نقد پست
شماره 6 آرایشگاه عمو آگریپا- آلبرت رانکورن
نقل قول:
فلورانسو همون طور که اهنگ مضحک یه دیوااره یه دیوااره را میخواند و از بوی گند دهان معتاد قفلی زده بود خود را کشان کشان به ارایشگاه اگریپا رساند
آغاز پستتون با توجه به پست قبلی شروع خوبی بود.شروع مناسب به عنوان مقدمه پست می تونه باعث جذب بیشتر خواننده بشه.همونطور که منو جذب کرد ادامه پستو بخونم.
فقط ببخشید
قفلی زدن چیه؟نمیشه گفت این ایراده ولی اگر در سطح معلومات عمومی سایت بنویسید بسی پسندیده تره.خواننده وقتی معنی این عبارت رو درک نکنه ممکنه احساس گیجی کنه یا فکر کنه مطلب مهمی رو از دست داده و متوجه نشده و همین باعث بشه کمی دلسرد بشه از ادامه خوندن.
نکته قابل توجهی که به ذهنم می رسه بگم لحن پست شماست.به این مثال ها توجه کنید.
نقل قول:
از سوی دیگر اگریپا در فکر جور کردن چند کله دیگر بود و بر خود لعنت می فرستاد که چرا حرف مالسیبر رو گوش نکرده.که صدای دوفگ دوفگی اورا از جاپراند و به سوی در ارایشگاه حرکت کرد وقتی در را باز کرد فلورانسو را دید که با چشم های سوباسایی به او خیره شده و میگه
نقل قول:
اگریپا که انگار انتظار اومدن او را داشت گفت.
نقل قول:
فلو که داشت خودشو بغل بخاری جا میداد گفت
نقل قول:
اگریپا که فکر مامور عذاب یه لحظه رهایش نمیکرد با خوش حالی گفت
و چند نمونه دیگه که من تو پست شما مشاهده کردم.ببینید الان مشخص نیست شما تصمیم داشتین از لحن محاوره استفاده کنین یا لحن ادبی.در همین مثال ها که براتون نقل قول کردم از هردو استفاده کردین و این برای خواننده جالب نیست. می تونه تمرکزشو بهم بریزه و باعث ناراحتیش بشه.برای نوشتن بهتره یه لحنو در نظر بگیرین.ببینین با کدوم راحت ترین.خودتونو مقید نکنین که حتما ادبی باشه یا حتما محاوره.
نقل قول:
طنز این قسمت واقعا خوب بود.آفرین!
ایده کمک کردن به معتاد و در واقع یه جور ذخیره کردنش برای هدف شوم کرنلیوس خوب بود.همینکه تو پستتون سعی کردین براش جایی باز کنین نه اینکه از پست بندازینش بیرون یا نادیده بگیرینش نشانه ابتکار شماست.همیشه تلاشتون رو بکنین از موقعیت ها استفاده کنین.هدف از ایفای نقش در سایت تلاش برای رسوندن سوژه ها به یه هدف خاص نیست بلکه ما اینجا قصد داریم خلاقیت و قدرت تخیلمون رو پرورش بدیم و شما به نظر می رسه از این قدرت برخوردارین.سعی کنین حفظش کنین.
یه نکته دیگه در مورد فاصه گذاری بین جملات توصیفی با دیالوگ های پسته.شما رویه واحدی اتخاذ نکردین براش.مهم اینه وقتی پست می زنین خواننده بتونه خودشو باهاش هماهنگ کنه.مثلا یه نفر دیالوگ هارو جلوی جملات توصیفی میاره:
نقل قول:
یکی ممکنه این دو رو با یه اینتر از هم جدا کنه:
نقل قول:
مهم اینه که این رویه تو سطح پست یکی باشه و خواننده بتونه خودشو باهاش هماهنگ کنه.بدونه این نویسنده طرز نوشتن دیالگوش همینه و وقتی رسید به جمله ای مورد نظر بدونه این جمله قراره یه دیالوگ باشه ولی تو پست شما این رویه اتخاذ نشده.مثلا:
نقل قول:
فلورانسو را دید که با چشم های سوباسایی به او خیره شده و میگه :
-"سلام. سلام. اگریپا"
نقل قول:
اگریپا که فکر مامور عذاب یه لحظه رهایش نمیکرد با خوش حالی گفت: بله که کمک میکنم معتاد جان بفرما داخل
مشاهده می فرمایین؟این موارد به ظاهر کم اهمیتن ولی می تونن تمرکز خواننده رو به هم بریزن.خواننده جاییکه توقع نداره با دیالوگ مواجه میشه و همین می تونه گیجش کنه.معمول هست تو سایت که دیالوگ هارو با یه اینتر از جمله توصیفی قبلی جدا می کنن.
نقل قول:
البته ایرادی نداره شما بخواین دیالوگ هاتو رو جلوی جملات توصیفی متن بیارین ولی بهتره تو سطح رول یه رویه رو پیش بگیرین.
قسمت آخر پستتون و اینکه قیچی تیز در گردن فلورانسو فرو رفت خوب بود فقط بهتر بود بیشتر توضیح می دادین چه اتفاقی برای فلو افتاد. حتی با یه شکلک ساده میشد این کارو انجام داد تا این علامت سوال برای خواننده به وجود نیاد خب یعنی فلو متوجه شد قیچی تو گردنش فرو رفته؟چه اتفاقی براش افتاده الان؟مرده؟درد داره؟جیغ می زنه؟دست و پا می زنه؟گریه می کنه؟
نکته دیگه اینکه در به کار بردن شکلک ها دقت کنین.معمولا شکلک هارو در انتهای دیالوگ ها به کار می برن و به ندرت از اونها در پایان جملات توصیفی پست استفاده میشه اگر هم نویسنده احساس کنه لازمه باید در به کار بردن شکلک محتاط باشه یه شکلک نا به جا می تونه از زیبایی حس و حالو اون قسمت کم کنه.اتفاقی که در این قسمت از پست شما هم رخ داده.
نقل قول:
همین الان بهترین فرصته که سرش و از گردنش جدا کنم با همین طرز تفکر قیچی تیز رو در گردن فلرانسو فرو کرد.
هیچ نیازی به این شکلک در این قسمت نبود و جمله بدون وجودش هم به قدر کافی رسا و گویا بود.
پایان پستتون در نقطه خوب و مهیجی تموم شد و خواننده رو برای ادامه مشتاق نگه می داره.ضمن اینکه برای نفر بعدی که می خواد پست شمارو ادامه بده موقعیت خوبی ایجاد کردین.
اندازه پست شما خوب و مناسبه و توصیفات خوبی دارین. مهمتر از اون اینکه بین دیالوگ ها و توصیفات شما تعادل برقراره و سعی نکردین پستو پر از دیالوگ کنین.این نکته مثبتیه.در کل عرض کنم که به عنوان یه تازه وارد پست خوبی بود.با پست زدن هرچه بیشتر مطمئن باشید همین ایرادات جزئی رو هم می تونین به سادگی برطرف کنین.
در مورد سوال شما و اینکه جدی بنویسید یا طنز من فقط می تونم یه توصیه بکنم... راحت باشین! سعی نکین خودتون رو مقید کنین که حتما طنز بنویسین یا جدی.با هر روشی که راحتین و فکر می کنین به روحیات شما می خوره.مثلا خود من روحیاتم به جدی نویسی نزدیکتره. اگر تلاش کنین به زور سبکتون رو انتخاب کنین مسلما به نتیجه خوبی هم نمی رسین.
در مورد پست طنز خوب باید بگم خدمتتون که طنز نوشتن یه امر کاملا ابتکاریه.چیزی نیست که با زور بشه بهش رسید.البته خوندن پستای طنز نویسای خوب سایت مثل مورفین،لودو و جیمز و... می تونه تو ایده گرفتن به شما کمک کنه و راهنماتون باشه که چطور بنویسید. تو طنز نوشتن شما نباید خودتون رو مقید به نوشتن یه مورد خاص کنین.باید دستتون رو باز بذارید.طنز نوشتن نیاز به ذهن باز و به دور از هرگونه اجبار داره و بهترین پست های طنز زمانی نوشته میشن که نویسنده احساس می کنه مایله پست بزنه. وقتی یه ایده یا الهام به ذهنتون رسیده نابودنش نکنین.بذارین تو نوشته تون منعکس بشه و این نکته رو هم فراموش نکنین تو موقعیت های طنز هر اتفاقی ممکنه بیافته و محدودیتی وجود نداره.
با آرزوی موفقیت.