هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: دفتر ثبت نام دانش آموزان
پیام زده شده در: ۲۳:۰۱ شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵
#1
نام:
لونا لاوگود

تاریخ عضویت:
29 آذر 93

تعداد ترم هایی که هاگوارتز شرکت کردید:
یک

آیا شناسه ی قبلی داشته اید
خیر


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۹:۳۶ سه شنبه ۱ دی ۱۳۹۴
#2
کجا؟
دم خونه لاوگود ها


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴
#3
من سعی کردم که بیش تر از قبل بنویسم.
منو راه بدین محفل.
پروفسور من گناه دارم.
بیرون هوا سرده.
من محفل دوست...
من محفل خیلی خیلی دوست.


دخترم!

راستش شما سطحتون خوبه برای محفل اما آخرین رولی که ازتون دیدم برای یکی دو ماه قبله، خب، فعالیتتون یه مقدار کمه اما میشه با یکم هماهنگی با اعضای محفل یه مقدار فعالیتتون رو بیش تر کرد.

تایید شد!


ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۱۸ ۲۱:۳۷:۱۹
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۱۹ ۲۰:۰۰:۱۸

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۶:۳۰ یکشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۴
#4
با کی؟
حاج تراورز


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: موسسه ی کار يابی وزارتخونه
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۴
#5
به من گفتن این جا کار میدن به بیکارا. راسته یا کسی سر کارم گذاشته؟!؟
در هر صورت ما نیز بیکاریم و دنبال کار می گردیم...


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۱:۲۲ شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴
#6
با کی :
با بقال سر کوچشون


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۰:۵۹ سه شنبه ۲ تیر ۱۳۹۴
#7
کجا:
جلوی وزارتخانه


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴
#8
سلام پروفسور.
لطفا اینم واسه من نقد کنید




هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: نوزده سال بعد
پیام زده شده در: ۱۲:۲۲ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴
#9
-اوه اوه بچه ها اونجارو نگاه كنيد.
هري و رون به سمتي كه هرميون اشاره كرد نگاه كردند.مردي كه فاصله ي زيادي از آن ها داشت به سمت آن ها مي آمد .او پر فسور دامبلدور بود كه شتابان به سمت آن ها مي آيد.
-حالا چيكار كنيم؟
-منظورت چيه رون؟
-ميگم بدوييم ؟
-نه! براي چي بايد فرار كنيم ؟!؟!رون ما همين جا منتظر مي مونيم تا پرفسور دامبلدور بياد تا ببينيم چيكار داره.
هرميون با حالتي متفكرانه به هري و از هري به رون نگاه كرد.
-هري، رون راست ميـگه ! الـان هيچي درست نيست. مي بيني كه ! مـرگ خوار ها اون بيرونن و دارن مي خندنـد ولـي كسي عكس العمـل خاصي نشـون نميده.هـاگريد هم بچه بغل دست پرفسور مك گوناگل گرفته و دارن باهم قدم مي زنند.هري بهتره فرار كنيم.الان معلوم نيست كه تو زمان گذشته ايم يا حال.پرفسور دامبلدور زندس اين نشون ميده تو گذشته ايم اما از اون ور هاگريد و مك گوناگل بچه دار شدن اين يعني تو حال يا آينده ايم!
-خب...
-شايد پرفسور دامبلدور تو اين زمان چيزي به تو گفته و يا چيزي از تو خواسته كه فقط هري پاتري كه در اين زمانه ميدونه نه تو!
هري نگاهي به پرفسور دامبلدور كه هر لحظه به آن ها نزديك مي شود مي اندازد.
-اما...
-هري بدو
هري پشت سر رون و هرميون دويد.

زمان حال (خانه ی گریمولد )

-جيني صبر كن ببينم ،توداري كجا ميري؟
جيني در حالي كه پالتو ي خود را مي پوشيد چترش را هم برداشت و گفت:
-ميرم پيش هرميون.شايد اون بدونه رون و هري كجا رفتند.
جيني با عجله از خانه خارج شد و به سمت خانه رون و هرميون رفت...

لحضاتي بعد جلوي در خانه هرميون و رون
جيني كه داشت از سرما مي لرزيد زنگ خانه را به صدا درآورد.با خود فكر مي كرد كه چه خوب مي شود كه هرميون از آن ها خبر داشته باشه...
جيني در فكر بود كه دختر مو قرمزي كه صورتش كك و مكي بود در را باز كرد.
-سلام رز.خوبي عزيزم؟ عزيزم مادرت داخل خانه س؟
-سلام عمه جان.نه خير مادرم از صبح كه از خانه رفته بر نگشته.من و برادرم هم پيش مادربزرگمان هستيم.
جيني مأيوس شد اما با اون حال ادامه داد:
-رز تو مي دوني كه مادرتان كجا رفته يا كي برمي گرده؟
-نه خير.به ما چيزي نگفته.عمه جان لطفا بفرماييد داخل.
-ممنون عزيزم.جايي كار دارم بايد بروم اگر مادرتون برگشت بگو يه سر بياد پيش من بگو كار واجبي دارم...

جيني نگران تر از قبل شده بود چترش را بست و دستانش را كه از استرس سرد شده بود داخل جيبش كرد و به راه افتاد.او مي دانست كه آن سه با هم هستند.در راه به هر جايي كه امكان داشت آن سه رفته باشند فكر كرد كه ناگهان چيزي را به خاطر آورد...



هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۱:۰۲ جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴
#10
نفر قبلي يادش رفت جمع بندي كنه.من به جاش جمع بندي مي كنم.

كي :زنو فيليوس لاوگود
كِي :موقع انتخابات
كجا :تو خونه رخ مانندش
با كي :با يه تسترال
چيكار :راز و نياز مي كرد.

در نهايت:
زنو فيليوس لاوگود موقع انتخابات تو خونه رخ مانندش با يه تسترال راز و نياز مي كرد!

كي :مرلين


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.