-شیر با سپری که روش عکس عقاب حک شده؟!یعنی چه معنی داره؟
گابریل یه چند دیقه ای به علامت عجیب و غریب زل می زنه.
-هر می خواد داشته باشه. همینجا خوبه. پیوز هم که دستش بهش نمیرسه.
گابریل ددستگیره کمد رو در دست می گیره و اون رو می چرخونه.
پووووووووف! به جای اینکه در کمد باز شه گابریل درون یه قلعه متروکه میوفته.
- اه! چرا همچین شد؟ چرا اینجا انقد کثیفه؟ چرا ضد عفونی نیست؟ چرا توی کمد نیست؟
فهمیدنش زیاد سخت نبود.
-یعنی کمده یه رمزتاز بود؟ حالا هرچی اینجا واسه قایم کردن تی عالیه. ولی بایذ اول عفونی شه.
گبی شروع می کنه به ضد عفونی مکان تار عنکبوت بسته. وایتکسا و دامستوس هارو از توی جیب پیشتی در میاره و شروع می کنه به تمیز کردن کف زمین.
چند ساعت بعد
-حالا شد مکان استریلیزه و ضد عفونی حالا بریم یه جا برای قایم کردن تی پیدا کنیم.
گبی کل قلعه رو با وایتکس و تی کشیدن برق انداخته. حالا یکم واضح تر شد که گابریل توی ی قلعه بزرگ اشرافی قدیمی با لوستر بزرگ که هنوز چند تا شمع، روی اون در حال سوختن بوده فرستاده شده. گبی چشم می چرخونه تا یه جای مناسب برای قایم کردن یه تی پیدا کنه. اونجا به غیر از یه میز بزرگ سلطنتی با صندلی های دور و برش چیزی نبود.
- اه! چرا قایمش کنم؟ پیوز عمرا دستش به اینجا نمی رسه.
همینجا رو این میزه جاش خوبه. خب حالا وقتشه برگردم هاگوارتز. اه ... پس رمزتاز کو؟
گبی میره و به هرچیزی که فکر می کنه هست دست می زنه. به میز به صندلی ها به لوستر. به کف زمین. شمعدون های روی میز، به هرچی !
- وای مثه اینکه اینجا گیر افتادم!...