جام آتش!

لوگوی هاگوارتز

رویداد جام آتش

۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

جام آتش

آماده‌اید شاهد یکی از بزرگ‌ترین و نفس‌گیرترین رقابت‌های تاریخ هاگوارتز باشید؟ جام آتش بازگشته، و این‌بار نه‌تنها جادوآموزان برجسته، بلکه چهار گروه افسانه‌ای هاگوارتز در جدالی سهمگین برای کسب افتخار نهایی رو در روی هم قرار می‌گیرند. از ۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت، همه‌چیز در هاگوارتز رنگ رقابت به خود می‌گیرد؛ جادو، شجاعت، نبوغ و اتحاد به آزمون گذاشته می‌شود و تنها یک گروه می‌تواند قهرمان نهایی لقب بگیرد. تماشاگران عزیز، شما دعوت هستید تا از نزدیک شاهد این ماجراجویی باشید، پست‌ها را بخوانید، از خلاقیت‌ها لذت ببرید و با گروه خود همدل شوید. این فقط یک مسابقه نیست؛ جشن شکوه جادوی ناب است!

مشاهده‌کنندگان این موضوع: 1 کاربر مهمان
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: شنبه 24 آبان 1399 23:58
تاریخ عضویت: 1399/05/22
تولد نقش: 1399/05/25
آخرین ورود: جمعه 17 تیر 1401 16:25
از: من بپرس اصیلم اون لخت و پتی مشنگ پرسته نه عیب نداره چیه!
پست‌ها: 117
آفلاین
نام تیم: مارا

وزیر: ملانی استنفورد
رخ: افلیا راشدن
اسب: رکسان ویزلی
فیل: اما ونیتی
ما نباشیم، کی باشه؟!
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: شنبه 24 آبان 1399 23:32
تاریخ عضویت: 1393/06/28
تولد نقش: 1393/06/30
آخرین ورود: جمعه 17 آذر 1402 01:25
از: شهری که کودک نداشت.
پست‌ها: 459
آفلاین
نام تیم: پالی چپمن - پومونا اسپراوت - علی بشیر - روبیوس هاگرید

شاه: پومانا
وزیر: روبیوس
فیل: پالی
اسب: علی
تصویر تغییر اندازه داده شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»

پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: شنبه 24 آبان 1399 22:35
تاریخ عضویت: 1399/01/11
تولد نقش: 1399/01/23
آخرین ورود: دوشنبه 18 مرداد 1400 21:45
از: وقتی که ناظر بشم پدر همتونو درمیارم.
پست‌ها: 349
آفلاین
در راستا اطلاعیه شمار پنج انجمن تفریحات هاگوارتز و اینا! تیم ناسازگاران به اطلاع میرساند که ایرما پینس به فیل تغییر نفش داده و زاخاریاس اسمیت نقش اسب را ایفا میکند. بدین ترتیب ترکیب تیم ناسازگاران بدین شرح میباشد:
آلبوس دامبلدور:رخ
زاخاریاس اسمیت؛اسب
ایرما پینس:فیل
گابریل تیت:سرباز

هرکسی از ظن خود شد یار من

از درون من نجست اسرار من

تصویر تغییر اندازه داده شده
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: شنبه 24 آبان 1399 00:21
تاریخ عضویت: 1397/03/02
تولد نقش: 1397/03/02
آخرین ورود: سه‌شنبه 16 مرداد 1403 00:44
از: یخچال گریمولد
پست‌ها: 91
آفلاین
تیم "کسایی که با گربه مخالفن (گونی گونی گربه می‌برن!)":

سرباز: سوجی
رخ: گابریل
فیل: پاتریشیا وینتربورن
اسب: ملانی استنفورد

با تشکرات!
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: جمعه 23 آبان 1399 23:56
تاریخ عضویت: 1399/06/11
تولد نقش: 1399/06/12
آخرین ورود: دوشنبه 18 مهر 1401 23:40
از: سایه ها نترس، تو فانوسی! :shout:
پست‌ها: 69
آفلاین
...
نام تیم: ناسازگاران!

رخ: آلبوس دامبلدور
فیل: زاخاریاس اسمیت
اسب: ایرما پینس
سرباز: گابریل تیت

موز: هری پاتر
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: جمعه 23 آبان 1399 23:42
تاریخ عضویت: 1395/05/07
تولد نقش: 1396/03/31
آخرین ورود: چهارشنبه 10 فروردین 1401 19:43
از: میدان گریمولد، خانه شماره 12
پست‌ها: 118
آفلاین
-بچه ها بیاین بیرون. داوشمون از خودمونه!

رز این را گفت و عصا و کلاه و صلیبی که بر گردنش آویخته بود را در آورد.
کریچر کلاه تنگی بزرگی که گوش های بزرگش را می پوشاند از سرش برداشت و آن را به کناری پرت کرد.
-کریچر از این کلاه مسخره خسته شد. چه خوب که از شرش راحت شد.

تابلوی سر کادوگان که مقابل آنها قرار گرفته بود تایید کرد.
-آره هم رزم. منم ترجیح میدم این شکلی سفر کنم تا اینکه چند ساعت بی حرکت بشینم.

ریش سیاه با تعجب برگشت.
-تابلو حرف میزنه؟!
-ای بابا آره دیه! گفته بودیم که!

ریش سیاه که در تلاش بود تعجب خودش را از تابلوی سخنگو پنهان‌ کند گفت:
-به هرحال فرقی نمی کنه . شما بزودی به عنوان برده فرو...
-ای بابا همرزم سخت نگیر. ما که مسافر قاچاق کشتی ای بودیم که شما دو دقیقه پیش زدی ترکوندیش. این دوست زلزله مون که اسقف شده بود. هم رزم ما کریچر دستیارش و ما هم که پرتره مورد علاقش و مجبور بودیم چند روز حرکت نکنیم. حالا که حداقل راحتیم دیه چه فرقی می کنه به چه عنوانی سفر کنیم. هرچی تو بگی اصن!

ریش سیاه فیتیله هایی که بین ريشش می گذاشت را روشن کرد تا ظاهر ترسناک تری داشته باشد. ظاهرا اسرای جدیدش اصلا خبر نداشتند توسط ترسناک ترین دزد دریایی تمام دوران ها اسیر شده اند.
ریش سیاه صورتش را نزدیک رز آورد.
-شما ها اصلا در جریان نیستید که... آخ!

کریچر ریش بلند ریش سیاه را کشید.
-دزد دریایی چرا ريشش اینقدر شپش داشت؟ ارباب ریگولوس همیشه توصیه کرد که ملت باید تمیز بود! خب معلوم بود! تو دریا که آدم نتونست بره حموم! اما دزد دریایی نگران نبود دوای دردش پیش کریچر بود.

قبل از اینکه ریش سیاه فرصت پیدا کند فریاد بزند و اسلحه بکشد تا گلوله ای در مغز کریچر خالی کند، کریچر بطری وایتکس را روی صورت ریش سیاه خالی کرد.
رز زلر لحظه ای نگاهش به فرمان بزرگ کشتی افتاد.
-من همیشه آرزو داشتم یکی از اینا برونم!

ریش سیاه شمشیر کشیده بود و در حالی که از سوزش ناشی از وایتکس به خود می پیچید و شمشیرش را در هوا تکان می داد فریاد زد:
-دست بهش نمیزنی دختره ی نادون! اون بچه بازی نی...

بوم!

دیر شده بود. رز خود را به فرمان رسانده بود و با اولین چرخش، کشتی بزرگ و دهشتناک ریش سیاه به نزدیک ترین صخره برخورد کرده بود. یک سمت کشتی نابود شد و سمت دیگر آن آتش گرفت. خدمه کشتی و اسرا هر یک سعی می کردند خود را به آب بیندازند. ریش سیاه، که البته اکنون بی ریش نام مناسب تری برایش بود فریاد زد:
-کشتی عزیزم...

و سعی کرد به رز حمله ور شود که سر کادوگان جلویش را گرفت.
-ای بابا هم رزم سخت نگیر. یه خراش کوچیکه دیه. با یه کم تف و چسب درست میشه!

ریش سیاه تا به حال چنین چیزی ندیده بود. آرزو کرد که ای کاش هردو دستش می شکست و به کشتی حامل این سه موجود که حتی مطمئن نبود انسان اند یا نه حمله نمی کرد. ریش و کشتی اش را از دست داده بود. دیگر دلیلی برای زندگی نداشت. بشکه باروتی پیدا کرد. داخل آن نشست و بشکه را آتش زد.

چند لحظه بعد سیل خون به اطراف پاشیده شد.
-وای بچه ها ببینید! داره بارون قرمز میاد!
-هم رزم کشتی رو دریاب! با همین به سفر ادامه میدیم!
-چرا پرچم کشتی سیاه بود با جمجمه؟ ارباب ریگولوس که سیاه دوست نداشت!
-آره کریچ بیارش پایین عوضش می کنیم! اتفاقا گزینه خوبی هم داریم براش!
::

رز و کریچر با لبخند شیطنت آمیزی به تابلوی سر کادوگان خیره شدند. چند لحظه بعد کریچر بی توجه به داد و فریاد های سر کادوگان که "شکم تونو سفره می کنم نامردا و هم رزم ریش سیاه کجایی دقیقا کجایی که سر کادوگانت رو کشتن. " تابلو را جای پرچم سیاه نصب کرد.

کریچر به کمک جادو کشتی داغون شده را تعمیر کرد. رز چشم بندی به چشم راستش زده بود و با لبخند گشادی کشتی را می راند. کریچر اما مشغول گشت و گذار در قسمت های مختلف کشتی بود. تا اینکه قفس بزرگی پیدا کرد و آن را کشان کشان به عرشه برد. موجود بزرگ و پشمالویی داخل قفس نشسته بود و در حالی که خود را به دیواره قفس میزد دائم میگفت:
-سوسیس! سوسیس!

کریچر گفت:
-کریچر این موجود رو داخل کشتی پیدا کرد. کریچر میخواد نگهش داره. اینجا یه اعلامیه مسابقات شطرنج هم بود!

و اعلامیه را نشان داد. رز اعلامیه را از دست کریچر قاپید و تا بخواند.
-ایول! بچه ها پایه شطرنج هستین؟ فقط چهارتا شرکت کننده میخواد ما سه تاییم!

کریچر به قفس اشاره کرد.
-گرگ اگه با ما شطرنج بازی کرد کریچر براش سوسیس مرغوب خرید!

گرگ سرش را چند بار تکان داد.

-اینم نفر چهارم! پس پایه اید؟

گرگ و کریچر و سرکادوگان یک صدا فریاد زدند:
-آی کاپیتان!

چند ساعت بعد

رز در حالی که فرمان کشتی را گرفته بود فریاد زد:
-رسیدیم سر؟

سرکادوگان که اکنون جای پرچم بود فریاد زد:
-یه جزیره با چندتا بچه گربه میبینم هم رزم!

کریچر دوباره اعلامیه را نگاه کرد.
-پس ما آدرس رو درست اومد!

نام تیم: Queen Anne`s Revenge

اسب: کریچر
فیل: رز زلر
سرباز: فنریر گری بک
رخ: سرکادوگان
ویرایش شده توسط کریچر در 1399/8/23 23:56:44
ویرایش شده توسط کریچر در 1399/8/23 23:58:32
وایتکس!

پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: جمعه 23 آبان 1399 01:03
تاریخ عضویت: 1399/05/25
تولد نقش: 1399/05/28
آخرین ورود: چهارشنبه 17 مرداد 1403 10:31
از: ما هم شنیدن!
پست‌ها: 219
آفلاین
نام : «بدون نام»

اسب: کتی بل.
سرباز: دیزی کران.
فیل: جرمی استرتون.
رخ: پلاکس بلک.
ویرایش شده توسط پلاکس بلک در 1399/8/23 1:07:05
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: پنجشنبه 22 آبان 1399 22:52
تاریخ عضویت: 1393/07/12
تولد نقش: 1393/07/13
آخرین ورود: یکشنبه 20 تیر 1400 01:24
از: مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
پست‌ها: 1272
آفلاین
تیم "کسایی که با گربه موافقن (شیر بدون لاکتوز بهشون میدن!)" تقدیم میکند:

شاه: لرد ولدمورت
وزیر: روبیوس هاگرید
سرباز: رکسان خالی
رخ: رودولف لسترنج
ویرایش شده توسط رودولف لسترنج در 1399/8/23 0:02:05
ویرایش شده توسط رودولف لسترنج در 1399/8/23 0:06:21
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: چهارشنبه 21 آبان 1399 12:11
تاریخ عضویت: 1398/01/06
تولد نقش: 1398/01/07
آخرین ورود: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 18:28
از: تسترال جماعت فقط تفش به ما رسید.
پست‌ها: 643
آفلاین
سلام به همگی!

دومین دوره مسابقات شطرنج جادویی
نام تیم: تفاهم‌داران

اعضای تیم:

اسب: الکساندرا ایوانوا (گریفندور)
وزیر: تام جاگسن (ریونکلا)
رخ: اگلانتاین پافت (هافلپاف)
سرباز: سوروس اسنیپ (اسلیترین)
آروم آقا! دست و پام ریخت!
پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
ارسال شده در: چهارشنبه 19 شهریور 1399 12:13
تاریخ عضویت: 1399/05/22
تولد نقش: 1399/05/25
آخرین ورود: جمعه 17 تیر 1401 16:25
از: من بپرس اصیلم اون لخت و پتی مشنگ پرسته نه عیب نداره چیه!
پست‌ها: 117
آفلاین
علیک سلام.

کسی منکر برنامه ریزی و ایده های شما برایتاپیکتون نشد. حرف اینه که این نوع برنامه ها توی ایفای نقش این سایت منسوخ شده! به هزار و یک دلیل که البته اهمیتی برات نداره و با گفتنش خستت نمیکنم. این حرف شخصی ای نیست که بخوام غیرعلنی بگم. اتفاقا بهتره بقیه ی افراد کم تجربه تر هم ببینن و متوجهش باشن. من هیچ کس رو به کاری که میدونم بی فایدس تشویق نمیکنم. حالا اگر شما یا اعضای انجمنتون مایل به تکرار این کارها باشید حرف های من مانعتون نیست.

حرف هایی که من و خیلی افراد دیگه به شما میزنیم تجربس آقای اسکمندر. میتونی ازش استفاده کنی تا وفق پیدا کنی و پیشرفت کنی. میتونی هم مثل رفتاری که عمدتا تا الان نشون دادی، سنگ اندازی تلقی کنی و جلوش گارد بگیری. انتخاب با خودته!
ما نباشیم، کی باشه؟!