هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (ایوان.روزیه)



پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۲:۱۷ دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱
شناسه تون تبدیل شد به پرسیوال.دامبلدور


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۹:۵۱ دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱
به هوگو:

هوگ!
در حالت عادی وقتی بشه اسم و فامیل شناسه ای رو بهم چسبوند از . استفاده نمیکنیم. چون فیلد شناسه کاربری فضای خالی و فاصله رو قبول نمیکنه، اسم ها یا باید به چسبیده باشن یا اگه نشه بینشون . گذاشته بشه.
حالا اگه میخوای حتما . داشته باشه برات عوضش میکنم.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
در مورد تم چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه. به استر خبر میدم احتمالا اون میفهمه مشکل از کجاس.

شناسه ها رو هم برای همه عوض میکنم الان.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۶:۳۷ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
چو عزیز این موضوع رو در همون تاپیک مطرح کنید نه اینجا.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۱:۴۷ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
اگه مشکل الفیاس رو داری همون راهی که به الفیاس گفتم رو امتحان کن ببین جواب میگیری یا نه.

برای شناسه ات هم تبدیل به پرسیوال.دامبلدور شد.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۹:۴۲ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
پرسیوال مشکل پروفایل شما چیه؟

الفیاس جان پاک کردن فایل ها و کوکی و زدن اف5 رو امتحان کن ببین درست میشه یا نه.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۳۸ جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
به danialpotter :
اگه منطورتون ورود به ایفای نقش هست، اول باید در تاپیک بازی با کلمات شرکت کنید. بعد از اینکه پستتون اونجا تایید شد به کارگاه نمایش نامه نویسی و بعد تایید در این تاپیک از شخصیت های ایفای نقش یک شخصیت رو انتخاب کنید و در این تاپیک شخصیت خودتون رو معرفی کنید.

به هوگو:

من شناسه کاربریتون رو به هوگوویزلی تغییر میدم. کیبوردتون با ی فارسی که مشکلی نداره؟ در مورد مشکل انجمن خصوصی هم به استرجس یا هری عزیز خبر میدم ببینیم مشکل از کجاس.

در مورد ناظر هم، مدتی که بگذره و فعال ترین اعضای انجمن شناسایی بشن از بینشون ناظر انجمن رو انتخاب میکنیم.


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۹۱/۲/۲۲ ۲۲:۴۱:۳۴

ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: انجمن تفرقه بین دو جبه ی سیاه وسفید
پیام زده شده در: ۱۰:۲۸ سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
لرد با دست به کاناپه اشاره میکنه و میگه: بیا بشین اون رو و تعریف کن ببینم چه راه حلی داری.
بعد از نشستن دامبل روی مبل، لرد که آثار انزجار ناشی از کثیف شدن مبلش به خاطر یه سفید اون هم دامبل! در چهره اش کاملا مشخص بود با ناراضایتی میگه: زودتر بگو تا ندادم اسکورپیوس همون طوری که خود نجینی انگاری پیدا کرده درسته قورتت بده!

دامبل عینکشو برمیداره و مشغول پاک کردنش میشه. بعد دوباره اون رو روی چشمم میزنه و میگه: مختصر میگم. دوتاه راه هست. یکیش معجونه که درست کردنش کمی دردسر داره. برات توی این کتاب علامت زدم.
و کتاب رو روی میز جلوی لرد میذاره و بعد ادامه میده: راه دوم اما شبیه کاریه که بلاتریکس کرد.

بلاتریکس با خوشحال ابروهایش را بالا انداخت و گفت: دیدین گفتم راه من موثره؟
...ساکت شو بلا.
... چشم ارباب! :worry:

دامبل به حرفش ادامه میده: میگفتم، راه دوم ترکیبیه. چیزایی مثل شوک، استرس شدید و ناگهانی یا مثل اون میتونه بهتون کمک کنه. خب حالا از کجا شروع کنیم؟

لرد با پوزخند میگه: شروع کنیم؟
... معلومه دیگه، اول کدوم راه رو میخوای...
... روفوس، بلا، آقا رو تا دم در راهنمایی کنین. اگه نخواست بیرون بره میتونین با تسترال های نانزنینم آشناش کنین!

دامبل که بهش برخورده از روی کاناپه بلند میشه و میگه: لازم نیست. هیچ وقت به شماها خوبی نیومده (صدای شیشکی در کردن روفوس در پس زمینه!) خیلی خب. خودم میرم.
دامبل با گام های سنگین به طرف در میره و بعد از کوبیدنش با صدای بلند از خانه خارج میشه.
لرد نگاهی به اسکور که داره سعی میکنه مثل نجینی روی زمین بخزه میندازه و میگه: چرا معطلین؟ زود باشین بهش هیجان و استرس بدین!


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: زندگی به سبک سیاه
پیام زده شده در: ۱۶:۲۳ یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
بلا و وزیر نگاهی بهم میندازن و تصمیم میگیرن وقت رو هدر ندن. برای همین به سمت مردی که از ساختمون بیرون اومده میرن. مرد که نگاهش به اونها میفته عینک دودیش رو روی چشمم جا به جا میکنه و میگه: چیه؟ چی میخواین؟

وزیر نیشش رو تا بنا گوش باز میکنه و میگه: زهر مار!
شــــــتررررررررق!
وزیر که جای چهارتا انگشت روی نیمه سمت راست صورتش نقش بسته: مردک، دیوانه، روانی، سادیسمیک، مازوخیستیک! چته؟!
مرد پوزخندی میزنه و میگه: تا تو باشی دیگه خوشمزگی نکنی. زهر مار به قیافه ات! گفتم چی میخواین؟!

وزیر که حسابی جوش اورده یقه مرد رو میگیره و با عصبانیت میگه: زهر.....مار!
مرد نگاهی به اطرافش میندازه و میگه:هوم. شرمنده که زدمت. باید مطمئن میشدم خودتونین. کار قاچاق شوخی بردار نیست. حالا دنبالم بیاین داخل ساختمون.

بلا لبخندی میزنه و همان طوری که سعی میکنه جلوی وزیر رو بگیره تا مرده رو تیکه و پاره نکنه به همراه اون وارد ساختمون میشه. ساختمان جایی سه طبقه و قدیمی با دیوارهای سیمانی و چرک و کثیفه.
مرد به پله هایی که در سمت چپ راهرو قرار گرفتن اشاره میکنه و میگه: با من بیاین پایین. دو طبقه زیر زمینه.

بلا با سوظن میگه: چرا ما باید به تو اعتماد کنیم؟
مرد شونه هاشو رو بالا میندازه و جواب میده: میتونین نکنین و راحتون رو کج کنین و برین رد کارتون. واسه من فرقی نداره. مشتری همیشه پیدا میشه. ولی اگه اون زهر مار لعنتی رو میخواین مجبورین بیاین پایین!

وزیر با عصبانیت شونه بلا رو میکشه و میگه: چرا همینجا نمیزنی این یارو رو نفله نمیکنی که بریم نجینی رو برداریم و بریم دنبال زندگیمون؟
بلا وزیر رو به سمت پله ها هل میده و میگه: الان؟ اومدیم و نجینی اینجا نبود. بعدش میخوای چیکار کنی؟ اول مطمئن بشیم نجینی اینجاس بعد.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۰۸ شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۱
به لودو:

این لینک هست. فقط وقتی باز کردید باید شماره یوزر رو به جای عدد 1 فعلی بذارین و دوباره اینتر بزنین.

به هوگو:

هوگو جان همه انجمن های خصوصی یک بلاک جمعی دارن. نمیشه برای هر تالار یه بلاک جداگانه زد.


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.