1- هر گونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخوران را با زبان خوش شرح دهید.
متاسفانه هیچ سابقه ای ندارم.
2-به نظر شما مهم ترین تفاوت دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟
دامبلدور خیلی خل بود ولی ارباب ماشالله خیلی عاقل بود؛به افتخار ذهن عاقل ارباب یک کف مرتب
3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخوارن چیست؟
نابودی محفل ققنوس و خدمت به لرد سیاه.
4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها را انتخاب کنید و لقب مناسبی برایش بگذارید.
آرتور ویزلی، مو قرمزی
5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
ریش دامبلدور پشمک میکنن میدن بخورن!

(منم نمیدونم این چه روش احمقانه ایه ولی محفلین دیگه، چی میشه کرد؟)
6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
اینا انقدر نابود شدن که حتی با یک کروشیو کوچولو هم نابود میشن چه برسه به اواداکداورا.
7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی خواهید داشت.
رفتار خوب مثلا براش موگل پلو درست میکنم که خیلی دوست داره و خیلی کارای دیگه.
8- چه اتفاقی برای بینی و موهای لرد سیاه افتاد؟
بینی: احتمالا رفته پیش یه جراح بینی که مشنگ بوده خب خودتون هم که میدونید این مشنگ ها چیزی سرشون نمیشه و به احتمال زیاد بینی ارباب بیش از حد عمل کرده!
موها: یا از دست هری پاتر موهاشون ریخته یا از روغن موی اسنیپ زدن به موهاشون البته الان بی مویی خیلی مد شده
9-یک یا چند مورد استفاده از ریش های دامبلدور را شرح دهید. در صورت تمایل توضیح دهید.
همونطور که توی جواب سوال 5 گفتم پشمکش میکنن میدن ویزلی ها بخورن البته به درد اینم میخوره که الکی ادای مرلین در بیاره که مثلا چقدر باهوشه
میدونم لرد سیاه عمرا نمیذاره یه تازه وارد تازه کار عضو ارتش پر ابهت و قدرت مندش بشه ولی باور کنید خیلی به دردتون میخورم! اگه نذارید عضو مرگخوار ها بشم میرم فعالیت میکنم که پیشرفت کنم و دوباره درخواست میدم اگه نذاشتید دوباره همین کارو میکنم تا زمانی که بالاخره بذارید عضو مرگ خوار ها بشم (از دستم خلاص نمیشید!)
و اینکه میدونم همین هفته ی پیش بود که پرسیدم چقدر باید فعالیت کنم ولی دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم، شرمنده
آماندا
تازه کار بودن اهمیتی نداره. تو مدت کم، با فعالیت کم هم می شه جا افتاد.
پست های شما هنوز خیلی خامن. خیلی اشکال دارن که باید برطرف بشن. اگه اشکالاش کم و جزئی بودن همین جا می گفتم. ولی زیادن!
شاید بگین خب اجازه بدین من وارد گروه بشم، بعدا اشکالامو بر طرف می کنم.
داخل گروه ماموریت داده می شه. ماموریت های گروهی و انفرادی. شما باید به سطحی برسی که بتونی از عهده انجام این ماموریت ها بر بیای. وگرنه عضویتت در گروه معنای خاصی نخواهد داشت.
جو ایفای نقش جو خاصیه...باید با پیچ و خم هاش آشنا بشی...با قوانین گاها ناگفته! مثلا همین "دامبلدور خل بود"...این یه اشکاله! ما همچین چیزی نمی گیم. ایفای نقش یعنی شخصیت خودتو بشناسی. شخصیت های دیگه رو هم بشناسی. و درست رفتار کنی. درست نقشت رو ایفا کنی.
شما رفتار مرگخوار ها رو زیر نظر بگیر. چرا هیچکدوم نمی رن مثلا تو چت باکس بگن:" هی دامبل خل...چطوری؟". ایفای نقش محدودیت هایی داره. اینا رو باید کاملا یاد بگیرین. چون بعد از ورود به گروه، علاوه بر خودتون، من هم خودمو مسئول کارای شما می دونم.
این که گفتین در صورت رد شدن باز هم تلاش می کنین حرف خیلی قشنگی بود.
این که نتونستین جلوی خودتونو بگیرین و درخواست دادین هم کار مضری نبود. حداقل این جوری می فهمین اشکال کار کجاست و روی همون قسمت کار می کنین.
کمی رک بهتون می گم. خیلی جای کار دارین. خیلی باید یاد بگیرین. خیلی باید تلاش کنین. این "خیلی" می تونه سریع اتفاق بیفته و یا به تدریج.
اگه سوالی داشتین بپرسین.
تایید نشد.