با اجازه دامبلدور من یه چیزایی رو بگم. چون یه مقدار از حرفا مربوط به ما بود و یه چیزایی رو اگه من بگم بهتره تا این که دامبلدور بگه.
یه چیزایی هست که همه می تونن درموردش نظر بدن. یه چیزایی هم هست که مخصوص شخص یا گروه خاصیه.
شما گفتین عضویت توی محفل خیلی سخته!
کجاش سخته؟
یه درخواست می دن. دامبلدور براشون پیغامی می فرسته که دقیقا نمی دونم چی توش. ولی احتمالا راهنمایی می کنن و می گن یه پست بزن و بعد طبق اون، رد یا تایید می شه.
عضویت مرگخوارا به این شکله که فرم عضویت رو پر می کنن(که این قسمتش سخت تر از محفله)... و بلا می ره کل سوابقشونو بررسی می کنه! پست هاشونو می خونه. به رفتارشون توی سایت دقت می کنه. به جوابایی که توی فرم دادن دقت می کنه.
این که گفتین هر کی وارد سایت می شه عضو مرگخوارا می شه هم اشتباهه. اتفاقا بیشتر تازه واردا تحت تاثیر کتاب، جذب محفل می شن. کسایی که تو سایت می مونن ممکنه به مرور زمان تغییر عقیده بدن ولی در حالت کلی تعداد درخواست های دو گروه تقریبا مساویه.
در مورد فعالیت، گذشته از سیاه و سفیدش، نظر من اینه که دلیلش هاگوارتزه. قسمت زیادی از انرژی و فعالیتی که قرار بوده صرف ایفای نقش اصلی بشه، صرف هاگوارتز می شه. من کسایی رو توی هاگوارتز می بینم که تو ایفای نقش اصلا نمی بینم. و متاسفانه به نظر من اصلا ارزششو نداره. این همه تلاش، این همه فعالیت و یه قهرمانی که دو روز بعد فراموش می شه! مخصوصا تازه واردا به جای آشنا شدن با ایفای نقش اصلی و سوژه ها، توی هاگوارتزن!
محفل قدیم دقیقا اینجوری بود که هر کسی که میومد رو قبول می کرد. با هر سطح و هر کیفیتی. یکی از بهترین و درست ترین کارای دامبلدور جدید همین بود که این کارو نکرد. هر کسی رو قبول نکرد. این کار سطح گروه رو می بره بالا. این یه نکته مثبته نه یه ایراد. اون بالا گفتم کسایی که میان سایت، تحت تاثیر کتاب، جذب محفل می شن. اگه محفل بخواد همه رو قبول کنه، اوضاع خیلی بد می شه.
کسی که سطحش پایینه به هر حال فعالیت می کنه و ایراداشو برطرف می کنه. اتفاقا تلاش برای عضویت توی یه گروه، بهش انگیزه می ده. این که به محض ورود قبول بشه، انگیزه رو ازش می گیره. طرف دیگه شاید تلاش نکنه و همون نویسنده سطح پایین باقی بمونه.
نقل قول:
سیاها طفلیا با خودشون میجنگن با خودشون ماجرا درست میکنن.
البته ما احساس طفلی بودن نمی کنیم! توی خیلی از سوژه ها محفلیا هم هستن. حتی سوژه های خانه ریدل ها. ولی جنگ فرق می کنه. ما دائم در حال جنگ نیستیم. سیاها و سفیدای کتاب هم دائم در حال جنگ نبودن. هر کدوم فعالیت خودشونو می کردن.
گاهی ماموریت های مشترک می ذاریم.
همین! ما می ریم. پذیرایی هم لازم نیست! به ما گفتن چیزی اینجا نخوریم. ممکنه سمی باشه.