یه جن خونگی لخ لخ کنان وارد میشه..
ماز: باز این اومد...اقا یکی زنگ بزنه 110
کالین:110؟
ماز:همون گراپ دیگه
ویلی: بانو بلاتریکس
با آچار زد تو سرم..ببین جاشو(کله شو نشون میده)اینم پول شما
(مشتشو باز می کنه)
ماز: ای خدا...کالین زنگ بزن...110....بیان این جن رو ببرن..
ویلی:ارباب نزار دیگه من کتک بخورم..ارباب پولو بگیر..
ماز: عمرا...می خای دوباره اویزونت کنم؟!
ویلی:نه تو رو ریش اون مرلین
پس اگه میشه ببخشید این پولو یه لحظه بگیرید..من شلوارم داره میوفته
ماز:خوب بده من
(پولو میگیره)
ویلی:
اخ جون..دیگه جدا نمی شه از دستت..من رف..ارباب با پول تشکیل زندگی بده
ماز دستشو تکون میده..پول جدا نمی شه
کالین:حتما طلسم سیاهیه..باید ببریمش پیش متخصص!
ویلی از مغازه میاد بیرون