هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۲۲:۱۳ دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۷
#42

لورا مدلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 298
آفلاین
ساکت!
این صدا بچه ها را متوجه ی ورود اسنیپ کرد؛البته تنها صدای خشک و رسمی اش نبود که بچه ها را متوجه ی ورود او کرد،از بوی روغن موهایش هم کاملا قابل تشخیص بود.
_لانگ باتم مجبورم بیست امتیاز به خاطر کودنیت از گروهت کم کنم چون یادت باشه که معجون زیبایی باید صورتی بشه نه آبی پر رنگ.سپس پوزخندی نثار هری و نویل کرد و ادامه داد:خب فکر کنم برا تنبیه لانگ باتم بتونیم معجون های خطرناکی درست می کنیم رو روش امتحان کنیم.هرکس در آخر کلاس می یاد و کمی از معجونشو تو لیوان برای لانگ باتم میریزه.
همه نفسشان را حبس کردند!این همه معجون جورواجور آن هم از نوع خطرناک...!واقعاً تنبیه وحشتناکی است!
بالاخره کسی تاب نیاورد...ابتدا به صورت سرخ و وحشت زده ی نویل نگاه کرد و سپس فریاد زد:تو حق نداری مارو موش آزمایشگاهی بکنی...
همه به او نگاه می کردند ولی کسی جرئت نفس کشیدن هم نداشت.اسنیپ نگاهی از نفرت به او کرد و با صدای بدون حالتش گفت:پسری که زنده ماند...!برو بیرون! حتی نمی خوم ریختتو ببینم.
با خشم وسایلش را برداشت و از کلاس بیرون رفت ولی....پس نویل چی؟
فردا نویل از سنت مانگو برگشت. با صدای ضعیفی گفت:دیگه اجازه نمی دم حتی یه چیز کوچیک هم به خورد بچه ها بده.
رون گفت:دامبلدور هم همینطور.
و نویل دوباره لبخند زد،لبخندی با لب های رنگ پریده



Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۹:۵۹ یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۷
#41

فرانك  لانگ باتم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۳ دوشنبه ۹ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۷:۴۶ شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸
از ریش مرلین آویزون نشو!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 79
آفلاین
هری دوان دوان به دخمه ها دوید و در زد.
- بفرمایید.
هری در را باز کرد و وارد شد
- دیر کردی پاتر 10 امتیاز از گریفیندور کم میشه و بشین سر جات پاتر.
هری رفت و بین رون و هرمیون نشست. واقعا بی رحمانه بود چون مالفوی و کراب و گویل هنوز سر جایشان ننشسته بودند.
پس از این که چند لحظه اسنیپ با چشمان سرد و بی روحش به درون هری نفوذ کرد رو به کلاس کرد و گفت : برای امروز معجون سختی باید بسازید که دقت بسیاری میخواد و اگر شخصی که معجونو میسازه مثل بعضی افراد این کلاس کودن و احمق باشه -نگاه انیپ روی هری و بعد نویل خیره ماند و سپس به حرفهایش ادامه داد- معجونش به درد هیچ کاری نمیخوره. این معجون برای از بین بردن درد استخوان ها و مفاصل به کار میره و مواد اولیه ی زیادی میخواد که مطمئنا ندارید و باید از مواد کمد من استفاده کنید، شروع کنید.
اسنیپ چوبدستی اش را تکانی داد و روی تخته دستورالعمل معجون ظاهر شد.
هری شروع به خواندن کرد و دید معجون بسیار سخس و پیچیده ای را باید بسازد.
90 دقیقه بعد هری با کمال تعجب دید معجون نویل درست مثل دستورالعمل آبی آسمانی شده و قل قل خفیفی میکند.
اگرچه معجون هری قرمز شده بود اما به افتضاحی معجون سیاه مالفوی که جرقه میزد نبود.
اسنیپ دور دخمه میگشت و پس از اظهار نظر درباره ی معجون پاتیل ها را خالی میکرد. او بدون توجه از کنار پاتیل مالفوی رد شد و آن را خالی کرد. وقتی به نویل رسید با کمال بی انصافی گفت : 20 امتیاز از گریفیندور کم میشه تا دوشیزه گرنجر فقط با معجون خودش کار داشته باشه.
و پاتیل هرمیون و نویل را خالی کرد و ادامه داد : 10 امتیاز هم به خاطر گندکاری ویزلی کم میشه. و حالا پاتر میخوام معجونتو روی خودت امتحان کنم.
اسنیپ چوبدستی اش را رو به هری گرفت و زیر لب وردی زمزمه کرد؛ تمام بدن هری را فرا گرفت.
اگه معجونتو درست ساخته باشی باید فورا درد استخونات از بین بره وگرنه تا سه روز برات باقی ممیمونه. البته شانس آوردی چون با نریختن پوست مار معجون فقط بی اثر میشه وضرری نداره. حالا معجونتو بخور.
هری برای این که کم نیاورد معجون را لاجرعه سر کشید و اسنیپ و مالفوی هم با لذت به او نگاه میکردند.
هری پس از این که معجون را سر کشید با عجله و بی درنگ از کلاس بیرون رفت.
تا سه روز بعد نه رون و هرمیون توانستند مواد را از انبار اسنیپ بدزدند و نه هری حاضر شد به درمانگاه بیاید.


من رفتم.

خیلی زوق زده نشید چون از دستم راحت نشدید، شناسه ی جدید من : نیمفادورا تانکس.


Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵ شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۷
#40

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 805
آفلاین
.

شب سردی بود.

دخمه ی بزرگ و تاریک و مرطوب سوروس اسنیپ مانند همیشه از همهمه ی دانش آموزان درس جذاب معجون سازی پر شده بود.

بعد از تاخیری کوتاه با صدای شترق بلندی در کلاس باز شد.

سایه ی کشیده ی مرد لاغر اندامی آرام وارد کلاس شد و به دنبال سایه، سوروس اسنیپ، با موهای براق و روغن زده پدیدار گشت.

چهره اش مثل همیشه بی روق و بی روح بود.

- روز بخیر- امروز به کتاب نیازی نیست.همگی از سر جاتون بلند شید و بیاید جلو.

بار دیگر همهمه فضای کلاس را پر کرد.

- لطفا ساکت باشید.از گریفندور 10 امتیاز کم میشه بخاطر اینکه از همه بیشتر حرف میزنن!

خون هری به جوش آمده بود اما از طرفی نیز میدانست با اعتراضش بدون شک باعث کسر شدن مقدار بیشتر امتیازات از گوروهش میشود.

- خوب امروز میخوایم یک درس عملی رو تجربه کنیم.البته عموما درس ها عملی اند اما امروز عملی ترند در کل.

گوشه ی لب اسنیپ اندکی باز شد و باعث تعجب شدید حاضران گشت.

- خوب راه بیفتین میخوایم بریم پیکنیک!!!

ملت :

صدایی از ته کلاس گفت : بب...ببخشید پروفسور ک...کجا میریم؟

- میخوام با دست خودتون از چند تا گیاه بچینید. خیلی شاعرانست درسته؟

اسنیپ چنان دستانش را جلوی سینه اش به هم بافته بود که هری شک نکرد اگر آن وضعیت قدری بیشتر طول میکشید اسنیپ دختر را در آغوش خواهد گرفت.

- خوب راه بیفتین دیگه دیر میشه.چوبدستیاتونم روشن کنید.

20 مین بعد

- خوب بچه ها میبینید چقدر کیف میده که خودتون مواد ومعجون سازی رو میچینید؟ آفرین هری آفرین بهترینارو چیدی 20 امتیاز برای گریفندور.

هری که دیگر تاب و توان نداشت خورد شدگی فکش در اثر حرف اسنیپ را پنهان کند چهره اش را در هم کشید

خلاصه یه شب خوب و باور نکردنی به همراه سوروس اسنیپ گذرونده شد.

یه شب پر از مهربونیو شادیو ایول و ....


-----------------------------------

پ.ن یه ذره مثل انشائه منم همیشه انشام بد بود

عفو بفرمایید مدیر عزیز جونیور


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۸:۲۷ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
#39

بتی بریسویت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۶ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ شنبه ۱ فروردین ۱۳۸۸
از یه جای دنج
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 101
آفلاین
در کلاس باز شد و اسنیپ با قدم های بلند و محکم وارد شد . به محض اینکه پایش را توی کلاس گذاشت ، بوی روغن موی جدیدش که انگار با آن دوش گرفته بود همه جا را پر کرد . همه ساکت شدند و سکوت مرگباری بر کلاس حاکم شد . چند لحظه گذشت و بعد ،صدای بلند اسنیپ چند نفر را از جا پراند .
-معجون امروز ، معجون شانس نام داره .
چیز هایی که برای ساختش لازم دارید روی تخته نوشته شده . معجون باید به رنگ طلایی باشه . می شنوی ، جردن؟
لی سرش را از روی جدول پیام امروزش بالا آورد و به اسنیپ نگاه کرد .
-بله آقا .
- پس بگو من الان چی گفتم ؟
لی صدای اسنیپ را تقلید کرد و گفت:
-گفتید "می شنوی جردن؟"
کلاس از خنده منفجر شد . اسنیپ لب هایش را به هم فشرد و گفت:
-50 امتیاز از گریفندور کسر میشه . و 20 امتیاز از گروه تمام کسانی که اینجا رو با سیرک اشتباه گرفتن .
بسیار خوب،شروع کنید . در ضمن ، انتهای کلاس معجون جردن رو امتحان می کنیم . نگران نباش جردن ، توی کمد چند تا پادزهر بیزوار هست !
دانش آموزان دو به دو مشغول به کار شدند . هر از چند گاهی یکی از آنها با ابرو های بالا رفته به لی جردن خیره می شد که بیخیال معجون،داشت جدول حل می کرد و هر از چند گاهی از دوقلوهای ویزلی سوالاتی می پرسید .اسنیپ مثل همیشه ف در سکوت کامل به نقطه ای از میزش خیره شده بود و به چیزی فکر می کرد -احتمالا به مارک های روغن مو- و توجه چندانی به دانش آموزان نداشت . فقط هر چند دقیقه یک بار به یکی از دانش آموزان گیر می داد و امتیازات جزیی کم می کرد .
صدای زنگ در کلاس پیچید . همه نگاه ها یه سمت لی برگشت .
-این جا ، جردن .
لی با قدم های بلند و مطمئن به سمت میز اسنیپ رفت و بطری معجون طلایی کوچکی را روی میز گذاشت .
-خودم بخورم ، یا شما امتحان می کنید ، قربان؟
-خودت بخور .
لی معجون را سر کشید و با پشت دستش دهانش را پاک کرد . اسنیپ که انگار انتظار داشت لی به قورباغه درختی تبدیل شود با دلخوری پادزهر بیزوار آماده را توی کشو انداخت .
-10 امتیاز از گریفیندور ، به علت سر به هوایی جردن کم شد . جلسه بعد ، توضیح کامل خواص این معجون روی میزم باشه .
جردن، دفعه بعد که خواستی به جای معجون راستی عسل تحویل من بدی، لطف کن و کمی رقیقش کن . معجون راستی هیچ وقت مثل آدامس کش نمیاد .

او این را گفت و لی را که با دلخوری به بطری خیره شده بود تنها گذاشت . از او فقط ردی از روغن کف کلاس به جا ماند .



Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۳:۱۷ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
#38

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 350
آفلاین
بوی وحشتناکی پیچیده بود...
اسنیپ بدون مقدمه چینی گفت:
-امروز می خوایم معجون راستگویی رو درست کنیم.
چند قطره خون از قلب اژدها و مقداری اشک ققنوس و...
این قسمت آخر رو این قدر توضیح داد که نزدیک بود چرتم بگیره!
-اسمیت
-بله استاد
-حالا هر چی که گفتم رو به صورت معجون دربیار!
برای یه لحظه فکر کردم گیر افتادم ولی بازم شانس به کمکم اومد و از دور یه معجون زرد رنگ رو دیدم.
دل به دریا زدم و اونو یواشکی برداشتم.
مالفوی می خواست منو لو بده ولی دوستام جلوی دهنشو گرفتند!!!
برای وقت کشی یه کم برگشتم تا اسنیپ فکر کنه دارم معجون رو درست می کنم.
آخر سر کلکم گرفت و اسنیپ یهو شوکه شد!
با صدای بلند داد زد:
-بخورش!
زمانی که داشت داد می زد من معجون رو ریختم دو دهنش!
جای شما خالی،داشت صدای مرغ در می آورد و همه غش غش خندیدند!!
بعد شروع کرد به حرف زدن:
-لی لی جان،تو عشق زندگی من هستی و من تو رو هر چه زود تر بدست میارم!!قسم می خورم که یه روزی بهت برسم!!!
این فقط باعث شد که صدای خنده ی بچه ها بیشتر بشه

دو دقیقه بعد،اسنیپ به حالت اولش در اومد و من احساس کردم بدبخت ترین جادوگر روی زمینم!!
به علت وحشتناکی داستان از گفتن ادامه اش معذوریم!!!!

نگران نباشید ها!!!من سالمم


[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۰:۴۸ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
#37

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
دانش آموزان در بودند و طبق معمول سر و صدايشان تا انتهای راهرو می پيچيد.سوروس اسنيپ وارد كلاس شد و با نگاهش دانش آموزان را از نظر گذراند.با صدايی ارام اما رسا گفت:
_معجونی كه می خوايم امروز بسازيم معجون درمانه.يه قطره از اين معجون می تونه بيماری های ساده رو درمان كنه.ساختن اين معجون ساده است اما دقت زيادی رو می طلبه.من مطمئنم خيلی ها تو اين كلاس اين دقت رو ندارند.نگاه شيطانی اسنيپ روی هری خيره شد و سپس با حالتی پرسشگرانه به او گفت:
_درسته پاتر؟
_بله.
_قربان!!!

و سپس مواد سازنده ی معجون را روی تخته نوشت.طبق گفته ی اسنيپ معجونشان بايد آبی رنگ می شد.معجون هری سياه شده بود.اسنيپ در حالی كه معجون هری را نگاه می كرد گفت:
_اين قراره چی بشه پاتر؟ده امتياز به خاطر معجون افتضاح پاتر از گريفندور كم می شه...داشت يادم می رفت،پنج امتياز هم به خاطر معجون گند ويزلی از گريفندور كم می شه.

هری معجون مالفوی را نگاه كرد.معجون او قرمز شده بود اما اسنيپ به او هيچ ايرادی نگرفته بود.

صدای زنگ بلند شد و اسنيپ رو به دانش آموزان گفت:
_جلسه ی بعد درمورد خواص معجون درمان بنويسيد.



Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۰:۰۸ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷
#36

بادراد ریشوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۸ سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۲:۲۸ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۸
از شیرموز فروشی اصغر آقا!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 242
آفلاین
همهمه معمولی و طبیعی ای که در همه کلاس های هاگوارتـز وجود داشت ، در کلاس یا به عبارتی دخمه خشک و بی روح پروفسور اسنیپ به هیچ عنوان به چشم نمی خورد.

کلاس ، پر بود از وسایل مخصوص معجون سازی و شیشه ها و مواد اولیه ساده که مربوط به ساختن معجون های مختلف می شد.

دانش آموزان ، با چشمانی که دیگر شیطنت دانش آموزی در آن برق نمیزد دو به دو ، پشت پاتیل های بزرگ و چرب خود قرار گرفته و منتظر ورود استاد خشن خود شدند.

در چوبی و کنده کاری شده ، با صدای جیر جیر آرامی باز شد و پروفسور اسنیپ ، با بینی عقابی و کشیده ، چشمان نافذ ، لبان سرد و مخصوصاً وجه تمایز او با دیگر اساتید ، موی روغن کاری شده اش در آستانه در ایستاد و با چشمان سردش برای چند لحظه کلاس را زیر نظر گرفت و سپس در حالیکه خط عمیقی که نشان از عمق تفکر او بود بر پیشانی اش نقش بسته بود به طرف صندلی اش حرکت کرد.

_ خب! برای اولین جلسه من با شما ، شاید لازم باشه که دوباره یک سری نکات رو گوشزد بکنم! شلوغی ، مسخره بازی و لوده بازی سر کلاس من ممنوعه! نه شما حیوون هستین و نه اینجا سیرک هست پس ، احترام خودتون و گروهتون رو نگه دارید.

اسنیپ ، چند لحظه ای به دانش آموان خیره شده و سپس به سرعت به طرف پاتیل مخصوصش که اندکی از دیگر پاتیل ها بزرگ تر بود حرکت کرد.
_ اولین معجونی که قرار هست بسازید ، معجون ساده ولی کارساز "هوم واتر" هست! این معجون بعد از استفاده توسط فرد ، باعث میشه که وی به مدت یک ساعت از نظر دیگران پنهان باشه. حالا ... صفحه ...

اسنیپ ناگهان سرش را از روی پاتیل بالا گرفت و فریاد کشید: ویزلی وقتی من صحبت میکنم ، زر زر نکن! ده امتیاز از گریفیندور بابت این حماقت ویزلی کم میشه!

اسنیپ ، چشم غره وحشتناکی کرد و با صدای سردش ادامه داد.
_ ادامه معجون! صفحه دوزاده کتاب شما ، در مورد ساخت این معجون توضیح داده . همین الان این معجون رو بسازید.

دانش آموزان در سکوت محض صفحه دوازده کتاب را آورده و به ساختن معجون مشغول شدند.


ویرایش شده توسط بادراد ريشو در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۱ ۱۲:۳۰:۳۴

[b][color=FF0000][url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?topic_id=883&post_id=219649#


Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۲۰:۳۱ پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۷
#35

دیدالوس دیگلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۹ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲
از جلوی کامپیوترم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 338
آفلاین
بچه ها پشت در کلاس معجونسازی صف بسته بودند و منتظر اسنیپ استاد معجونسازی بودند.وقتی اسنیپ اومد به بچه ها گفت:برین تو ،حالا!
بچه ها با همان صفی که تشکیل داده بودند به کلاس اسنیپ رفتند
وقتی همه ی بچه ها نشستند اسنیپ گفت:ساکت.امروز میخواهیم معجون بد شانسی رو بسازیم.ساخت این معجون مدت زمان بسیار کمی را در بر می گیرد ولی در عین حال ساختش بسیار سخت و پیچیده است!موارد لازم روی تخته است کارو شروع کنید.
او چوبدستی اش را تکان داد و راهنما را روی تخته نوشت.بعد از 45 دقیقه اسنیپ گفت:کافیه هر کی هر چی داره ول کنه و یک شیشه از معجونش پر کنه و به میز من بیاد تا نمره بگیره!
معجونی که باید می ساختند باید به رنگ زرد می بود.و بوی سیب می داد.معجون هرمیون این خصوصیات رو داشت.معجون رون آبی شده و بوی بدی می داد.معجون هری به رنگ زرد بود ولی بو نمی داد.وقتی به میز اسنیپ رفتند اسنیپ خطاب به هری با صدای بلندی گفت: پاتر معجونت مزخرفه.
و روی دفترش جلوی اسم هری یک T بزرگ نوشت.سر انجام زنگ خورد و اسنیپ گفت:برای پس فردا باید یک مقاله ی 100 سانتی بنویسید...حالا برید بیرون.زود.!
بچه ها از کلاس بیرون رفتند و به سمت کلاس بعدی حرکت کردند.




غیر ممکن غیر ممکنه! همینی که گفتم...ناراحتی زنگ بزن 118


Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۹:۳۶ پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۷
#34

بلاتريكس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴
از ما هم شنیدن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
ایگور کارکاروف عزیز:

من پستی ارسال کرده بودم در این تاپیک که الان نمی بینمش!!

می تونین در قسمت پست های حذف شده پیداش کنید! چون من مطمئنم که اونو فرستادم...!!!یک پست برای همین مسابقه!

منتظر پاسخ شما هستم.


وقتی شب برمی خیزد
دنیا را در خود پنهان می کند
در تاریکی غیرقابل رُسوخ
سرما بر می خیزد
از خاک
و هوا را آلوده می کند
ناگهان...
زندگی معنایی جدید به خود می گیردl


Re: مسابقات هاگوارتز!
پیام زده شده در: ۱۷:۳۵ پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۷
#33

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
پايان هفته اول مسابقات!


نتايج ويرايش شد(با توجه به برگردوندن پست بلاتريكس)
از همه دوستاني كه در اين مسابقه شركت داشتن تشكر ميكنم.

نتايج:

استرجس پادمور:30 امتياز
كينگزلی شكلبوت:26 امتياز
پرسی ویزلی:28 امتياز
بادراد ريشو:29 امتياز
بلاتريكس لسترنج:28 امتياز

نمرات رو نمودار رفته اند.

با اين اوصاف استرجس پادمور به مقام اول،بادراد ريشو به مقام دوم و پرسي ويزلي و بلاتريكس به مقام سوم ميرسن.

به هر دانش آموز(كه رتبه نياورده بود) يك امتياز به خاطر شركت و وقتي كه گذاشت اضافه شد.

گريفيندور:9 امتياز
راونكلاو:4 امتياز
اسليترين:2 امتياز
--------------
آغاز مرحله دوم:

مهلت:شما تا هفته بعد پنجشنبه ساعت 5 مهلت براي ارسال پست هاتون داريد.

موضوع:يه جلسه كلاس معجون سازي با اسنيپ رو توصيف كنيد.

پ.ن.كوتاه نويسي امتياز مثبت داره.


ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]IGΘЯ[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ ۱۷:۳۸:۱۸
ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]IGΘЯ[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ ۲۳:۲۲:۱۳
ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]IGΘЯ[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ ۲۳:۲۳:۳۵

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.