مشخصاً با اراده و نیت قبلی خود این معجون را سرخواهیم کشید.
۱. مهمترین سوتیای که در طول عضویتت دادی رو به طور کامل شرح بده!سوتی؟
من چون هیچ وقت منوی خاصی در اختیارم نبوده در نتیجه سوتی هم نداشتم! اون موقعی هم که ناظر شدم به سن لازم و کافی رسیده بودم تا سوتی ندم.
سوتی سنگین نداشتم ولی ریز تا دلتون بخواد! از ارسال پست اشتباه در تاپیک اشتباه و غلط املایی های فجیع تا فراموشی اینکه وزیر سحر و جادوی دو دوره قبل دابی بود یا اون یکی جنه!
۲. از سوتی که بگذریم، خرابکاریای کردی یا "تازهوارد بازی"ای بوده که در آورده باشی؟اوه... بله!
اون اوایل با شناسه رون ویزلی توی چت باکس خیلی فعال بودم. یه رفیق پایه هم داشتم که الان اونو با شناسه سوجی میشناسید که اون موقع الستور مودی بود. خلاصه ما شبها میزدیم توی باقالیا قشنگ!
یه شب داشتیم با دو تا مرگخوار کل کل میکردیم( یکیشون همین دروئلا روزیه ای هست که توی آزکابان برای خودش حکم صادر میکنه، اون موقع بارتی کراوچ بود.) نمیدونم چی شد یهو کار بیخ پیدا کرد و یه توهین های ریزی به همدیگه کردیم.
خداروشکر اون موقع لرد آنلاین بودن و سریع جمع کردن بحث رو. برای هرکدام از ما هم پخ جداگانه فرستادن که واقعا برای من و رفتار های آینده ام در سایت و حتی زندگی خیلی تاثیرگذار بود.
۳. لینک اولین پست ایفائیت رو با اولین شناسهت رد کن بیاد! رابستن؟ با پیامبر اینطوری حرف میزنن؟ رد کن بیاد چیه؟ به ما برخورد، رد نمیکنیم... ظاهرا معجون راستی خوردیم و مجبوریم. پس این شما و این هم
اولین پست خجالت آور من۴. در طول تاریخ عضویتت با کسی به مشکل خوردی؟ کی؟ چرا؟یکبار متاسفانه. موقع کودتا من کاملاً سرخود به ناظرا پیام دادن که انجمنشون رو ببندن تا فعالیت متمرکز بشه.( این جاها رو لینی نخونه لطفاً.
) که در کمال تعجب همشون موافقت کردن جز یکی. من با ایشون به مشکل خوردم و صد در صد مقصر من بودم.
۵. چه شناسههایی داشتی تا حالا؟رون ویزلیکنت الاف۶. ایفا با مرلین سختتره یا با کنت؟با مرلین مگه ایفای نقش کردم اصن؟
با مرلین سختره چون بازه ای که برداشتم این شناسه رو خیلی وقت خالی نداشتم و نتونستم مانور بدم باهاش. احساس میکنم هنوز هدفش رو توی ایفای نقش پیدا نکرده.
۷. پستای چه کسانی رو به طور جدی دنبال میکنی و از خوندنشون لذت میبری؟(سه نفر)الان؟ هیچکس!
آخرین باری که یه رول خوندم مال یه هفته پیشه که ماموریت لرد رو باید انجام میدادم. قبل از اون واقعاً یادم نیست آخرین بار کی رول خوندم.
ولی زمانی که وقت بیشتری داشتم و سوژه هارو دنبال میکردم پستای لینی و لرد رو از دست نمیدادم. برای اسم سوم هم بانو مروپ گانت!
اسم سه و نیم هم پاتریشیا وینتربورن چون جدی نویس بسیار خوبیه و خودمم به جدی نویسی خیلی علاقه دارم.
۸. چهار تا از شخصیتایی که بنظرت بیشترین کمک رو به سایت رسوندن نام ببر.مدیر موزه بودن یجا به درد خورد.
نفر اول بارون خون آلود. کاخ پرشکوه و با عظمتی که لردولدمورت ساختن، روی فونداسیون های بارون خون آلود هست بنظرم. از اون مدیرای جریان ساز و انقلابی بوده.
نفر دوم لردولدمورت فعلی که خب نیازی به شرحش نیست!
نفر سوم دلوروس آمبریج(الان حس مصطفی هست فکر کنم) چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ ایفای نقش خیلی کمک کرده. یکی دیگه از مدیرای انقلابی.
و شخص آخر هم در کمال تعجب حضار آلبوس دامبلدور فعلی!
خیلی خوب و با حوصله داره میره جلو. خیلی به ایشون امیدوار هستم تا بالاخره محفل هم به نون و نوایی برسه.
۹. بهترین دوستت توی سایت، و کسی که باهاش رودروایسی داری کیه؟بهترین دوستام فنریر و سوجی هستن، تا قسمتی هم رابستن. امیدوارم زودتر از شر مشغله های ماگلی راحت بشه.
و با بلاتریکس خیلی رودروایستی دارم.
اصن روی رودروایستی با ایشون بود که عضو تیم کوییدیچ رابسورولاف شدم. جرئت ندارم به پروفایلشون نگاه کنم حتی.
۱۰. لینک دوتا از پستای موردعلاقهت رو بفرست!لینک؟ وجدانا لینک؟ خدایی بیخیال خیلی سخته لینک پیدا کردن. یکیش که همون پست معروف لرد هست درباره مرگخوار ها. یجاشو ایشون میگن کنت الاف حواسش به همه چیز هست. حقیقتاً تا اون لحظه فکر نمیکردم حواسم به چیزی باشه.
و میدونم باید تک رول بفرستم اینجا ولی حیفم میاد که کسی اینارو نخونه. از
پست 41 قبرستان تا
پست 86. میدونم زیاده ولی بخونید. ایده محشر، شیمی بین کاراکتر ها فوق العاده، کسایی که پست میزنن( غیر از یدونه رون ویزلی اون وسط.
) همه برای خودشون استادی هستن. من هیچ سوژه ای رو از صفر تا صد دنبال نکردم جز این یکی. واقعاً فوق العادست و برای ایام قرنطینه هم مناسبه، طولانیه وقتتون پر میشه.
از دستش ندید.
۱۱. کدوم شخصیتپردازی رو توی سایت میپسندی؟رابستن و بانو مروپ. شخصیت های بسیار جذابی ساختن. پر از سوژه ها و اتفاقاتی که مدام به شخصیتشون تزریق میکنن.
۱۲. اگه همهی شخصیتها باز باشه و دستت توی انتخاب آزاد، کدوم رو انتخاب می کنی و چرا؟کلاً؟ کنت الاف دوباره. اصلا انگار توی خونه خودم بودم وقتی باهاش لاگین میکردم. با اینکه شخصیت واقعی من 180 درجه فرق داره با الاف ولی نمیدونم چرا باهاش اینقدر راحت بودم.
و هری پاتری اگه بخوام بردارم احتمالا سیریوس بلک. کاملا دلی و بدون هیچ دلیل خاصی!
۱۳. مرلین رو بیشتر دوست داری یا کنت الاف رو؟هر گلی یه بویی داره! جفتشون خوبن و دوسشون دارم. الاف رو که گفتم، مرلین هم باعث شد دوباره تقلا کنم برای شخصیت پردازی( هرچند ناقص) و سوژه سازی. ممنونم ازش.
۱۴. سوژه ایفایی مرلین از کجا اومد؟سوژه ایفایی داره این بشر؟
بگید منم استفاده کنم!
حقیقتا چون رول های الان رو نمیخونم نمیدونم الان چه سوژه ای منظورتون هست. ولی اونی که خودم سعی دارم ببرم جلو خیلی اتفاقی به ذهنم رسید. دنبال این بودم که متفاوت باشه نسبت به مرلین های قدیمی و قدرتمندتر باشه. خب چی بهتر از اینکه همه افسانه و اسطوره های تاریخ رو ربطش بدم به مرلین؟ نوشتن معرفی شخصیتم فکر کنم یک ساعت و نیم طول کشید. با خیلی از افسانه ها آشنا بودم ولی مجبور شدم برای هرکدوم یه سرچ جدا بزنم تا به عمق کافی و لازم برسم.
۱۵. وقتی بهت گفتن دیگه نمیتونی کنت الاف باشی، فحش دادی یا زیاد برات مهم نبود؟فحش آقا، فحش!
از همین تریبون استفاده میکنم و دوباره اعتراض میکنم به این قانون که آخرشم معلوم نشد از کجا اومد.
یکی از دلایل مافلدا این بود که وقتی یه تازه وارد میاد توی سایت یه مشت اسم غریبه میبینه مثل همین الاف یا هر چیز دیگه ای که ربطی نداره به هری پاتر و این بده!
خب آقا یا خانوم مافلدا، الان یه تازه وارد بیاد اسم های لیسا تورپین و آگلانتاین پافت و... رو ببینه خیلی احساس راحتی و آشنایی میکنه با هری پاتر؟( البته من این دونفر رو دوست دارم وصرف مثال گفتم!
) خدایی چندتا از شخصیت های حال حاضر سایت جاشون توی کتابا مشخص هست؟ ملانی استانفورد؟ مایکل رابینسون؟ ابیگل نیکولا؟ کدوم این ها برای گوش کسی که هری پاتر خونده آشناست؟
همچنان بنظرم پشت پرده این قانون یه مشکل شخصی با من بوده چون هیچ توجیح منطقی دیگه ای نتونستم براش پیدا کنم متاسفانه.
آقا اصلا برگردیم به سوال 4. من با مافلدا هم به مشکل خوردم.
۱۶. سه تا از اعضای قدیمی که دوست داری برگردن کیا هستن و چرا؟جیمز سیریوس پاتر که واقعا حق معلمی داره به گردن من.
اما دابز قدیمی که با همدیگه دوست بودیم و نفهمیدم یهو چیشد رفت.
و مورفین گانت، بودن اسمش توی لیست شناسه های آنلاین کافیه تا تلاش کنی بهتر بنویسی. تلاش کنی خودتو به سطحش نزدیک کنی. یجور انگیزه ساز بود برای من.
۱۷. چه اتفاق خاص و جالبی در طول مدت عضویتت رخ داده که برات جالب و دوستداشتنی بوده و همیشه برات یه خاطره جذاب راجع به سایت محسوب میشده؟ لطفا با جزئیات اون اتفاق رو شرح بده.خبر برادر بودن جیمز و مورفین در دنیای واقعی آنچنان ضربه ای به من زد که هنوز کمر راست نکردم!
اون موقع ها توی یاهو مسنجر بودیم. شبی که فهمیدم این دوتا برادرن مخشونو توی مسنجر خوردم.
حافظم یاری نمیکنه شرح کامل بدم.
۱۸. نظارت به موزه چطوره؟ اذیتت کرده یا برات جالب بوده؟بیشتر من بقیه رو اذیت کردم.
خیلی تجربه خوب و مفیدی بود برام. قبل از اون یبار ناظر تالار اصلی بودم ولی این کجا و آن کجا؟ یه تیم فوق العاده صمیمی و کاربلد و پر انرژی. ممنونم از همشون و مخصوصاً بانو دلاکور که این فرصت رو به من دادن.
۱۹. از بهترین اتفاق که بگذریم... بدترین اتفاقی که برات افتاده توی سایت چی بوده؟این هم مرتبطه با سوال 4 و اون ناظر محترمی که باهاش دعوا کردم. متاسفانه اون قضیه باعث شد که فرداش نظارت رو تحویل بده و از سایت بره. امیدوارم برای یک دقیقه هم که شده برگرده تا ازش معذرت خواهی کنم.
۲۰. تا حالا شده فکر کنی که فعالیت توی این سایت وقت تلف کردنه؟تا حالا شده فکر کنید کتاب خوندن، فیلم دیدن، گیم زدن و یا فوتبال دیدن وقت تلف کردنه؟ نه! چون اینا تفریحات شما هستن و خودتون اونارو انتخاب کردید.
شاید من کم بیام توی سایت ولی هر وقت اومدم با علاقه بوده چون سایت رو به چشم تفریحم میبینم. نه یه شغل و یا تسکی که هر روز باید انجام بدم و جلوش تیک بزنم. در غیر این صورت میشه یه وظیفه که بعد از یه مدت شما رو زده میکنه.
۲۱. کدوم دورهی زمانی از فعالیتت توی سایت رو بیشتر دوست داشتی؟رونالد ویزلی!
صدها برابر پرشور تر و با انگیزه تر بودم. در نتیجه فعالیت بیشتری هم داشتم. سنم هم کمتر بود و خیلی وقت میذاشتم برای سایت. فی الواقع هر چی توانایی نوشتن دارم اکثرش برمیگرده به اون دوره و اوایل دوره الاف.
و خب با رون ویزلی دوست های زیادی پیدا کردم( اتفاقی که الان داره با مرلین برام میوفته) و اون دوره طلایی جیمز و مورفین و ویولت رو با اون شناسه دیدم. طبیعیه خاطراتش برام شیرین تر باشه.
۲۲. بین اعضای سایت الگوی نویسندگی داری؟ منظورم کسی هست که خوندن نوشته هاش همیشه روت تاثیر گذاشته و سبک نویسندگیش مورد تاییدته.الگو بودن با اینکه سبک نویسندگیش رو تایید کنم خیلی فرق داره. من سبک همه رو تایید میکنم چون هرکس پروتکل خاص خودشو برای نوشتن داره و همین باعث میشه سایت و در ابعاد بزرگتر جهان، خسته کننده و تکراری نباشن.
الگویی که بگم باید مثل فلانی بنویسم نداشتم. پست های نویسنده های خوب رو دنبال میکردم صرفاً
۲۳. نظرت نسبت به نسل جدید و آینده سازان فردای سایت جادوگران چیه؟خیلی خوب بنظر میرسن. پر انرژی و انگیزه. به نظرم خیالمون برای نسل آینده جادوگران میتونه راحت باشه. نسل بعد از اون؟ مرلین بزرگه تا اون وقت.
۲۴. اوایل ورودت چه چالش هایی برات پیش اومد و چه چیزی باعث موندنت شد؟اون زمان ها مثل الان همه چیز روشن و واضح نبود. راهنمای قدم به قدم و تصویری نداشتیم.
فکر کنم از زمان ساخت شناسه تا تایید شخصیتم دو ماه طول کشید. هیچ ایده ای نداشتم اینجا کجاست و خیلی سردرگم بودم.
در مرحله اول دوستای خوبی مثل مودی، بارتی کراوچ و دابز باعث شدن میخ موندن من جا بگیره و چکشش رو جیمز سیریوس پاتر زد. چیزی باعث موندن من نشد. "کسی" باعث شد!
۲۵. هر چه دل تنگت می خواد بگو!سوژه زندگی خودتون رو پیدا کنید. براش شخصیت پردازی های متنوع و قوی بنویسید، توصیفات قشنگ بهش اضافه کنید. طنزش رو بالا ببرید و در انتها یه پایان خوش براش رقم بزنید.
این زندگی شماست!
در آخر هم تشکر میکنم از رابستن فضایی و بهش خسته نباشید میگم.