جام آتش!

لوگوی هاگوارتز

رویداد جام آتش

۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

جام آتش

آماده‌اید شاهد یکی از بزرگ‌ترین و نفس‌گیرترین رقابت‌های تاریخ هاگوارتز باشید؟ جام آتش بازگشته، و این‌بار نه‌تنها جادوآموزان برجسته، بلکه چهار گروه افسانه‌ای هاگوارتز در جدالی سهمگین برای کسب افتخار نهایی رو در روی هم قرار می‌گیرند. از ۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت، همه‌چیز در هاگوارتز رنگ رقابت به خود می‌گیرد؛ جادو، شجاعت، نبوغ و اتحاد به آزمون گذاشته می‌شود و تنها یک گروه می‌تواند قهرمان نهایی لقب بگیرد. تماشاگران عزیز، شما دعوت هستید تا از نزدیک شاهد این ماجراجویی باشید، پست‌ها را بخوانید، از خلاقیت‌ها لذت ببرید و با گروه خود همدل شوید. این فقط یک مسابقه نیست؛ جشن شکوه جادوی ناب است!

مشاهده‌کنندگان این موضوع: 1 کاربر مهمان
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 12:12
تاریخ عضویت: 1403/03/31
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 12:07
پست‌ها: 22
آفلاین
جناب مالفوی!

لذت بردم از اینکه کاملا به نکاتی که گفتم توجه کردی. دفعه‌ی قبل هم گفتم که پستت به تنهایی خوب بود الان هم می‌تونم همین رو بگم. کیفیت پست رو حفظ کردی و مشکلات رو رفع. چیزی که نیاز بود من بهت آموزش بدم رو به طور کامل یاد گرفتی.

چالش دوم تایید شد.
پیش از شرکت در کلاس معجون‌سازی حتماً پست تدریس را به طور کامل و دقیق مطالعه کنید.
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: دوشنبه 1 اردیبهشت 1404 16:09
تاریخ عضویت: 1403/04/30
تولد نقش: 1404/01/08
آخرین ورود: امروز ساعت 00:38
پست‌ها: 21
آفلاین
درود بر شما پروفسور
اینم از چالش دوم
چی بگم؟!!! جز اینکه صدمو بابتش گذاشتم و لحاظ شد راهنمایی‌تون
باشد که تأیید شود .
«قدرت نه در فریاد، که در سکوتی‌ست که دیگران را وادار به اطاعت می‌کند...»
لوسیوس مالفوی | استاد نفوذ و جادوی سیاه | وارث خاندان اصیل‌زاده مالفوی
[پیوسته در سایه، اما همیشه در بازی]
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: یکشنبه 31 فروردین 1404 12:21
تاریخ عضویت: 1403/03/31
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 12:07
پست‌ها: 22
آفلاین
جناب مالفوی!

لوسیوس داستانی که نوشتی به تنهایی خوبه ولی یه مشکل بزرگ داره.
قرار بود که توی یه تاپیک ادامه‌دار جوری پست بنویسی که آب از آب تکون نخوره. پست تو هیچ چیزی از پستای قبلی نداشت که بشه گفت این پست ادامه‌ی اوناست. پست تو کاملا یه پست مجزاست و این اشتباهه. با اینکه تو نباید به روند سوژه دست می‌زدی ولی این به این معنا نیست که کلا فضای سوژه رو در نظر نگیری.
مثلا توی تاپیکی که توش پست زدی، پست قبلی رو ترزا زده بود و آخرش گفته بود که تبدیل به شاهین شده و فرار کرده. و همچنین گفته بود اشخاص کمی این موضوع رو می‌دونن. تو می‌تونستی از این استفاده کنی و پستت رو شروع کنی. به این صورت که لوسیوس اون رو تو آسمون می‌بینه و بنظرش مشکوک میاد که تو اون تایم شاهین تو آسمونه ولی به این موضوع اهمیت نمیده چون برای چیز دیگه‌ای کنار دریاچه هست.
این یک مورد بود. قطعا موارد دیگه‌ای هم وجود داره که می‌تونستی با اونا پستت رو ارتباط بدی به پست‌های دیگه.

نیاز دارم که بفهمم این موضوع برات روشن شده پس باید بگم که...

چالش دوم تایید نشد.
پیش از شرکت در کلاس معجون‌سازی حتماً پست تدریس را به طور کامل و دقیق مطالعه کنید.
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: شنبه 30 فروردین 1404 13:11
تاریخ عضویت: 1403/04/30
تولد نقش: 1404/01/08
آخرین ورود: امروز ساعت 00:38
پست‌ها: 21
آفلاین
درود بر شما پرفسور
چالش دوم
بالاخره ، باشد که تأیید شود
«قدرت نه در فریاد، که در سکوتی‌ست که دیگران را وادار به اطاعت می‌کند...»
لوسیوس مالفوی | استاد نفوذ و جادوی سیاه | وارث خاندان اصیل‌زاده مالفوی
[پیوسته در سایه، اما همیشه در بازی]
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: چهارشنبه 27 فروردین 1404 21:35
تاریخ عضویت: 1403/03/31
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 12:07
پست‌ها: 22
آفلاین
جناب مالفوی!

به کلاس من خوش اومدین!

چالش اول رو به خوبی نوشتی. دقیقا همون چیزی که ازت خواسته شده بود. ولی اشتباهاتی در نوشته‌ت وجود داشت که نیاز می‌بینم بهشون اشاره کنم. لطفا نکاتی که بهت می‌گم رو در پست‌های بعدیت رعایت کن.

اولین مورد مربوط می‌شه به شکل دیالوگ نویسی. من از مودی پرسیدم و بهم گفت که چالش کلاسش رو اینجوری ننوشتین و مدل دیالوگ نویسی رو رعایت کردین.
زمانی که می‌خوای دیالوگ شخصی رو بنویسی نیازی نیست از "«»" استفاده کنی. همون خط تیره کافیه.

دومین مورد هم مربوط به دیالوگ نویسی هست. این مورد رو با قسمتی از پست خودت توضیح می‌دم.

نقل قول:
او لب گشود. نه برای توبیخ، نه برای تحقیر، بلکه... برای دفاع. برای توضیح.

– «من فقط... دقیق طبق دستور پیش رفتم. این معجون... واضح بود که باید—»

توضیح در مورد لوسیوس هست و دیالوگ هم برای لوسیوس. پس نباید بینشون یک خط فاصله باشه. باید به این شکل نوشته بشه:

او لب گشود. نه برای توبیخ، نه برای تحقیر، بلکه... برای دفاع. برای توضیح.
– من فقط... دقیق طبق دستور پیش رفتم. این معجون... واضح بود که باید...


یه مورد دیگه هم در مورد همین قسمت که اگه دقت کنی اصلاح کردمش. خط تیره‌ای که بعد کلمه‌ی "باید" گذاشتی. حس می‌کنم می‌خواستی این رو نشون بدی که لوسیوس بعد این کلمه مکث کرده یا حرفشو قطع کرده. این رو هم با "..." نشون بده.

این دو مورد مربوط به کلاس من نمی‌شد ولی به عنوان استاد، وظیفه‌ی خودم دیدم که بهت اشتباهاتت رو نشون بدم ولی خب این اشتباهات مربوط به هدف چالش من نیست پس دلیلی هم نداره وقتی چالش رو خوب نوشتی، جلوت رو بگیرم.

چالش اول تایید شد.
پیش از شرکت در کلاس معجون‌سازی حتماً پست تدریس را به طور کامل و دقیق مطالعه کنید.
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: چهارشنبه 27 فروردین 1404 03:54
تاریخ عضویت: 1403/04/30
تولد نقش: 1404/01/08
آخرین ورود: امروز ساعت 00:38
پست‌ها: 21
آفلاین
چالش اول

هوای کلاس، آمیخته با بخارهای غلیظ و بوی گیاهان له‌شده، آن‌قدر سنگین بود که گویی می‌خواست شاگردان را وادار به سکوت کند. اما برای لوسیوس مالفوی، سکوت نه یک اجبار، که انتخابی طبیعی بود. ایستاده در کنار پاتیلی که شعله‌های ارغوانی زیرش می‌رقصیدند، قامتش همچنان استوار بود؛ چشمان خاکستری‌-یخی‌اش با وقاری تیزبینانه، مایع داخل پاتیل را نظاره می‌کرد.

با نوک چوب‌دستی‌اش چند قطره از جوهر سوسمار سیاه را درون مایع ریخت. جرقه‌ای کوتاه زد و رنگ معجون از یشم به زمرد تغییر یافت. تکانِ خفیف گوشه‌ی لب‌هایش، نشانه‌ای از رضایتش بود.

اسنیپ، همانند خفاشی بدخلق، در انتهای کلاس می‌چرخید.
– «فکر نکنین این معجون قراره معجزه کنه! اگه ضعف‌تون به اندازه‌ی ادعاتون باشه، پاشنه‌ی کلاس درمیاد.»

لوسیوس، بی‌توجه به طعنه‌ی استاد، بطری باریکی از جیب شنلش بیرون آورد و معجون زمردی را در آن ریخت. برای لحظه‌ای مکث کرد… آن‌قدر کوتاه که تنها کسی چون اسنیپ ممکن بود متوجه آن بشود.
سپس بدون پلک زدن، آن را نوشید.

ابتدا هیچ اتفاقی نیفتاد.
اما... بعد، یک حس آشنا، ولی معمولاً سرکوب‌شده، درونش پیچید. سنگینی نگاه‌ها، وزنه‌ی پنهان قضاوت، نیش طعنه‌های بی‌صدا...

– «عه، انگار این‌بار واقعا لوسیوس مالفوی یه قطره هم از وقارش نیفتاده… یا شاید افتاده؟»

این‌بار صدا واضح بود. از سمت یکی از ریوِن‌کلا‌ها. نگاهش چرخید به سمت صدا. اما آن نگاه همیشه نافذ، حالا لرزشی خفیف در خودش داشت. حتی لرزش اندک گوشه‌ی ابرویش، پشت ظاهر مرصع‌اش، فریاد می‌زد.

او لب گشود. نه برای توبیخ، نه برای تحقیر، بلکه... برای دفاع. برای توضیح.

– «من فقط... دقیق طبق دستور پیش رفتم. این معجون... واضح بود که باید—»

صدایش پایین‌تر آمد. تیز اما لرزان.
شاگردان، انگشت به دهان، ساکت مانده بودند. این او نبود. این صدای لرزان، این کلمات بریده، مال لوسیوس مالفوی نبود.

اما در واقع، این واقعی‌ترین شکل لوسیوس بود.
زخمی پنهان از دوران کودکی؛ آن‌زمان که برای جلب رضایت پدرش، باید همیشه بی‌نقص ظاهر می‌شد. آن‌زمان که اشتباه، نشانه‌ی ضعف و ضعف، نابخشودنی بود.

معجون، با تمام هوش شیطانی‌اش، به جای تقویت، بزرگ‌ترین ضعفش را فریاد زده بود: نیاز بیمارگونه به حفظ ظاهر، ترس از فرو ریختن نقاب غرور.

او هنوز ایستاده بود. هنوز شنلش بی‌چین و چروک و چکمه‌هایش براق بودند.
اما درونش، برای لحظه‌ای، آتش گرفته بود.

اسنیپ نزدیک شد. با همان لحن آرام و درعین‌حال تمسخرآمیز همیشگی:

– «چه جالب، آقای مالفوی. ظاهراً معجون به درستی عمل کرده.
حالا بفرمایید، بشینید. قبل از اینکه نقاب‌تون کامل بیفته.»

لوسیوس، با گام‌هایی آرام اما کمی سست‌تر از همیشه، به سمت صندلی‌اش برگشت. چشمانش هنوز خشک بودند، اما پشتشان، غروری زخمی دست‌وپا می‌زد.

در سکوت نشست.
اما ذهنش، پر از فکر بود.
امروز، بیشتر از همیشه، فهمیده بود که معجون‌ها واقعاً زنده‌اند.
«قدرت نه در فریاد، که در سکوتی‌ست که دیگران را وادار به اطاعت می‌کند...»
لوسیوس مالفوی | استاد نفوذ و جادوی سیاه | وارث خاندان اصیل‌زاده مالفوی
[پیوسته در سایه، اما همیشه در بازی]
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: پنجشنبه 21 فروردین 1404 20:01
تاریخ عضویت: 1403/03/31
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 12:07
پست‌ها: 22
آفلاین
جناب مالفوی!

خوش برگشتی به کلاس من.

این پستی که برام آوردی همون چیزیه که داشتم در موردش بهت می‌گفتم. پست هیچ حرکتی نکرد ولی از دید مالفوی، ما یک پست کامل رو دیدیم.

کارت خوب بود، مالفوی.

چالش دوم تایید شد.
پیش از شرکت در کلاس معجون‌سازی حتماً پست تدریس را به طور کامل و دقیق مطالعه کنید.
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: پنجشنبه 21 فروردین 1404 15:53
تاریخ عضویت: 1404/01/15
تولد نقش: 1404/01/17
آخرین ورود: پنجشنبه 28 فروردین 1404 16:21
پست‌ها: 25
آفلاین
ممنون از راهنمایی پرفسور امیدوارم از این یکی خوشت بیاد.

چالش دوم
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: پنجشنبه 21 فروردین 1404 14:46
تاریخ عضویت: 1403/03/31
تولد نقش: 1403/03/15
آخرین ورود: سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1404 12:07
پست‌ها: 22
آفلاین
جناب مالفوی!

چالش اول رو خیلی خوب نوشتی. هرچیزی که نیاز بود خواننده بدونه توش بود. حتی رنگ معجون! این یعنی شما هم به متن و هم به خواننده احترام می‌ذارین.

چالش اول تایید شد.

ولی در مورد چالش دوم!
حس می‌کنم که متن چالش رو کامل نخوندی. پستی که نوشتی به عنوان یه پست ادامه‌دار خوب بود ولی چیزیکه من ازت خواستم نبود.

هدف این چالش اینه که بهتون آموزش بدم برای ادامه‌ی یک پست حتما لازم نیستی تغییری توی روند ایجاد کنین. می‌تونین درجا بزنین. وارد سوژه بشین، یک‌سری کار انجام بدین و ازش خارج بشین طوری که آب از آب تکون نخوره. فهمیدن این موضوع برای نوشتن این نوع پست‌ها خیلی لازمه. پس ازت می‌خوام این چالش رو دوباره انجام بدی و برای من بیاری.

چالش دوم تایید نشد.
پیش از شرکت در کلاس معجون‌سازی حتماً پست تدریس را به طور کامل و دقیق مطالعه کنید.
پاسخ: كلاس معجون‌سازی
ارسال شده در: پنجشنبه 21 فروردین 1404 02:35
تاریخ عضویت: 1404/01/15
تولد نقش: 1404/01/17
آخرین ورود: پنجشنبه 28 فروردین 1404 16:21
پست‌ها: 25
آفلاین
چالش دوم:

نهایت طنزی بود که از دستم بر میومد
تصویر تغییر اندازه داده شده