گیلدی و بلا دارن جسدا رو جمع می کنند...
دیش دیدین دارام رام.... موهاهاهاهها!(آهنگ موبایل)
الو؟
: آگا؟ اونجا کافیی؟
: به مش حسن! چطوری؟ امروز چی کاره حسنی؟!
: شوما مَشین جان خاستَ بودی؟
: ها آره! بگو عبدلی و نور ممد بیاد بشینن رو پشت بوم پشتش! آره دیگه برو...
اه اه چه جسدایی! وینگاردیوم لیوسا!
یکی از جسدا: حاژی تویی؟ حاژی کمک کن! اموش معتادمون کرده! ما جشد نیشتیم!
من: از محفل ققنوسی ها از این بیشتر انتظار نمیره! ولی اسم من حاجی نیستش! چون تویی می تونی دارک لرد صدام کنی! موهاهاههاها! حالا با جادویی جدید من آشنا بشین! جادویی موردوری خیلی کهن!
سلکت آلیوس (Select all)
شیفیتوس دیلیتوس! (Shift Delete)
معتادی محفلی: نه!!!!! کمک!!! نههه....
من : آرهییییی!
همیشه دوست داشتم این کار رو بکنم! ...(شماره موبایل می گیرم) الو تام منم آره... تام پاشو بیا اینجا... دیگ سوراخ رو ول کن! اینجا پلاس شدیم! به جادوگر سیاه و کافه دار خوبی مثل تو احتیاج داریم ماهیتابه ها رو وردار بیار اینجا!
الو پشت خطی دارم تام گوشی
:الو دارک منم بلا!
: به به! د توکه الان اینجا بودی؟
:حوصلم سر رفت رفتم یه مقدار شکنجه بدم الکی تو خیابون جادوگرای سفید رو بیام خواستم بگم که یه نفر قبل از تو اومده تو کافه پست زده!
: آهان باشه الان می خونمش! مخلصیم ! بای!
: الو آقاهه تو که اونجایی؟
: آقاهه چیه خانم درس صحبت کن! من دارک لرد کبیرم! سارون بزرگ!
: ا چه خوب!
: چرا عشوه خرکی میایی خانم حالا کارت چیه؟ نمی بینی دارم این دسته رو اره می کنم از لای پنجره در بیاد... برو کنار نفتی نشی...
: اینجاها یه برگه پیدا نشده؟ ماله دامبلدور بوده؟
: دامبول؟ یه دیقه صب کن... خانم... یکی تو دهن یکی از این مرده ها مونده بود آهان اینه... صب کن... آها... نوشته روش من راضدار مهفل غغنوصم اگر این را طوانی خوانی راض من را دریابی... خوب این ماله دامبله دیگه تابلو حالا چی هستش؟
: می تونی بخونیش باید از دست دامبلدور گرفته شده باشه...
:صب کن... جاسم بیا اینجا... جاسم این رو بخون...
جاسم: اوا اینکه نوشته دامبلیه!
: دیدی خانم حالا دیگه برو ما کلی کار داریم خواستی بعدا بیا شکنجت بدیم ولی فعلا وقت نداریم!
: آخه نمیشه!
غیر ممکنه! باید از دست دامبلدور گرفته شده باشه...
جاسم: جناب دارک لرد این یارو که دهنش بازه آشنا نیستش؟!
: ها راس میگی جاسم ها! خانم وایستا! بیا این یارو دهنش بازه دامبلدوره بیا بگیر ببرش... به درد ما نمی خوره... در ضمن اگه از دهنش هم بگیری قبوله لازم نیست از دستش باشه!
ای وای کمک ای هوار! اوستا یکی از اونور بیل من رو گرفته! کمک! روح! هیولا!
من: چه خبره جاسم از تو توالته بدو بیرم! شپلخ!!!!( در توالت شکسته میشه!)
مرلین: بی حیا ها! در توالت رو ببینید! بی ادب ها! تو امضام بهت فحش میدم! چی فکر کردین! من 3 ماهه اینجا منتظرم یکی بیاد از لوله باز کنی کسی نیوده حالا هم که یکی با بیل اومده هر چی میگم نمیاد باز کنه!
شیکم و بلا میان تو...
: شیکم بیا اینجا کمک کن این رو از اینجا ورداریم! از زیر کاسه توالت بگیر! بلا جان شما نگا نکن!
شپلخ!!!! آها! فکر کنم پاکسازی با موفقیت انجام شد!