هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۰:۲۷ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۶
#94

جرج  ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۵ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۲:۳۶ یکشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۷
از مغازه ویزلی ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 683
آفلاین
سلام

خسته نباشی.

پیوز عزیز من اصلا از این ماموریت سر در نیاوردم تا بخوام شرکت کنم. بحث کم کردن امتیاز نیست. فکر کنم رکرود زدم ولی بد نیست بگین چی کار باید کرد.

چرا از کد استفاده کردی برای اینها. من اصلا نتونستم بفهمم چی هست!!!


اگر به یک انسان فرصت پیشرفت ندهید لیاقت چندان تاثیری در پیشرفت او نخواهد داشت. ناپلئون


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۶
#93

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
درجه ها و آرم ها :
راهنما : (رنگ نام شما - سمت شما : امتیاز شما )

نام قرمز - مدیریت : <><>
نام آبی : معاونت رسمی : 200
نام سبز : معاونت : 100 تا 200 امتیاز
نام نارنجی (نماد اغتشاش) : گانگستر اغتشاش گر : 54 تا 100
نام نارنجی : گانگستر ساده : 5 تا 54 امتیاز
نام سفید : حقوق بگیر : زیر 5 امتیاز

<><><><><><><><><><><><><><><>

نکته : هرکس آرم جدید رو اضافه نکنه به ازای ماموریت اول -10 امتیاز و بع ازای هر ماموریت دیگر با آرم قدیمی -4 امتیاز خواهد گرفت.

آرم ها تا فردا ظهر ضمیمه خواهد شد ...

پیتر پتی گرو (رئیس)
پیوز (معاون رسمی)
ادوارد بونز ( گانگستر ساده)
الیور وود(گانگستر ساده)
ریموس لوپین (گانگستر ساده)
ویکتور کرام ( گانگستر ساده)
ویولت بودلر (گانگستر ساده)
زاخاریاس اسمیت ( حقوق بگیر )
چارلی ویزلی ( حقوق بگیر )
جرج ویزلی (حقوق بگیر )


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۴ ۲۳:۱۵:۰۷
ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۴ ۲۳:۳۸:۳۳
ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۲۵ ۰:۰۲:۳۷

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۱۹:۳۸ سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶
#92

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
خلاصه ماموریت شماره 2

اوباش سه بار در پیام امروز تبلیغ فیلمشون رو می کنند . چند روز بعد سه نفر از اوباش وارد مغازه ویزلی ها می شوند و صاحب مغازه رو مجبور می کنند تا پوستر فیلم را در مغازه بچسبانند. سر انجام اوباش ویزلی ها رو مجبور به این کار می کنند و پوستر را در مغازه می چسبانند.
فردای آن روز اوباش ساخت فیلم را در مقر اوباش آغاز می کنند و پس از چندی تریلر فیلم در جادوگر تی وی به نمایش در می آید.
سرانجام فیلم «نبردنابرابر» اثر کمپانی اوباش در هالی ویزارد به نمایش در آمد.

جمع امتیازات اوباش تا پایان ماموریت شماره 2

ادوارد بونز:16
الیور وود:5/10
پیوز:280
جرج ویزلی:5/10-
چارلی ویزلی:5-
ریموس لوپین:5/10
زاخاریاس اسمیت:16-
ویکتور کرام:5/10
ویولت بودلر: 15


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۱۹:۰۸ سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶
#91

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
ماموریت واقعا مزخرف بود ... دلیل اولش این بود که در زمان شلوغی قبل از بسته شدن سایت و هاگوارتس برگزار شد و دلیل دومش کم کاری اعضا بود ...
به هر حال .... تصویر کوچک شده
در مورد امتیازات باید بگم که قسمت آخر ماموریت چون خیلی دیر شده بود خودم زدم و به کسانی که قرار بود بزنند 2.5 امتیاز دادم (!)

امتیازات و نقد ماموریت شماره 2 :

ادوارد بونز – پست شماره 931 – پیام امروز : پست نسبتا خوبی بود ... واقعا این مرحله از ماموریت چون سوژه خاصی نداره خیلی نمیشه روش حساب کرد ... ولی پستت حقا خوب بود. در مورد جمله بندی صحبت نمی کنم چون پست طنز بود. از نظر نگارشی تقریبا همه چیز رو رعایت کرده بودی و علائم رو هم تقریبا به خوبی استفاده کرده بودی ... طنز پستت هم خوب بود ولی در مورد اینکه از اسم ها استفاده نکرده بودی باید بگم که من گفتم موضوع فیلم لو نره نه دست اندرکاران فیلم .... اینطوری که تبلیغ ما هیچ فایده نداشت !!!! امتیازت رو 4 میدم از 5 چون بهترین پست این ماموریت بود +5 میشه !!
الیور وود – پست شماره 936 – پیام امروز: پست خوبی بود ... در سطح ادوارد بود ولی یک ضعف هایی هم داشت !! علائم نگارشی رو به خوبی رعایت کرده بودی و پاراگراف بندیت هم نسبتا خوب بود. ... اون قسمت پوستر فیلم هم ابتکار خوبی بود و همون بود که من رو به فکر خبر انتشار عکس های فیلم اندا خت !!!! اما خیلی طنز نبود ... نمره 3.5 از 5
ویکتور کرام – پست شماره 937 – پیام امروز : خوب ما مسلما تو فیلممون .. خون و مرگ و این چیزا نداریم ولی طنز پستت بد نبود. اون افراد زیر 150 سال هم جالب بود و نیم نمره به خاطرش می گیری ... پاراگراف بندی عملا نداشت و برای همین نیم نمره ازت کم میشه ... بی حساب شدیم !!!! غلط املایی و نگارشی هم تقریبا نداشتی ... امتیاز 3.5 از 5
ریموس لوپین – پست شماره 113 – مغازه ویزلی ها : پست بدی نبود ... باید بگم که اوباش اونقدر ها هم بیرحم نیستند که یک نفر و بی خودی شکنجه کنند ، ولی خوب این یک دفعه اشکالی نداره ... پاراگراف بندیت خوب بود. قواعد نگارشی رو رعایت کرده بودی و علائمت مشکلی نداشت. البته یه جایی گفته بودی : ترس و درد ، عجب احساس وحشتناکی . درد و ترس در اندک اندک نقاط بدنش نفوذ میکردند و او به خود میلرزید و روی زمین دست و پا میزد.
من نفهمیدم در اندک اندک نقاط بدنش یعنی چی !!! به خاطر این جمله بندی غلط نیم نمره ازت کم می کنم (!) .. باید اعلام کنم که باز هم 3.5 ( نمی دونم چرا همه تو این ماموریت 3.5 می گیرند !! )
زاخاریاس اسمیت – ماموریت مغازه ویزلی ها : نمره -5 میگیری چون شرکت نکردی !
ریموس لوپین – پست 83 – مقر اوباش : پست کوتاه و خوبی بود ، بدون غلط املایی و نگارشی ، علامت گذاری تقریبا مناسب و دیالوگ های عالی و غیر از نداشتن سوژه هیچ عیبی نداشت ، بهت 4.5 میدم !
الیوروود – پست 86 – مقر اوباش : در مقام یک پست جدی باید بگم که عالی بود ، دیالوگ که نداشت الحمد لله ، سوژت مناسب بود و غلط املایی و نگارشی هم نداشتی و طول پستت هم که رویایی بود ، پنج می خواستم بهت بدم اما چون طنز نزده بودی 4.5 میدم بهت !
ویولت بودلر – پست 87 – مقر اوباش : طنز متوسط ، اصول نگارشی متوسط ، غلط املایی یک عدد ، طول پست به میزان لازم ، در نتیجه یک پست کاملا متوسط تحویل دادی و یک نمره کاملا متوسط میگیری ! 3
جرج ویزلی – مقر اوباش : شرکت نکردی ، -5 میگیری !
چارلی ویزلی – مقر اوباش : شرکت نکردی ، -5 !!!!
زاخاریاس اسمیت – مقر اوباش : شرکت نکردی ، -5 میگری !
ویکتور کرام – جادوگر تی وی : امتیاز 2.5 می گیری !
ویولت بودلر – هالی ویزارد : خوب و به موقع امتیاز 4 می گیری !

<><><><><><><><><><><><><><><><>
پ.ن : خلاصه ماموریت ، جمع امتیازات و آرم های جدید در پست بعدی !


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۸۶
#90

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
به اطلاع اوباش عزیز برسونم که ماموریت بنده انجام شد.
اگر باز هم کاری هست در خدمتم.جرجی بدو برو قسمت دوم رو بزن که دستت رو میبوسه!
دیگه کاری نیست؟!


But Life has a happy end. :)


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۲۰:۰۶ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
#89

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
سر انجام این قسمت از ماموریت هم با مشقات فراوان تموم شد !
آغاز ماموریت 4-2
پیوز ، ویکتور کرام ، ویولت بودلر و جرج ویزلی موظفند که در مدت های مشخص شده قسمت های فیلم رو توی هالی ویزارد ، جادوگر تی وی و روزنامه پیام امروز بگذارند !
بخش اول : جادوگر تی وی
ویکتور کرام ، بین ساعات 6 تا 8 شب پنجشنبه باید تریلر زیر رو در جادوگر تیوی قرار بده ، چنانچه در ساعت مقرر این کار رو نکرد پیوز به جای اون اینکار رو می کنه
تریلر :
دوربین با سرعت شروع به حرکت در آسمان می کنه و بعد ساختمان مدور و بزرگی پیدا میشه که نور پردازی زیبایی روی اون شده و وقتی دوربین وارد ساختمون میشه زمین کوییدیچ بزرگی با تماشاگران فراوان نمایان میشه !
یه نوشته شپلق می خوره وسط تصویر کمپانی اوباش تقدیم می کند !
همون لحظه دوربین از روی چشم های خمار دانگ ، بعد چشم های خشن لودو ، بعد چشم های پر خون بورگین و دست آخر از روی چشم های شفاف پیوز رد میشه :hammer:
تصویر عوض میشه ماندانگاس در حالی که صدایش کمی بالاتر رفته بود و مشتش را در هوا تکان میداد گفتاگه ریاست این گروه به دست منه بهتر از اینه که ریاست گروهمون به دست یک روح مزاحم باشه که معلوم نیست چرا چوبدستی دستش میگیره.
دوباره یه نوشته می خوره وسط تصویر نبر نابرابر
آهنگی حماسی شروع به پخش میکنه 
دوربین از صورت بورگین جدا می شود و اوج می گیرد فقط پل سیلور به همراه دو گروه در دو طرف آن دیده می شوند تعداد هافلپافی ها و وزارت خونه ای ها بیشتر از اوباش است چند لحظه سکوت برقرار می شود ! (آهنگ حماسی بعد از چند ثانیه اوج می گیرد !)
تصویر عوض میشه ، آهنگ ادامه داره الیور غرق در خون روی زمین افتاده است ... جرج ، چارلی را کشان کشان عقب می کشد زاخاریاس از روی بدن بی جان لودو رد می شود …ریموس فریاد بلندی می زند 
...
صحنه تاریک می شود نوشته ای کم کم پدیدار میشه جمعه 29 تیر ماه 
بورگین با یک زن خوشگل دست در دست هم در مرلینگاه 
:hammerنشتند و چهل و شش ملیون بچه قد و نیم قد دارن دور و برشون بازی می کنند
بار دیگر نوشته ای میخوره وسط صفه 
نبرنابرابر

بخش دوم : پیام امروز
این بخش توسط خودم در صبح جمعه زده میشه !

بخش سوم : هالی ویزارد

ویولت بودلر و جرج ویزلی موظفند در ساعت های 4-6 و 6-8 به ترتیب قسمت اول و دوم فیلم رو تو هالی ویزارد بزنن ! اگر اونها نزدند به ترتیب پیوز و بورگین جانشین اونا هستند.

قسمت اول فیلم :
« کمپانی اوباش تقدیم می کند »
این نوشته سفید رنگ کم کم از روی صفحه محو میشه و نوشته دیگه روی تصویر شکل می گیره و پر رنگ و پر رنگ تر میشه تا کاملا واضح دیده بشه 

[
color=6666ff][size=medium]نبرد نابرابر[/size][/color]

بعد تیتراژ شروع میشه دیشب اومدم خونتون نبودی ... راستشو بگو کجا رفته بودی ؟
نویسندگان 
ویولت بودلر ، الیور وود ، پیوز
تدارکات 
بورگین
تهیه کننده 
کمپانی اوباش
کارگردان 
پیوز

تصویر سفیده سفیده 
کم کم دوربین زوم اوت می کنه و معلوم میشه اون سفیدی یک ماه بوده !
دوربین با سرعت شروع به حرکت در آسمان می کنه و بعد ساختمان مدور و بزرگی پیدا میشه که نور پردازی زیبایی روی اون شده و وقتی دوربین وارد ساختمون میشه زمین کوییدیچ بزرگی با تماشاگران فراوان نمایان میشه !
دوربین کم کم زوم میکنه روی یک نقطه و دسته اوباش بورگین پدیدار میشن که نشستن و دارن بازی دو تیم بلغارستان و آلمان رو نگاه می کنن !
در این میان بورگین ناگهان بر می گرده و به سمت دیگر ورزشگاه نگاه می کنهدوربین اون سمت رو نشون میده... هافلپافی های اصیل نشستن و لودو بگمن و ماندانگاس فلچر ، دو تا سردستشون هم دارن به بورگین و پیوز نگاه می کنندهمون لحظه دوربین از روی چشم های خمار دانگ ، بعد چشم های خشن لودو ، بعد چشم های پر خون بورگین و دست آخر از روی چشم های شفاف پیوز رد میشه :hammer:
در همین لحظه یکی از تماشا چی ها سعی می کنه بیاد جلو دوربین که توی فیلم باشه ، پیوز و بورگین بلند میشن و به سمت هافلپافی های اصیل میرن .
در این هنگام دوربین ناگهان مات شدسپس آرام آرام تصویر کوچک شد و پیوز در حالی که خود را برای انداختن بهترین متلک ها آماده میکرد دیده شد
سرانجام حرکت آهسته تمام شد و دو گروه به هم رسیدنددوربین سرانجام توانست محیط را شناخته و از پخش چشمان قرمز بورگین و لودو دست برداشت
بورگین در حالی که سعی میکرد متلک های بهتری پیدا کند گفت:
-    
وایسا ببینم، لودو بگمنرییس برگزاری مسابقات کوییدیچ در قسمت عادی؟؟ میخواین با ما بیاین به لژ؟؟
در این هنگام لودو بگمن که چشمانش مدام سرختر میشد گفت
اه نه مایل نیستیممعمولا ما از گالیون هامون استفاده میکنیم تا زورمون
و تمسخر آمیز ترین لبخند را تحویل او داد
.
در این هنگام ماندانگاس گویی اصلا حواسش به ماجرا نبود گفتوای اینا رو ببینپیوز تو انقدر پولدار بودی وقتی زنده بودی؟؟
و درحالی که زمردی را در دستش نگه داشته بود با خوشحالی به او نگاه میکرد
.
پیوز اینبار شروع کرد:خب میبینم که دزدی گروهتون پیشرفت کردهخوبهاما فکر نکنم بتونین با پوشش گروهتون ما رو گول بزنینهمه ی اعضای دسته ی اوباش میدونن کار اصلی گروه هافلپافیهای اصیل رو ماندانگاس با هنرش انجام میده
برای اولین بار به ماندانگاس برخورد و در حالی که صدایش کمی بالاتر رفته بود و مشتش را در هوا تکان میداد گفت
اگه ریاست این گروه به دست منه بهتر از اینه که ریاست گروهمون به دست یک روح مزاحم باشه که معلوم نیست چرا چوبدستی دستش میگیره.
کم کم دیگر اعضای گروه هافلپافیهای اصیل و دسته اوباش در اونجا جمع میشدند.
همه اعضای هافلپافی های اصیل در مقابل اعضای اوباش ایستاده بودندبورگین که خیلی اعصابش خرد شده بود دستش را بلند کرد تو توی گوش لودو بزند اما پیوز گفت « صبر کن بورگین ... اینجا ورزشگاهه ، دعوا درست نیست من میگم فردا ظهر ، دم پل سیلور قرار بگذاریم
ماندانگاس سر تکان داد و لودو گفت 
« خوبه»
سپس همه اعضای هافلپافی های اصیل از سالن بیرون رفتند و اوباش هم با خیال راحت نشستند به دیدن بازی 
:hammer

[
b]فردا ظهر ، پل سیلور [/b]

اوباش یک طرف پل ایستادند و هافلپافی های اصیل طرف دیگه اوباش از این طرف فوش میدن هافلپافی ها از اون طرف تا اینکه ییهو ماموریت وزارت جادو می رسن و کنار هافلپافی های اصیل وایمیسن و می گن « خودتون رو تسلیم کنید »
بورگین 
« فکر کنم خیانت شد بهمون .. باید بزنمشون و فرار کنیم »
...


قسمت دوم :
« کمپانی اوباش تقدیم می کند »
این نوشته سفید رنگ کم کم از روی صفحه محو میشه و نوشته دیگه روی تصویر شکل می گیره و پر رنگ و پر رنگ تر میشه تا کاملا واضح دیده بشه 

[
color=6666ff][size=medium]نبرد نابرابر[/size][/color]

بعد تیتراژ شروع میشه دیشب اومدم خونتون نبودی ... راستشو بگو کجا رفته بودی ؟
نویسندگان 
ویولت بودلر ، الیور وود ، پیوز
تدارکات 
بورگین
تهیه کننده 
کمپانی اوباش
کارگردان 
پیوز

دوربین از صورت بورگین جدا می شود و اوج می گیرد 
فقط پل سیلور به همراه دو گروه در دو طرف آن دیده می شوند تعداد هافلپافی ها و وزارت خونه ای ها بیشتر از اوباش است چند لحظه سکوت برقرار می شود ! (آهنگ حماسی به صدای کمی شروع می شود و بعد از چند ثانیه اوج می گیرد !)
دوربین از جلو تصویر بورگین را می گیرد ، چهره ی بورگین در هم می رود ، چوب دستی اش را بیرون می آورد و به طرف هافلپافی ها و وزارت خانه ای ها می گیرد و فریاد می زند برای اوباش حمله !
اوباش همزمان چوب دستی خود را بیرون می آورند و به طرف مقابل حمله می کنند !( دوربین آن سوی پل را نشان می دهد ! ) آثار ترس در چهره ی اعضای وزارت خانه و هافلپاف دیده می شود تصویر تاریک می شود . ( آهنگ با صدای بلندی پخش می شود 
تصویر آرام آرام روشن می شود تصاویر زیر نشان داده می شود )
نور قرمزی به طرف لودو می رود ...فلچر کنار پل سنگر گرفته است و فریاد می زند ...موهای ویولت توی هوا تاب می خوردند ...کراوچ با لبخند موزیانه چوب دستی اش را به طرف روبرو می گیرد ...
الیور غرق در خون روی زمین افتاده است ... جرج ، چارلی را کشان کشان عقب می کشد زاخاریاس از روی بدن بی جان لودو رد می شود …ریموس فریاد بلندی می زند ...
صحنه تاریک می شود !
بورگین داد زد:هوی ریموسیووو هووو!داد نزن پرده گوشم پاره شد آخ!
ریموس از اون طرف میدون جواب داد:هووووی!بورگینیوووو هووو!خودت هم داری داد میزنی!آخ!
الیور به این صورت  :yeyebrowاین ور و اون ور رو نگاه میکنه و پا میشه گوجه رو از رو صورتش پاک میکنه(نکته انحرافی:برای خونین کردن صحنه از گوجه استفاده کرده بودن! :hammer: )و بعد میپرسه:الان شما دارید برای چی داد میزنید؟مگه کسی داره حرف میزنه؟
بورگین یه نگاه میکنه میبینه همه دارن در سکوت به اون و ریموس نیگا میکنن بعد برای این که کم نیاره یه دونه میزنه تو سر پیوز که نزدیکترین فرده و بعد از این که دستش از بدن پیوز رد شد رو به بقیه اوباش داد میزنه
:خب چرا وایسادین؟به شیوه اوباش حمله کنید دیگه!
چارلی:ببخشید شیوه اوباش دیگه چیه؟
جرج که داره با تیپا حساب فلچر رو میرسه داد میزنه
:داداشی جونم یعنی خر تو خری بزن!!
چارلی:آها!اوکی!دِ برو که رفتیم!!!
سر انجام ملت غیور و آسلامی (!) اوباش با یک حرکت انتحاری آخرین باز مانده هافلپافی های اصیل را که دنیس بود از پا در آوردند و به سراغ چند مامور باقی مانده وزارت رفتند.افراد وزارت شامل یک کروکودیل (!) ، یک کارآگاه ، یک زن بسیار زیبا :hammer، یک مرد خپل و یک پسر نسبتا جوان دراز می شد !
اوباش باقی مانده که شش نفر بودند حمله ور شدند و با حرکاتی که بیشتر از حیوانات انتظار می رفت تونستند اونها رو شکست بدند.فقط اون زن زیبا مونده بود که بورگین بی ناموس خودش شخصا دست بکار شد !!!!!

[
b]دو سال بعد[/b]

بورگین با همون زنه دست در دست هم در مرلینگاه :hammerنشتند و چهل و شش ملیون بچه قد و نیم قد دارن دور و برشون بازی می کنند .

[
b]پایان :

کاری از کمپانی اوباش
سایر بازیگران 
:[/b]
زن زیبا رو ...... سوفیا لرن (!)
کارآگاهان وزارت .. سیاه لشکر ها بدبخت
کوروکدیل 
......... حیوان دست آموز دانگ
تماشاگران کوییدیچ 
....... افغانی های سر میدون


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش هاگزمید!
پیام زده شده در: ۱۹:۲۹ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
#88

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
سر انجام ملت غیور و آسلامی (!) اوباش با یک حرکت انتحاری آخرین باز مانده هافلپافی های اصیل را که دنیس بود از پا در آوردند و به سراغ چند مامور باقی مانده وزارت رفتند.افراد وزارت شامل یک کروکودیل (!) ، یک کارآگاه ، یک زن بسیار زیبا ، یک مرد خپل و یک پسر نسبتا جوان دراز می شد !
اوباش باقی مانده که شش نفر بودند حمله ور شدند و با حرکاتی که بیشتر از حیوانات انتظار می رفت تونستند اونها رو شکست بدند.فقط اون زن زیبا مونده بود که بورگین بی ناموس خودش شخصا دست بکار شد !!!!!

دو سال بعد

بورگین با همون زنه دست در دست هم در مرلینگاه نشتند و چهل و شش ملیون بچه قد و نیم قد دارن دور و برشون بازی می کنند .

پایان :

کاری از کمپانی اوباش
سایر بازیگران :

زن زیبا رو ...... سوفیا لرن (!)
کارآگاهان وزارت .. سیاه لشکر ها بدبخت
کوروکدیل ......... حیوان دست آموز دانگ
تماشاگران کوییدیچ ....... افغانی های سر میدون


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۶/۴/۲۷ ۱۹:۴۳:۱۸

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: دسته اوباش بورگین و رفقا!
پیام زده شده در: ۰:۱۷ چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۶
#87

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین
بورگین داد زد:هوی ریموسیووو هووو!داد نزن پرده گوشم پاره شد آخ!
ریموس از اون طرف میدون جواب داد:هووووی!بورگینیوووو هووو!خودت هم داری داد میزنی!آخ!
الیور به این صورت این ور و اون ور رو نگاه میکنه و پا میشه گوجه رو از رو صورتش پاک میکنه(نکته انحرافی:برای خونین کردن صحنه از گوجه استفاده کرده بودن! )و بعد میپرسه:الان شما دارید برای چی داد میزنید؟مگه کسی داره حرف میزنه؟
بورگین یه نگاه میکنه میبینه همه دارن در سکوت به اون و ریموس نیگا میکنن بعد برای این که کم نیاره یه دونه میزنه تو سر پیوز که نزدیکترین فرده و بعد از این که دستش از بدن پیوز رد شد رو به بقیه اوباش داد میزنه:خب چرا وایسادین؟به شیوه اوباش حمله کنید دیگه!
چارلی:ببخشید شیوه اوباش دیگه چیه؟
جرج که داره با تیپا حساب فلچر رو میرسه داد میزنه:داداشی جونم یعنی خر تو خری بزن!!
چارلی:آها!اوکی!دِ برو که رفتیم!!!


But Life has a happy end. :)


Re: دسته اوباش بورگین و رفقا!
پیام زده شده در: ۰:۱۲ شنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۶
#86

الیور وود قدیم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۰ دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۱ یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴
از دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 321
آفلاین
یا لطیف

دوربین از صورت بورگین جدا می شود و اوج می گیرد . فقط پل سیلور به همراه دو گروه در دو طرف آن دیده می شوند ( تعداد هافلپافی ها و وزارت خونه ای ها بیشتر از اوباش است ) چند لحظه سکوت برقرار می شود ! (آهنگ حماسی به صدای کمی شروع می شود و بعد از چند ثانیه اوج می گیرد ! )
دوربین از جلو تصویر بورگین را می گیرد ، چهره ی بورگین در هم می رود ، چوب دستی اش را بیرون می آورد و به طرف هافلپافی ها و وزارت خانه ای ها می گیرد و فریاد می زند : برای اوباش ! حمله !
اوباش همزمان چوب دستی خود را بیرون می آورند و به طرف مقابل حمله می کنند !( دوربین آن سوی پل را نشان می دهد ! ) آثار ترس در چهره ی اعضای وزارت خانه و هافلپاف دیده می شود ! تصویر تاریک می شود . ( آهنگ با صدای بلندی پخش می شود )
تصویر آرام آرام روشن می شود ( تصاویر زیر نشان داده می شود )
نور قرمزی به طرف لودو می رود ...فلچر کنار پل سنگر گرفته است و فریاد می زند ...موهای ویولت توی هوا تاب می خوردند ...کراوچ با لبخند موزیانه چوب دستی اش را به طرف روبرو می گیرد ...
الیور غرق در خون روی زمین افتاده است ... جرج ، چارلی را کشان کشان عقب می کشد زاخاریاس از روی بدن بی جان لودو رد می شود …ریموس فریاد بلندی می زند ...
صحنه تاریک می شود !

==========
طنزش زیر پوستی بود


این روزها که می گذرد
شادم
این روزها که می گذرد
شادم
که می گذرد
این روزها
شادم
که می گذرد...

«قیصر»


Re: دسته اوباش بورگین و رفقا!
پیام زده شده در: ۱۹:۴۱ چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۶
#85

مورفین گانتOld


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۲۹ سه شنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۰۶ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
از خانه گانت
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 33
آفلاین
من پیوز هستم ! شناسه ام عوض شد ! دقت کنید توی این فیلم از همون اسم های بورگین و پیوز استفاده کنید ولی بعد از این پیتر و مورفین !
<><><><><><><><><><><><><><><><>
همه اعضای هافلپافی های اصیل در مقابل اعضای اوباش ایستاده بودند! بورگین که خیلی اعصابش خرد شده بود دستش را بلند کرد تو توی گوش لودو بزند اما پیوز گفت : « صبر کن بورگین ... اینجا ورزشگاهه ، دعوا درست نیست ! من میگم فردا ظهر ، دم پل سیلور قرار بگذاریم ! »
ماندانگاس سر تکان داد و لودو گفت : « خوبه ! »
سپس همه اعضای هافلپافی های اصیل از سالن بیرون رفتند و اوباش هم با خیال راحت نشستند به دیدن بازی

فردا ظهر ، پل سیلور

اوباش یک طرف پل ایستادند و هافلپافی های اصیل طرف دیگه ! اوباش از این طرف فوش میدن هافلپافی ها از اون طرف تا اینکه ییهو ماموریت وزارت جادو می رسن و کنار هافلپافی های اصیل وایمیسن و می گن : « خودتون رو تسلیم کنید ! »
بورگین : « فکر کنم خیانت شد بهمون .. باید بزنمشون و فرار کنیم ! »
...

<><><><><><><><><><><><><><><><>
تذکر :

* هر کس حق زدن فقط یک پست رو داره و پست ها باید طنز باشه !

* پست ها باید کوتاه باشه و حتما کمتر از 20 - 25 خط ، هر خط اضافه 25/0 کسر نمره به دنبال داره !

* در طول مدت ضبط فیلم هیچکس حق نداره پست نامربوط بزنه ... هر مشکلی بود از طریق پیام شخصی مطرح کنید !

* شکلک زیاد باعث کسر نمره میشه : به ازای هر ده خط 4 شکلک می تونید استفاده کنید ، هر شکلک اضافه باعث کم دشن 25/0 از امتیاز شما میشه

** داستان فیلم رو می تونی در پست شماره 81 بخونید !


ویرایش شده توسط مورفین گانت در تاریخ ۱۳۸۶/۴/۱۳ ۱۹:۵۲:۰۵

حرفی نمونده واسه گفتن

شناسه قبلی من ! پیوز







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.