1- پیانو از قرن 18 به بعد چه تغییراتی کرده است؟ (15 امتیاز)
از قرن 18 به بعد، یکی از اهالی موسیقی که در پیانو زدن دست بسیار داشت، با دیدن پیانوهای ماگلی که هم سبک و هم محکم بودند، نوعی کلید ساخت که جنس آن از استخوان اژدهای آفریقایی بود. این کلیدها در برابر همه گونه فشار و فوشور و عرق و ال و بل، مقاومت می کرد.
اما بعد از مدتی در قرن 19 تمام اژدهاهای آفریقایی کشته شدند و جامعه به فکر درست کردن کلیدهایی با همین خاصیت شدند. و سرانجام در قرن بیستم و با یاری تنی چند از موسیقیدانان و معجون سازان، کلیدی از پوست درخت بید، پوست قورباغه، خاک گولون و چند چیز دیگر، موفق به ساختن کلیدی با همان خاصیت شود و تا الان از آن استفاده می شود.
2- عکسی از پیانوی مورد علاقه شما، با تغییراتی که برای بهتر شدن آن لازم میدانید (10 امتیاز)
من پیانومو به حالت موج دار درست کردم و حسابی تزیینش کردم، چون همیشه دوست دارم پیانوم تک باشه!!
http://i2.tinypic.com/r22610.jpg

3- گیتاری که امروز در کلاس بود چند کلید سفید، سیاه، و چند فراکتاو داشت؟ (5 امتیاز، اگه کمی دقت کنین در درس داده شده، کاملا متوجه میشین!!)
دارای:
200 کلید سیاه
280 تا سفید
و 20 فراکتاو

1- پیانو از قرن 18 به بعد چه تغییراتی کرده است؟ (15 امتیاز)
وقتی که خشک شدن چوب باعث ایجاد درد هایی در ناحیه ی سر انگشتان شد استفاده از پیانو کم و کمتر شد در این بین یکی از جادوگران اهل هنر به فکر چاره افتاد اون پیانوهای بسیاری رو ساخت که جنس کلید های اونا با هم تفاوت داشت ولی در بیشتر موارد با شکست روبرو می شد مثلا پیانویی با کلیدهای گلی ساخت که این با این کارش باعث شد خیلی ها به عقلش شک کنن بعد کلید هایی از جنس پنبه ی فشرده ساخت این کار تقریبا موفقیت امیز بود ولی تنها اشکالی که داشت این بود که کافی بود روی کلید ها اب ریخته بشه تا پیانو دیگه کار نکنه او در این راه شکست های بسیاری خورد تا اینکه در دنیای ماگل ها ماده ای سیاه رنگ کشف شد که می شد با استفاده از اون وسایل بسیاری از جنسی بسیار سبک و تقریبا محکم ساخت به این نوع جنس پلاستیک گفته می شد اون جادوگر چون روزنامه های ماگلی رو می خوند از این موضوع اگاه شد و در زمانی که هیچ یک از جادوگران نمی دونستن پلاستیک چیه او پیانویی ساخت که کلید های اون از جنس پلاستیک بودن اون بالاخره موفق شده بود و از اون به بعد پیانو زدن نه تنها هیچ مشکل فیزیکی بریا مردم ایجاد نمی کرد بلکه ارامش روحی و این حرفا را برای مردم به ارمغان اورد .

2- عکسی از پیانوی مورد علاقه شما، با تغییراتی که برای بهتر شدن آن لازم میدانید (10 امتیاز)


3- پیانویی که کلاس بود چند کلید سفید، سیاه، و چند فراکتاو داشت؟ (5 امتیاز، اگه کمی دقت کنین در درس داده شده، کاملا متوجه میشین!!)
دراکو 200 بار روی کلید های سیاه میزنه پس نتیجه میگیریم که پیانو200 تا کلید سیاه داره .در برابر هر 10 کلید سیاه 14 کلید سفید قرار داره پس تناسب میبندیم و کلید های سفید میشن 280 تا .هر 24 کلید هم میشه یه فراکتاو پس در کل 20 تا فراکتاو داره

جواب سوال 1:

همون طور كه مي دونين، تو اروپا در قرن 18 ميلادي، رنسانس اتفاق افتاد و احولاتي در صنعت ايجاد شد. در همين زمان بود كه فردي كه ذهنش مثه من خوب كار مي كرد(!) به ذهنش خطور كرد كه از فلزي سبك و قابل ارتجاع براي كلاويه ها (پروفسور كليد چيه؟ ببخشيدا!! جسارته ولي تو ده ما بهش مي گن كلاويه!!! اصلا هيچ كدوم.. شاسي بگيم... خوبه؟!) استفاده كنه (يه چيزي مثه جنس خط كش هاي فلزي و پلاستيكي كه امروزه استفاده مي كنيم).. به همين دليل با تلاش فراوان، اين جور چيزي ساخت كه كم تر باعث عرق شدن مي شد و همچنين كم تر آسيب مي ديد.
اين نوع پيانو تا قرن نوزدهم رواج داشت.
در قرن نوزدهم، تحولي بزرگ پيدا كرد... يعني شاسي(!) هاي سياه هم در پيانو جاي داده نموده شدند
و ترتيب اونا يه چيزيه مثل اون پيانويي كه ماگلها الان استفاده مي كنن.. يعني مثل ايني نيست كه شما سر کلاس اوردين... هر هفت تا دكمه سفيد مي شه يه اكتاو(ديگه فر نداره!!!)...و دامنه‌ي صوتيش هم پايينه... يعني زيرترين صداش از زيرترين صدااي پيانوي امروزي، بم تره و بم ترين صداش از بم ترين صداي پيانوي امروزي زيرتره...
بعد از سه چهارم قرن، شكل اون هم تغيير كرد و براي بهتر شدن، جاي شاسي هاي(!) سياه رو عوض كردن و ترتيبشون به شكل امروزي در اومد.
در اواسط قرن بيستم كه كم كم جادوگرا از هول قتل و غارت مرگخوارا و غول ها در اومده بودن و مي تونستن كم كم نفس راحتي بكشن، توجهشون به پيانو معطوف شد كه تا حالا از جادو توش استفاده نشده بود. صداي بسيار زيبايي كه الان از پيانو مي شنويم، به دليل جادوي متسطي بود كه روش انجام دادن و كم كم كل پيانو ها رو شامل شد. و بعد از اون تا حالا تغيير چنداني پيدا نكرده...

هوكي: پروفسور... ما تو انباري خونه‌ي بانوي مرحومم، مادام هپزيبا(!) يكي از اون پيانو قديمي ها كه جادو نشده بودن داريما... مي تونم بيارم براتون... خودم ها!! ولي يه 50 امتيازي براي گروهمون مي خوام!!!
همه: :-O
هوكي:

جواب سوال دو:

عكس پيانوي عهد بوق!

عكس از پيانوي مطلوب من!! خيلي زشته خداييش!!

تغييراتي هم كه توش دادم، همونايي هستن كه تو کلاس گفتم ديگه!! كوتاهش كردم!

جواب سوال سه:
والّا پروفسور... من هرچي سعي كردم نتونستم تعداد فراكتاو ها رو پيدا كنم... ولي همين جوري شانسي مي گم: 4!!!! بعدش... سفيدا: 14... سياها: 10!!!!!!! (ييهاا... من چه زرنگم!!)

***روز قبل از کلاس موسیقی جادویی-کوچه دیاگون***
ساحره ای در کوچه پس کوچه های تاریک دیاگون میدوید......هر از چندگاهی می ایستاد و جادوگرای خوشتیپ خیابون....یعنی مغازه های خیابون رو نگاه میکرد و بازم به راهش ادامه میداد.....بالاخره جلو مغازه ای ایستاد و داخل رفت.....
بعد از 10 دقیقه همراه با بسته ای که 5 برابر پهناش و 2برابر قدش بود بیرون اومد و به زحمت موفق به دیدن جلوش شد و از خیابون خارج شد.

***صبح روز بعد، مدرسه هاگوارتز***
-: آقا آروم...مگه الاغه که اینجوری اینور اونورش میکنی؟ میدونی بشکنه چقد باید پول بالاش بدی؟
صدای خِر خِری از حیاط مدرسه میاد.......دستگاهی عظیم و بزرگ توی حیاطه و یه جعبه خیلی بزرگ رو داره جابجا میکنه...آوریل داره سر راننده داد میزنه.....
-: آها همون پنجره......نه اون که به خوابگاه دخترا میخوره....مرده شور اون چشمات رو ببرن ول کن اون پنجره رو......اون پنجره بالاییه.....طبقه پنجم....همون وسط....آها آره.....بذارش نزدیک پنجره.....آهای جاسم...نورممد.....پنجره رو باز کنین....بکشینش تو!!
پنجره مورد بحث باز میشه و دو نفر با چهره های بسی جواد و خز و خیل و .... اون جعبه عظیم رو میکشن تو.....آوریل با عجله چند گالیون به راننده میده و میره داخل قلعه.

***داخل کلاس***
بچه ها وارد کلاس میشن.....در لحظه ورود کف میکنن.....یکی از بچه ها که کف نکرده برای همراهی و همدردی با جمع، یه مسواک و خمیردندون از جیبش درمیاره و دندوناش رو مسواک میزنه.......همه زل میزنن به چیز عظیمی که داخل کلاسه !!
صدای غیر قابل تحمل آوریل از پشت اون شی به گوش میرسه : بچه ها، بیاین تو، بیاین....یه موضوع جالب امروز داریم.....
بچه ها نوبتی میان تو و انگشت به دماغ....نه یعنی انگشت به دهن میرن سر جاشون میشینن......همه با تعجب نگاهی به آوریل و به نوبه آن نگاهی به آن دستگاه میندازن.......آوریل که متوجه گیجی و توهم بیش از حد مجاز بچه ها شده، لبخندی میزنه و میاد تا در موردش توضیح بده.....
آوریل : سلام بچه ها.....امروز به عنوان جلسه آخر، خواستم براتون یه چیز خیلی جالب بیارن تا همچین حالشو ببرین جلسه آخری....این بود که دیروز رفتم دیاگون و این دستگاه رو با قیمت خیلی گرون خریدم...البته فکر کنم بازار سیاه بود وگرنه ...... بگذریم....این دستگاه اسمش پیانوئه....بله پیانو......دقیقا ماگلها هم همین اسم رو روی یکی از لوازم موسیقیشون گذاشتن که شباهتهایی به این داره ولی یه سری تفاوتهای اساسی با هم دارن.....
خب همونطور که میبینین، این دستگاه از کلیدهای زیادی تشکیل شده.....کلیدهای سفید و مشکی که هر کدوم صدای خاصی رو بیرون میدن.....زیر هر کدوم از این کلیدا یه سری ............. همینجوری که آوریل داره طرز کار پیانو رو توضیح میده، بچه ها با علاقه بیشتری به پیانو نگاه میکنن و درواقع اصلا به آوریل گوش نمیدن، هرجند که حتی هلگایی هم که گوش میکنه هیچی نمیفهمه.......بعد از 20 دقیقه آوریل چرت و پرتاش رو تموم میکنه و میره پشت پیانو میشینه.
آوریل : ببینین، اینا دکمه های سفید هستن، بزرگتر از دکمه های سیاه هستن و تعدادشون هم بیشتره.....به هر 14 تا سفید و 10 تا سیاه که به این شکل، قرار گرفتن میگن یک فراکتاو!! شکلش هم اینجوریه که 4تا سیاه کنار هم، سمت چپ و راست هر سیاه هم یه دونه سفیده، به اولین کلید سمت چپ میگن دکمه اول فراکتاو، بعد از این چهارتا سیاه، دوتا کلید سفید میان که بینشون هیچ دکمه سیاهی نیست، بعدش دوباره 6 تا دکمه سیاه هست، به آخرین کلید سفید هم که بعد از آخرین دکمه سیاه میاد میگن کلید آخر فراکتاو، فهمیدین؟
همه سرشون رو به علامت تایید تکون میدن ولی درباطن قضیه، اگه بگین یه دونشون قضیه رو فهمیده باشه نفهمیده!!
آوریل : پیانو در قرن 14 اختراع شد، یعنی زمانی بود که مردم انرژی زیادی داشتن......دلیلش هم احتمالا ورود انرژی هسته ای به داخل بدنشون بوده...انرژیشون به قدری زیاد بود که به محض اینکه دست به سیم گیتار حتی از نوع مرغوب گراپی و سرژی میزدن، سیم دیرینگ!! پاره میشد.....برای همین تصمیم گرفتن چیزی رو بسازن که وقتی بهش فشار وارد میشه صداهای قشنگ تولید کنه و خراب نشه، ابتدا همه پیانوها سنگی بودن، یعنی ملت عملا میومدن و سنگ رو فشرده میکردن، در هر سری فشار دادن سنگ 1 میلی متر فرو میرفت و بعد از چند وقت باید میرفتن تا کلیدهای جدید براشون بسازن.....بعدا تصمیم گرفتن از چوپ استفاده کنن و حالت بالا پایین رفتن برای کلیدها فراهم کنن تا از بین نرن......خوبی چوب به این بود که عرق دست رو هم جذب میکرد ولی باز هم به علت جذب عرق، چوپ خشک میشد و باعث دردهایی در ناحیه نوک انگشتان میشد......این داستان پیانو بود تا قرن 18......
خب، حالا میخوام ببینم هرکی چه پیشنهادایی واسه بهتر شدن پیانو داره....شما برادر حمید؟
حمید : به نظر من هر چی دکمه ها سیفیدتر باشه بهتره، سوی چشم بهتر تقویت میشه!!
آوریل : هوووم، نظر شما چیه دامبی؟
دامبی : راستش من انگشتام پهنه.....اگه بخوام به کلید رو بزنم ناخود آگاه 5تا کلید با هم صدا میدن....بهتره کلیدا پهنتر باشن و فاصله شون هم بیشتر باشه!!
آوریل : خب اینم برای خودش نظریه....شما چی هوکی؟
هوکی : بهتره یه خورده به سطح زمین نزدیکتر باشه تا قد من و امثال من مثه کریچر (کریچ سری تکون میده) راحتتر بهش برسه و دچار مشکل نشیم.....
آوریل : خب بله، به هر حال هرکسی به فکر خویشتن است......کسی تا حالا با پیانو کار کرده؟
همه سرشون رو به علامت نفی تکون میدن جز شخصی با موهای بور، تیفوسی، ژل زده، تیغ تیغی، دلبر!!
آوریل : دراکو؟ تو بلدی با پیانو کار کنی؟
دراکو : خب معلومه....وزیر دیدین بلد نباشه با پیانو کار کنه؟ الان براتون یه آهنگی اجرا میکنم که لذتشو ببرین!!
دراکو جلو میاد و پشت پیانو میشینه، نگاهی به کلیدای سیاه میندازه، از اول پیانو شروع میکنه و یکی یکی روی دکمه های سیاه میزنه، بعد از 200 بار انجام این عمل از جاش بلند میشه و تعظیم بلندی میکنه...با نگاه جادوگر اندر اسکویب بچه ها مواجه میشه!!
آوریل که داشت همینجوری دراکو رو نگاه میکرد گفت : این الان آهنگ بود؟
دراکو : بعله!! ممکنه باور نکنین ولی من هر شب این آهنگ ور گوش میدم تا خوابم ببره، عین لالایی میمونه!!
آوریل اه جگرسوزی از اعماق دلش میکشه و به دراکو میگه بشینه، بعد خودش آهنگ قشنگی رو اجرا میکنه و سپس تکلیف میده:
1- پیانو از قرن 18 به بعد چه تغییراتی کرده است؟ (15 امتیاز)
2- عکسی از پیانوی مورد علاقه شما، با تغییراتی که برای بهتر شدن آن لازم میدانید (10 امتیاز)
3- گیتاری که امروز در کلاس بود چند کلید سفید، سیاه، و چند فراکتاو داشت؟ (5 امتیاز، اگه کمی دقت کنین در درس داده شده، کاملا متوجه میشین!!)


امتیازات:
ایدی مالفوی : ممنون از جوابایی که دادی، جوابات درست بودن و 20 امتیاز رو میگیری، ممنون ازت که شرکت کردی!!
دزیره عزیز، شما تکلیف جلسه قبل رو انجام دادی، متاسفانه نمیتونم نمره خوبی بهت بدم ولی چون زحمت کشیدی 10 امتیاز بهت میدم.

با سلام به پروفسور هنر پرور هاگوارتز که بی شک فقط ایشان در این زمانه هنر را درک میکنند و بس...!
و اما تکالیف:
1)فیلوتونیو این ساز را از صدای باد که در نی ها میپیچید الهام گرفت.باد در نی هایی که در ان زمان جادوگرها مغرشان را برای مصارف پزشکی جادوگری در می اوردند و انها را خالی در طبیعت پخش میکردند میپیچید و اهنگی محزون ایجاد میکرد.فیلوتونیو در واقع تنها با یک طلسم فریب دهنده و با سوراخ کردن نی این اوازهایی که با نی تولید میشوند را ایجاد کرد.
2)طی تحقیقات من مضارب اولیه را مضروبینسولاک در قرن 17 ق.م(قبل از میلاد مرلین) اختراع کرد که در ان زمان جادوگران بی ذوق وسیله او را برای گرم کردن خود اتش زدند.بهمین دلیل نام او بجز در کتب بسیار معتبر هنر شناسی در هیچ جای دیگر نیامده است.البته بعدها نبیره اش خانم مرضامبیک این وسیله را ترویج داد.
در مورد سوال 3 چون من دوربینم را بهمراه نیاورم از ارسال عکس معذورم...
با احترام
A.M

یه شعر از خودم گفته ام:

(( نقاب سبز رنگ ))

من از کدوم دیارم...که مثل شما نیستم
مثل تگرگ و بادم... مثل نفرینه مرگم..

من با نقابی سبز رنگ روی غمامو بستم..
با نقابی سیه(siah) روی چشامو بستم...

از عطرو از طراوت از آشتی به دورم...
من از شما بدورم از یک دیاره دیگه ام...

اما روزی این نقاب از رو چشم من میفته...
چهره ی غمگینمو نشونه جهان میده...

دکلمه:
_اما روزی این نقاب از رو چشم من میفته..دنیای حقیقی ام رو
نشونه انسان ها میده...

من از شما بدورم از یک دیار دیگم....
که از شما جدا ام...
مثل تگرگ سردم...

من از کدوم دیارم...انگار که گله دارم....
-------------
نمایشنامه:
و آقا دزیره بعد از خوندنه این شعر گریه ی همه رو در میاره. .. حتی آوریل:
-ای جونت بخوشکه دختر...این دیگه چی بود
دزیره:
- ای بابا مگه بد بود.؟.. .
...

جلسه هفتم
-:خب بچه ها همه حاضرین؟ 1....2.....5!!
نمای اولیه : بچه ها به همراه آوریل یه دایره عظیمی رو بوجود اوردن و در وسط اونا یه دیگ آبی رنگ به چشو میخوره، آوریل انگشتش رو نزدیک دیگ میبره و همه این حرکت رو تکرار میکنن، لمس کردن دیگ همانا و غیب شدن به طور دسته جمعی و ظاهر شدن در مکان دیگر همانا!!
نمای ثانویه : بچه ها روبروی ساختمان عظیمی که به کاخ شباهت عجیبی داره ولو شدن، البته علت این حرکت ضایع اینه که اونا از پورت کی استفاده کردن و به اونجا اومدن، روی سردر این کاخ نوشته "موزه بین المللی لوازم موسیقی لندن" به چشم میخوره و همه این اتفاقات نشان دهنده انیه که بچه ها به موزه اومدن.
آوریل از سر جاش بلند میشه و بچه ها رو میشمره : 1، 2، 3، ....، 24، 25، 26،....، اینم سی و دو!! خب همه هستن، میریم داخل موزه!!
همه با صف وارد موزه میشن، مکانی که ارتفاع سقفش 20 متره و دیوارای سفیدی داره و پر از ستونهای گچ کاری شده است، زیبایی چشم گیری در این موزه به چشم میخوره و بچه ها به سمت اولین راهرو میرن که در اون انواع و اقسام فلوتها به چشم میخوره.
آوریل : بچه ها، خوب به این فلوت نگاه کنین، این اولین فلوت ساخته شده در جهانه، این فلوت توسط جادوگر بزرگ ، فیلوتو نوویچ، 2400 سال قبل از میلاد مرلین ساخته شده و اسم فلوت هم همونطور که میبینین از اسم این جادوگر بزرگ اومده، خب میریم سراغ این یکی فلوت، این اثر بزرگ قرنه!! نگاه کنین، به چه زیبایی درست شده، این توسط فلوت ساز مخصوص مرلین درست شده!! واقعا آدم میمونه که اینا چطور تونستن یه همچین چیزای قشنگی درست کنن.....
هلگا : پروفسور، مگه نگفتین اثر بزرگ قرن؟ مرلین که برای 10 قرن پیشه!!
آوریل : تو چه میفهمی من چی میگم؟ همینکه گفتم درسته درست بود!! بله، داشتم میگفتم، اینم پیشرفته ترین فلوته، همونطور که میبینین فقط کافیه ریتم آهنگ رو بهش بدین تا خودش براتون آهنگ رو بزنه و هیچ نیازی به استفاده از انگشت نیست و فقط باید توش بدمی!!
حالا میریم سراغ قسمت دیگه ای، بچه ها همه از این طرف!!
آوریل بچه ها رو از اون راهرو خارج میکنه و به راهروی دیگه ای میرن که توش پر از انواع مضرابه!!
آوریل به سمت مضرابی میره که 4 برابر هیکل خودشه و اونو به طور کامل به بچه ها نشون میده : بچه ها ببینین اینو، این مضراب جد بزرگ گراپه، این فرد که هیکل خیلی بزرگی داشت مجبور بود برای خودش یه مضراب داشته باشه که بتونه راحت از گیتار استفاده کنه و چون مضرابهای اون زمان براش زیادی کوچیک بودن، این مضراب رو سفارش داده باش بسازن، و همینطور که میبینین از لحاظ اندازه بی نظیره!! در هیچ کجای این دنیای بزرگ یه همچین چیزه عظیمی ساخته نشده!!
و حالا این یکی مضراب، استثنایی ترین مضراب جهان!! ساخته شده از تعداد 500 تا پر ققنوس که به صورت الیاف فشرده و در هم فرو رفته ان و این مضراب زیبا رو بوجود اوردن، مضرابش خیلی خیلی نرمه!! و قیمتش واقعا زیاده، در جهان فقط 2تا از این وجود داره، یکیش اینجاس و اون یکیش هم دست ققیه خودمونه که ازش به عنوان گنج خانوادگی نگهداری میشه......
خب بچه ها، تکلیفتون رو میدم و شما هم 5 دقیقه وقت دارین تحقیقاتتون رو انجام بدین :
1- فیلوتو نوویچ چگونه موفق به ساخت فلوت شد؟ (10 امتیاز)
2- اولین مضراب جهان توسط چه کسی و چگونه تولید شد؟ (10 امتیاز)
3- عکسی از فلوت فیلوتو نوویچ و مضراب ققنوس تهیه کنید. (10 امتیاز)

امتیازات :
دویل : خب، فکر میکنم اولین بار بود که شعر گفتی، برای اولین بار نسبتا خوب بود، البته یه سری اشکالات هم داشت برای همین بهت 15 امتیاز میدم.
ایدل مالفوی : شعر قشنگیه، خیلی قشنگ، مطمئنم در این زمینه موفق میشی، ولی نکته اینه که اینجا باید طنز بنویسی، ولی چون خیلی قشنگ بود بهت 15 امتیاز رو میدم.

ریونکلاو : 15امتیاز
اسلیترین : 15امتیاز

با سلام خدمت پروفسور هنرمند هاگوارتز
شعری در نظر گرفتم منتها اگه تونستید ادامه اش دهید تا من هم از این عذاب بیرون بیایم....
همه جا پر از سکوت شیشه ای
همه در تلاش یاری کسی
همه بی ریا بدنبال کمک
رنگ امید در دل شده حک
با تحمل وجود مرگ و جنگ
مشت گشتند بروی هرچه ننگ
..........
امیدوارم از شعرم خوشتان بیاید گرچه طنز نیست اما بنظرم رسید بهتره در این کلاس مطرحش کنم.
با احترام
A.M

سلام پروفسور قا هر چی زور زدم شعر گفتنم نیومد اینم هیچی اسم شعر اینه : دو دوست که همیشه و همه جا با همن و هیچ وقت همدیگرو ترک نمی کنن
:
اتل متل خرگوشه
دوست شده اون تازگیا با موشه
کودوم موش ؟
همون که گردو های باغو خورده
برای خرگوش ناز
کلم و هویج آورده

جلسه ششم
***روز قبل از کلاس، دهکده هاگزمید***
پوپ....شترق....گوپس......بوقی...آی کمرم......بوق منش!!
تعداد بسی در زیادی صدای مشکوک به گوش میرسه ولی چیزی به جز رنگ سیاه دیده نمیشه، صدای تلقی میاد و دریچه دوربین کنار میره و اینبار صدا با تصویر پخش میشه :
پوپ....آوریل روی کپه ای هیزم که روی کمر فرد معلوم الحالی قرار دارن فرود میاد، شترق.....هیزمها میشکنن، گوپس......فرد با آوریل محکم به زمین میخورن....
فرد معلوم الحال هیزم به پشت : بوقی.....آی کمرم....بوق منش!!
آوریل تند از روی زمین بلند میشه و نگاهی به اون فرد هیزم به پشت میندازه و زود میگه ببخشید و پاشو میذاره رو کمر اون فلک زده و بدو بدو به سمت کارخونه چکش سازی میره......در فاصله دور هنوز صدای فرد هیزم به پشت میاد و صداش تا خوابگاه مدیرا هم میرسه، فردی اونجا از خواب میپره و داد میزنه : کرام، زود شناسایی ش کن و به سرعت بلاکش کن، همین حالا!!
کرام بدبخت، فرد بیچاره بینوا رو شناسایی کرده و اونو بلاک میکنه، فرد از روی کره زمین محو میشه!!
***در کارخانه***
آورل سفارش چکش رو داده و میخواد بره بیرون، ناگهان از مکانی مشکوک، جسمی مشکوکتر با صدای فوق مشکوک میاد و محکم میخوره به پس کله آوریل، آوریل میفته روی زمین و صدای قهقهه فضا رو پر میکنه.....
بعد از 2ساعت آوریل بهوش میاد، پشت سیرش به طرز خوفی باد کرده..... از جاش بلند میشه و لباساش رو میترکونه، چشمش به یه چکش از ریخت افتاده میفته، بیخیالش میشه و همراه با قر کمر و خوندن آوازهای زیر لبی نظیر : زاخی زاخی دلم برات تنگه از کارخونه بیرون میاد و میره به هاگوارتز!!
***کلاس موسیقی جادویی***
آوریل برای اولین بار به موقع و با 1دقیقه تاخیر وارد کلاس میشه، اکثر بچه های ترم قبلی بعلاوه یه سری از بچه های جدید سر کلاسش نشستن و مشتاق فراگیری علم و دانشن....
آوریل : سلام به روی ماهتون، چطوره احوالاتتون؟ خوبید خوشید سلامتید؟ چرا بی زاخی اومدید؟
همه با تعجب نگاهی به هم میکنن و یکی میپرسه : پروفسور، چرا پشت سرتون باد کرده؟
آوریل دستی به پشت سرش میکشه و جیغ بلندی از درد میزنه : ااااا.....نمیدونم......
آوریل : خب، یکی بیاد اینجا امتیازا رو بنویسه، هووم.....بیا از دختر زیبا، نه با دوستت خودت تنها.....
یکی از بچه های جدید : این همیشه اینجوری حرف میزنه؟ یعنی همیشه از این شعرای چپ اندر قیچی میخونه؟
شاگرد قدیمی : نه واله.....نمیدونم امروز چشه.....حتما سرش به یه جایی خورده که هم درد میکنه هم به مغزش آسیب رسونده.
پای تخته :

پاسخ سوالات امتحان :

1- کدام کشور زیر با چند سیمه شدن گیتار مخالف بود؟چرا؟
الف) عربستان، زیرا تیر و کمان بیشتر از یک سیم ندارد.
ب) آنگولا، چون نواختن چند سیم خیلی سختتر از یه سیم بود و برای آدمهای آیکیویی مثه اونا واقعا دشوار بود.
ج) انگلیس، چون بزرگترین مستکبر و آستکباریس بود. @
د) آمریکا، چون آمریکا در همه حال مخالف همه چیزه.
ه) ایتالیا، محض ارا !!!!

2- کدام یک از موارد زیر همخانواده های گیتار در قرن 15 بوده است؟
الف) گیتار، گیتارا، گیوتین، گی
ب) گیتار، گیتارا، گیترنه، گیوتین@
ج) گی، گیترنه، گیتارا، گیوتین
د) گی، گیو، گیتار، گانتی
ه) گی ترن، گیطار، گی پیما،گی تی

3- در کدام قرن نواختن بوسیله بینی و ریش منسوخ شد؟
الف)15
ب) 14
ج) 21
د) @16
ه) 14و15و16

4- در قرن 18 برای سیمهای گیتار جه اتفاقی افتاد؟
الف) 6 کر به 100 کر تبدیل شد
ب) تعداد سیمها دوبرابر شد
ج) جنس سیمها عوض شد
د) هیچ تغییر رخ نداد
ه) 5 کر به 6 کر تغییر کرد@

5- پادشاده قرن 15 که به گراپها کمک کرد چه کسی بود؟
الف) جد بن لادن@
ب) جد لاوین
ج) جد گراپ
د) پدر جد بن لادن
ه) جد صدام

6- اگه من متولد 1950 باشم (که نیستم) در چه سنی میتونستم از گیتار استفاده کنم؟.
الف)21
ب)17
ج)18
د)19 @
ه)20

7- ترتیب صداهای درست شده توسط گوشکوب از بم به زیر کدام است؟
الف) گوپ......گروپ......گومپ.......گروپس.......گوپس.........اوتس......ایتس
ب) گوپ……..گروپ….گومپ……گوپس…….گروپس…….اوتس……ایتس……...@
ج) گوپ.....گروپ......گومپس......گروپس.......گوپس.....اوتس.....ایتس....
د) گوپ.....گرومپ......گرومپس.......گروپس........گیپس.....ایتس....اوتس.....
ه) گروپ.......گریپ.......گریپس.....گوپس......اوتس.....ایتس......چیکس.....

8- در کنسرت نتیجه جد سرژ تانکیان کوچکریت عضو گروه چی کسی بود؟
الف)پسر نتیجه جد گراپ، نوه نتیجه جد گراپ، نتیجه نتیجه جد گراپ،
ب) و پسر نتیجه نتیجه جد گراپ2
ج) نوه نتیجه نتیجه جد گراپ
د) نوه نتیجه گراپ
ه) نتیجه نوه نوه گراپ

***سوال های خارج از جلسات***
9- کدام آهنگ برای گروه سیمپل پلن نیست؟
untitledالف)
Shut upب)
Welcome to his lifeج) @
perfectد)
addictedه)

10- آهنگ های زیر برای کدام خواننده ها هستند؟ (نام هریک را بنویسید)
Fort miner - Believe me
Tatu - Friend or foe
Metallica - Nothing else matter
Avril lavigne - take me away
Metafix - Big city life

تنها کسی که جواب ها رو فرستاد دویل بود، ازش تشکر میکنم از 9سوال اول سوال 6 رو جواب نداده بود و بقیه درست بودن، پس میشه 8*2 یعنی 16 امتیاز، سوال 10 هم فقط آهنگ آوریل رو میدونست که بهش 2 امتیاز داده میشه یعنی در مجموع 18 امتیاز.
ریونکلاو : 18 امتیاز


آوریل : خب بچه های مهربون......بهتره بریم سر درسمون
امروز میخوایم که شعر بگیم.......از اون قشنگتراش بگیم
ملت کلاس مطمئن میشن که سر آوریل به جایی برخورد داشته!!
آوریل : من خودم شعری میگم، شما تکلیف بعدا بدین :
کزت(kozet)* بیا دلم برات تنگه......چشمای کزت چه خوشرنگه......تو لپات دونه ی انّاره.......عشق منی کزیه (Kozi E) دردونه.......بیا کزت با هم بریم خونه......خونه کجاس؟ تو زعفرانیّه.....یاد اون روز که جردن بودیم.......تو پریدی جلوی اون خونه....
در حینی که آوریل داشت انواع و اقسام شعرای چرت و پرت رو با حرکت کمر دنبال میکرد یکی از بچه ها میره دنبال مدیر مدرسه.....
آوریل : یه کار بهتر بچه ها، بیاین بهتون رقص عربی یاد بدم انقد خوبه..شما هیکلت برای اینکار خیلی خوبه....یه خورده تنت رو شل بدیا خودش درست میشه.......
پسر بیچاره از ترسش از کلاس میذاره میره!!
چند دقیقه بعد کوییرل وارد کلاس میشه، آوریل میاد تا به کوییرل شعر یاد بده که کوییرل با چکشی محکم بر سر اوریل میزنه تا آوریل دست از دیوونه بازی برداره.....از آوریل فقط یه تکلیف میمونه : برای جلسه بعد یه شعر خوب و در عین حال خنده دار بنویسید، اگه عالی باشه ممکنه 30 امتیاز کامل رو بگیرین و گرنه این اتفاق نمیفته!!
_______________________________________________
کزت kozet شخصیت دختر محبوب آوریل با شمه بر روی ک و کسره بر روی ز، شخصیتی که در همه جا یار و یاور آوریله و هیچ کسی هم اونو نمیشناسه مگر خود آوریل،معمولا دیده نمیشه مگه اینکه آوریل بهش بگه، یگانه کمک کننده ساحره ها در همه جا!! برای اطلاعات بیشتر به پستهای اینده من که در اونها کزت شخصیت مهمی رو ایفا میکنه مراجعه کنید