هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه با تدریس پروفسور لوسیوس مالفوی
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲
#21
سال نو وکریسمس همزمان با سال تحصیلی جدید
تصویر کوچک شده

اولین روز هاگوارتز بود... بارش برف چند روز بود که ادامه داشت سال تحصیلی جدید به خاطر مسائل کودتا و وضع نابسامان جامعه جادوگری امسال در زمستان تشکیل میشد دو روز از کودتا آمبریج استاد اسبق دفاع در برابر جادوی سیاه میگذشت ... شایعه شده بود که شروع سال تحصیلی با درس دفاع در برابر جادوی سیاه دارای ابعاد سیاسی و خاصی است اونم وقتی که یکی از سیاه ترین جادوگران و نزدیکان لردسیاه استاد این درس شده بود...

خیلی از پدر مادر ها به خاطر نبود امنیت در جامعه به خاطر درگیری ها بین کودتا گران ونیروهای برکنار شده وزارت قصد نداشتن فرزندان خود را به هاگوارتز بفرستند....

کلاس دفاع برابر جادوی سیاه جلسه اول

تصویر کوچک شده

اما همچنان که برف میبارید و هوای سرد و سوز طاقت فرسا هاگواتز را فرا گرفته بود تعدادی از جادوآموزان در کلاس نشسته بودند و منتظر پروفسور لوسیوس مالفوی بودند... خوب میدانستند که او کیست... البته اکثر بچه های شرکت کننده در کلاس از گروه اسلیترین بودند... و از دیگر گرو ها حتی به تعداد انگشتان یک دست هم کسی نیامده بود...
...

صدای غیژ غیژ درب سنگی و بزرگ دخمه ای که کلاس در آن برگذار میشد باز شد... همه فکر میکردند که پروفسور مالفوی است اما قبل از اینکه کسی بتواند نگاه کند... مار بزرگی وارد کلاس شد ماری خوش خط و خال با رنگی مایل به سبز لجنی...
همه ترسیدند و شروع کردند به جیغ و فریاد کشیدن...
که با صدای پروفسور مالفوی ساکت شدند!!
-ساکت!!!!!
پروفسور مالفوی با موهای بلند و بسیار بور خود که نزدیک به سفید بود... با ردایی بسیار فاخر و و عصای سلطنتی وارد کلاس شده بود عصای خود را دوبار به کف زمین کوبید و شروع کرد به صحبت کردن
-اینجا دیگه جایه این لوس بازی هاو اینکه شکلات بخورید و پاترونوس درست کنید نیست اینجا مکان تربیت جادوگران بزرگ آینده است...

مار سبز رنگ از میان پایه میز و صندلی ها و برخورد با پایه بچه ها خودش را جلوی کلاس رساند و شروع کرد به چنبره زدن...

دانش آموزان که حالا دیدن مار که انگار بی خطر است آروم گرفتن و پشت میز های خود نشستن ...
مالفوی البته نگذاشت که بعضی ها بنشینند...

مالفوی در حالی که رو به طرف دو جادوآموز جوان میکرد گفت :و البته این جا جایه خون لجنی ها هم نیست...

دو دختر که یکی از گروه گریفندور و دیگری از هافلپاف بودند نگاهی با تعجب و ترس به یکدیگر کردند ...و دوباره به سمت مالفوی...

مالفوی: آره درست شنیدید بهتره قبل از اینکه مثلا توی یک حادثه سر کلاس به خاطر سهل انگاری توسط ماری بسیار خطرناکی که برای بررسی قدرت های جادوی سیاه نهفته در مارها به کلاس آورده شود بود گزیده بشید و مرگ مرموزی داشته باشید خودتون نظافت این کلاس را رعایت کنید و خون لجنی تان را از اینجا گم کنید...

حتی دانش آموزان اسلیترین هم دهانشان باز مانده بود ...

دو دختر در حالی که بغضشان ترکیده بود اشک ریزان از کلاس بیرون رفتن...

لوسیوس جلو رفت و پشت میز بزرگ خود نشست و سر خود را تکانی داد تا موهای بلندش کنار روند...

-خوب حالا کسی اینجا هست تا در مورد قدرت های جادویی و جادوی سیاه نهفته در مار ها چیزی بداند؟!

هیچکس پاسخی نداد...

لوسیوس سوال دیگری پرسید
- کسی از شما میدانه خون مار چه کاربرد های دارد؟

باز هم کسی پاسخ نداد
لوسیوس: کسی میدانه مهره مار چه قدرت های جادوی سیاهی دارد...

لوسیوس از پشت میز بلند شد در حالی که کمی عصبانی بود و چوب دستی خود را که دسته مار نشانی داشت بیرون آورد...
تصویر کوچک شده

و وردی را خواند تمام کتاب هایی که در مقابل بچه بود و روی جلدش نوشته بود جادوی سیاه در مقابل جادوی سیاه نوشته آبراکسس مالفوی باز شد فصل سوم نقش مارها در جادوی سیاه

مالفوی به یکی از شاگردان گفت تا با صدای بلند بخواند...


کلاس همینجور پیش رفت در انتها لوسیوس مافوی گفت:

تکالیف برای جلسه بعد ...

یک مقاله تحقیقی در مورد مارها در دنیای جادوگری و جادوی سیاه بنویسید حداکثر 15 امتیاز

5 جادوگر مار زبان تاریخ جادوگری را نام ببرید حداکثر 5 امتیاز

خواص خون مار و کاربرد هایش را بنویسید حداکثر 5 امتیاز

یک بحث برای تدریس در جلسه بعد که دوست دارید بیاموزید برای جلسه بعد مطرح کنید حداکثر 5 امتیاز


امتیاز اضافه :
در مورد قیافه پروفسور لوسیوس مالفوی در عکس بالا چند خطی بنویسید

منتظر شرکت شما جادوگران اصیل در کلاس دفاع برابر جادوی سیاه هستیم... هر هفته جمعه ها


ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۴ ۱۲:۲۷:۱۷
ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۴ ۱۲:۲۸:۴۸

جادوگران


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۶:۵۶ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۲
#22
سلام کلاس من جمعه است من این هفته نیستم میتونم تدریس جلسه اول را سه شنبه یا چهارشنبه همین هفته انجام دهم


جادوگران


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲:۵۲ شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲
#23
مقالات سایت کجان؟ یعنی چی من این همه سال صبر کرده بودم سر وقت مقالات سایت رو بخونم ولی الان نیست ...


جادوگران


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲:۱۳ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
#24
آقا من هم گفته باشم این سرژ در دوران لردیش از من سوء استفاده کرد ... سرژ خیلی بدی من اون زمان بچه بودم :hyp: هنوز که هنوزه بر چسب فتنه گر رو من مونده ...

هدویگ؟! به خدا قصم اگه بخوای یه بار دیگه پات رو تو این سایت بذاری تمام اعضا گروه Anonymous را استخدام میکنم تا کل این سایت را نابود کنند تا دیگه لازم نباشه فضله هات را تو تاپیک ها پاک کنیم...


جادوگران


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۳:۰۳ چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۲
#25
جناب مدیر شما در پست قوانین هاگوارتز فقط در مورد کم کردن امتیاز ازاساتید صحبت کردید یعنی اساتید آب هم خوردن امتیاز کم میشه ولی هیچی در مورد اینکه استادی چه مزایایی داره نگفتید پس حقوق که قبلا صحبت کردیم چی میشه
همین کارا میکنید دانش آموزان تو رو استاداشون وایمیستن!

(در کل نظرم این بود که حقوق معلم ها یا همون امتیاز خیلی کمه بیشتر کنید

موفق باشید از زحمات بسیار شما برای هاگوارتز هم متشکریم


جادوگران


پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۰:۵۳ شنبه ۹ آذر ۱۳۹۲
#26
IN THE NAME OF THE DARK LORD
1- هرگونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخواران/محفل را با زبان خوش شرح دهید!
از اولین مریدان لردسیاه که با همکاری تعدادی دیگر گروه مرگخواران را بنیان نهادیم تا لردسیاه امور پیش پا افتاده اش را برای اجرا به آنان بسپارد تا افتخاری باشد برای مریدان لردسیاه
در طول تمام این دوران لحظه ای نبوده که از تصمیم و انتخاب خود عقب نشسته باشیم و به خود شک وارد کرده باشیم بنده سابقه بلند من در گروه مرگخواران با لطف کم نظیر لردسیاه به بنده همراه بوده
اما اعضا مرتد محفل ققنوس در جهت تخریب چهره شایعه فرار خانواده اشرافی ما را در نبرد هاگواتز در کتاب کذب هری پاتر و یادگاران مرگ مطرح کردند که همانطور که میدانید این ها همه شایعه است و همانطور که میبینیم شما جاودانه شدید و ما هم همچنان مفتخر به خدمت به شما
، مرگخواران تنها گروه سازمان یافته وابسته به لردسیاه است که در راستای جنگ بی امان با جبهه باطل روشنایی در حال مبارزه است، عضو گیری آموزش ، نبرد و پشتیبانی جبهه ارتش کبیر تاریکی به فرماندهی لردسیاه از دیگر امور اجرائی مرگخواران است
2- به نظر شما مهم ترین تفاوت میان دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟
دامبل همه چیز را به شانس واگذار میکنه کلا آدم منحرف و شیادی است به خیلی چیزا هم اعتیاد داره از قمار گرفته تا آزار کودکان اما لردسیاه با اقتدار و تدبیر و شایستگی عمل میکند
3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخواران چیست؟
هدف فقط یک چیز است و آن بازگرداندن اصالت خون جادوگران اصیل در سایه لردسیاه و خدمتکار کردن تمام ماگل ها و موجودات به لردسیاه
4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها(یا شخصیتی غیر از لرد سیاه و مرگخواران) را انتخاب کرده و لقبی مناسب برایش انتخاب کنید.
هدویگ و دیگران پرندگان محفلی = جوجه رنگی های کوچولو موچولو


5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
خوب این بزرگترین جالش اعضای محفل ققنوس است که هنوز خودشان نیز راه حلی برای آن ندارن هر وقت محفل ققنوس دست به تحرکات علیه ما زد یعنی راه حل را پیدا کردن اما فعلا که توش موندن...

6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
اینا که نابود هستن پس زیاد کار خاصی نداره فقط بهتره کمی زجر بکشن پس شکنجشون تا ابد

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟
دراکو را به عنوان خوراکشان تقدیم میکنم

8-به نظر شما چه اتفاقی برای موها و بینی لرد سیاه افتاده است؟

اتفاق خاصی نیوفتاده اینا فقط تو قصه هاست که بچه ها بترسن

9-یک یا چند مورد از موارد استفاده بهینه از ریش دامبلدور را نام برده، در صورت تمایل شرح دهید.
این آدم اصلا بی مصرف است


همونطور که اشاره کردین از وقتی یادم میاد شما بودین...ظاهرا تا وقتی ارتش سیاه باشه هم خواهید بود.یعنی تا ابد!
جواب سوال هفتم...ما هم کم اوردیم رسما!فوق العاده بود.

تایید شد.

به خونه خودتون خوش اومدین.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۲/۹/۹ ۲:۱۱:۰۷

جادوگران


پاسخ به: دفتر ثبت نام دانش آموزان
پیام زده شده در: ۰:۰۷ شنبه ۹ آذر ۱۳۹۲
#27
لوسیوس مالفوی

قدیما دراکو به زور من با خودش به مدرسه می آورد یه گروه هم داشتیم اتحاد اسلیترین که به لطف همین گروه قهرمان شدیم پسرم نمره اول مدرسه بود

درس های ممنوعه
جادوی سیاه
جادوهای باستانی


جادوگران


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲:۲۴ یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲
#28
سلام میبینم که این مدیران گریفیندوری دست از هاگوارتز بر نمیدارن سالهاست که جادوگرانی ارزشی تربیت میکنید از الان گفته باشم فقط جادوآموزان اصیل زاده می تونند در کلاس من شرکت کنند

من امسال میخوام درس نوستالژیک جادوی سیاه که شما میتونید بهش بگیددفاع برابر جادوی سیاه را تدریس کنم ... تا شاید مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز در مقابل رقیبان خودش همچون دورمشترانگ در المپیاد ها و مسابقات بین مدرسه ای کم نیاره ...

در ضمن بهترین کلاس هاگوارتز + اشرافی ترین دفتر و همچنین مدیریت گروه اسلیترین هم باید با من باشه در مورد حقوق هم حقوق من باید معادل کل دیگر استادان هاگواتز باشه.

امر دیگری داشتم با جغدم اطلاع میدم ...

سابقه تدریس هم 5-6 سال قبل داشتم ولی درسش را یادم نمی آید
با تشکر لوسیوس مالفوی اشراف زاده


جادوگران


پاسخ به: انجمن تفرقه بین دو جبه ی سیاه وسفید
پیام زده شده در: ۱۳:۱۶ سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۲
#29
سالیان پیش در زمان باستان جادوگران، پرندگان زیادی در جادوگران جولان میدادن از کفتر گرفته تا جغد ...
این موجودات که به لطف فتوشاپ قدرت جادویی هم پیدا کرده بودن و با دوز کلک قدرت بسیار در میان مافیای جادوگری پیدا کردن تا اینکه یکی از اصیل زادگان واقعی پیدا شد تا چهره واقعی این موجودات را به جادوگران نشان دهد... در سال 1385قبل از میلاد مرلین هدویگ به لطف ارتباط با مافیا در محفل ققنوس به قدرت رسید...
اما آیا قدرتی هم داشت؟



آبگوشت جفد با سس داغ پیاز:

در حکایت ها ها نقل شده روزی یکی از خدایان رومی در نامه ای به لردولدمورت اعظم از او درخواست گوشت جغد کرده... متن نامه به این شرح است:

------------------------------------------------------
به نام خودم

تام ریدل پسر ، در سرزمین ما از روم تا قبرس از یونان تا قفقاز جغد منقرض گشته گویند در سرزمین شما جغد جولان میکشد. درخواست دارم از تو برای ضیافت هفته آینده که قرار هست خدایان مصر به روم بیایند ،بر سنت بوده که شام ضیافت آبگوشت جغد با سس داغ پیاز باشد.

از شما میخوام چاق ترین جغد خود را برای ما قربانی کنید تا بهترین غولهای رومی را در خدمت شما گذارم.

هرکولاستیک خدای روم.

-------------------------------------------
لوسیوس: ارباب ، این بود متن نامه.

لردسیاه که خیلی متعجب شده بود چانه خود را خواراند و گفت: جغد چاق؟! در مقابل غولهای رومی! پیشنهاد خوبیست در سرزمین ما هم که پر شده از پرندگان مزاحم...
لردسیاه: به تمام مرگ خواران دستور بده از هم اکنون شروع به شکار جغد کنند... و چاق ترینش را بیاورید ...

لوسیوس: چشم ارباب
لوسیوس میخواست از خدمت لردسیاه مرخص شود که لردسیاه ادامه داد
-هر کس که موفق شود یک کشیده و 5 بار کروشیو پاداش خواهد گرفت...
لوسیوس سر خود را به نشانه تایید تکان داد و از سرسرا خارج شد..

---------------

لوسیوس در جمع مرگ خواران:

از هم اکنون هر مرگ خوار که بتواند چاق ترین جغد را شکارو نزد ارباب بیاورد... یک کشیده محکم 5 بار طلسم شکنجه از لرد پاداش خواهد گرفت، بروید که تا فردا وقت بیتشر نیست و قابل تمدید هم نیست.

مرگ خواران شروع به پچ پچ کردن: شکار جغد در مقابل کشیده محکم و شکنجه از لرد وای چه سعادتی....


کودکستان وایت تورنادو محفل ققنوس(جایی که هدویگ به قدرت رسیده بود):

هدویگ در حال سخنرانی برای بچه های 3 تا 5 سال:
تصویر کوچک شده

بله بچه ها یکی بود یکی نبود جز آلبوس دامبلدور هیچ کس نبود یه مرد خیلی بد جنس بود به نام لرد سیاه این مرد خیلی ترسناک بود ... و خیلی هم ظالم بود. حالا کی ظالم بود بچه ها؟

بچه ها همه با هم با صدای ضعیف : لردسیاه!

هدویگ: من که نشنیدم دامبلدور پسند بگید!

بچه ها با صدای بلند: لردسیاه.

بله بچه این لردسیاه ما خیلی هم بد جنس بود.

حالا بگید ببینم لردسیاه بدجنس بود ؟

بچه ها : بعله!

ناگهان!!!

ادامه دارد...


-----------------------

(این پست در راستای تفرقه افکنی بین دو جبهه در سال 85 ارسال شده بود که به شکل عجیبی از دیتابیس پاک شد و نشان داد که مافیای جادوگران هیچ اعتراضی را بر نمیتابند)


ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۱۴ ۱۳:۳۰:۲۰
ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۱۴ ۱۳:۳۳:۲۰

جادوگران


پاسخ به: آشپزخانه ی اسلیترین
پیام زده شده در: ۱۶:۴۵ دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲
#30
بارتی به شدت ترسیده بود بدنش میلرزید دندوناش در هرنانو ثانیه یک میلون بار به هم میخورد...
بارتی:ا...ل...ت....م...ا..س....م..ی..ک..ن..م...لردسیاه

آنتونی هم خودش را رسانده بود داخل اتاق تا این صحنه دراماتیک را از دست نده تا بعد بتونه در میخانه سه دسته جارو حماسه سرایی کنه...

آنتونی: :hungry1:
نجینی که هنوز نگاه های عجیبی به بارتی میکرد
تصویر کوچک شده


بارتی هم که حالا خودش رو خراب کرده بود از شدت ترس به نوک چوب دستی لرد سیاه خیره شده بود...

لردسیاه: بخششی از لردسیاه هیچگاه نبوده و نخواهد بود...
-آواداکدا..
لردسیاه داشت نفرین مرگ بار تلفظ میکرد که ناگهان نجینی حرکتی خارج از ماورای طبیعی کرد...

با حرکتی غافلگیرانه به سمت لردسیاه رفت...
و شروع کرد به فیس فیس کردن ...

لردسیاه که در حال تلفظ آخرین حرف های نفرینش بود ... کاملا غافلگیر شده بود...
نور سبز رنگ آماده پرتاب از نوک چوب دستی لردسیاه بود که...
تصویر کوچک شده

نجینی:فیس!...فیس...فیش.. غژ...(نه! اجازه نمیدم ... خوب خوشم اومده اخه من از این ... اگه بخوای بکشیش باید هر دومون را بکشی)

لردسیاه:
آنتونی:
بارتی: :worry:
سیاهی لشکر ها:
بینندگان:

نور سبز چوب دستی از شرم حیا و خجالت آب شد افتاد رو زمین کف اتاق را مثل اسید سوراخ کرد رفت پایین...

لردسیاه که هنوز تو همون حالت خشکش زده بود تو فکر خودش یک بار دیگه حرکت آهسته را نگاه کرد تازه فهمید چی شده... ولی هنوز نمیتوانست تکان بخورد...گویی که نفرین شده باشد ...

نجینی به سمت بارتی رفت تا سکانس که باید سانسور شود را انجام دهد..
بارتی که متوجه نزدیک شدن نجینی هنوز نشده بود... وقتی دید نجینی میخواد چیکار کنه بلند شد و پا به فرار گذاشت...
نجینی هم به سرعت به دنبالش رفت
نجینی:فیس...! (عزیزم صبر کن)
بارتی هم که انگار داشت مثل بلبل زبان ماری صحبت میکرد جواب میداد..
-ولم کن ماره گنده ...
-چی از جونم میخوای...
-مگه ندیدی نزدیک بود بمیرم هنوزم معلوم نیست...
ولی نجینی ول کن نبود
خلاصه بارتی و نجینی افتاده بودن دنبال هم ...
تو این مایه ها:
تصویر کوچک شده

آخرین تصویری که از بارتی دیده شد چند دقیقه بعد بود...که نشون میداد بلاخره نجینی اون عمل را انجام داده که خوشبختانه حذف شده ولی تصویر بعد از حادثه چیزی تو این مایه ها بود
تصویر کوچک شده



ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۱۳ ۲۰:۴۸:۲۲

جادوگران






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.