wand

روزنامه صدای جادوگر

wand
مشاهده‌کنندگان این تاپیک: 1 کاربر مهمان
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: جمعه 14 دی 1403 21:06
تاریخ عضویت: 1398/06/21
تولد نقش: 1398/06/25
آخرین ورود: امروز ساعت 19:05
از: خونِ جوانان محفل لاله دمیده...
پست‌ها: 585
مدیر فنی دیوان جادوگران
آفلاین
قدم زنان...
با قلب پرمهر...
با علی بشیر...
آمدم به تولد...
به تولد جادوگران...

اول کیک نبود...
اتاق تنگ بود...
دل‌ها بزرگ...

گابریل بود...
هکتور بود...
لرد بود...
سالازار بود...

آلنیس بود...
ملانی هم بود...
بازهم هنوز کیک نبود...

عشق بود..
دوستی بود...
کمی سکوت بود...
کمی هیاهو...
بازهم هنوز کیک نبود...

سولی آمد...
سولی با آن مرد آمد...
سولی با کیک آمد!!

حالا دیگر کیک بود...
صفا بود...
شوق دیدار دوستان بود...
جاسوس بازی هم بود...

دوستان دیگر آمدند...
دسته دسته آمدند...

نیکلاس آمد...
با ریش و بی گالیون آمد...
الستور آمد...
بی سایه اما با تام آمد...

سدریک آمد...
با تاتسویا و آگلانتاین آمد...
فلیسیتی آمد...
از آزکابان همچون پرنده آزاد آمد...

کیک خوردیم...
غذا خوردیم...
همش هــی خوردیم...

لرد و سالازار غیب شدند...
حسابدار را کشتند و برگشتند...
مرا شکنجه کردند و رفتند...

عکس گرفتیم...
کلی خوش گذراندیم...
و رفتیم...

چه زود گذشت...
چه خوش گذشت...
روزی که با دوستان گذشت...

جادوگران عزیزم. تولدت مبارک. ❤️
از دیدن همه دوستان خیلی خوشحال شدم. واقعا مشتاق دیدار همه بودم. از حضور در چنین جمع خوبی بسیار استفاده کردم و لذت بردم. جای خیلی ها خالی بود. امیدوارم سال‌های بعد ببینیمشون. پایدار و مانا باشی جادوگران.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
We've all got both light and dark inside us. What matters is the part we choose to act on...that's who we really are

پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: جمعه 14 دی 1403 19:44
تاریخ عضویت: 1403/01/23
تولد نقش: 1403/01/24
آخرین ورود: چهارشنبه 9 مهر 1404 17:59
از: اعماق خیالات 🦄🌈
پست‌ها: 640
آفلاین
سلام مجدد!

فقط اومدم به اطلاع همگان برسونم که عکس‌های منتخب میتینگ حضوری جشن تولد بیست و یک سالگی سایت جادوگران آپلود شد!


کسانی که تو میتینگ حضور داشتن و عکسا رو هنوز تحویل نگرفتن اما خواهان دریافتش هستن، به من تلگرام پیام بدن تا براشون بفرستم.

خیلی از دیدن تک‌تکتون خوش‌حال شدم و امیدوارم همه‌تون رو سال دیگه دوباره ببینم.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در 1403/10/14 19:47:57
🦅 Only Raven 🦅
بزرگ شدم!
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: جمعه 14 دی 1403 18:57
تاریخ عضویت: 1402/04/15
تولد نقش: 1402/10/15
آخرین ورود: چهارشنبه 14 آبان 1404 20:02
از: دنیا وارونه
پست‌ها: 247
آفلاین
سلام جادوگران!

من وقتی که ۸ یا ۹ سالم بود باهات آشنا شدم. یادمه "اون" صدام کرد برم کنارش و برام یه داستان طنز درمورد دراکویی که به سیفون دستشویی تکیه کرده بود، خوند. جفتمون زدیم زیر خنده.‌

کارگاه داستان نویسی واقعا جای باحالی بود. "اون" به شدت دوستش داشت. تصمیم گرفت یه داستان بفرسته. و بعد از تایید شدن داستانش تازه ماجراهای ما و جادوگران شروع شد.


"اون" همیشه با یه شوق و اشتیاق خاصی درمورد تو و آدمای درونت حرف میزد که انگار داره درمورد یه معجزه حرف میزنه. خیلی خیلی دوستت داشت. البته خیلی چیزای دیگه رو هم دوست داشتا. ولی تو و آدمات رو یجور دیگه.


من..‌. خب راستش من اون اوایل که کوچولو بودم خیلی هم ازت خوشم نمیومد. باحال بودیا ولی نه انقدر که بخوای آدمو درگیر کنی. نمیدونم چطور "اون" رو درگیر کرده بودی که تا اسمت رو می شنید چشماش برق میزد و شروع می‌کرد یه ریز راجع بهت حرف زدن. بین خودمون بمونه ولی یه وقتایی انقدر راجع به یسری از رولات حرف می‌زد و اظهار نظر می کرد که از دستش فراری می شدم.


من برعکس "اون" جوگیر نبودم. یعنی با یه رول فوری گریه نمی کردم یا یهویی زیرخنده نمیزدم. برای همین یکم طول کشید تا بخوام عضوی از خانواده جادوییت بشم. اما همیشه از پشت صحنه هوات رو داشتم. هوای تو و هوای "اون" رو که طرفدار دو آتیشه‌ت محسوب می‌شد.


یه شبایی بیدار موندم و به فن فیکشنایی که "اون" درمورد اعضات می ساخت، گوش دادم.‌
با "اون" روی آدمای مختلفت آهنگ میکس کردیم و خندیدیم... با شخصیتای ایفاییمون مسخره بازی در آوردیم... بخاطر بهم خوردن دوستیای درونت غصه خوردیم... کاراکتر بعضیا رو با برف و خمیربازی ساختیم...

من و "اون" هیچ وقت ميتينگ واقعی شرکت نکردیم اما انقدری از میتنگا خاطره داریم که خود افرادی که شرکت کردن ندارن.
ما همیشه به یاد همه‌ی اعضات بودیم و هستیم. حتی اونایی که باورشون نمیشه ما یادشون باشیم.

بخاطر علاقه شدید "اون" بود که من و اطرافیانم بهت مبتلا شدیم. همونطور که گفتم اون به علت جوگیری زیاد یسری چیزا رو کلا عوض کرد.
مثلا من و یسری از بچه های فامیل دیگه نمیتونیم به پروانه بگیم پروانه، میگیم لینی.
به اسکلت میگیم عمو ایوان.
به یه آدم خسته میگیم سدریک.
به کسی که آشپزی میکنه میگیم مروپ.
به گرگ های مهربون میگیم فنریر.
به منحرفا میگیم رودولف شوهر روحانی.


خلاصه که آدمای درونت خیلی زندگی ما رو تحت تاثیر قرار دادن. خوشحالیم که داریمت. خوشحالم که دارمت.
از همه اعضات هم ممنونم که منو پذیرفتن و میذارن کنارشون فعالیت کنم.
تولدت کلیییییییییی مبارک!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: جمعه 14 دی 1403 13:53
تاریخ عضویت: 1393/03/09
تولد نقش: 1393/03/09
آخرین ورود: امروز ساعت 18:10
از: اکسیژن به دی‌اکسید کربن!
پست‌ها: 441
آفلاین
سلام به همگی.

اول اینکه تولد جادوگران خیلی خیلی خیلی مبارک باشه و ایشالا که سال به سال جمع اعضاش جمع‌تر و شلوغ‌تر و گرم‌تر و پرشورتر و خفن‌تر بشه.

دوم اینکه عکسای میتینگ رو گلچین و سانسور نکنین و همه‌شونو بذارین. البته اون عکسایی که خود عکاس و سوژه‌های عکس دارن با سرعت 120 هکتور بر ثانیه می‌لرزن و معلوم نیس چی به چیه رو می‌تونین نذارین. خداییش شماها که هر سال نصف تایم میتینگ رو نمی‌دونین چیکار کنین و همینجوری بِر و بِر همدیگه رو نگا می‌کنین، خب از همون تایم اضافی واسه گرفتن چندتا عکس درست حسابی استفاده کنین. چرا همیشه سر دعوا و گیس و گیس‌کشی و تعقیب و گریز به ذهنتون می‌رسه که الآن وقت عکس گرفتنه؟ واااااااالا.

سوم اینکه یه پیشنهاد دارم واسه میتینگ آنلاین و اونم اینه که تایمشو عوض کنین. چندتا میتینگ قبلی فک کنم حول و حوش ساعت 8-9 شب اینطورا بودن و اتفاقاً توی دیسکورد هم در موردش بحث شد که بعضیا توی اون تایم شرایط چت صوتی و تصویری رو به دلایل مختلف ندارن و ممکنه کلاً نیان یا دیر برسن. به نظرم یه نظرسنجی بذارین با گزینه‌ها و تایم‌های مختلف که معلوم بشه اکثر ملّت با چه تایمی اوکی هستن.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
If you smell what THE RASOO is cooking!
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: جمعه 14 دی 1403 13:04
تاریخ عضویت: 1403/01/23
تولد نقش: 1403/01/24
آخرین ورود: چهارشنبه 9 مهر 1404 17:59
از: اعماق خیالات 🦄🌈
پست‌ها: 640
آفلاین
برگشتم با گزارش دوم از میتینگ و باقی نکات جا مونده.
این یکی گزارش مطالب جدی توشه.

وقتی جمعیت تکمیل شده بود و همه اومده بودن و خودشونو معرفی کردن، سیریوس اشاره‌ای به این که چقدر هری پاتر هنوز طرفدار داره و پیج‌های اینستاگرامی و مدیاهای دیگه از این فرصت استفاده می‌کنن در حالی که از این پتانسیل توی سایت برای جذب اعضا به خوبی استفاده نمی‌شه گفت.

طبق معمول زوپس (که جادوگران باهاش پیاده شده) مقصر اول این وضعیت شناخته شد که دست و پای سایتو تو افزودن خیلی از امکانات چه حالا ظاهری چه کاربردی بسته. از طرفی اشاره شد که خیلیا جادوگرانو اصلا با بخش خارج از ایفای نقش سایت پیدا کردن. مثل اخبار، مقالات یا گالری و اینا. و خب، همه می‌دونیم که بیشترین زوم ما توی جادوگران رو بخش ایفای نقشه و نه خارج از اون و فعلا دوریا دست‌تنها با تیم ترجمه‌ش داره برای اون بخش زحمت می‌کشه.

اینجا حیاتی بودن انتقال به سایت جدید مطرح شد و یادی از لودو (مافلدا هاپکرک) زنده کردیم که مطلعم مشکلاتی براش پیش اومد که هنوز نشده که بشه، ولی چقد بهش نیاز داریم که بتونه سایتو برسونه. یادتونه تو گزارش قبلی اشاره خاص کردم به 22 صندلی؟ از قصد بود! چون قرار بود لودو و هاگرید هم بیان و در واقع 22 نفر باشیم، ولی متاسفانه نتونستن بیان و ما این اتهام رو به لودو وارد کردیم که نیومد چون ترسید ازش بپرسیم پس سایت جدید چی شد؟

در ادامه گله کردم از این که اعضا توی مسئولیت قبول کردن برای بخشای مختلف سایت، از مدیریت ایفای نقش گرفته تا بخش خارج از ایفای نقش و شبکه‌های اجتماعی، و حتی صرفا نظر خواستن در مورد بخشای مختلف سایت به اندازه کافی مشارکت نمی‌کنن و اینطوری نمی‌تونیم عواملی که موجب جذب عضو می‌شن رو تقویت کنیم یا اشکالات فعلی رو شناسایی و تلاش برای حلش کنیم.

تو همون میتینگ دو نفر درجا داوطلب شدن که اگه تیمی تشکیل بشه و چند نفر با هم باشن، می‌تونن برای بدست گرفتن اینستاگرام جادوگران اقدام کنن و حداقل یکی از راه‌های تبلیغ و جذب عضو جادوگران رو دوباره راه‌اندازی کنیم بلکه این‌بار چرخش برامون بچرخه که سعی می‌کنیم ببینیم قادر به جمع کردن این تیم هستیم یا نه و از همین تریبون اعلام می‌کنم هرکس برای کمک به هر بخشی از سایت داوطلبه لطفا اطلاع بده.

هم‌چنین قبلا نکاتی در مورد ورودی ایفای نقش مطرح شده بود که الان با صحبت با یکی از جدیدترین اعضای سایت (علی بشیر) که در میتینگ حضور داشت، ایمانمون بیشتر شد که تغییراتی حداقل در نوع رسیدگی به مراحل داشته باشیم. از جمله این که به جای این که در اقدام اول دنبال بهبود ظاهر پستا باشیم، به محتوای رول‌ها بپردازیم. چیزی که تقریبا برعکسش پیاده می‌شد. این موضوع باعث گفتگوهای گسترده‌تری بعد از میتینگ با سالازار شد که تصمیمات جدیدی با توجه بهش اتخاذ شد فقط لازمه صحبتی با حسن در این مورد داشته باشم و بعدش برای عملی کردنش اقدام کرد.

در نهایت یه افشاسازی بکنم که اواسط تابستون حتی این مورد مطرح شد که دو ماه و نیم سایت بسته بشه فقط برای این که اعضا حاضر شن تمرکزشون رو بذارن روی چیزایی که برای بهبود سایت نیازه... لازمه تاکید کنم که این شما هستین که جادوگران رو زنده نگه می‌دارین و می‌تونین به بهبود و پیشرفتش کمک کنین. ما واقعا به نظرات و همکاری شما، از اعضای تازه‌وارد گرفته تا قدیمی، به همه و همه‌تون نیاز داریم تا نه‌تنها جادوگران رو بتونیم حفظ کنیم، بلکه برای بهتر شدنش تلاش کنیم. جادوگران بدون شما دوامی نداره. پس لطفا هرجا می‌تونین دریغ نکنین و به ما کمک کنین.


اهم... چقد جدی شد فضا.
بعد از این صحبتا بود که اعضا دسته دسته مشغول صحبت شدن که مطمئنم همه داشتن راهکارای شگفت‌انگیز ارتقای جادوگران به جایی بهتر برای همه رو بررسی می‌کردن و همیشه منتظریم که این بارش‌های فکری رو بشنویم.

و مرسی از جدیدترین گزارش‌های میتینگ و هم‌چنان هرکی گزارشی داره حتی ما شرکت‌کنندگان هم خوش‌حال می‌شیم بخونیم، چه برسه به باقی.

پست بعدیم دیگه واقعا برای اطلاع‌رسانی عکسای میتینگه که تا شب انجام می‌شه. یه عکس داره مانع ارسال سریع‌ترش می‌شه. منتظر باشید.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
🦅 Only Raven 🦅
بزرگ شدم!
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: جمعه 14 دی 1403 11:02
تاریخ عضویت: 1403/06/17
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: یکشنبه 2 شهریور 1404 12:40
از: همه‌تون ممنونم!
پست‌ها: 58
آفلاین
منم اومدم گزارش میتینگ رو بدم!

درواقع من برای ساعت ۳ برنامه‌ریزی کرده بودم که برسم، ولی ترافیک نگذاشت و این‌طوری شد که ساعت ۳:۲۰ رسیدم. وقتی رسیدم گابریل، هکتور، سیریوس، سالازار، ملانی، لرد، سدریک و آگلانتاین اونجا بودن. خودمو معرفی کردم و نشستم.

بعدش که همه اومدن خودمون رو به نوبت معرفی کردیم و سیریوس هم یه آهنگ یلدایی قشنگ که با هوش مصنوعی درست کرده بود رو برامون گذاشت. بعدشم غذا سفارش دادیم.

سو و میلاد (عضو آینده جادوگران) کیک رو آوردن و همزمان سفارش‌ها هم رسید. کیک به دلیل ماگل بودن آشپز طرحش درست نبود ولی بازم به قول ملانی فقط هاگرید رو کم داشت که روش بشینه.

چاقوی گابریل بیشتر شبیه دسته‌بیل بود ولی خوب کارمون رو راه انداخت. سالازار کیک رو برید و چند نفر مجبور شدن کیک‌شون رو همراه با پیتزا، ساندویچ یا پاستا میل کنن.

در نهایت هم میلاد و سو پیشنهاد دادن یه بازی گروهی (جاسوس) انجام بدیم. سیریوس توی چند دست پشت‌سرهم جاسوس شد و بنابراین هردفعه بهش شک می‌کردیم. آگلانتاین، سدریک و تاتسویا هم هردفعه یکیشون جاسوس می‌شد و بنابراین دائما شک داشتیم. وقتی بازی تموم شد همه به اتاق بغلی رفتیم تا عکس بگیریم. بعدش هم سالازار و لرد رفتن غذا رو حساب کردن و بااینکه قرار بود پول رو به حساب‌شون بریزیم، زدن زیرش و گفتن مهمون ما. بعدش هم لرد رفت سیریوس رو تنها گیر آورد و یه مقدار شکنجه‌ش کرد؛ در نهایت هم همه دم در جمع شدن ولی من زودتر لفت دادم.

تولد جادوگران خیلی مبارک باشه!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
در پایان روز می‌فهمیم که خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کردیم در توان داریم تحمل کرده‌ایم.
-فریدا کالو-
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: پنجشنبه 13 دی 1403 23:44
تاریخ عضویت: 1401/10/18
تولد نقش: 1401/10/30
آخرین ورود: جمعه 23 آبان 1404 20:16
از: حدشون که گذشتن، از روی جنازشون رد میشم...!
پست‌ها: 242
شفادهنده
آفلاین
تولد جادوگرانمون رو خیلی به همه تبریک می‌گم...
راستش این که نمی‌تونم دوستام رو از نزدیک ببینم توی میتینگ های تولد شرکت کنم یکم ناراحتم می‌کنه اما مهم اینه که حتی از پشت این صفحه‌ی کوچیک، هر سال کنار هم دیگه جشن می‌گیریم!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
I burned my soul to light my own pathتصویر تغییر اندازه داده شده
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: پنجشنبه 13 دی 1403 23:32
تاریخ عضویت: 1403/10/03
تولد نقش: 1403/10/06
آخرین ورود: جمعه 28 دی 1403 23:48
پست‌ها: 8
آفلاین
سلاااام
خب من خیلی خوشحالم که امروز تونستم کنار شما باشم با اینکه از کشور دیگه ای میومدم و هنوز وارد هاگوارتز نشده بودم خوشحالم از کنار شما بودن.
تولد جادوگران مبااارک

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: پنجشنبه 13 دی 1403 23:12
تاریخ عضویت: 1397/05/22
تولد نقش: 1397/06/05
آخرین ورود: شنبه 24 آبان 1404 00:12
از: این سو، به اون سو!
پست‌ها: 562
آفلاین
سلام سلام!

نمی‌دونم دقیقا چند وقت ولی می‌دونم که بعد خیلی وقت بالاخره اومدم و باید اعلام کنم انگیزه اصلیم اینه که نکات مهم رو بگم و مثل پارسال نشه که مسائل بسیار حیاتی (مثل دی‌جی شدن من) از گزارش ها جا بمونه!

پیش از هر چیز به تمام خوانندگان گرامی این گزارش توصیه می‌کنم هیچ کاری رو آنلاین و تلفنی انجام ندن و همیشه حضوری برن دنبال همه چیز. ما که جا شدیم ولی رووناوکیلی اون اتاق اندازه ۳۰ نفر ظرفیت نداشت!
کیک رو هم که دیگه صحبتی ندارم... در گزارش همه بهش اشاره شده و احتمالا گابریل هم داره عکسش رو ضمیمه‌ی گزارشش می‌کنه.

طبق محاسبات من، اون ساعتی که ما راه افتادیم کاملا به موقع بود و بعد از تحویل کیک سر ساعت می‌رسیدیم به کافه. ولی خب ترافیک خبر نمی‌کنه و این شد که ما ساعت سه تازه رسیدیم شیرینی فروشی و از اونجایی که بسیار جای شلوغی بود، تحویل سفارشمون هم کلی طول کشید و تازه بعدشم منتظر موندیم که جعبه کیک اندازه‌ش رو پیدا کنن و برامون بیارن.

جایی که بیشتر از همه طبق برنامه ها پیش رفت، کاربرد تام بود. کیک رو تحویلش دادیم و تا کافه حمل کرد که یک جا هم نزدیک بود ماشین بهش بزنه و خب شکر روونا خطر از بیخ گوش کیک گذشت.
ما که رسیدیم، تقریبا همه اومده بودن و فقط الستور و تاتسویا و نیکلاس بعد از ما اومدن.
بعد اینکه همه خودشون رو معرفی کردن و سفارشا رو هم آوردن، ما دیدیم دو سه نفر اون وسطا تک افتادن و اگه بخواد یک ساعت و نیم باقی مونده به همین منوال بگذره، به همه خیلی خوش نمی‌گذره. این شد که میلاد دنبال بازی ای گشت که برای اون جمعیت مناسب باشه و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که جاسوس مناسب ترین بازیه و دست به کار شدیم. و من موفق شدم حرکتی که همیشه دوست داشتم رو انجام بدم و برای جلب توجه جمعیت با چنگالم زدم به لبه لیوان و موفقیت آمیز هم بود!

بعد از چند دور بازی و تهمت و افترا و لو رفتن و اینا، تصمیم گرفتیم حساب کنیم و بریم که سالازار و لرد همه رو شرمنده کردن و از همین تریبون مجددا درخواست شماره کارت دارم ازشون.
بعد از خروج از کافه، چند نفر به سمت متروی فردوسی رفتن و ازشون خداحافظی کردیم و بقیه‌مون راه افتادیم به سمت خیابون انقلاب. توی راه هم به کافه دیگه ای برخوردیم و من داشتم می‌گفتم عه این کافه هه و تاتسویا از دیزاین کریسمسی بیرون کافه خوشش اومده بود و همه چند لحظه وایستادیم که یهو بچه‌ها گفتن سالازار رفت داخل! حدس وزیر این بود که احتمالا رفتن تولد سال بعد رو حساب کنن ولی گویا قهوه لازم بودن و این شد که ملت همونجا موندن که قهوه بخرن و ما چون دیرمون میشد، از بقیه خداحافظی کرده و به سمت خیابون انقلاب راه افتادیم.

بقیه چیزا رو بقیه گفتن و من تکراری ها رو نمیگم. ولی خب نکاتی جا موند که بد نیست بهشون اشاره بشه. از جمله اینکه وزیر دو دفعه کیک رو مصدوم کردن. (یه بار در مسیر هل دادنش به سمت گابریل و سالازار و یک بار هم موقع برداشتن دستمال کاغذی. )
لرد و سدریک جاسوس های بسیار خوبی هستن و باید از این پتانسیلشون در جای مناسب بهره برد.
ما به پیشنهاد گارسون یه نوشیدنی سفارش دادیم که فکر کنم تو راه به نظرش رسید یه نوشیدنی دیگه بهتره و خودش سفارش رو عوض کرد، چون تو فاکتور کلا یه اسم دیگه بود.
من در یک دور از بازی سوال اول رو پرسیدم و با همون سوال اگلانتاین حذف شد و برای همیشه از من متنفر شد.
الستور تو بازی جاسوس شانس نداره و حتی جاسوس نباشه هم حذف میشه.
همیشه آدم از خودی ضربه می‌خوره. (اشاره به لو رفتن های متعدد وزیر توسط همسرشون )
من الان دیدم گابریل تو گزارشش عکس رو نذاشته پس خودم توضیحات چه شد که این شد رو میگم. عکسی که من برای سفارش کیک دادم این بود... اون ظرف قهوه ای زیر کیک رو می‌بینید؟ خب کسی که قرار بوده کیک رو درست کنه ندیده. در واقع، اون رو ظرف ندیده. فکر کرده خود کیکه.


خیلی خیلی روز خوبی بود و در کنار همه‌ی دوستان کلی خوش گذشت بهمون. ممنونم از همه‌ی اعضایی که اومدن و جای همه‌ی اونایی که نیومدن هم حسابی خالی بود. امیدوارم که هر سال تولد سایتمون همینقدر پر شور و قشنگ برگزار بشه.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
ویرایش شده توسط سو لى در 1403/10/13 23:33:54
پاسخ به: جشن تولد 21 سالگی جادوگران
ارسال شده در: پنجشنبه 13 دی 1403 22:54
تاریخ عضویت: 1403/01/23
تولد نقش: 1403/01/24
آخرین ورود: چهارشنبه 9 مهر 1404 17:59
از: اعماق خیالات 🦄🌈
پست‌ها: 640
آفلاین
راستش من می‌خواستم فردا بیام گزارش بدم، دیدم حالا که بقیه زودتر زحمت کشیدن منم ملت مشتاق رو منتظر نذارم و همه‌ی کسایی که تو میتینگ شرکت کرده بودن رو رسوا کنم!

اول از همه نمی‌دونم این چه رسمیه ما (من و هکتور) همیشه باید از اولین نفراتی باشیم که می‌رسیم و خب، این‌بار واقعا اولین نفرات بودیم. مسئول کافه هی می‌پرسید فلان اتاق بودین دیگه؟ هی ما می‌گفتیم نمی‌دونیم فقط می‌دونیم رزرو به نام آقای فلانه. دیگه تهش گفتم برای جشن تولد جادوگران اومدیم (بله، گب بازی در آوردم و جامعه خودمون رو در معرض فاش شدن اسرارش قرار دادم، مرا ببخشید. ) و راهنماییمون کرد به جایی که باید (نه این که بفهمه جادوگران چیه، کلمه تولد کمک کرد).

ما با حق انتخابِ 2 صندلی از بین 22 صندلی وارد اتاق شدیم که در نهایت 4 صندلی رو اشغال کردیم تا بقیه برسن. طولی نکشید که سالازار، لرد و دامبلدور (ملانی) رسیدن. سالازار ست اسلیترین هم کرده بود! خیلی دوست داشتم باقیِ ترتیب رو هم بگم و تا همین نیم ساعت پیش (از وقتی که تایپو شروع کردم که الان چند ساعت از شدت حرف زدن در مورد میتینگ با این و اون تا زمان ارسال گذشته ) که آلنیس تو تلگرام ازم پرسید، ترتیب ورود ساحرگان و جادوگران به میتینگ رو یادم بود، ولی الان دیگه یادم نیست!

فقط می‌تونم بگم آخرین نفرات، اول دسته‌ی سه نفره‌ی سو، میلاد (عضو آینده جادوگران) و تام، دومین دسته الستور و تاتسویا و آخرین دسته نیکلاس بود. این وسط من همه رو به خاطر دیدن عکساشون و ارتباطات تلگرام از قبل می‌شناختم و یک به یک هرکی میومد فاش می‌کردم کیه، به جز فلیسیتی (که اونم در دل حدس زده بودم ) و نیکلاس (که تا دو دقیقه فقط داشتم از این و اون می‌پرسیدم نفر جدید کیست؟) تا این که به پیشنهاد منطقی وزیر بلک، یه دور همه خودمونو معرفی کردیم. همه افرادی که تو این لیست بودن اومدن به جز لایتینا که گویا مریض شده بود + آگلانتاین که به جمعمون اضافه شد.

نیکلاس، آلنیس و سالازار خیلی از گفتنی‌ها رو گفتن و من فقط اضافه می‌کنم که حرفی که به فروشنده زده بودم درست بود! من از همون لحظه‌ی اولی که چشمم به چاقو افتاد گفتم این بیشتر شبیه دسته بیله که بقیه هم تایید کردن.
خلاصه می‌خواستن بریدن کیک رو گردن من بندازن که من جاخالی دادم و سالازار قبول زحمت کرد. کیک هنوز حتی جلوی سالازار قرار نگرفته بود که شمارش معکوس هیجان‌انگیزی برای بریدن کیک راه افتاد و اگه خیال کردین سالازار جا موند باید بگم اشتباه کردین. از قدرت‌های جادوییش استفاده کرد و دقیقا با شماره یک کیک رو برید و تولد جادوگرانمون حسابی مبارک شد!

همین‌جا جا داره از پیشنهاد میلاد بابت برگزاری بازی گروهی تشکر کنم. چون دسته دسته شدن گفتگوهامون رو به فعالیت همگانی که همه با هم توش شریک باشیم تبدیل کرد و حتی اگه خودم خیلی تو بازی خبره و فعال نبودم، ولی بسیار لذت بردم و صحنه‌های خنده‌دار زیادی خلق کرد که حیف شد وقتمون تموم شد.

سال آینده سعی می‌کنیم کل برنامه رو گروهی نگه داریم.

اشاره هم بکنم که تاتسویا هر دور تضمین می‌کرد سدریک و آگلانتاین تو بازی جاسوس نیستن و هی هر دور مشخص می‌شد دقیقا یکیشون جاسوسه. به قول تاتسویا، همیشه بدترین ضربه‌ها رو از خودی خورده.
یک دور هم تام در تلاشی فعالانه برای این که نشون بده جاسوس نیست باعث حذف من شد، که نیکلاس در اقدامی هوشمندانه دستشو رو کرد و تونست خودشو بعنوان جاسوس به درستی حذف کنه.
منم یه بار دیگه در آستانه حذف شدن بعنوان جاسوس بودم که با هدف قرار دادن نیکلاس، هد شاتش کردم و درجا حذف شد، به جاش خودم نجات یافتم.
تو پرانتز اشاره کنم فلیسیتی هر وقت شهروند بود بسیار حرفه‌ای ظاهر می‌شد و با سوالاتش شناسایی جاسوس‌ها رو راحت‌تر می‌کرد!

در نهایت یه پوستر wanted باید سر در سایت نصب کنیم برای این که سالازار و لرد به قول دوریا که توصیف دقیق و خوبی از وضعیت کرد "کار زیبا و معذب‌کننده‌ای" کردن و در حالی که ما منتظر بودیم شماره کارت بگیریم و سهم خودمون رو از کافه پرداخت کنیم، زدن زیرش و گفتن مهمون ما! هرچیم اصرار از ما زیر بار نرفتن و این‌چنین شد که یک جماعتی رو شرمنده راهی کردن.

آها اینم بگم که آخر میتینگ لرد موفق شد سیریوس بلک رو به تنهایی گیر بندازه و مقادیری شکنجه‌ش کنه که بزودی می‌تونین عکسش رو تو گالری مشاهده کنین. کلا بزودی عکسای منتخب میتینگ توی سایت آپلود می‌شن که به محض قرار گرفتن، اینجا اطلاع‌رسانی می‌کنم تا فیض ببرین.

حالا دیگه باید منتظر بمونیم تا دوریا بیاد و قرار مدارای میتینگ مجازی جادوگران رو برای جاماندگان از میتینگ حضوی بذاره.

مرسی از همه کسایی که شرکت کردن و با حضورشون جشن رو به یاد موندنی‌تر کردن و هم‌چنین مرسی از گزارش‌ها.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
🦅 Only Raven 🦅
بزرگ شدم!
Do You Think You Are A Wizard?
جادوگری؟