انتخاب بهترین‌های بهار 1404 جادوگران

ترین‌های فصل بهار سال 1404 جادوگران آغاز شد!

از هم‌اکنون تا پایان روز 26 خرداد ماه فرصت دارید تا در ترین‌های فصل بهار 1404 جادوگران شرکت کرده و شایسته ترین افراد را انتخاب کنید...


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
ارسال شده در: شنبه 19 مهر 1399 17:26
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
نام : بیدل آواز خوان

نام خانواده گی : آواز خوان

لقب ها : بی دل ، مو فنگی ،گومبا

معرفی شخصیت : وی در زمان مرلیخیان می زیست .
وی از کودکی علاقه زیادی به نقاشی داشت و سعی می کرد در هر زمان نقاشی کند . و به همین دلیل توانست در سن نوجوانی نقاشی لبخند ولدمورت را خلق کند .
او که با خلق نقاشی لبخند ولدمورت ثروت و شهرت زیادی به دست آورده بود تصمیم گرفت ثروت بیشتری به دست آورد به خاطر همین خانواده خود را نیز فروخت .

بعد از فروخت خانواده ی خود تصمیم از ثروت خود در راه قاچاق فیلم های ( ) استفاده کند . ودر اخر وقتی داشت میرفت که پیاز بگیره بره عضو محفل شه تابلو خونه ریدل ها رو دید و شیرینی ها رو انداخت دور و رفت که عضو مرگخواران شه .


پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
ارسال شده در: سه‌شنبه 8 مهر 1399 13:00
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
سلام میتونم بیام تو ؟!

سلام بیدل عزیز.

تو درخواست قبلی، بهتون توضیح دادم که لازمه بیشتر تلاش کنین. تو این مدت چندین پست زدین و نقد هم گرفتین. لاکن کافی نبوده. کاری که باید بکنید، تلاش بیشتره. درواقع انتظار دارم با توجه به نکاتی که تو نقدها بهتون گفته شده، تلاش کنین ایرادات موجود در پست‌هاتون رو از بین ببرین و روی نکات قوتتون و ‌پرورش اون‌ها تمرکز کنین. من هنوز ایرادات ساده‌ای رو در پست‌هاتون می‌بینم که باید رفع بشن.
همچنین لازمه روی ایفای نقشتون کار کنین. شخصیت بیدل هنوز کلی راه پیش روشه.

عجله نکنین و سعی کنین از فعالیت در سایت لذت ببرین.

موفق باشید.
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در 1399/7/9 14:31:55


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
ارسال شده در: شنبه 8 شهریور 1399 19:02
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
کی

گابریل تیت


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
ارسال شده در: شنبه 8 شهریور 1399 18:31
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
چیکار

وایتکس کردن تو حلق مردم


پاسخ به: آزمایشگاه سرّی ریونکلا
ارسال شده در: شنبه 8 شهریور 1399 16:10
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
لیسا با یک حرکت سریع به سمت ریموند حمله ور شد .

ولی در حین حمله پای او به میز گیر کرد و سرش به قفسه کتاب بخورد کرد و بیهوش شد و بخوابی نه چندان طولانی فرو رفت .

ریموند همینطوری که مشغول چک کردن لیسا بود . چشمش به کاغذی می افتد که از جیب لیسا به بیرون افتاده است می افتد .

نقل قول:
امروز میاد تنها امید شونه از پا درش بیار .


ریموند با خودش کمی فکر میکند و می گوید :تنها کسی امروز میاد بیدل هست یعنی هدف اصلی شون بیدله ! چرا !؟ ...

باید به همه خبر بدم باید از بیدل مواظبت کنم من باید جلوشون بگیرم. اما چطوری ؟


باید برم آزمایشگاه و به همه بگم و سپس به سمت آزمایشگاه به راه می افتد




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
ارسال شده در: شنبه 8 شهریور 1399 12:54
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
سلام ارباب

اینو برام نقد کنید


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
ارسال شده در: جمعه 7 شهریور 1399 20:40
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
کجا

در زمان


پاسخ به: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
ارسال شده در: جمعه 7 شهریور 1399 19:08
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
سلام ارباب

کاری چیزی خواهش از ما خواستین بگین انجام بدیم .

من می خواستم مجوز باز کردن یه آموزشگاه تاریخ نویسی تو خونه ی ریدل ها رو بگیرم که اگر من جایی نبودم که بتونم تاریخ رو بنویسم شاگردام بتونن .


پاسخ به: زير نور ماه!
ارسال شده در: جمعه 7 شهریور 1399 18:53
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
شب شده بود .
لاورن هیجان زده اما در عین حال ذق زده شده بود . حتی خودش به حرف خودش شک کرده بود .
ایا واقعا برای داده جمع کردن داده به استوا میرفت و یا واقعا‌ برای هدف دیگری بود .

حسابی گیج زده شده شده بود و خواب داشت بر اون غلبه میکرد سعی کرد نخوابه اما خواب قوی تر بود و بر اون غلبه کرد و اون به خواب نه چندان عمیق فرو رفت .

با صدایی بلند از خواب بیدار شد . ترسیده بود و نمی تونست چکار کنه این صدا ها برا چی بود . از پنجره بیرون نگاه کرد . از تعجب خشکش زد .

اونو میشناخت اون یه مرگ خوار بود . چطور جاشو فهمیدن چطور ممکنه .

- لاورن زود از اونجا برو بیرون.

لاورن زیر چشمی نگاهی انداخت باید زود میرفت حتی اگه به قیمت جونش تموم بشه .

ناگهان ارتور صداش کرد و گفت : نمیتونی از اینجا به جای دیگه اپارات کنیم طلسمش کردن . تو باید با دوست من آقای مولدن بری فرد قابل اعتمادبه زود برو .

لاورن با سرعتی زیاد بعضی از وسایل ضروری ریشو جمع کرد .

لاورن با سرعتی فوق العاده بعضی از وسایل ضروری ریشو جمع کرد . و از راه پله پایین رفت نگران اعضای محفل بود ولی می دونست چیز های مهمترین برای نگرانی است و با اراده ای قوی سوار ماشین شد .







پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
ارسال شده در: پنجشنبه 6 شهریور 1399 22:56
تاریخ عضویت: 1399/05/28
: سه‌شنبه 6 آبان 1399 17:39
پست‌ها: 50
آفلاین
کی
ارباب لرد




Do You Think You Are A Wizard?