بد شانسی
بچه ها ی هری و رون زمانی که سوار قطار میشن که برای سال ۲ برن به هاگوارتز بچه ها در حال صحبت بودن
بچه ی رون: البوس برای سال۲ داریم میریم به هاگوارتز من که هنوز شوخ و اشتیاق پارسال رو دارم
بچه ی هری (البوس):آره منم .
ناگهان قطار وست راه می ایستدد تمام بچه ها متعجب که چی شده راننده ی قطار میگوید که قطار خراب شده و باید صبر کنید که هاگرید بیاید به کمکم که قطار را درست کنیم بچه ها هم تو کوفه هاشون منتظر هاگرید بودم و با هم حرف میزدن یکی از بچه ها میاد و میگع :شما حلزون منو ندید که ناگهان البوس میگه:اونی نیست که رو پاته؟
و اون بچه با حلزونش به کوفه ی خودش میرود
بلخره هاگرید میرسد و بعد از ۱ ساعت قطار را درست میکنن هاگرید به کوفه ی البوس میرود و به آنها سلام میکند و از قطار میرود
قطار ساعت ۱ شب میرسد به مدرسه و تمامی بچه ها به اتاق هایشان میروند
فردا صبح بعد از خوردن صبحانه بچه ها باید به کلاس معجون سازی بروند اما البوس خواب می ماند و دیر به کلاس میرسد و برای گروه اسلیدیرین ۵ امتیاز منفی میاره،
در گل خانه ها می خواستن بچه ها را با گیاه مهر گیاه آشنا کنن که ناگهان صدای جیغ گیاهان سر البوس را درد میکرد و گیاه از دستش می افتد و اون گیاه میمیرد و باز ۵ امتیاز منفی
البوس نمی دانست که این بلا ها چرا به سر او میاید او در کلاس ها ی مخطلف بچه ها را چک می کرد تا اینکه فهمد یکی از بچه ها ی اسلیدیرین که از البوس خوشش نمی آمد قبل از هر کلاس و داخل قطار وردی را با چوب دستی انجام میداد که داخل ورد ها اسم البوس بود این اتفاق را به مدیر گفت و اون دانش آموز را تنبیه کرد و بعد آن هیچ اتفاق بدی برای البوس نیفتاد
پایان ❤
داستانت هنوز هم خیلی جای کار داره و لازمه که تلاش بیشتری بکنی تا بتونی یه پست نسبتا بینقص بنویسی. با اینکه به نقد قبلیای که گرفتی گوش دادی و سعی مردی طبق اونها بنویسی، اما هنوز هم اشکالاتی هست. برای مثال، غلط املایی زیاد داری. مثل «مخطلف»، «وست»، که باید «مختلف» و «وسط» باشن. یا اینکه از نقطه، ویرگول و علامتهای مختلف خیلی کم استفاده کردی، یا اصلا استفاده نکردی. ازت میخوام پستهای بیشتری رو توی سایت بخونی و سعی کنی هر روز بهتر از قبل بنویسی. اما فعلا، و با توجه به اینکه به نقدهایی که میگیری گوش میدی و تلاش میکنی،
تایید شد!
مرحلهی بعد:
گروهبندی!