هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها

فهرست مقالات همه چیده شده بر اساس عنوان در صعودی

معمولی برجسته مقاله امروز همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. موجودات خیالی
    شاخه ها: اطلس هری پاتر
    در روزگاران گذشته، دنیای غیر عادی موجودات ماوراء طبیعی تقریبا برای تمامی انسانها، طبیعی به نظر میرسید.حتی امروز نیز برخی از انسان ها، آنان را حقیقی می پندارند.اکثر ما به روح ،جن ،پری و اینگونه موجودات اعتقادی نداریم،در حالی که نیاکان ما برای توجیه اتفاقات عجیب ،آنها را طبی...
  2. مالفوی همدست دامبلدور؟
    شاخه ها: تـئوری‌ها و استدلال حوادث
    شما رو که نمیدونم، اما خودم به اینکه اسنیپ و دامبلدور با هم دستشون تو یه کاسه ست ایمان پیدا کردم. اما حالا میخوایم بدونیم که مالفوی نیز با انان همکار بوده است؟البته نه از اول کار.مسلما بله، اما میخوام چند تا دلیل مستحکم بیارم. 1- آنطور که در فصل دوم اومده، ولدمورت به علت اینکه ا...
  3. ماگل یا جادوگر ؟ کدامیک به صرفه تر است؟!
    شاخه ها: مجله سفسطه باز
    سلام خدمت دوستان ماگل و جادوگر خودم.اول اینکه از خانم ویدا اسلامیه به خاطر استفاده م از یه کلمه ی دیگه به جای "ماگل" در مقالات قبلی که کپی رایتش متعلّق به ایشونه پوزش میخوام و از مدیران سایت میخوام که اون کلماتو به "ماگل" تبدیل کنن. متشکرم.دوم اینکه ازتون میخوام مقاله ی پایینو ب...
  4. مادرخوانده ( 1 )
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری با بی حوصله گی ظرفهای شام رو می شست. صدای خنده های عمو ورنون و دادلی از طبقه ی بالا به گوش می رسید. خاله پتونیا پشت میز نشسته بود و داشت به هری گوشزد میکرد که ظرف سالاد رو درست بشوره.موهای هری قسمتی از صورتشو پوشونده بود و مانع دید هری می شد. به دستای کف آلودش نگاه کرد و با تکا...
  5. مادرخوانده ( 2)
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    جیمز وسط خیابان پرید و فریاد زد : وایستن. لیلی با عجله او را کنار کشید و گفت: این چه طرز تاکسی گرفتنه؟ جیمز با تعجب گفت: چی گرفتن؟ پتونیا دستش را برای یک تاکسی زردرنگ تکان داد . تاکسی ترمز زد. سیریوس و جیمز با تحسین به او نگاه می کردند. جیمز با چشمانی گرد شده گفت: چه طور این کارو کر...
  6. مادرخوانده ( قسمت آخر )
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    سیریوس به دیوار سرد و سنگی تکیه داده بود. ناگهان سرمای سختی در او نفوذ کرد. سیلی از خاطرات وحشتناک به ذهن او هجوم آوردند. خاطراتی که ....سیریوس فریاد کشید: نه!! ***سیریوس با ناراحتی به آرتور و جیمز نگاه کرد. دلش نمی خواست در اون لحظه از اتاق بیرون بره. اما نگاه جیمز آشکارا همین رو ...
  7. مادرخوانده - فصل 3
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    لیلی دستاشو زیر چونه اش گذاشته بود و از پنجره بیرون رو نگاه می کرد... آه غمگینی کشید پتونیا از پشت سرش گفت : چرا ناراحتی؟ لیلی از جا پرید و گفت:وای.پتی....تو کی اومدی .؟..پتونیا گفت:همین الآن....به چی فکر می کردی ؟لیلی دوباره به پنجره خیره شد : به هاگوارتز .تا چند وقت دیگه ترم هاگوارت...
  8. مادرخوانده - فصل 4
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    پتونیا واقعا از جشن لذت میبرد .حالا بیش از همیشه دلش میخواست که جادوگر باشه . . لیلی حق داشت که همیشه از دنیای جادویی حرف بزنه. همه چیز جالب و باور نکردنی بود. یه عالمه بادکنک و گل توی هوا معلق بودن. لیوانهای نوشیدنی بعد از خالی شدن خود بخود پر میشدند .و سازهایی که بدون نوازنده م...
  9. مار در رستوران » برج سفيد «
    شاخه ها: داستان‌های غیر هری پاتری
    در شيشه‌اي‌ به‌شدت‌ باز شد. برت‌ ابل1 لرزيد و از ميان‌ گرماي‌ بخارآلودي‌ كه‌ به‌ سرماي‌ زمستاني‌ خيابان‌ هشتم‌ دهان‌كجي‌ مي‌كرد گذشت2. گرماي‌ ناگهاني‌ صورتش‌ را سرخ‌ كرد. الكل‌ داخل‌ معده‌اش‌ را هم‌ زد. بوي‌ تند همبرگر و پياز پخته‌ فضا را پر كرده‌ بود.روزهايش...
  10. مدرسه جادویی
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    داستان فردی هست که به مدرسه ای جادویی میره ثبت نام میکنه که خودش و پدر و مادرش از جادویی بودن آن خبر نداشتند.
« 1 ... 3 4 5 (6) 7 8 9 ... 84 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.