سوژه جدید
بـــــــــــــــــــــــوم!
این صدا نه تنها در کل ساختمان هاگوارتز، بلکه تا نیمه های جنگل ممنوعه هم شنیده شد!
دو سانتور برای مدتی چشمانشان را از آسمان بر گرفتند و به سایه ی دیوار های قلعه هاگوارتز نگریستند.
- امشب مریخ به اون حد درخشان و قرمز نشده.
- هووم... حق با توه رونالد.
هر دو با گفتن این جملات، دوباره نگاهشان را به آسمان دوختند.
خوابگاه گریفیندور، هاگوارتز، ساعت 12:59- اُهو...اُهو... اینجا... اهو اهم... چه اتفاقی افتاده!
-درمیان گردوخاک و دود فراوان چهره پروفسور مک گونگال که از شدت نگرانی و ترس به سفیدی گچ شبیه شده بود، پدیدار شد. با این وجود صدایش در میان سر و صدای بچه های خوابگاه گریفیندور گم بود.
- ســــــــــــــــــــاکـــــــــــــــــــــت!
اینبار پژواک صدا که با قدرت جادویی تا چند کیلومتر آنورتر هم شنیده میشد باعث شد سرها به سوی مدیر گروه بچرخد و صدای جیغ و سرفه ها تا حد زیادی کم شود.
- یکی توضیح بده اینجا...چه اتفاقی افتاده!صبر کن ببینم... اون چیه اونجا... پشت سر دین توماس، زیر اون مبله خرد شده!
دین توماس وحشت زده به پشت سرش نگاه کرد. در حالیکه گرد و غبار همچنان در فضا پر بود، شاگردان توانستند توده ی سیاهی که به سختی سعی در بلند شدن را داشت، را ببینند.
- دابی!
جن خانگی در حالیکه کاملا گیج به نظر می رسید سعی کرد جلوی پروفسور مک گونگال خم شود.
- ارباب متاسفم... اما من نیست مقصر... من خواست جابجا کرد آشغال ها رو که ناگهان... یه چیزی توی صورتم منفجر شد!

پروفسور مک گونگال پس از کمی جستجو در اطراف جاییکه دابی افتاده بود، حالیکه چهره اش از خشم سرخ شده بود ایستاد.
- بمب کودی و فشفشه... کاره کی بوده!؟
- سکوت
- دیگه شورشو در اوردید. این دفعه چهارمه که اینجا به خاطر کارای شما بهم میریزه!

کمی صبر کرد تا اعصابش آرام تر شود. سپس ادامه داد
250 امتیاز از گروه کم میشه و تا زمانی که عامل اینکار خودشو معرفی نکنه هر روز 50 امتیاز از گروه کم می کنم! در ضمن با پروفسور دامبلدور هم صحبت خوام کرد. حالا با همتونم شروع کنید به تمیز کردن تالار... بله دوشیزه لاوندر و آقای لانگ باتم، همه شما باید اینکارو تا دو ساهت دیگه انجام بدید!
و با عصبانیت آنجا را ترک کرد.
- پرسی به سمت فرد و جرج برگشت و گفت:
- این کار شما بوده مگه نه.
- نه قسم می خوریم کار ما نبوده! بچه ها باور کنید!

...
در تالار اسلیترین- فکر کنم امشب حال گریفیندوری ها حسابی گرفته بشه

ویرایش شده توسط پروفسور سینیسترا در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۲۱ ۱۸:۴۷:۴۴