Re: گفتگو با ناظران *محفل ققنوس*
ارسال شده در: چهارشنبه 16 شهریور 1390 11:39
تاریخ عضویت: 1387/07/13
آخرین ورود: پنجشنبه 13 مهر 1391 17:15
از: روي شونت! باورت نمي شه نگام كن
سلام
این محفل نیرو نمی خواد؟؟؟؟ ما هستیما هنوزم سپیدیم البته مایل به بنفش. یه عمر دم در این خونه 12 گریمولد چادر زدیم ولی هنوز ما رو اسکان ندادید.

یادش آمد که در آن اوج سپهر
هست پیروزی و زیبایی مهر
فر و آزادی و فتح و ظفر است
نفس خرم باد سحر است
دیده بگشود و به هر سو نگریست
دید گردش اثری زاین ها نیست
بال برهم زد و برجست از جا
گفت کای دوست، ببخشای مرا
سال ها باش و بدین عیش بناز
تو ومردار، تو و عمر دراز
من نیم در خور این مهمانی
گند و مردار تو را ارزانی
گر در اوج فلکم باید مرد
عمردر گند به سر نتوان برد
شهپر شاه هوا، اوج گرفت
زاغ را دیده بر او مانده شگفت
سوی بالا شد و بالا تر شد
راست، با مهر فلک هم بر شد
لحظه ای چند بر این لوح کبود
نقطه ای بود دگر هیچ نبود