هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
فقط متینگهایی که از طرف مدیران سایت در این تاپیک اعلام بشه رسمی هستند.

متینگهایه غیر رسمی که توسط اعضا برای دیدار برگزار میشه از طرف سایت جاودگران، به رسمیت شناخته نمیشه و هر اتفاقی در اون بیوفته با مسئولیت شرکتت کنندگان اون هست.

لطفا اگه متینگ رسمی رو از غیر رسمی نمیتونید تشخیص بدید کسی رو هم دعوت نکنید.





Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۵:۰۰ جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶

حسن مصطفیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۹:۵۳ چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۷
از درگاهان قشم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 41
آفلاین
همانا چند سوال هم ما داريم.
مكان كجاست؟
ها. درسته قبلا اعلام شد.
آهان. اينه. چيزه. پيدا كردمش.
آقا اگه يكي خيلي دير اومد (تغريبا زمان افطار) كجا بايد بقييه رو پيدا كنه؟ كدوم رستوران؟
از اول بگيد كه افطار كجا افتاديم تا ملت اونجا جمع شن.




Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۰:۰۵ جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶

فنریر گری  بک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۲ یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۲ جمعه ۱۶ اسفند ۱۳۸۷
از قزوین،همون کوچه خلوت که اونسری با هم بودیم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 32
آفلاین
همانا چند سوال پیش امد!
مکان کجاست؟
دوما گشت ارشاد چی میشه؟
امروز که ولیعصر بودم پیش پارک دانشجو گشت ارشاد با ماشینش بود و میخواست ملت خفت کنه!
اگر ساعت دقیق کسی نیاد از کجا باقی افراد رو پیدا کنه؟


همانا شما به علت پست بي ناموØ


Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۳:۲۵ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۶

هوریس اسلاگهورنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۲ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۴۴ شنبه ۷ مهر ۱۳۸۶
از گاراژ اجاس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 130
آفلاین
چند سوال فوق تخصصی.
اول خیلی مخلصیم پرسی جون
از ابعاد فرند شیپ و ارزشی بازی که رد بشم،به میتینگ میرسم.
1-آن طور که در ذهن من جاریست،ابعاد پارک ملت یک قدم و دو قدم نیست.در نتیجه کجای پارک ملت؟...حالا ما که شماره ی همدیگر رو داریم.ولی ملتی که ندارند چیکار کنند؟

2-میتینگ ساعته چهاره...خیلی زور بزنیم،تا ساعت شش.هرچی فکر کنم به افطار نمیرسیم.یعنی اول و اخرش باید افطار رو در منزل میل کنیم(البته بنده ساعتم جلوئه.از همون ساعت چهار تا خود شش،افطار میل میکنم.برای بقیه میگم)
کلا چون برنامه فشردست و زنده،این مشکلات هم هست دیگه.خواستم بر تعداد پستم اضافه بشه!!!...با ایگور کل انداختم که بهش برسم.

فنریر جون،بیا ببینیمت.
دیگه سوالی نیست.ممنون.


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2115/c29]هری پاتر و شاهنامه(به دست آمده ا�


Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۱:۲۱ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۶

فنریر گری  بک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۲ یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۲ جمعه ۱۶ اسفند ۱۳۸۷
از قزوین،همون کوچه خلوت که اونسری با هم بودیم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 32
آفلاین
من هم شاید بیام و حضور پر افتخار خودم رو به ثبت برسونم!
اما جدا اگر سفیدی بیاد حال میکنم!
سفیدی ها بیاین!تا تلافی ضعف روزه روروتون خالی کنم!
همچنین یه کروشیو با طعم زولبا بامیه نصیب دوستان خواهیم کرد!


همانا شما به علت پست بي ناموØ


Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۰:۰۸ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

باید بگم که فردا ساعت 4 بعد از ظهر ، تهران ، پارک ملت ! میتینگ هست ! دوستان روزه دار ؟! هم بیان و همونجا افطار میکنیم !

اونهایی که میان میتینگ از جمع دوستان :
هوریس اسلاگهورن
ماندانگاس فلچر
سالازار اسلیترین
دراکو مالفوی
ایگور کارکاروف
آناکین مونتاگ


البته من با این ملت هماهنگ کردم و اطلاعی از بقیه ندارم ، در هر صورت از برادر ها و همینطور با شدت بیشتری از خواهر ها دعوت به شرکت توی میتینگ میکنیم .

جو گیر نشید ، من مدیر میتینگ نیستم ، فقط همینطوری یه سری ملت باحال رو گرد هم میارم


تک تک اسم نمیبرم ولی از بودن همگی خوشحال میشیم ، فقط جادوگر ها ، ریش و پشم به همراه پیراهن سفید آستین بلند و ساحره ها باید با دمپایی و چادر بلند تا زیر دمپایی و دو عدد رو بند روی هم در میتینگ حضور به هم رسانند ... چهره پسرها باید مخفی در ریش و پشم و چهره دخترها بایستی کاملا شطرنجی باشد ... باشد تا آسلام را گسترش دهیم


اين چه طرز فراخوان ميتينگه. اگر جلسات رسميه بايد دعوتشم رسمي باشه نه با اين لحن


ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۲۳ ۴:۵۰:۴۶

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۳:۳۵ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

هوریس عزیز توضیحات کامل رو نوشت ، من فقط افرادی که اومده بودن رو مینویسم و یکسری موارد در پرانتز !

هوریس اسلاگهورن :
امکان نداره که هوریس توی میتینگی باشه و همه از رفتار و صحبتهاش لذت نبرن ، هر چند ما باید خیلی زودتر باهاش آشنا میشدیم ولی خوب ... در کل اینکه خیلی گله و یکی از مهره های اصلی و گل میتینگ هاست ؛ ما چاکریم داداش ، حتما دوباره میبینمت ؛ البته هوریس عزیز یه سری صحبت خیلی خیلی خوب و پر معنا و مفهوم و با ارزش داشت که نمیشه ازش گذشت ، خیلی لطف کردی و لذت بردیم علی جان !

فنریر گری بک :
فنریر عزیز از دیدن مجددت خیلی خوشحال شدم ، فنریر هم پسر خیلی خوب و گلی هست ، امیدوارم دوباره ببینیمت

ایگور کارکاروف :
از دیدن مجدد تو هم خیلی خوشحال شدم ، با اینکه پسر مودب و آرومی هستی ، ولی خوب ... از صحبت هات و حضورت خیلی خوشحال میشم ، به امید خدا توی میتینگ های بعدی بیشتر از وجودت استفاده میکنیم .

لی جردن :
باز هم از دیدنت خوشحال شدم ، در واقع نمیشه از بحث هایی که میکنی و شاداب بودنت گذشت ، در واقع مثل چند تای دیگه گل میتینگ هست و وجودش لازمه ، توی میتینگ های بعدی میبینمت

آناکین مونتاگ :
از پشت پرفسور کوییرل اشاره میکنن که در مورد بوق پسر عمه ی خاله ی مرلین صحبت کنیم ارزش بیشتری داره آناکین گل هم که همیشه با حضورش ملت رو خوشحال میکنه و همیشه ما از صحبت هاش استفاده میکنیم ، البته فراموش نکنید که آنی هم یکی از گل های میتینگ هست که نبودنش امکان ناپذیره !

بادراد ریشو :
بادراد عزیز رو که ما از وجودش لحظات کوتاهی بهره بردیم ، ولی با این حال خوشحال شدیم ، میتینگ های بعدی بیشتر از وجودت بهره میبریم .

استرجس پادمور :
هوریس خوبی ؟ دراکو خوش میگذره ؟ هری پاتر اشاره میکنه که اینجا کلید اسپیس رو برای کامل کردن توضیحات وارد کنم جالب تر و با ارزش تر هست ولی خوب ... استرجس عزیز هم مثل خیلی ها وجودش برای میتینگ لازمه و یکی از گل های میتینگه که نمیشه ازش گذشت ، خیلی خوشحال شدیم ، میتینگ های بعدی بیشتر میبینیمت

رودلف :
به دلیل ایجاد مطالب و بحث های ادامه دار بی ناموسی از لاو و لاوترکوندن میگذریم ... رودلف عزیز از حضور شما هم خوشحال شدیم ، امیدوارم در میتینگ های بعد هم حضور داشته باشی

کرنلیوس اسوالد فاج :
کرنلیوس عزیز ، از حضورت خوشحال شدم ، امیدوارم در میتینگ های بعدی هم باشی ، البته همونطور که گفتم بهت وارد ایفای نقش نمیشه خیلی مفید تر و سنگین تر و بهتر بود تا اینکه وارد این ایفای نقش بشی !

کالین کریوی :
کالین جان ، خیلی خوشحال شدم ، کالین هم یکی از گل های میتینگ ها هست و همیشه از آسلامیتی که در وجودش هست لذت میبریم همی

کریچر :
کریچر عزیز رو که ما در رستوران به صورت کاملا آستکباری ازش خداحافظی کردیم ، همین !

لرد ولدمورت ( دراکو مالفوی ) :
دراکوی عزیز هم با اومدنش به میتینگ ما رو خوشحال کرد ، در واقع دراکو پسر متین ، با ادب و خیلی خوش نظری هست که ما از بودن و صحبت کردن باهاش لذت بردیم ، البته باید مثل هوریس زودتر میدیدمش و باهاش آشنا میشدم ولی خوب ... مجددا میبینمت و از وجودت استفاده میکنیم ، مثل هوریس پسر خیلی گلی هست .

واقعا جو دوستانه و خوبی در میتینگ حکم فرما بود و میشه گفت که صرفا این جو به این خاطر بود که عده خاصی از میتینگ اطلاع داشتند !


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۸ ۲۳:۳۸:۴۴

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
از خانه به طرف رستوران باني چاو حركت كرديم!قرار بود پسر خاله ما كه اونجا كار داشت من را برساند!
در راه از آنجا كه كرم دارد با صداي بلند به صورتي كه من بعد از پياده شدن از ماشين تا چند دقيقه هيچي نشنيدم!خلاصه پليس بهمون گير داد!منم در رفتم و رسيدم به رستوران.

در آنجا رودولف و هوريس(آناكين رو عددي نميبينم) نشسته و حرف ميزدند.
(بقيشو هوريس گفته،من فقط نكات رو ميگم)!

*تو راه كه داشتيم ميرفتيم بوف،هر چي فحش بلد بوديم به سالازار و ماندانگاس داديم.
*دراك و بادراد با سرعت به طرف بوف رفتند و بعد ها متوجه شديم به ديدن كريچر رفته اند!(اي نامردا)!
*بعد از غذا در پارك ملت،هر چي بحث هري پاتري بود با فنير و هوريس و پرسي خز كرديم و كلا بحث نموديم!چقدر چيزهاي تازه متوجه شديم!
*از نبود،راجرا عزيز و نديدن ايشان بسيار ناراحت شديم!اميدوارم در ميتينگ بعدي،حتما ببينيمشان.
*ما هم به بحث هاي نجومي لي جردن و هوريس سبيل گوش كرديم ولي چيزي متوجه نشديم!شايد هنوز بچه ايم براي اين كارا!!
*چند عدد آدم شوخ،در حال دعوا نزديك ما بودند در پارك ملت!كه البته استرجس با حذف شناسه كردن آنها،روح جديدي به ما داد.
*حيوانات آدم خوار از سر و گردن لي جردن و من بالا مي رفتند!
*به همراه رودولف و لي جردن و فاج در شهر كتاب آرياشهر به خريد پرداختيم و البته فقط رودولف خريد كرد!
*در راه به مجله هايي كه از ترجمه اينترنتي چاپ كرده بودن و عكس هاي اما واتسون رو سانسور كرده بودند،كلي خنديديم!ايول ايول!


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۷:۲۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶

کرنلیوس فاجold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۶ جمعه ۲۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۱ جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۲
از خونمون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 81
آفلاین
واقعاً که برای 21 جولای نیرو انظامی ما جونای افتخار آفرین رو خوب با لگد انداخت بیرون
ولی برای جمعه من به شخصه تلافی کردم (برای اطلاعات بیشتر در این مورد پیام شخصی بدهید)
ولی در مجموع خوب بود منم دیگه حال ندارم گزارش بنویسم
ولی ایگور خدایی توی بوف ترکوند من که داشتم آب میشدم


You can do evry work u wana to do


Re: مدیریت جلسات حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۱:۱۸ شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶

هوریس اسلاگهورنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۲ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۴۴ شنبه ۷ مهر ۱۳۸۶
از گاراژ اجاس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 130
آفلاین
سلام....پس از گیر هایی که به افراد(در یاهو) دادم ؛متوجه شدم که خودم باید به عنوان اولین نفر شروع کنم(و حدس میزنم که اخرین نفر باشم).هیش کی گزارشش بیست و یک جولای رو ننوشت .فقط در همین حد بگم که علنا از پارک پرتاب شدیم بیرون و تهدید شدیم که اگر نریم به خارج پارک،به بازداشتگاه برده میشویم.

و اما میتینگ این سری
اول اینکه خیلی خوش گذشت.جمعیت نسبت به میتینگ های دیگه کم بود و هیچ اثری از کوچکترین ارزشی بازی دیده نشد!
به دلیل ناراحتی که چند روزیست برایم به وجود آمده(عده ای میدانند) قصد داشتم که نیام.اما پس از کش و قوس های اول صبح و به یاد آوردن این نکته که خودم به خیلی ها گفته ام که حتما بیایند ،عزم میتینگ کردم.
با دیدن چهره ی این شکلی آناکین در میدان رسالت،از این شکل بدین شکل در آمدم
حرکت کردیم و نیم ساعت زودتر از وقت مقرر به محل رسیدیم.در آنجا رودولف نیز ایستاده بود.سه نفری به درون رستوران رفتیم.
نکته ی مهم:رستوران برق نداشت.
رودولف پیشنهاد هایی برای تامین سرمای محیط داد:
ماندی رو طلسم کنیم که دهنش باز و بسته بشه(حالا من موندم که این باز و بسته شدن دهن،چه کمکی به سرد شدن هوا میکنه)
استزجس رو مجبور کنیم رکاب بزنه و از برق حاصله در جهت روشن کردن کولر استفاده کنیم.

آناکین با دیدن کارتون عصر یخبندان و اون موجود مفلوک بلوط دوست(در گوشی موبایل) جو گیر شده بود و دنبال یه شیئی میگشت که همانند بلوط،دوستش داشته باشد.
کم کم ملت اومدند و منتظر موندیم تا دراکو بیاد.
وقتی دراکو اومد،تازه یادمون افتاد که در رستوران نشسته ایم و ملت میان رستوران تا غذا بخورند.پس استرجس رفت پایین و با کوله باری از خبر برگشت.
استرجس:به دلیل قطع بودن برق،پیتزا ندارند،برگر ندارند،ساندویچ ندارند،مرغ ندارند و ...
با این شرایط فقط دو چیز برای خوردن باقی میماند.اولی سالاد بود.دومی هم نوشیدنی(که به دلیل نبود برق،گرمایش تضمین میشد)

پس ما نیز از خدا خواسته،برخاستیم و در یک اقدام سمبلیک و پس از دو ساعت نشستن در رستوران بانی چاو،زدیم بیرون و یه زار هم خرج نکردیم
سپس رفتیم به سمت بوف.از اونجاییکه گروه ،ارزشی نبود،هیچ گشت ارشاد و نیروی انتظامی دیده نشد و با آرامش کامل به بوق رسیدیم.
به محض اینکه خواستم وارد بشم...
دیرینگ دیرینگ(زنگ گوشی)
-...
-چشم....سعی میکنم زود بیام.
-
-حتما زود میام
(نتیجه گیری،بساطی که قرار بود بعد از میتینگ راه بوفته،ورچیده شد و بنده شرمنده ی کالین و لی شدم)

در انجا بحث با فراز گل خیلی حال داد. از انواع فیزیک رسیدیم به بیگ بنگ(هین.این بنگ با اون بنگ فرق داره ها) ،سیاهچاله،ماده،ضد ماده،آفریدگار و جهان هستی.خیلی بحث خوبی بود و فراز عزیز(شناسش یادم میره همش.لی بود دیگه؟) کلی بر اطلاعات بنده افزود.

در یک اقدام انتحاری،ملت علاوه بر نوشابه های لیوانی خودشون،نوشابه ی خانواده ای را نیزکه پرسی خریده بود،در کسری از ثانیه خوردند و ته ظرفش موند برای فراز.دیگه نمیگم اون ته نوشابه چه کار ها که نمیکنه و چه فاز هایی که نمیده(البته عکسش هست)

اوضاع آرام بود تا به پارک رسیدیم.در اونجا نیز اوضاع آرام بود
در راه رسیدن به تپه،پرچم جادوگران را در کنار تمامی آب خوری ها بالا بردیم و کلا آب خوری هم خز شد و پس از رسیدن به تپه،نشستیم و گل گفتیم و از سایت جادوگران تعریف کردیم

---------------------------------------------------
نکات مهم
مشخص شد ، عده ای کارتن خواب در میان اعضا حضور دارند
کالین از جی کی شاکی بود(دلیلش اسپویلره)
موفق به یافتن چند عدد چوبدستی شدیم و من چوپ برتر رو پیدا کردم.فراز هم چوپ ذوالجناح را پیدا کرد.
عده ای عمله،در کنار محلی که ما نشسته بودیم،مشغول شوخی کارگری بودند(شوخی شوخی،مشت و لگد به هم میزدند.بعدش هم تصمیم گرفتند که فوتبال بازی کنند.فوتبالشون بیشتر شبیه به شینزن کاراته بود)
ایگور مدیر میتینگ بود ولی شدیدا تکذیب میکرد.
بنده به یقین ساکت ترین عضو بودم و از اول تا آخر میتینگ جیک نمیزدم(باور نمیکنید، از بقیه بپرسید)
بوق بر هر چی مدیر گالریه
بوق بر یکی از وب مستران زوپس فارسی
بوق بر مدیر میتینگی که خودش نمیاد میتینگ(سالازار)

الان خسته ام و نکته ی دیگه به ذهنم نمیاد.

افراد حاضر در میتینگ
دراکو(خیلی خوشحال شدم که دیدمش)

اناکین مونتاگ(کلا چتره میتینگه)

رودولف(بسیار خشن)

تئودور نات(فقط داشت میخندید)

پرسی ویزلی(خیلی چاکریم)

ایگور کارکاروف(علاقه مند به بحث های هری پاتری)

بادراد ریشو(داش آیدین گلم که لوتر رو برام اورد و پس از سالیان سال ملاقاتش کردیم)

کریچر(سورپرایز برنامه بود به نوعی.ما رفتیم داخل بوف که ناگهان جمال رخش جلوه گر شد)

استرجس پادمور(سوژه ی اول بحث های بنده بود در این میتینگ.اگر تهدید هایی که کرد رو عملی کنه؛چندین بار شناسه ام پاک خواهد شد«مال این حرفا نیستی»)

هری پاتر یک یا همون فاج(ساعت سه و نیم صبح به من اس ام اس داده که برای سرکار گذاشتن ملت ،سوژه دارم و سوژه اش متاسفانه استفاده نشد.برادر من!ساعت هشت صبح هم اس ام اس میدادی،به دستم میرسید)

برادر کالین(آسلام زنده است.ریدل زنده است.نتیجه میگیریم آسلام مرگ خوار است و شاید هم مرگ خوار آسلام است قراره سایت اچ پی قزوین دات آی آر ،بر سرور جادوگران تاسیس بشه.البته بنده میگویم که سایت جادوگران،از این اقدام حمایت نخواهد کرد.شخصیتم هم ،جدا از شخصیت واقعیمه)

لی جردن عزیز(قرار بود بریم صفا که متاسفانه بنده احضار شدم و نشد)
من هرچی فکر میکنم،همینا رو یادمه.اگر کسی جا افتاده یه پیام شخصی بزنه.

جای ماندی و سالی و سالی و باقی دوستان ،خالی بود.


ویرایش شده توسط هوریس اسلاگهورن در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۷ ۲۱:۲۲:۴۶

[url=http://www.jadoogaran.org/modules/article/view.article.php/2115/c29]هری پاتر و شاهنامه(به دست آمده ا�







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.