*مقاله درباره مرگخواران*
مبنع:مقاله كي به كيه؟-سايت جادوگران-پروفسور مك گونگال


مرگ خواران جادوگرانی هستند که از لرد ولدمورت پیروی می کنند. ظاهرا تعداد کمی از این افراد وجود دارند. البته شاید مرگ خورانی که به دیدن ولدمورت در گورستان رفتند، فقط پیروان بسیار نزدیک او بودند. بعضی از فرزندان مرگ خواران در هاگوارتز تحصیل می کنند. عده زیادی مرگ خوارِ طرفدارِجادوی سیاه در طول تاریخ وجود داشتند. اسم اصلی مرگ خواران « شوالیه های والپورگز » بود که بعدها توسط رولینگ عوض شد.

چند مرگخوار معروف كه نامشان در كتاب آمده است:
-------------------------------------------------------------------
اَوری(Avery): اولین مرگ خواری که در خانه ریدل ها وقتی ولدمورت به بدن خود بازگشت، به زانو خم شد و به پاهای ولدمورت افتاد. او با این ادعا که او تحت طلسم فرمان بوده، توانست از رفتن به آزکابان خودداری کند. در پاسخ، لرد ولدمورت او را با طلسم شکنجه گر شکنجه داد و از مرگ خوارانش به خاطر نداشتن ایمان به او خواستار جبران 13 سال شد (ج.آ.33) وقتی لرد ولدمورت توسط روکوود فهمید که اطلاعات اَوری در مورد پیشگویی اشتباه بوده - یعنی فقط لرد ولدمورت و هری پاتر می توانستند گوی را از قفسه بر دارند - او را دوباره تنبیه کرد (م.ق.26) او همچنین از جنگی که در سازمان اسرار پیش آمد جان سالم بدر برد.

بگمن, لودوویک( Bagman, Ludovic ): متهم به مرگ خوار بودن شده بود ولی تبرئه شد. وی جزو شبکه جاسوسی روکوود، در داخل وازرت سحر و جادو بود.(ج.آ.30)

بلک, ریگولوس( Black, Regulus ): پسر عموی بلاتریکس لسترنج و برادر کوچک سیریوس. ریگولوس که یک اصیل زاده بود با فلسفه ی اهمیت اصالت مرگخواران موافق بود و به همین دلیل به جمع آنان پیوست. اما وقتی متوجه شد که مرگ خواران برای رسیدن به اهدافشان دست به هر کاری می زنند تصمیم گرفت که از آن ها جدا شود. او به امر لرد ولدمورت، کمی قبل از سقوطش، کشته شد.(م.ق.6)

کراب( Crabbe ): یک شخص درشت هیکل و مبهم. پدر "وینسنت کراب" (ج.آ.33) . در نبرد سازمان اسرار جنگید (م.ق.35)

کراوچ, بارتی (پسر) (Crouch, Barty ) : در شکنجه دادن لانگ باتم ها شرکت داشت و این کار باعث محکومیت او به حبس ابد در زندان آزکابان شد (ج.آ.30) او به کمک خانواده اش از آزکابان فرار کرد ولی در عوض خود را زندانی پدرش یافت. چون پدرش به او اجازه نمی داد که به دنبال ارباب قدیمی اش برود. وقتی ولدمورت فهمید که کراوچ زنده مانده، توسط پیتر پتی گرو به او کمک کرد که از چنگ پدرش فرار کند. ماموریت نفوذ به هاگوارتز، با قیافه ی مودی و به کمک معجون تغییر شکل به بارتی کراوچ داده شده بود. کرواچ قبل از اینکه بتواند در مقابل یک دادگاه رسمی اعتراف کند توسط دیمنتور ها بوسیده شد.(ج.آ)

دالاهوف, آنتونین( Dolohov, Antonin ): وی یکی از پنج مرگ خواری بود که گیدون و فبیان پریوت را به قتل رساندند (م.ق9,35) او همچنین عده زیادی از ماگل ها و دشمنان ولدمورت را شکنجه داد. دالاهوف بعد از اعتراف کارکاروف در دادگاه، دستگیر شد و به آزکابان فرستاده شد (ج.آ.30) ولی در ژانویه ی 1996 او توانست به همراه دیگر مرگ خواران از آزکابان فرار کند (م.ق) دالاهوف در نبرد سازمان اسرار جنگید و هرماینی را به شدت مجروح کرد ولی از کشتن او باز داشته شد (م.ق.35)

گویل( Goyle ): یک شخص درشت هیکل و مبهم. پدر گریگوری گویل (ج.آ.33)

جاگسون( Jugson ): در نبرد سازمان اسرار جنگید (م.ق.35)

کارکاروف, ایگور (Karkaroff, Igor ): بعد از شش ماه پیگیری توسط الستور مودی دستگیر شد. کارکاروف وقتی دستگیر شد که ولدمورت سقوط کرده بود. هنگامی که به دادگاه فرستاده شد ، پیروی خود را از ولدمورت تکذیب کرد و عده ای از مرگ خواران را لو داد ( از جمله روکوود و اسنیپ ) و با این کار خود را از محکومیت نجات داد. کارکاروف مدیر مدرسه جادویی دورمشترانگ است (ج.آ) وقتی او متوجه بازگشت ولدمورت شد، برای حفظ جانش فرار کرد. موقعیت فعلی او، نا معلوم است (ج.آ.30)

لسترنج, بلاتریکس بلک( Lestrange, Bellatrix Black ) وی یکی از اعضای خانواده ی اصیل زاده ی بلک است.بلاتریکس، خواهر نارسیسا بلک مالفوی و اندومیدا بلک تانکس است. وی با رودولفس لسترنج ازدواج کرده (م.ق.6) و دختر عموی سیریوس است. ولدمورت او را « بلا » خطاب می کند.

لسترنج, رابستن(Lestrange, Rabastan ):برادر رودلفوس لسترنج که در شکنجه ی لانگ باتم ها شرکت کرده و به حبس ابد در آزکابان محکوم شد (ج.آ.27 ، ج.آ.33) او به همراه بقیه مرگ خواران در ژانویه 1996 از آزکابان فرار کرد (م.ق.25) رابستن در نبرد سازمان اسرار جنگید (م.ق.35)

لسترنج, رودولفس(Lestrange, Rodolphus): با بلاتریکس ازدواج کرده و برادر رابستن می باشد. وی در شکنجه ی لانگ باتم ها شرکت داشت و به حبس ابد در آزکابان محکوم شد (ج.آ.27 ، ج.آ.33) او به همراه بقیه مرگ خواران در ژانویه 1996 از آزکابان فرار کرد (م.ق.25) رابستن در نبرد سازمان اسرار جنگید (م.ق.35)

مکنر, والدن(Macnair, Walden): وی به عنوان یک جلاد، در کمیته ی نابودی موجودات جادویی خطرناک، شناخته می شود (ز.آ.16) مکنر یکی از نماینده هایی بود که از طرف ولدمورت به غول ها فرستاده شد و ظاهرا در امر متقاعد کردن غول ها برای پیوستن به ارباب خود موفق بوده (م.ق.20) مکنر در نبرد سازمان اسرار جنگید (م.ق.35)

مالفوی, لوسیوس(Malfoy, Lucius): وی شوهر خواهر بلاتریکس بلک لسترنج، به واسطه ی همسرش نارسیسا است. (م.ق.6) بعد از سقوط ولدمورت، لوسیوس با این ادعا که تحت طلسم فرمان بوده، توانست از دست عدالت فرار کند. (ت.ا) به همین خاطر او به عنوان یک شخص محترم باقی ماند. لوسیوس برای تفریح، ماگل هایی را که در جام جهانی کوییدیچ بودند آزار داد ولی هنگامی که بارتی کرواچ پسر، علامت شوم را به هوا فرستاد ، از ترس فرار کرد. (ج.آ) زمانی که ولدمورت در ژوئن1995 برگشت، او نیز به سوی ارباب قدیمی اش شتافت. (ج.آ.33)
لوسیوس تا سال 1993 یکی از مسئولان هاگوارتز بود ولی بعد از این که نقشه او برای خراب کردن تصویر آرتور ویزلی، به خودش بازگشت، از این سمت برکنار شد. (ت.ا.) لوسیوس هنوز هم هاگوارتز را به واسطه ی پسرش دراکو که در سال 1991 در گروه اسلیترین پذیرفته شد، تحت نظر دارد (شاید بیشتر از والدین دیگر). ظاهرا لوسیس به طور غیر مستقیم، امنیت ولدمورت را به خطر می اندازد چون پسرش دراکو هنگام مقابله با دشمنانش بی احتیاط است و ممکن اطلاعاتی را فاش کند. او در سازمان اسرار، در غیاب اربابش، فرمانده ی بقیه ی مرگ خواران بود تا از آسیب تصادفی پیشگویی توسط همراهانش جلوگیری کند. وی دستگیر شد و به آزکابان فرستاده شد. (م.ق)

مولکبیر(Mulciber): متخصص در طلسم فرمان.وی قبل از اینکه کارکاروف در مقابل دادگاه اعتراف کند، دستگیر شده بود - بر خلاف میل کارکاروف که می خواست اسم او را در قبال آزادی خودش از زندان فاش کند. (ج.آ.30) وی در نبرد سازمان اسرار جنگید. (م.ق.35)

نات(Nott): از رفتن به آزکابان خودداری کرد ولی در سال 1995 در مراسم تولد مجدد ولدمورت شرکت کرد. (ج.آ.33) پسر وی در سال 1991 در گروه اسلیترین پذیرفته شد. (م.ق.26) او در نبرد سازمان اسرار جنگید. (م.ق.353)

پتی گرو, پیتر « ورمتیل »("Pettigrew, Peter "Wormtail): این جانور نمای موش، دست راستش را برای معجونی که بدن ولدمورت را برمی گرداند فدا کرد. ولی به جایش یک دست بسیار قوی و نقره ای به دست آورد. (ج.آ.33)

رووکود, اگوستوس(Rookwood, Augustus): به عنوان جاسوس در سازمان اسرار کار می کرد. او در وزرات خانه عواملی داشت که ممکن بود از جاسوس بودن رووکود اطلاعی نداشته باشند. برای مثال رووکود دوست قدمی پدر لودو بگمن بود و لودو نیز به طور نا آگاهانه به او اطلاعات می داد. کارکاروف نام روکوود را دردادگاه فاش کرد و وی دستگیر شد. (ج.آ.30) اما او در فرار بزرگ مرگخواران از آزکابان در ژانویه 1996 شرکت کرد. رووکود در نبرد سازمان اسرار جنگید. (م.ق.35)

روزیر, اوان(Rosier, Evan): کمی بعد از دستگیری کارکاروف، توسط کارآگاهان کشته شد (1980) او در مقابل دستگیر شدن مقابله کرد و قسمت بزرگی از بینی « مد آی » را کند.

اسنیپ, سوروس(Snape, Severus): به محفل ققنوس پیوست و جاسوس محفل در میان مرگخواران شد. او کاملا از مرگ خواران جدا شده است (ج.آ.30)
نكته:البته به تازگي در كتاب جديد به مرگخواران پيوست و معلوم شده همه چيز دروغ بوده است.

تراورز(Travers): طبق اعتراف کارکاروف در مقابل دادگاه، او مک کینانز ها را به قتل رساند. (ج.آ.30)

ویلکز(Wilkes): توسط کارآگاهان کشته شد. 1980

سلام!

مقاله در مورد مرگخواران:

مرگخوار لقبي است كه طرفداران ولدمورت براي خود انتخاب كرده اند!دليل اين انتخاب اين است كه انها حاظرند به خاطر قدرت افراد زيادي را بكشند و به اصطلاح مرگ آنها را بخورند!!!مرگخارها از زماني لقب گرفتند كه ولدمورت تازه چهار الي پنج سال بود كه از هاگوارتز خارج شده بود براي خدمتكارانش نياز به يك لقب داشت و ابتدا به صورت سري اين نام را اختراع كردند و ولي بعد با كارهاي وحشيانه اي كه كردند معروف شدند!علامت مرگخوارها كه پس از كشتن هر فرد اين علامت را در مكان قتل مي گذارند يك جمجمه است كه از آن يك افعي در آمده است و اين علامت روي ساعد دست چپ هر مرگخوار نيز حك شده است و هرگاه كه اربابشان ولدمورت آنها را فرا بخواند اين علامت شروع به سوزش مي كند!

مقاله در مورد جادوي سياه پيشرفته:

ما سحر و جادو را به دو دسته سياه و سفيد تقسيم ميكنيم!وردهاي سياه طلسمهاي شيطاني و سياه هستند كه باعث آسيب شديد و حتي مرگ افراد مي شوند!اما خود جادوي سياه نيز معمولي و پيشرفته دارد!سطح پايين جادوي سياه متشكل از طلسمها و وردهاييست كه هرچند ساده ولي باز هم شيطاني هستند ولي آسيب شديدي به فرد نمي رسانند!جادوي سياه پيشرفته متشكل از وردها و طلسمهاي سياه و شيطانيست كه هم خطرناك و كشنده و هم بسيار پيچيده هستند!پيچيده ترين و مرگبارترين و شيطاني ترين طلسمهاي جادوي سياه ورد "آوداكداورا"است!

وردها تا چه اندازه مي توانند ما را در دفاع كمك كنند؟
ما وردهاي دفاعي زيادي داريم كه هر كدام به نحوي كاربرد دارند!در هر دوئل وردهاي دفاعي تا حدود 60 درصد مي توانند ما را ياري كنند ولي اگر كه منصف باشيم مي بينيم كه چهل درصد بقيه متعلق به تمركز..سرعت عمل و توانايي ما هست و بنابراين در هر دوئل علاوه بر وردهاي دفاعي وردهاي تهاجمي و عنصرهاي بالا نيز مهم هستند!

جواب سؤالها:

آيا مي شود كه اينفري را كشت؟!
خير زيرا اينفري قبل مرده است و درواقع يك جنازه است كه به وسيله جادو به حركت درآمده است!بنابريان ما نمي توانيم يك مرده را دوباره بكشيم!ولي مي توانيم طلسم آن را باطل كنيم و براي آرامش بخشيدن به روحش آن را دفن كنيم!

پروفسور من عكس ندارم!

مقاله در مورد مرگخواران:
مرگخواران به كساني گفته مي شد و مي شود كه به لرد سياه( اسمشو نمي برم كه به جرم ايجاد اغتشاش در کلاس امتياز كم نكنين!!) خدمت مي كردند و مي كنند...
در دوران قبل از مرگ لرد سياه و در زماني كه هنوز كسي او را نمي شناخت لرد سياه شروع كرده بود به جمع كردن افرادي كه فكر مي كرد در كارهاي شومش از جمله كشت و كشتار و ... كمك مي كنند كه از جمله‌ي اين افراد كساني بودند كه در دوران محصل بودن تام ريدل در هاگوارتز هميشه دور و بر او بودند و با او مي گشتند... اين گروه كه بعد ها به تعداد آن ها افزوده شد به قتل و غارت مردم مي پرداختند كه ماگل ها يا مشنگ ها در راس امور آن ها قرار داشتند... از آن جايي كه لرد سياه از اصيل زادگان بود به شدت از ماگل ها متنفر بود و با قتل و كشتار آنان مي خواست دنيا را از آنان خالي كند.... از ديگر هدف هاي او ترساندن مردم بود ولي لرد سياه با ارتشي كه درست كرده بود اين كارها را مي كرد كه مرگخواران ناميده مي شدند.... مرگخواران آسيب هاي شديدي به جامعه‌ي جادوگري وارد كردند... آنان طلسم هاي شوم به كار برده و به كرّات طلسم هاي نابخشودني را بكار مي بردند.... اصولا آنان از زجر دادن مردم لذت مي بردند نه كشتن... زيرا اكثريت آنان براي قربانيان خود طلسم شكنجه را در نظر مي گرفتند و اين گاه تا حدي مي شد كه منجر به آسيب هاي جبران ناپذيري در فرد مي شد... لرد سياه بر بازوي چپ مرگخوارانش علامتي به شكل جمجمه اي كه از دهانش مار خارج مي شد حك كرده بود كه با فشار دادن آن ساير مرگخواران را نيز احضار مي كرد... بعضي از مرگخواران پس از مرگ لرد سياه توسط هري پاتر با دلايل قانع كننده اي از خطر حبس در امان ماندند مانند: لوسيوس مالفوي(پروفسور ببخشيد بين بچه هاي کلاس مي گم ها ولي خوب حتما ديگه علاقه اي بهش ندارين ديگه!!)_ كاركاروف- سوروس اسنيپ و لودوبگمن و...
بعضي نيز به حبس ابد محكوم شدند كه باز بعضي فرار كردند: بارتميوس كراوچ جونيور!!!(Joniour ) –بلاتريكس لسترنج- آنتونين دالاهوف و... نيز از اين گروه بودند...
******
مقاله در مورد سلطان جادوي سياه: خوب پروفسور عزيز.... من هر چقدر هم اسم نبرم با مقاله نوشتنم همه مي فهمن كيه ديگه!!
مقاله در مورد جادوي سياه پيشرفته: صادقانه بگم نمي دونم!!
*******
سوال يك: پي ام زدم!
سوال دو: تا حد مرگ!!! يعني تا وقتي آواداكداورا نباشه مي توننن... هر كدوم ضد طلسن خاصي دارن... بعضي ها هم با پروتگو دفع مي شن...
سوال سه: بله مي شه.... با گرما و با آتيش... اين موجودات موجودات مرگ و سرما و بي روحي هستند... با گرماي آتش ازبين مي روند و يا با افسون هاي كاهنده كه براي اجسام حامد استفاده مي شن....
سوال چهار: عكس ها:
عكس 1:http://www.chattablogs.com/quintus/dawn%20zombies.jpg
عكس2:http://j-walkblog.com/images/38108xe2D_w.jpg
عكس3:http://www.crcentertainment.com/crc%20zombie.jpg

مقاله‌ي 1:

مرگ‌خوارا، يه گروهي هستند كه همانطور كه خودتون گفتين، پيرو لرد شياه هستن... مرگ‌خواراي معروف، شامل:پيتر پتي‌گرو، فنرير گري‌بك_ بلاتريكس لسترنج_لوسيوس مالفوي( ببخشيد ها پروفسور...!!!) و ... كار مرگ‌خوارها، يه سريشون، مثل ((اوري))، از دوران تحصيل لردولدمورت در هاگوارتز، از دارودسته‌اش بودن و طرفدارش... مرگ‌خوارا، روي بازوي سمت چپشون، يه دونه علامت نصب شده، كه شكل يه جمجمهن‌سبز رنگه، كه يه مار از دهونش اومده بيرون، كه همه‌ي چادوگرا، اون علامت رو كه اسمش ((علامت شوم)) هستش، مي‌شناسن... مرگ‌خوارا، با اون علامت، توسط لرد ولدمورت احضار مي‌شن، يعني، وقتي لرد اون رو روي بازوي يكي از اونا فشار مي‌ده، مرگ‌خوارا يه درد و سوزشي رو حس مي‌كنن و به جايي كه احضار شدن، مي‌رن...وقتي لرد از قدرت بيفته، اون تبديل به سبز خيلي كم‌رنگ ميشه، و وقتي دوباره به قدرت برسه و برگرده، تبديل به رنگ قرمز زغالي ميشه... از علامت شوم، توي موارد ديگه هم توسط مرگ‌خوارا استفاده ميشه...يعني، وقتي مرگ‌خوارا توي يه جايي، با يه ورد مخصوصي كه يه علامت شوم بزرگ سبزرنگ درست مي‌كنه، مي‌فرستادن هئا، معنيش اين بود كه اون جا يه قتلي رخ داده...
خب، از كاراي مرگ‌خوارا، كشتن محفليها...كشتن جادوگرا و ساحره‌ها...قتل مرگ‌خوارهايي كه قصد خروج از گروه رو دارن...كشتن افراد كم ارزش و ... هستش...

مقاله‌ي ‌2:

پروفسور...راجع به سلطان جادوي سياه مي‌نوشتم كه تابلو مي‌شه خودش...!

مقاله‌ي 3:
نمي‌دونم...!!!

سوال 3:
بهتون Pm زدم...

سول 2:

خب...وردهاي دفاعي خيلي داريم...خيلي از وردها واقعا موثر واقع ميشن و مي‌تونيم از اونا به خوبي براي دفاع استفاده كنيم...البته، ارتباط بسيار زيادي با نوع و قدرت طلسم تهاجمي داريم...مثلا، ورد آواداكداورا، هيچ ضدطلسمي نداره( بگذريم از اون حفاظي كه مادر هري‌پاتر روي هري از عشق به جا گذاشت!!!) ولي خب، طلسمهاي دفاعي زيادي هست كه مي‌تونيم از اونا براي دفاع استفاده كنيم، كه ساده‌ترينش، ورد پروتگو هستش... مثلا، ورد اكسپكتوپاترونوم، يه وردي هستش كه مي‌تونيم از روحم محافظت كنيم! اگه اون ورد نبود، ديگه هيچ چيزي جلوي ديوانه‌شاز ها رو نمي‌تونست بگيره...پس جواب اين سوال، به دو مورد بستگي داره:
1_قدرت و خود طلسم تهاجمي...
2_ قدرت و موقعيت طلسم‌هاي تدافع( به قدرت تمركز روي درست كردن اونا هم بستگي داره...)


سوال 3:

بله، ميشه... با استفاده از وردهاي گوناگون، مثل ايمپديمنتا، به راحتي كشته مي‌شن...نكته: فقط در صورتي مي‌ميرن ، كه خورد بشت و بشكنن...وگرنه، با شمشير و گلوله و وردهاي سكتوم سمپرا و آواداكداورا، و وردهاي مرگ نمي‌ميرن...
در ضمن، با آتيش هم مي‌ميرن...


سوال آخر:

http://www.mediainspiration.com/conte ... es/largeimages/zombie.gif

http://www.filmfestoldenburg.de/press ... oon/zombie_honeymoon3.jpg


http://www.jamesryman.com/archive/gallery/screaming%20zombie.jpg

1-مقاله ای در مورد مرگخواران:
مرگ خواران گروهي از طزفداران لرد ولدمورت هستند كه در زمان قدت او جنايات فجيحي انجام مي دادند . به كار بردن از طلسم هاي نابخشنودي از كار هاي معمول انها است . انها با طلسم شكنجه گر باعث ازار و اذيت بسياري از جادوگران و حتي ماگل ها شدند و با استفاده از طلسم فرمان افراد مختلف را وادار به انجام كارهاي كه در بعضي مواقع براي خنديدن ( مانند اتفاقات جام جهاني ) . در بعضي موارد انها به انجام جنايت هاي مختلف وادار مي كنند. اسم مرگ خوار هم به دليل اين كه انها عاشق انجام جنايات مختلف از جمله كشتن مردم هستند گذاشته شده . عده اي مرگ خوار ها در هنگام سقوط ولدمورت دستگير و مجبور به اعترف شدند و به ازكابان رفتند(مانند بلاتریکس لسترنج و رودولفس لسترنج) عده ديكر هم شايد باور نداشتن كه ولدمورت دوباره باز خواهد گشت گفتند كه ولدمورت انها را تحت فرمان خود قرار داده و انها را وادار به انجام اعمال وحشيانه كرده و به راحتي به زندگي خود ادامه دادند( مانندلوسیوس مالفوی –كراپ-گويل –نات –پير پتيگرو ) . بعد از به قدرت رسيدن ولدمورت عده اي كه از بازگشت او مي ترسدند فرار كردند ( مانند كاركاروف)و عده اي از كساني كه به نحوي به ازكابان نرفتند سعي كردند وفاداري خود را اثبات كنند كه بعضي از انها موفق شدند .( مانند اسنيپ )

2-مقاله ای در مورد جادوی سیاه پیشرفته:
جادوي سياه از مهمترين جادوي هاي قرن مي باشد كه روز به روز پيشرفت كامل تر و گسترده تري دارد . اين جادو بيشتر توسط متخصصان ان و اغلب در كشور هاي پيشرفته و توسه يافته انجام مي شود .انها مي خواهد كه اين حادو فقط مختص خودشان باشد براي همين از اموزش ان به صورت گسترده خودداري مي كنند .به همين دليل اطلاعات جامعي در اختيار نيست .
انها اغلب جادوي سياه پيشرفته را در كشور هاي كه به اصطلاحجهان سوم هستند امتحان و ازمايش مي كنند و براي انها مهم نيست كه اين جاو ها ضد طلسم دارند يا نه !!! ولي بر اساس اخرين اطلاعات دريافتي وزارت سحر جادو در پي پيدا كردن مجازاتي بدتر از ازكابان براي انجام دهندگان اين جادو است .

3_ مقاله در مورد سلطان جادو سياه
سلطان جادو سياه كسي است كه به تمام فنون جادوي سياه وارد باشد و تسلط كافي داشته باشد وبه نظر من او كسي است كه از كسي نترسد و ي همه از او بترسند . سلطان جادوي سياه اغلب عاشق جادوي سياه است و از ان ترسي ندارد .شايد سلطان جادوي سياه در اين قرن اخير ولدمورت باشد ( البته از دامبلدور مي ترسيد )

وردها تا چقدر مي توانند ما را در دفاع كمك كنند :
اين ورد ها در واقع يك نوع محافظ در برابر انواع طلسم هاي خطر ناك هستند و مي توانند به در بيشتر مواقع ( البته اگر درست اجرا شوند ) طلسم هاي خطر ناك را از فرد دفع كند .
البته هميشه هم موفق نيستند زيرا اگر طلسمي ضد طلسم نداشته باشد انگاه نمي توانند مفيد باشد .

ايا ميشه يك اينفري را كشت :
اينفريها را نمي توان كشت زيرا انها قبلا مرده اند .انها از بين نمي رورند و براي از بين رفتن ان احتياج به تخصص و اطلاعات وسيعي در باره ي انهاست كه اكثر افراد ان را ندارند . ولي همان طور كه مي دانيم استفاده از اتش بهترين راه دور كردن انهاست .

مقاله در مورد مرگ خواران :

مرگ خواران کسانی هستند که به اختیار خودشان یا به اجبار به خدمت لردوالده مورت در اومدند . آنها وقتی لرد ولد مورت در اوج قدرتش بود دست به کارهای وحشیانه ای می زدند و انسان ها را (چه جادوگر و چه مشنگ ) به قتل می رساندند یا آنها را شکنجه های وحشتناک می کردند به طوری که بعضی از کسانی که آنها را شکنجه دادند دیوانه شدند(مانند آلیس و فرانک لانگ باتم ) . همان طور که رهبرشان ، ولد مورت از آلبوس دامبلدور هراس داشت آنها هم از او می ترسیدند . آنها در روی بازویشان یک علامت شوم حکاکی شده دارند که هر وقت ولدمورت با آنها کاری دارد یا به هر صورتی می خواهد آنها را دور خودش جمع کند ، با فشار دادن یکی از علائم ، علائم دیگر هم به سوزش می افتند و این گونه مرگ خواران می فهمیدند که رهبرشان آنها را به سوی خود فراخوانده !! وقتی ولدمورت قدرت خویش را در شبی که به خانه ی جیمز و لیلی پاتر رفته بود ، از دست داد ، وزارت خانه برای دستگیری مرگ خواران اقدام کرد و توانست تعداد بسیاری از آنها را دستگیر کند و به آزکابان بفرستد ، اما برخی از آنها با گفتن جملاتی مثل اشتباه کردم و دست خودم نبود و تحت فلان طلسم بودم و التماس کردن به ماموران وزارت خانه از رفتن به آزکابان خودداری کردند و خود را در میان جامعه ی جادوگری غیر سیاه ( !!! ) جا کردند و به زندگی معمولی خویش ادامه دادند اما بعضی از آنها وقتی از محاکمه جان سالم به در بردند در بیرون از زندان برای ولدمورت تلاش می کردند تا شاید روزی دوباره به قدرت برسد و تعداد کمی از آنها ( مثل اسنیپ ) دقیقا از این رو به آن رو شدند و کلا دست از جادوی سیاه برداشتند !! اما خیلی از آنها باور داشتند که ولدمورت برخواهد گشت ، برای همین هرکاری را که انجام می دادند می ترسیدند که او روزی برگردد و بکشتشان !!

نام چند تن از مرگ خواران :
کارکاروف_ اسنیپ – بلاتریکس لسترنج – لوسیوس مالفوی – کراب – گویل – بارتی کراوچ – مکنر-دالاهوف- نات – روکوود و ...

جادوی سیاه پیشرفته :
یک نوع جادوی سیاه که از نظر مردم عادی بسیار وحشتناک است و اگر توسعه یابد وجهانی شود افرادی آن را فرابگیرند که صلاحیتش را ندارند امکان دارد که حتی جامعه ی جادوگری معمولی از بین رفته و فقط جادوگرهای سیاه در جهان وجود داشته باشند !! این نوع جادو شامل وردهای هراسناکی است که کمترین آنها طلسمهای نابخشودنی است ( حالا دیگه بیشترینش چیه !! ) ، ممکن است در مواقعی که کسی از این طلسمها استفاده می کند طرف مقابل تا آخر عمر مورد شکنجه قرار گرفته یا مثلا کاری کنند که پوست طرف مقابل (وقتی هنوز زنده است ) کنده شود و.. . البته من در مورد تاثیرات طلسمهای جادوی سیاه پیشرفته فعلا اطلاعات زیادی ندارم اما مطمئنم اگر هم داشتم آنها را نمی نوشتم چون فوق العاده وحشتناک است و ممکن است شب خوابتان نبرد !!


سلطان جادوی سیاه

خب می توانیم بگوییم سلطان جادوی سیاه کسی است که تمام طلسمهای جادوی سیاه معمولی و جادوی سیاه پیشرفته را بلد باشد و بتواند آنها را به طور کامل و بدون هیچ گونه نقصی انجام دهد و از عواقب کارش هم نترسد . یعنی کاملا در جادوی سیاه غرق شده باشد و عاشق قدرت باشد . او کسی است که از هیچ کس نترسد ( حتی یک نفر !) و همه از او وحشت داشته باشند . او باید افرادی را که مانند خودش عاشق قدرتند دور خود جمع کند و مردم را به وحشت و هراس بیندازد .

آیا می شود یک اینفری را کشت ؟
کشتن یعنی کاری انجام دهیم که روح از بدن یک موجود زنده خارج شود در حالی که اینفری ها اصلا موجود زنده نیستند و قبلا یک بار مرده اند !! بنابراین فکر نمی کنم بتوانیم اینفریها را بکشیم اما شاید بتوانیم کاری کنیم که آنها به طور کل از بین بروند و دیگر هیچ اثری از آنها باقی نماند ، اما فعلا نمی دانم چگونه باید این کار را انجام دهیم !!


وردها تا چه حد می تواند به ما در دفاع کمک کند ؟
خب بعضی از طلسم ها یک ضد طلسم هم دارند که می توانیم با کمک آن ، خود را از شر طلسم فرستاده شده خلاص کنیم . اما این در مورد وردهای پیچیده مانند طلسمهای نابخشودنی صدق نمی کند و کسی نمی تواند برای دفاع از خود در برابر این طلسم ها از یک ورد دفاعی استفاده کند ( مثلا اگر روی شخصی طلسم فرمان صورت گیرد آن شخص تنها در صورتی می تواند تحت فرمان این طلسم قرار نگیرد که از قبل مطلع باشد و همین طور دارای اراده ی قوی باشد ) . پس نتیجه می گیریم وردهای دفاعی در برابر بعضی از طلسم ها هیچ کارآیی ندارند و فقط در حد طلسم های کمتر از حد طلسمهای نابخشودنی است .

1-مقاله ای در مورد مرگخواران:

مرگخواران لقبی است که طرفداران لرد ولدمورت به خود داده اند.این افراد با حمایت از اعمال خطرناک و وحشیانه لرد ولدمورت خود نیز به اعمالی مشابه دست میزدند. درزمانی که لرد ولدمورت در اوج قدرت قرار داشت به تناسب طرفدارانش نیز از قدرت بی اندازه ای برخوردار بودند و جنایتهای مختلفی را انجام میدادند که پیش پا افتاده ترین انها ازار و شکنجه و قتل مشنگهای بیچاره ای بود که چیزی از جادو به خصوص نوع سیاهش نمیدانستند. عده ای از این افراد در همان زمان توسط آرورهای وزارت سحر و جادو دستگیر و به آزکابان روانه شدند و عده ای دیگر نیز در مبارزه با آرورها جان خود را از دست دادند.پس از سرنگونی قدرت لرد ولدمورت در حدود 15 سال پیش تعدادی از مرگخواران برای فرار از مجازات خود را افسون شده و فریب خورده معرفی کردند تا بتوانند از مجازت وزارتخانه در امان بمانند در همان حال عده ای دیگر نیز رفتن به آزکابان را به اقرار دروغ ترجیح داده و به همکاری با لرد ولدمورت اعتراف کردند.2 سال پیش که لرد ولدمورت بار دیگر به قدرت خود بازگشت برای عده ای از طرفدارانش خوب و برای عده ای بد بود چون تعدادی از وفادارترین انها به کمک دیوانه سازها و شخص لرد ولدمورت از زندان جادوگران موسوم به آزکابان گریخته و به ارباب خود ملحق شدند در همین حال عده ای نیز به دلیل خیانت جان خود را از دست دادند .در ادامه نام تعدادی از این افراد و سوابق آنها ذکر میشود:

_کشته شده ها:

ایوان روزیه: در درگیری با آرورهای وزارتخانه همان 15 سال پیش
رگولوس بلک: احتمالا توسط خود لرد سیاه در 15 سال پیش به دلیل بی عرضگی ولی این موضوع هنوز مشخص نشده است
ایگور کارکاروف:احتمالا توسط لرد سیاه به دلیل خیانت در سال گذشته ولی مشخص نیست
بارتیموس کراوچ پسر: توسط دیوانه سازها در 2 سال پیش . وی به جرم شکنجه فرانک و آلیس لانگ باتم در آزکابان به سر میبرد که با همکاری والدنینش یک سال پس از دستگیری گریخت و در سالهای پس در خانه پدریش بود.وی پس از کمک به لرد سیاه برای بازگشت دوباره به قدرت دستگیر و توسط دیوانه سازها کشته شد.

_تبرئه شده ها:

لودو بگمن: به واسطه دوست ناباب پدرش دستگیر و سپس تبرئه شد
سوروس اسنیپ: همه باور داشتند که وی مرگخوار شده است ولی به واسطه شهادت "آلبوس دامبلدور" مبنی بر بی گناهی , وی آزاد شد

_دستگیر شده ها:{این افراد سال گذشته به کمک لرد ولدمورت از زندان گریختند}

بلاتریکس لسترنج: به جرم شکنجه فرانک و الیس لانگ باتم
آنتونین دالاهوف: به جرم قتل گیدیون و فابیان پریوت
آکوستوس روکوود:به جرم انتقال اسرار وزارت سحرو جادو به لرد ولدمورت
تراورز: به جرم قتل مک کینون
مالسیبر:به جرم اجرای طلسم فرمان
رودولفس لسترنج:به جرم شکنجه فرانک و آلیس لانگ باتم

_دستگیر نشده ها :

لوسیوس مالفوی: متخصص طلسم فرمان
پیتر پتیگرو: همه فکر میکردند مرده ولی زنده بود
مکنر:پیش از بازگشت لرد ولدمورت در وزارت سحر و جادو کار میکرد و وظیفه معدوم کردن موجودات جادویی خطرناک را بر عهده دا
کراب:پسرش کاملا شبیه خود اوست یعنی خنگ وبی دست و پا
گویل:همانند مورد کراب
اوری:معلوم نیست
نات: از مسنترین مرگخواران

2-مقاله ای در مورد جادوی سیاه پیشرفته:

یکی از دستاوردهای عصر حاضر ایجاد نوعی جدید از جادوی سیاه است که موسوم به جادوی سیاه پیشرفته میباشد .این جادو که چندی است در بسیاری از کشورها در حال توسعه و بسط است هنوز به طور کامل شناخته نشده و اطلاعات زیادی ازآن در دسترس نیست ولی افرادی که از آن استفاده میکنند هر روز با پیشرفته تر کردنش جهان و ادمیان را قدم به قدم به مرگ نزدیکتر میکنند. اگر این جادو توسط کشورهای بی صلاحیتی غنی سازی و مورد استفاده قرار گیرد میتواند خسارات جبران ناپذیری به بار آورد بنابراین در حال حاضر بحث و درگیریهای بسیاری در مجامع بین المللی سر این موضوع وجود دارد. گذشته از این حرفها یکی از وجوه شناخته شده این جادو برای ادمیان طلسمی جدید به نام "کارازوف" است که عملی عکس طلسم معروف"اکسپکتو پاترونیوم" انجام میدهد, همانطور که طلسم " پاترونیوم" برای دورکردن دیوانه سازها به کار میرفت این طلسم با انجام عملی عکس دیوانه سازها را به بوسیدن فرد تشویق میکند که در این صورت جرم جادوگر مزبور از قتل غیر عمد فراتر نمیرود.

3-کشتن اینفری ها:

تلاش برای کشتن اینفری ها عملی عبث و بیهوده است چون انها قبلا یک بار مرده اند .این موجودات معمولا مکانهای تاریک و مرطوب را برای زندگی انتخاب میکنند به همین دلیل آتش میتواند سلاح خوبی در برابر آنها باشد ولی به طور کامل آنها را نابود نمیکند و برای از بین بردن آنها از طلسمها و افسونهای پیچیده ای استفاده میشود.

4-وردها تا چه حد به ما کمک میکنند؟؟

وردها میتوانند روشی مفید برای دفاع از خود باشند ولی به طور کامل مفید نیستند چرا که برای همه انواع طلسمها و نفرینها ضد طلسمی وجود ندارد همانند طلسمهای نابخشودنی. برای این سه طلسم تا به حال ضد طلسمی به وجود نیامده و همین برای ضعف وردها کافی است.

مرگ خواران جادوگرانی هستند که از لرد ولدمورت پیروی می کنند. ظاهرا تعداد کمی از این افراد وجود دارند. البته شاید مرگ خورانی که به دیدن ولدمورت در گورستان رفتند، فقط پیروان بسیار نزدیک او بودند. بعضی از فرزندان مرگ خواران در هاگوارتز تحصیل می کنند. عده زیادی مرگ خوارِ طرفدارِجادوی سیاه در طول تاریخ وجود داشتند

چند تا ازمرگ خوران معروف اینها هستند

بگمن, لودوویک
بلک, ریگولوس ( برادر کوچک سیرویس , پسر عموی بلاتریکس)
, بارتی کراوچ (پسر)
کراب ( پدر وینسنت کراب)
دالاهوف, آنتونین
گویل ( پدر گریگوری گویل)
جاگسون
کارکاروف( مدیر مدرسه جادویی دورمشترانگ است )
بلاتریکس لسترنج ( خواهر نارسیسا بلک مالفوی و اندومیدا بلک تانکس است. وی با رودولفس لسترنج ازدواج کرده و دختر عموی سیریوس است)
رودولفس لسترنج,
مکنر( وی به عنوان یک جلاد، در کمیته ی نابودی موجودات جادویی خطرناک، شناخته می شود)
لوسیوس مالفوی ( وی شوهر خواهر بلاتریکس بلک لسترنج است ، و همسرش نارسیسا است.بعد از سقوط ولدمورت، لوسیوس با این ادعا که تحت طلسم فرمان بوده، توانست از دست عدالت فرار کند , هم اکنون درس دفاع در برابر جادوی سیاه را تدریس میکند و یکی از بهترین اساتید هاگوارتز است
پتی گرو( این جانور نمای موش، دست راستش را برای معجونی که بدن ولدمورت را برمی گرداند فدا کرد. ولی به جایش یک دست بسیار قوی و نقره ای به دست آورد.)
نات
رووکود ( به عنوان جاسوس در سازمان اسرار کار می کرد)
اسنیپ ( به محفل ققنوس پیوست و جاسوس محفل در میان مرگخواران شد )
تراورز



آیا میوشد یک اینفری را کشت
لفظ کشتن برای جانداران به کار میره حال اینکه یک اینفری قبلا یک بار مرده پس اینفری ها را نمیتوان کشت ولی میتوان آنها را نابود کرد به طوریکه با طلسم های ضربه زننده اجزای بدن انها را از هم جدا کرد


عکس اینفری ها

عکس اول


عکس دوم


عکس سوم