-خب خب برين اينايي كه ميگم رو بيارين
قيچي
نخ و سوزن
سيم چين
آچار فرانسه
و آب كدو حلوايي اكسيژنه اي
-بابا مگه ميخواي ماشين بسازي
-شايدم بخوام بسازم
-باشه
ريموس و مالي رفتند تا وسايل را آماده كنند.
بعد از ٢٣ دقيقه رسيدند.
-خب ببينم چي اوردين
يوآن به آن وسايلي كه آنها اورده بودند نگاهي انداختند.
-همم خوبه.حالا دهنتونو ببندين تا رگهاشو دربيارم
همه باهم داد زدند:چي!