عاقو سلام علیکُـــــــــــــــــممم! ووی ووی وووی!
اومم!
اومم!
سه تاش کن سه تاش کن. به به. عیح عیح عیح عیح عیح!
اممــــــآ!
احوالت؟ خوبی؟ خاری؟ خوشی؟
زندگی کام مده یا نمده؟
اینجانب به نیابت از همه افراد شبیه خودم تبریک میگم بهتون آغاز تابستون و جشن بین ال مملی آب پاشونک رو. هااااااع! یعنی نابود شدماااا! تا حالا اینقدر تو یه روز منو ننداخته بودن تو فاضل آب به بهانه آب بازی! دیگه این آخراش احساس کردم من اول پسماند بودم بعد دست و پا در آوردم. ووی ووی ووی!
غرض از مزاحمت، من احساس کردم نمک گیر شدم مدتیه اینجا. پیژامه مشاع با عاقوی مودی، مسواک مشترک با کریچ جان، خاطرات مانا با برادر برایان، پدرکشتگی با سر کدو. گفتم چه کاریه خب. این همه رفت و آمد می کنم. شمام تو مقر محفل کلی ناموس و بی ناموس و چپ و راست و همه جوره دارین. گفتم قاطی تون بشم اینقدر نگاه کج نشه بهم وقتی دور و بر پرسه میزنم یا لای لباساتون میخوابم. خواستم بگم بی زحمت یه نسخه از کلیت در ورودی به منم بندین.
عاقو شب بر همگی خوش تا فردا صبح زوپسنگهدارتون!
-------
چهار روز بعد...عاقو این تاخیر منو نابود کرد. له لِهُم کردین. ووی وووی وووی!
. درخواستمو پس می گیرم.