جام آتش!

لوگوی هاگوارتز

رویداد جام آتش

۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

جام آتش

آماده‌اید شاهد یکی از بزرگ‌ترین و نفس‌گیرترین رقابت‌های تاریخ هاگوارتز باشید؟ جام آتش بازگشته، و این‌بار نه‌تنها جادوآموزان برجسته، بلکه چهار گروه افسانه‌ای هاگوارتز در جدالی سهمگین برای کسب افتخار نهایی رو در روی هم قرار می‌گیرند. از ۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت، همه‌چیز در هاگوارتز رنگ رقابت به خود می‌گیرد؛ جادو، شجاعت، نبوغ و اتحاد به آزمون گذاشته می‌شود و تنها یک گروه می‌تواند قهرمان نهایی لقب بگیرد. تماشاگران عزیز، شما دعوت هستید تا از نزدیک شاهد این ماجراجویی باشید، پست‌ها را بخوانید، از خلاقیت‌ها لذت ببرید و با گروه خود همدل شوید. این فقط یک مسابقه نیست؛ جشن شکوه جادوی ناب است!


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
ارسال شده در: پنجشنبه 2 دی 1395 22:04
تاریخ عضویت: 1395/10/01
: سه‌شنبه 8 آبان 1403 13:21
از: من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
پست‌ها: 539
آفلاین
سلام
ببخشید چقد باید بگذره تا بتونیم توی کلاس ها شرکت کنیم؟

اگر نیازی نیست مدت زیادی بگذره میشه بگید کی کلاس ها شروع میشه و میتونیم ثبت نام کنیم؟
ویرایش شده توسط لیسا تورپین در 1395/10/3 0:26:49
ویرایش شده توسط لیسا تورپین در 1395/10/3 0:36:45
قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: شبی از شبهای ریونکلاو
ارسال شده در: پنجشنبه 2 دی 1395 21:11
تاریخ عضویت: 1395/10/01
: سه‌شنبه 8 آبان 1403 13:21
از: من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
پست‌ها: 539
آفلاین
لینی دوباره از جا پرید.

همه با تعجب به اون نگاه کردن لینی هم به اونا نگاه کرد.
بعد از چند ثانیه با صدای بلندی گفت:
حالا نوبت منه حالا نوبت منه

همچنان بروبچ ریونی با تعجب بهش نگاه میکردن

خب خب میخوام اعتراف کنم که یه بار خودمو زدم به دل درد تا سر کلاس اسنیپ نرم

یه دفعه بروبچ ریونی اینطور شدن:

خب خب حالا نوبت یه نفر دیگست

به نظرم لیسا اعتراف کنه
چون تا جایی که میدونم خنگ های زیادی زده

لیسا:من؟من خنگ زیادی زدم؟

نه من خنگ زیادی زدم
ویرایش شده توسط لیسا تورپین در 1395/10/2 21:22:54
قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
ارسال شده در: پنجشنبه 2 دی 1395 16:54
تاریخ عضویت: 1395/10/01
: سه‌شنبه 8 آبان 1403 13:21
از: من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
پست‌ها: 539
آفلاین
نام: لیسا تورپین

گروه : ریونکلاو

مشخصات ظاهری:
قد متوسط،رنگ موی مشکی،پوست روشن

مشخصات اخلاقی:
خونسرد،مغرور،باهوش

چوبدستی:
25 سانتی متر،تهیه شده از چوب کاج و موی تک شاخ

توضیحی درباره ی لیسا:
او در سال 1980 در لندن به دنیا امده است.
وی نیز مهاجم تیم ریونکلاو است.


تایید شد.
ویرایش شده توسط لینی وارنر در 1395/10/2 17:20:40
قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
ارسال شده در: پنجشنبه 2 دی 1395 14:41
تاریخ عضویت: 1395/10/01
: سه‌شنبه 8 آبان 1403 13:21
از: من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
پست‌ها: 539
آفلاین
سلام
عذر میخوام یکی از شخصیت ها 2 سال پیش انلاین شده
الان من میتونم بردارم؟


با توجه به پست بعدی‌ای که زدین و مشخص کردین شخصیت لیسا تورپین رو می‌خواین، باید بگم امکان گرفتن این شخصیت هست.
ویرایش شده توسط Mrs.nastaran در 1395/10/2 15:40:36
ویرایش شده توسط لینی وارنر در 1395/10/2 17:18:00
قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
ارسال شده در: پنجشنبه 2 دی 1395 12:10
تاریخ عضویت: 1395/10/01
: سه‌شنبه 8 آبان 1403 13:21
از: من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
پست‌ها: 539
آفلاین
سلام کلاه گروه بندی عزیز
من تقریبا ادم با هوشی هستم ولی اصلا شجاع نیستم
کمی هم سخت کوش هستم
به نظرت برای کدوم گروه بهترم؟
قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
ارسال شده در: چهارشنبه 1 دی 1395 18:52
تاریخ عضویت: 1395/10/01
: سه‌شنبه 8 آبان 1403 13:21
از: من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
پست‌ها: 539
آفلاین
تصویر شماره 6

دراکو مالفوی با سرعت وارد دستشویی میشود.صورتش از گریه سرخ شده بود هنوز دلش میخواست گریه کند ولی دیگر از بس گریه کرده بود توانی برای ادامه گریه اش نداشت.

-الان چرا داری گریه میکنی؟

صدای دختری از پشت سر مالفوی به گوش میرسید . بدون انکه برگردد فریاد زد:

-میرتل تا قبل از اینکه برگردم بهتره گورتو گم کنی وگرنه بد میبینی

-چته خب یه سوال پرسیدم.درضمن من این اختیار و دارم که هر جا که میخوام باشم و چیزی سد راهم نمیشه.

مالفوی از عصبانیت یک تکه صابون جادویی به طرف میرتل پرت کرد

- هاهاها بهت پیشنهاد میکنم قبل از پرتاب چیزی فکر کنی که داری به کی دری پرتاب میکنی

- اصلا اینجا دستشویی پسر هاست برو توی دستشویی دختر ها

- تا نگی هیچ جا نمیرم

-باش .

سپس به طرف در خروج از دستشویی رفت و در همان لحظه فریاد میزد:

-اگر کسی از گفت و گوی ما ذره ای بو ببره پدرتو در میارم.

-شاید من نگم ولی بقیه بگن







خیلی کم بود...ولی خب...
تایید شد.

مرحله بعد: کلاه گروهبندی.
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در 1395/10/1 23:11:57
قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!