هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۴۵ شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

نیوت اسکمندر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۲ یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۷:۵۷ یکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹
از رنجی خسته ام که از آن من نیست !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 127
آفلاین
۱. پارچه رو کنار بزنین و بگین با چه جانوری مواجه شدین؟ بزرگ یا کوچیک؟ (2 امتیاز)

-خب با سلام خدمت استاد محترم!

خب اون تو این کار متخصص بود و خیلی متخصصانه به جلو رفت و پارچه رو کنار زد و با هیکل پر ابهت یک مرغ طوفان مواجهه شد.
- چی؟

حالت تعجب آمیز با چشمانی باز ادامه داد:
-خب ولی یدونه ازینا تو دنیا هست که تو کیفه منه اینجا چکار میکنه؟


2. برخوردی که جانور با شما داشت چی بود؟ (4 امتیاز)

خب من اولش فکر کردم خیلی ارومه و جلو که رفتم دیدم حدسم درست بود خودشو چسبوند به صورتم و روبوسی کردیم نگو این خواهره خواهر شوهره پدری پدر بزرگه این مرغ طوفانه تو کیف ما بوده و منو شناخت چون آوازه من و مرغ طوفانم همه جا رو گرفته بود.

3. چه غذایی برای جانورتون با این ابعاد جدید مناسب می‌دونین؟ چرا؟ (2 امتیاز)

خب براش ماهیه پوزه خرسیه سفیده مایل به قرمز رو که کوچیکه انتخاب کردم چون برای مرغ طوفان و رشد بال هاش و هیکل شدنش خوبه و استخوناش رو محکم میکنه!


5. هرگونه انتقاد و پیشنهادی که نسبت به کلاس در طی این سه جلسه داشتین ارائه بدین! (1 امتیاز)

خب ازونجا که من الگوی زندگی زناشوویم رو رودولف قرار دادم با رودولف موافقم!
آقا یک سلنا گومزی چیزی مناسب تجدید فراش باشه بیارید کاریم نکنن مشکلی نیس


نیفلر ! نیفلر! ...استادو پس بده سریع اون زنبوره زرده نه طلا سریع اخخخ کن...
نیفل............رررررر صبر کن






ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۵ ۱۷:۴۹:۲۷
ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۵ ۱۷:۵۲:۳۹

چه قلب ها که شکسته نشد از زبان های بریده !
و چه حرف ها زده نشد از ذهن های پریده!
و چه چشم ها که پر از کشتی های در اشک بود .
و چه دل ها گرفته نشد از کشتی های غرق شده.


تصویر کوچک شده
[img تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۳ شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

پومانا اسپراوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۸ یکشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۹:۲۱ چهارشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۰
از خانه گریمولد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
1.
خب من چشم هامو بستم و به سمت پارچه ها حر کت کردم؛ به اولین پارچه که رسیدم، اونو کنار زدم و با یک هیپوگریف کوچک به اندازه یک بچه گربه مواجه شدم.هیپوگریف بدنش سفید بود و بالاش فیروزه ای رنگ چنگال های کوچیکی داشت و نوکی کوچک اما محکم.

2.
زمانی که هیپوگریف من رو دید، به من نوک زد و خب با اینکه خیلی بزرگ نبود؛ اما دستم حسابی خونی شد. بعدش شروع کرد با چنگال هایش به من حمله کردن و چند خراش رو صورتم ایجاد کرد. من که اوضاع دیدم داره بدتر میشه تصمیم گرفتم یک غذایی پیدا کنم و بهش بدم.

3.
هیپوگریف ها در اندازه واقعی خودشون چندین سمور می خورند اما این هیپوگریف به دلیل اندازه کوچکش یک سمور هم براش زیاد بود. بعد از تلاش بسیار توانستم دو تا گوش اسب تک شاخ را گیر بیاورم. انها را جلوی او گرفتم.

4.
اولش ما سو ظن به من نگاه کرد. اما بعد از چند دقیقه که متوجه شد تنها چیزی که می تواند بخورد همین ها هستم شروع به خوردن کرد. وقتی غذایش تمام شد به دلیل قدرت درون اسب تک شاخ دل پیچه گرفت؛ اما کمی که گذشت بدنش با اون قدرت سازگاری کرد و خداروشکر زنده موند.

5.
پرفسور اگه اشتباه نکنم من توی تموم کلاس هاتون شرکت کردم(یا حداقل تو دو تای اخرش)به هر حال من از کلاس های شما راضی هستم چون شما باعث میشین دانش اموزان از تخیلشون استفاده زیادی بکنند و شما دست انها را باز گذاشته اید.


نیستم ولی هستم

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۱ شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

هافلپاف، محفل ققنوس

گابریل تیت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۵ چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹
آخرین ورود:
امروز ۲۰:۲۹:۰۷
از کتابخونه
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
هافلپاف
محفل ققنوس
پیام: 558
آفلاین
سلام پرفسور وارنر

1. پارچه رو کنار بزنین و بگین با چه جانوری مواجه شدین؟ بزرگ یا کوچیک؟ (2 امتیاز)

من متاسفانه از پس بچه ها تندی دویدند به سمت قفس ها که له شدم زیر دست و پاشون!
ولی اخر سر با کمک پومانا بلند شدم دیدم فقط یه دونه پارچه مونده که خیلی هم کوچیکه، اقا ماهم رفتیم و زدیمش کنار دیدیم یه غول کوچولو داریم!

2. برخوردی که جانور با شما داشت چی بود؟ (4 امتیاز)

راستش اول نگام کرد بعد یهویی با چماقی که تو دستاش بود هفت هشت باری مارو زد، بعد که دید ما از پا درنمیایم شروع کرد به غرش کردن! بعد من همینطوری بهش زل زدم ترسید بنابراین با سر چماقش نزدیک چشمم شد و نزدیک بود کورم کنه!

3. چه غذایی برای جانورتون با این ابعاد جدید مناسب می‌دونین؟ چرا؟ (2 امتیاز)

ما دیدیم بهتره براش کرمفلوربرن بریزیم بخوره، گچون وقتی در ابعاد اصلیش بوده گوشت میخورده، حالا هم باید گوشت بخوره فقط در ابعاد کوچکتر!

4. آیا جانورتون از غذایی که تو سوال 3 تهیه کردین خوشش اومد؟ چرا؟ (1 امتیاز)

خب راستش من که اون غول نیستم ولی به نظرم براش دردناکترین لحظه ی عمرش بود چون رفت یه گوشه نشست و سرشو پایین انداخت!(به نظر داشت منو نفرین میکرد که این چیه؟)

5. هرگونه انتقاد و پیشنهادی که نسبت به کلاس در طی این سه جلسه داشتین ارائه بدین! (1 امتیاز)

والا پرفسور وارنر عزیز من که جلسه ی اول متاسفانه ندینمتون از جلسه ی دوم اومدم.
ولی تو این دوتا جلسه هیچ مشکلی یا ناراحتی ای برام پیش نیومد!


only Hufflepuff
تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰ شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 1272
آفلاین
1. پارچه رو کنار بزنین و بگین با چه جانوری مواجه شدین؟ بزرگ یا کوچیک؟ (2 امتیاز)

بله..الان میگم خانوم معلم...هولم نکنید، دست و پاهام رو گم نکنید...آره...من ده بیست سی چهل کردم و یه قفس رو انتخاب کردم، لکن چون تجربه ثابت کرده شانس و اینای من وجود خارجی نداره()، پس قفس بغلش رو انتخاب کردم و پارچه‌اش رو کنار زدم...و خیلی خوشحالم که به شانسم اعتماد نکردم...گربه ای ماده بود، بزرگ شده و در حجم یک انسان!
عکسش رو دارم اصلا...ایناهاش...کت ومن!



2. برخوردی که جانور با شما داشت چی بود؟ (4 امتیاز)

برخورد بدی نداشت...من که خوشم اومد...یکم خشن بود، یک خورده شلاق داشت، یک خورده سعی کرد دست و پام رو ببنده...یک خورده...چیز...اممم...نشکافم دیگه...خوب بود...تمام این رفتارها هم نشان از علاقه‌ای بود که نسبت به من داشت...کمی وحشی و تهاجمی بود، ولی خب همین وحشی‌گری و روحیه تهاجمیش هست که کمالاتش رو برجسته کرده بود...من که راضی بودم!



3. چه غذایی برای جانورتون با این ابعاد جدید مناسب می‌دونین؟ چرا؟ (2 امتیاز)

به هر حال اینکه ابعاد این جانور هم بُعد انسان هست، طبیعتا غذاهایی رو باید میل کنه که انسان ها میخورن، در همون ابعاد...و...رکُ بگم؟ من مناسبشم...بیاد منو بخوره!



4. آیا جانورتون از غذایی که تو سوال 3 تهیه کردین خوشش اومد؟ چرا؟ (1 امتیاز)

اولش یک خوره پوف پوف کرد..بعد ناکس نشت تا تهش رو کوفت کرد!
(همین قافیه سازی به تنهایی 20 نمره داره!)



5. هرگونه انتقاد و پیشنهادی که نسبت به کلاس در طی این سه جلسه داشتین ارائه بدین! (1 امتیاز)

والا یک خورده کمالاتش کم بود کلاس...والا...آدم میاد سر کلاس چارتا کمالات ببینه دلش باز شه، آشنا شه با چهارتا آدم، تشکیل خانواده بده، فراشش رو تجدید کنه و اینا...این کلاس چی اما؟ یه مشت مگس و سوسک و زنبور و مورچه و نویل و هوریس و زاخاریاس و سدریک و مرلین و بیدل و ماریوس و پلاکس ریخته بودن توی کلاس!
ترم بعد لطفا کلاس رو تفکیک جنسیتی بکنید، که من بیام سر کلاسای این جنس!




پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۵ جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۹

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
تدریس جلسه سوم



این‌بار محل برگزاری کلاس جا به جا شده بود و برای همین جادوآموزا مجبور بودن مسافت طولانی‌تری رو برای رسیدن به کلاس طی کنن. بالاخره وقتی به محوطه‌ای می‌رسن که صدای بال‌بال زدن پیکسی ازش به گوش می‌رسید، می‌فهمن به جایی که باید رسیدن.

- اینجا چه خبره؟

این سوالی بود که تو ذهن همه شکل گرفته بود. برخی با اشتیاق و بعضی با نگرانی به چیزی که جلوشون بود نگاه می‌کردن. در سرتاسر محیط پارچه‌هایی از کوچیک گرفته تا بزرگ دیده می‌شد که به قصد پنهان کردن چیزی پهن شده بودن. اما نوع قرار گرفتن پارچه‌ها یکسان نبود و معلوم بود هرکدوم روی چیزای مختلفی انداخته شدن.

لینی بی‌مقدمه شروع به صحبت می‌کنه و همه رو از فکر و خیال خارج می‌کنه.
- زیر هرکدوم از این پارچه‌ها که می‌بینین جانوری مخفی شده. شما قراره هرکدومتون یکی از اونا رو انتخاب کنین و با کنار زدن پارچه با اون جانور رو به رو بشین و تا پایان کلاس باهاش سر و کله بزنین.

جادوآموزا از جاشون تکون نمی‌خورن. هنوز سرنخی گیرشون نیومده بود که بر چه اساسی باید یکی رو انتخاب کنن. لینی که این سوال رو از چهره‌ی جادوآموزا خونده بود ادامه می‌ده:
- تو انتخابتون دقت کنین چون تمام این جانورا معجون تغییر سایز خوردن. بزرگ بودن یه پارچه به معنی این نیست که با یه جانور بزرگ مث اژدها مواجه می‌شین، بلکه ممکنه یه کرم فلوبر باشه که با معجون اونو بزرگ کردیم.

لینی پروازکنان به سمت پارچه‌ای کوچیک که در نزدیکیش قرار داشت می‌ره و اونو کنار می‌زنه.
- یا زیر یه پارچه کوچیک اژدهایی باشه که اندازه کف دست کوچیک شده. یه جانوری که سایز اصلیش کوچیکه، شاید به خاطر کوچیک بودنش بی خطر به نظر بیاد، اما وقتی بزرگ می‌شه می‌تونه خطرناک‌تر از تصورتون باشه. برعکسش هم صادقه، یه جانور بزرگ شاید با کوچیک شدنش دیگه خطرایی که ازش انتظار می‌ره رو نداشته باشه. پس حواستون باشه که با هیچ جانوری در سایز اصلیش مواجه نمی‌شین.

لینی بعد از گفتن این حرف، به حالت انسانیش برمی‌گرده و اژدهای کوچیکو کف دستش می‌گیره. اژدها سعی می‌کنه با آتیشش خودشو از چنگال لینی نجات بده، اما این اژدهای کوچیک آتیشش همچون باد گرمی بود که وسط تابستون می‌وزه و آسیبی به لینی نمی‌رسوند.

- حتی کوچیک‌ترین تیکه گوشت هم تو دهن این اژدها جا نمی‌شه از بس که کوچیکه! پس من برای تغذیه‌ش تعدادی پشه شکار کردم تا بدم بخوره.

اژدها با دیدن پشه‌هایی که لینی یکی یکی از تو ظرفی بیرون میاره و به سمت دهنش می‌گیره به وجد میاد و مشغول خوردنشون می‌شه.

- حالا نوبت شماست که انتخابتونو بکنین!

جادوآموزا به خوبی فهمیده بودن که حسابی باید تو انتخابشون دقت کنن. پس چشماشونو تیز می‌کنن و به پارچه‌های رنگارنگ زل می‌زنن تا ببینن کدوم یکی رو برای انتخاب ترجیح می‌دن.


تکالیف:
1. پارچه رو کنار بزنین و بگین با چه جانوری مواجه شدین؟ بزرگ یا کوچیک؟ (2 امتیاز)
2. برخوردی که جانور با شما داشت چی بود؟ (4 امتیاز)
3. چه غذایی برای جانورتون با این ابعاد جدید مناسب می‌دونین؟ چرا؟ (2 امتیاز)
4. آیا جانورتون از غذایی که تو سوال 3 تهیه کردین خوشش اومد؟ چرا؟ (1 امتیاز)
5. هرگونه انتقاد و پیشنهادی که نسبت به کلاس در طی این سه جلسه داشتین ارائه بدین! (1 امتیاز)



لطفا به امتیاز هر سوال دقت کنید! با توجه به امتیازی که داره ازتون انتظار خلاقیت و توضیح دارم.
توضیح سوال 1: کامل جانورتون رو توصیف کنین. شکل، رنگ، اندازه و...
توضیح سوال 2: مثلا اژدهای کوچیک من سعی کرد با آتیش زدنم از شرم خلاص شه، اما آتیشش اثر آسیب‌زنی روم نداشت. من مجبور بودم توی تدریس خیلی کوتاه اشاره کنم، اما شما کامل توضیح بدین که اگه می‌خواد بتون آسیب بزنه به چه شکله و موفق می‌شه یا نه؟ یا حتی شاید قصد آسیب زدن نداشته باشه و حیوون اهلی باشه، اما چون بزرگ شده به اشتباه آسیب ببینین. خلاصه هر برخوردی این جانور می‌تونه داشته باشه که ممکنه موفقیت‌آمیز باشه یا نباشه.


نکته مهم: تمام این جانورا مصنوعی هستن و فقط جهت تدریس تو کلاس‌های مراقبت از موجودات جادویی تهیه شدن. پس به شما اطمینان خاطر می‌دیم که هیچ جانور حقیقی‌ای مورد آزاد و اذیت قرار نگرفته و حقوق جانوری نقض نشده. به حیوانات آسیب نزنیم لطفا.




پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۴۴ دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۹

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
امتیازات جلسه دوم



جادوآموزا! لطفا متن تدریس رو با دقت بخونین. من صریحا اشاره کرده بودم که لوگومبا برخلاف بوگارت قدرت تغییر شکلش از ترس ما نشات نمی‌گیره، ولی یه عده دقیقا نوشتن لوگومبا به شکل هرچی بترسیم در میاد.
هرکی اینو نوشته از سوال یک امتیازی نگرفته! 1 امتیاز ناقابل بود البته.


هافلپاف

آرتمیسیا لافکین: 1+ 3 + 4 = 8
خیلی جواب سوال یکتو دوست داشتم! می‌دونم گشتن دنبال یه عکس مناسب هم زحمت داشته، اما من می‌خواستم اگه بنا به ارائه‌ی تصویره، خودتون بکشینش. سر همین 2 امتیاز کم کردم.

گابریل تیت: 0 + 3 + 3 = 6
توضیح اول پست + باقی سوالات رو امتیاز کم کردم چون انتظار توضیحات و خلاقیت بیشتری داشتم.

گابریل ترومن: 0 + 5 + 3 = 8
توضیح اول پست + از تیکه‌ی "دیگه نمیتونم ببینم" خیلی خوشم اومد.

زاخاریاس اسمیت: 1 + 5 + 4 = 10
تکالیفو خودت انجام بده پسر. چون 1 امتیاز بیشتر نداشت حساسیت به خرج ندادم.

پومانا اسپراوت: 1 + 5 + 4 = 10
حرفی ندارم جز این که توضیحاتت خوب و کامل بود.

سدریک دیگوری: 1 + 5 + 4 = 10
روونا خواب رو ازت نگیره.



ریونکلاو

لیسا تورپین: 1 + 5 + 4 = 10
سوال یکت خیلی خوب بود! نقاشی و توضیحاتت هم کامل.

هلنا ریونکلاو: 1 + 5 + 4 = 10
اتفاقا نقاشیت خیلیم خوب بود! از دقتی که به خرج دادی هم خوش‌حالم.

بیدل نقال: 1 + 5 + 4 = 10 (تو امتیازات نهایی گروه محاسبه نشه)
متاسفانه مهلت ارسال تکالیف جلسه دوم تا پایان 31 مرداد بود و 3 دقیقه دیر فرستادی، برای همین امتیازت برای گروه حساب نمی‌شه + چرا فرضیه سومت کپی پیست بقیه بود؟ به هر حال با توجه به فرضیه دوم جواباتو خوندم و امتیاز دادم.




اسلیترین

مگان راوستوک: 0 + 3 + 4 = 7
توضیح اول پست + حرفایی که در مورد عکس به آرتمیسیا زدم در مورد تو هم صادقه. ولی چه موجود گوگولی‌ایه ها.

ماریوس بلک: 1 + 5 + 3 = 9
واو! مرسی از اطلاعات علمیت! لذت بردم! این که آدم هیچی نبینه هم در نوع خودش جالبه. فقط جواب سوال آخرت به اندازه کافی قانعم نکرد.

هوریس اسلاگهورن: 5 + 4 + 1= 10 (تو امتیازات نهایی گروه محاسبه نشه)
متاسفانه مهلت ارسال تکالیف برای جلسه اول به پایان رسیده بود و باید تکالیف جلسه دوم رو پاسخ می‌دادی. امتیازتو دادم اما این امتیاز برای گروهت حساب نمی‌شه + جوابات خوب و کامل بود.


بلاتریکس لسترنج: 1 + 5 + 4 = 10
حقیقتا اولش فک کردم اشتباهی تکالیف کلاس گیاه‌شناسی رو آوردی ریختی تو کلاس مراقب از موجودات جادویی.

مرلین: 1 + 5 + 4 = 10
خیلی خیلی با جواب سوالات حال کردم. عالی بود و به شدت هم مرلینانه!

پلاکس بلک: 1 + 5 + 4 - 1 = 9
یک امتیاز از کل امتیازاتت کم کردم چون انتظار خلاقیت بیشتری داشتم.



گریفیندور

لاوندر براون: 1 + 5 + 4 = 10
جوابات عالی بودن. همونطور که گفتی، ای کاش از این قابلیت استفاده می‌کردم.

پروتی پاتیل: 1 + 5 + 4 = 10
اوه پروتی! چیزی نمونده بود "چشم‌هایم" اثری از لینی وارنر به انتشار برسه. مرسی توضیحات کامل، ولی به فکر چشم پروفسور گرامی هم باش خب.

نویل لانگ‌باتم: 0 + 3 + 4 = 7
توضیحات اول پست نویل + چیزایی که به آرتمیسیا در مورد عکس گفتم.




پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۳ جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹

بیدل نقال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۳ سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۷:۳۹ سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۹
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 50
آفلاین
1. قدرت تغییر شکل لوگومبا از چی نشات می‌گیره؟ (1 امتیاز)


خب چند تا فرضیه وجود داره .

فرضیه اول : خب این موجود قدیمی و موذی و شیطونه در رابطه با سوال که کردین .
این موجود از احساسات ما ریشه می گیرند.
برای مثال ما کسی متنفر هستیم و از اون نمی ترسیم و یا اینکه به آتیشی سوزاندیم و می ترسیم استاد یا پروفسور پیدایشان کند .


فرضیه دوم : در مورد توهمه او موجود ذهن ما رو میخونن اما یه دو فرق دارند .

اگه تکنیک چفت شدگی رو بلد باشی بهت نفوذ نمیکنند و بیشتر از آثار روحی آثار احساسی داره .
و صدمه ی زیادی نمیبینی . البته بدنی منظورم

فرضیه سوم: از عقده‌های درونی فرد. عقده‌هایی که ریشه در کودکی ما دارن و تا امروز همواره همراهمون بودن. و قدرتش از ماوراست. و هر بار شکلش فرق داره . و قدرتش ماوراست .

---------------------

2. لوگومبایی که شما دیدین از نظر ظاهری چه شکلی بود؟ یا توصیف کنین، یا نقاشیشو بکشین! (5 امتیاز)


خب من چند بار دیدمش وهر با شکلش به یه چیز شبیه بود .

شکل اول : اماده شدم و وایستادم . اون اوه یادم رفت بگم یکم چندش آوری پس توصیه میشود یه توپ ضد استرس همراه داشته باشین .

لوگومبای من ... یه بدن متوسط شبیه بالون هوایی شکل بیضی
رنگ آبی مایل به زمردی
یه جونور چندش زشت بد قواره بامزه . (البته از نظر من اینطوریه ) . دندون های بزرگ و مثل بی شکل داره. دست و پا های لا قری داره که درهم پیچ در پیچن لای موهای اون کک ها و شپش ها یه قصر باشکوه دارن.و چشم های سیاه ریزی داره .

---------------------

3. علت این که لوگومبای شما به شکلی که تو سوال 2 توصیف کردین در میاد، چیه؟ با توجه به جوابی که به سوال 1 دادین توضیح بدین. (4 امتیاز)

دلیل هاشو گفتم اما ....
من از کودکی دوست داشتم تو ذهنم موجودات زشت و چندش آور درست کنم . و داستان سرایی کنم . ناسلامتی من بیدل نقالم .
موجودات زشت بستگی به عمق رفتار من داره هر بیشتر متمرکز تر زشت



ویرایش شده توسط بیدل نقال در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۳۱ ۲۳:۰۷:۵۴
ویرایش شده توسط بیدل نقال در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۳۱ ۲۳:۱۰:۰۳
ویرایش شده توسط بیدل نقال در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۳۱ ۲۳:۱۲:۱۶


پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۴ جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹

هافلپاف، مرگخواران

سدریک دیگوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۳ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
دیروز ۲۳:۱۷:۰۵
از خواب بیدارم نکن!
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
هافلپاف
کاربران عضو
پیام: 703
آفلاین
1. قدرت تغییر شکل لوگومبا از چی نشات می‌گیره؟ (1 امتیاز)

از عقده‌های درونی فرد. عقده‌هایی که ریشه در کودکی ما دارن و تا امروز همواره همراهمون بودن.

2. لوگومبایی که شما دیدین از نظر ظاهری چه شکلی بود؟ یا توصیف کنین، یا نقاشیشو بکشین! (5 امتیاز)

به محض این که با لوگومبا مواجه شدم، به دو قسمت تقسیم شد و خیلی سریع هر چی عقده داشتم، جلو چشمم ظاهر شدن.
قسمت اول، هیکلش بزرگ و بزرگ‌تر شد تا به اندازه‌ی خودم درومد؛ بعد، یه بالش از پشت کله‌ش رویید که چسبیده بود بهش و می‌تونست هر جا که می‌ره با خودش ببره. یه ردای بلندم پوشیده بود که بعدا فهمیدم پتوی سیّار بوده که می‌تونه مثل یه لباس بپوشدش.
همون لحظه قسمت دوم هم بزرگ شد تا این که به شکل و شمایل پدرم درومد. بعدش جلو اومد و با لبخندی ملیح، لوگومبایی که شبیه خودم بود رو تشویق به خوابیدن کرد و دست نوازشی بر سرش کشید. بعد هم از به خواب رفتن فرزند دلبندش سرشار از شور و شعف شد و با رضایت نگاهش رو بهش دوخت.

3. علت این که لوگومبای شما به شکلی که تو سوال 2 توصیف کردین در میاد، چیه؟ با توجه به جوابی که به سوال 1 دادین توضیح بدین. (4 امتیاز)

خب، از اونجایی که من بیشتر دوران بچگیم رو خواب بودم و معمولا هر جایی به پتو و بالشی مناسب دسترسی نداشتم، همیشه این عقده رو داشتم که کاش یه بالشِ دائمی همراهم می‌بود تا هرموقع می‌خواستم سرمو بذارم روش...توی روزای سرد زمستونی هم نیازم به یه پتوی ردایی انقدر شدید شد و کسی برام نخرید، که کم‌کم تبدیل به عقده‌ای عمیق و درونی شد...
قسمت دوم هم به این خاطر بود که همیشه از طرف پدرم به دلیل خواب بیش از حد، سرزنش می‌شدم و مدام با پندها و نصیحت‌های فراوونش در رابطه با سحرخیزی و زیاد نخوابیدن، دنبالم می‌کرد. این بود که عقده‌ی این که حداقل یه بار از خوابیدنم خرسند باشه، تو دلم جوونه زد و تا همین الانم همراهمه.


فقط ارباب!
هستم...ولی خستم!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۰:۴۶ جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹

پلاکس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۸ شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۰:۴۹:۲۸ پنجشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۲
از ما هم شنیدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 219
آفلاین
سلام پرفسور وارنر عزیز

این هم تکلیف جلسه دوم بنده

1_ قدرت لوگومبا از ماورا میاد، یعنی کائنات کنترلش میکنن.
این موجود عجیب و غریب هر انسانی رو در ده سال بعد خودش نشون میده بعلاوه تمام اتفاقات مهم افتاده در اون ده سال!

2_ لوگومبایی که بنده مشاهده کردم شباهت زیادی به خودم داشت؛البته بزرگ تر و ورزیده تر...خلاصه که خبری از دختر بچه شیطون پونزده ساله نبود و یه زن جلوی روم ایستاده بود.
عینک خوشگلی روی صورتم بود و همینطور کلاه فارغ تحصیلی.
لباس بلندی به تن داشتم و همینطور ردا که روی شونه هام جا خوش کرده بود.
و در نهایت یه جاروی خیلی خوشگل و جذاب که حرفه ای به نظر میرسید توی دستم بود.

3_ مسلما تمام توصیفاتم مربوط میشه به رشد کردن و بزرگ شدنم.توی این ده سال چشمام هم ضعیف شده بود.
از هاگوارتز فارغ و تحصیل شده بودم و اون لباس ها...وای خدای من من پرفسور بودم.
درمورد جارو هم فکر میکنم به همین زودی ها وارد تیم کوییدیج بشم.



پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۰ چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹

HarryFatima


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۴۰ شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۰:۳۵:۰۳ دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 26
آفلاین
نقل قول:
جواب سوال اول


بنظرم لوگومبا ها افراد رو میبینند و از طریق اون به گزشته و حال و رخداد های آن زمان افرادی که در حال نگاه کردنش هستند سفر میکنند و در 1صدم ثانیه به ترس افراد، تغییر شکل پیدا میکنند.

نقل قول:
جواب سوال دوم


لوگومبای من به شکل پرفسور اسنیپ با پیراهن بلند و مشکی رنگ در امد که در کلاس معجون سازی بود با این تفاوت که به جای قیافه ی پرفسور اسنیپ ، قیافه ی خودم ( نویل ) روی بدن پرفسور اسنیپ بود. لوگومبای نویل

نقل قول:
جواب سوال سوم


من همیشه و مخصوصا در کلاس های معجون سازی که پرفسور اسنیپ ان را تدریس میکنند بعضی رویداد ها را به دلیل حافظه ی کوتاه مدتم یادم میره و کمی دست و پا چلفتی هستم. پرفسور اسنیپ به هنین دلیل با من به تندی رفتار میکنه و من از او میترسم. به همین دلیل میترسم که جای او با اخلاق و رفتار او باشم و به همین دلیل لوگومبای من وقتی من را دید در 1 صدم ثانیه متوجه ترسم شد و به شکل تن پرفسور اسنیپ و چهره ی من در آمد .








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.