته میشد؛اما اگر در آب فرو می رفت ،بی گناه تلقی می شد اگر چه ممکن بود غرق شود.
سوزاندن جادوگران
ساحران زندانی تقریبا همیشه سوزانده می شدند.بعضی وقتها به عنوان تخفیف در مجازات ،ابتدا آنها را می کشتند و بعد می سوزاندن.سوزاندن جادوگران در مطالعات و تحقیقات دانشمندان بزرگ مسیحی اثبات شده است.از آن جمله می توان جان کلوین(1509-1564)نامبرد
برگرفته از کتاب
قدرتهای جادویی
نوشته ی دنیل کوهن
-------------------
*در اکثر داستانها جادوگران زن بوده اند