هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: داستان هاي ... شكلكي
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۰
#8

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
اخبار شکلکی به سردبیری سیریوس بلک... به زودی در داستان های شکلکی!

تصاویری واقعی، چهره واقعی مدیران، چیست پشت این نقاب؟

همه و همه در اخبار شکلکی.


تصویر کوچک شده


Re: داستان هاي ... شكلكي
پیام زده شده در: ۲۰:۴۳ سه شنبه ۸ دی ۱۳۸۸
#7

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
اميدوارم به خاطر وقفه طولاني مدت بين قسمت 1 و 2 اين بنده رو ببخشيد!

تا قسمت قبل فهميديم كه لرد عاشق شده بود! جراحي پلاستيك كرده بود! خواهر داشت! وقتي پدرش فهميد عاشق شده رفت پسرش رو چزوند! و لرد از درد عاشقي تــــب كرد! و اينك ادامه ماجرا...

لرد ولدمورت
قسمت دوم
جواني (ميگن جوونن و جاهل!)

وقتي عشق لرد سركوب شد! رفت به سمت سياهي ناب و جناياتي زيادي انجام داد:(قبل از تشكيل گروه مرگخواران)
راستي، يه تصوير جديد از كودكي لرد به دست رسيد:
تصویر کوچک شده
آخي، چقد گوگولي بود!

بريم سر جنايات:(جنايات مشكنگي)

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده

پدرش بعد از انجام هر كدوم از اين كارا:
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده

ولي يه چيز بگم دلت واسه لرد بسوزه! يه روز در حين انجام عمليات! يكي رو ديد كه حالش رو دگرگون كرد... خودتون تصويرش رو ببينيد:
خششششش...ششششش....خشششش...تصویر کوچک شده ا... آقا كوييرل اينجا چيكار ميكنه... مثل اينكه يه لحظه با شبكه آخو... چيز ... ا... حالا يه شبكه ديگه خط رو خط شد! پوزش مي طلبم. آهان! تصوير اون شخص:
تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]
تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده
اصلا" وقتي ايو ديد حالش دگرگون شد:
تصویر کوچک شده

اما چشمت روز بد نبينه! شيطان ايوان رو مامور كرده بود... وقتي خبر به گوش شيطان رسيد... پسرش لرد رو احظار كرد:

تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]

بگو مگو بالا گرفت! بين لرد و پدرش درگيري لفظي پيش اومد!:
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]

اون موقع بود كه ديگه راه لرد از پدرش جدا شد...

قسمت دومم به پايان رسيد!

منتظر قسمت سوم باشيد و تا پايان كامل داستان هيچ گونه پستي در اين تاپيك نزنيد!



Re: داستان هاي ... شكلكي
پیام زده شده در: ۲۳:۲۰ پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۸
#6

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
بله... همون طور كه ديديد، قرباني بعديه ما كه خيلي ها قربانيش بودن كسي نيست جز... لرد كچل، كبير، كبري، صغير، اصغر، سياه، خشن، با وقار، بي مو و... لرد ولدمورت با 18 راي در صدر، دومين قرباني داستان هاي شكلكي. ديگه تا پايان آخرين قسمت هيچ پستي نزنيد. براي بارگزاري كامل تصاوير بايد صبر كنيد.
----------------------------
داستانهاي شكلكي
قسمت اول
لرد ولدمورت، كودكي و نوجواني

همون طور كه يادتون هست ايوان در آخرين مراحل تعليم نزد شيطان معجوني درست كرد كه به وسيله اون ميتونست براي خود اولاد درست كند. و نتيجه اون شدند يك دختر به نام آشنا كه در سايت هم هست و ميگن دختر لرده، كسي نيست جز سامانتا ولدمورت :root2: كه در اصل ميشه خواهر لرد. اينم عكس خود لرد در بچگي: دليل اصلي جنايات لرد اين بود كه او پسر شيطان بود و ديدين كه در آول چقدر زشت بود ولي بعدا" پدرش هردوشون رو با عمل جراحي پلاستيك زيبا كرد: سامانتا بعد از عمل: تصویر کوچک شده لرد بعد از عمل: تصویر کوچک شده
بله... تا به همين جا اين دو نفر در عين ناباوري معصوم بودند، البته اينجوري:تصویر کوچک شده بعد از كلي حرف و حديث شيطان پسرش رو به دست ايوان روزيه ميده تا پيش اون تعليم ببينه: (لرد در حال ساخت شمشير فولادي كه بعدا" مال گودريك ميشه، در واقع شمشير گودريك شيطان ساز بوده نه جن ساز):تصویر کوچک شده
اين تصاوير هم جواني و كودكي لرد رو نشان ميداده: تصویر کوچک شده تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]
در ضمن لرد آبنات چوبي خيلي دوست داشت: تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]
اين تصاوير لرد هستش مال زمانيكه ميرفت دم در بهشت واي ميستاد:
تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شده به قول معروف ميخواست مخ بزنه.

البته چون كه لرد از معجون درست شده بود و ساختار آدمي در وجودش نبود بايد واسه سر پا موندن معجون ميخورد::pint::pint::pint:تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده
نشانه ها حاكي از آن است كه لرد عاشق هم شده بود، عاشق: تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]
بله ... درسته ... حالا مرگخوارا و بقيه هي بگن دل لرد از سنگه... بابا دل اين جوون از آب هم زلال تره. به خاطر پدرش بود كه به راه خلاف كشيده شد ببينيد چقدر رمانتيك بود: تصویر کوچک شده اما چشمتون روز بد نبينه، يك روز پدرش فهميد كه پسرش صبا كجا ميره. اون ميگفت ميره پيش ايوان تا اسرار جادويي رو ياد بگيره اما در واقع ميرفت دم در بهشت تا...(براي اينكه اين داستان ربطي به اين موضوع نداره از نوشتن آن معذوريم، اگر ميخواهيد اين داستان را بشنويد بايد در نظر سنجي بعدي عشق آتشين ولدمورت را انتخاب كنيد). پس پدرش چيكار كرد؟: تصویر کوچک شده[Automated by GetSmile]تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده
پدرش از اون فقط با نگاه بازجويي كرد: تصویر کوچک شده
بعد از اينكه پدرش به اون گفت كه ديگه نبايد بره دم در بهشت... حال لرد دگرگون شد: تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده

خلاطه لرد عقده اي شد و تصميم گرفت كه ديگه سمت عشق نره. بله لرد تا جواني معصوم بوده و بويي از عشق برده حتي بيشتر از وامبلدور كه عكساش رو ارائه دادم. بدين ترتيب داستان لرد در جواني و كودكي خاطمه پيدا ميكنه. از كودكي لرد چيز زيادي در دسترس ما نيست.

پايان قسمت اول


ویرایش شده توسط سیریوس بلک در تاریخ ۱۳۸۸/۷/۱۶ ۲۳:۲۶:۲۸


Re: داستان هاي ... شكلكي
پیام زده شده در: ۱۵:۱۶ چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۸
#5

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
به مورگانا: من اين شكلكارو از يه نرم افزار ميذارم و نميتونم كه عوضشون كنم و يه جاي ديگه آپلود كنم و ...

من ترجيح ميدم كه خودم اين داستان ها رو بنويسم.

همواره منتظر نظرات ، انتقادات و پيشنهادات شما هستيم.


تصویر کوچک شده


Re: داستان هاي ... شكلكي
پیام زده شده در: ۱۷:۳۱ دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۸
#4

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
بامزه بود سیریوس جان. ولی یه مشکل:
تمام شکلک هایی که آدرس parsaspace داشتن، برای من که باز نمی شدن.
نمی تونی جای دیگه آپلودشون کنی؟ اگه خواستی توی پرشین گیگ هم می تونی بذاریشون.
--------------
من به لرد ولدمورت رای میدم.

ویرایش:

چطوره بذاری بقیۀ بچه ها هم بیان و داستان شکلکی بنویسن؟ یعنی هرکی دلش خواست و تونست، بیاد و یه موضوع انتخاب کنه و داستان شکلکی خودش رو (درمورد هرکی که می خواد) بنویسه. می تونه هم اسم داستانش رو اول پستش بذاره تا با داستان تو قاطی نشه.

هوم؟


ویرایش شده توسط مورگانا لی‌فای در تاریخ ۱۳۸۸/۶/۲۳ ۱۷:۳۴:۴۲


قسمت دوم: جواني و بزرگسالي ايوان روزيه(قسمت آخر)
پیام زده شده در: ۱۶:۲۶ دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۸
#3

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
خب ... قسمت اول كه تموم شد. و اينك قسمت دوم.
شايد ايندفعه تعداد شكلك ها كمتر باشه اونم براي اينه كه ما نتونستيم بعضي از كارايي كه ايوان كرده رو با شكل به شما نشون بديم، چون با شكل احتمال دارد زشتي يا زيبايي كارش خوب معلوم نشه.
---------------------------------------------------

داستان هاي ... شكلكي: ايوان روزيه از كودكي تا حال

قسمت دوم: جواني و بزرگسالي ايوان روزيه

در 18 سالگي كه شيطان بر ايوان حاضر شد: تصویر کوچک شده تا 20 سالگي به ايوان دستور ميداد و اون هم اطاعت ميكرد. شيطان به ايوان چهره ديگري اعطا كرد، بهتر است بگويم چهره هاي ديگري: تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/vampire-001.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/vampsmilie.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/vampy.gif

كه معروف ترين چهره ها كه اغلب جنايات با همين چهره انجام ميشد اين دوتاست: تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/sid.gif
http://www.clicksmilies.com/s1106/ver ... g/costumed-smiley-044.gif
همون طور كه ديديد شيطان به ايوان چهره هاي جديدي داد و خودش يه سري فنون (جادويي و غير جادويي) به ايوان ياد داد تا بتونه فرامينش رو به خوبي انجام بده.
اين تصوير مال وقتيه كه ايوان بر اثر خرابكاري در ماموريت ها شكنجه ميشد: تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده اين داد و فرياد ها بر اثر درد ايجاد شده.

در تصوير اعدام، شيطان بعد از اين عمل دوباره اون رو زنده ميكرد(البته در سخنان لرد كبير آمده است كه شيطان طناب را شل ميبست تا شاگردش خفه نشود)
يكي از ماموريت هاي ايوان، خلق كردن موجوداتي براي شيطان بود تا سپاه اون رو تشكيل بده: تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده
راستي شيطان يه دختر و يك پسر هم داشت::root2: نكته اي كه تعجب همه رو بر ميانگيزد اينه كه اين دختر و پسر مادر ندارنند. بايد بگم كه شيطان اين دو فرزندش رو از زمرد و آتش و آب درست كرده بود و دخترش بجز اين موارد عقيق سرخ نيز در تهيه اش به كار رفته بود.
ماموريت بعدي ايوان درست كردن معجوني بود كه شيطان با آن ميتوانست با مخلوط كردن موارد بالا براي خود همانند كنت دراكولا اولاد درست كند و اين دختر و پسرش هم بر اثر همون معجون تشكيل شده اند:
ايوان ماموريت هاي بسيار ديگري نيز داشت ولي چون من نميخواهم داستان طولاني شود از گفتن و به تصوير كشيدن آنها معذورم.
ايوان بعد از دو سال تعليم و تعلم سخت با مدرك استادي شماره (يعني ميتونست به ديگران درس بده) از پيش شيطان فارغ التحصيل شد: تصویر کوچک شده http://www.clicksmilies.com/s1106/ver ... g/costumed-smiley-089.gif
البته شيطان از او قسم گرفت كه با فنون و نيروها و هر چي كه از او كسب كرده در راه انحراف و پيروزي سياهي استفاده كنه:

در زمان ايوان لرد سياه هنوز كودك بود: بله، درست ديديد، لرد سياه، لرد ولدمورت، لرد كبير و ... پسر شيطان بود.(به دليل اينكه داستان براي ايوان روزيه هستش از دادن اطلاعات بيشتر معذورم)
اينم تصاوير ايوان از 20 تا 25 سالگي هستش: تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده
http://www.clicksmilies.com/s1106/cool/cool-smiley-009.gif
http://www.clicksmilies.com/s1106/cool/cool-smiley-013.gif
http://www.clicksmilies.com/s1106/cool/cool-smiley-014.gif
آخرين تصوير ايوان در سن 25 سالگي كه معتبر ترين و جديد ترين هستش اينه: تصویر کوچک شده
http://www.clicksmilies.com/s1106/ver ... g/costumed-smiley-009.gif
ايوان معتاد هم شد
بله ... ايوان از 25 سالگي به بعد يعني وقتي كه لرد سياه بزرگ شد به پيروان او پيوست و بقيه داستان ايوان روزيه در داستان لرد سياه پخش ميشود.

پايان داستان هاي ايوان روزيه از كودكي تا حال در دو قسمت
------------------------------------

خب، داستان اول تموم شد در نظر سنجي بعدي اين سه نفر قرباني هستند:

1- لرد ولدمورت

2- مورگانا لي فاي

3- مينروا مك گونگال

اگر ميخوايد ادامه داستان ايوان روزيه رو هم بشنويد بايد داستان لرد ولدمورت رو انتخاب و دنبال كنيد.



قسمت اول، كودكي و نوجواني ايوان روزيه
پیام زده شده در: ۱۱:۳۶ یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۸
#2

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
بله ... نظر سنجي پايان يافت و قرباني ايوان روزيه ملقب به شامپو، ايوان خفاش، مدير خفن، ايوان خفن و ... هستش. اين قسمت اول داستان هستش پس لطفا" وقتي قسمت اول رو زدم هيچ پستي نزنيد و منتظر قسمت دوم باشيد. سعي ميكنم در 2 قسمت اين داستان رو تموم كنم. براي اينكه همتون بتونين عكسارو ببينين هم خود عكس رو براي نمايش ميذارم هم آدرسش رو تا اگه نيومد بريد تو آدرسش ببينيد و اندوه نخوريد.
---------------------------------
داستان هاي ... شكلكي: ايوان روزيه از كودكي تا حال

قسمت اول: كودكي و نوجواني ايوان روزيه

اين تصوير دقيقا" مال يك ماه بعد از تولد هستش: :mama: همون طور كه ميبينيد از همون اول بچه نق نقو و اعصاب خرد كن و مامانيي بود.
اين يكي مال وقتي هست كه ايوان ورجه وورجه كردن رو ياد گرفت:تصویر کوچک شده آخي ... بميرم ... چقدر با ذوق
http://www.clicksmilies.com/s1106/engel/angel-smiley-010.gif
اين عكس پدر ايوان هستش: به به.
اين عكس مال يك سالگي ايوان هستش همون موقع كه دندون در آورد: تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/vampire2.gif
ولي هنوز تغيير نكرده بود و با جادوي سياه روبرو نشده بود:تصویر کوچک شده
http://www.clicksmilies.com/s1106/engel/angel-smiley-016.gif
اينم باز مال بچگياي ايوان هست تاريخشم مشخص نيست:تصویر کوچک شده
http://www.clicksmilies.com/s1106/engel/angel-smiley-025.gif
ايوان بزرگ شد و بزرگ شد و رسيد به 5 سالگي و اون وقت بود كه مادرش اونو گذاشت مهد كودك(متاسفانه صحنه بردن ايوان به مهد كودك رو نداريم) در مهد كودك هم بچه شري بود نگاه كنيد: :chomagh: (اون پسره ايوانه ها) همش بچه هاي ديگه رو اذيت ميكرد، دقيقا" مثل ارباب حالش بود.
ايوان دوسال تمام به مهد كودك رفت و در سال دوم در يكي از راهرو هاي مهد كودك با جادوي سياه مواجه شد(متاسفانه عكس مربوط به اون زمان هم در دسترس نيست) و كم كم تغيرر يافت. بالاش كوچيك شد:تصویر کوچک شده
http://www.clicksmilies.com/s1106/engel/angel-smiley-026.gif
حلقه طلاييش افتاد(معصوميتش رو از دست داد):تصویر کوچک شده
http://www.clicksmilies.com/s1106/engel/angel-smiley-029.gif
خودش رو اينجوري گيريم ميكرد:تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/angrypirat.gif
تو دفتر نقاشيش از اينا ميكشيد: تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/fu.gif
در همون 7 سالگي مردم رو بمب گذاري ميكرد:تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/explode.gif
ولي مسواك رو ميزد: :brush:
ميتونست خودش رو تغيير شكل هاي مختلف بده:
http://www.clicksmilies.com/s1106/engel/angel-smiley-007.gif
http://www.clicksmilies.com/s1106/ver ... g/costumed-smiley-001.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies
/morph.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/vampa.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/vampfeed.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/burn.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/scull.gif
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/scull2.gif
بله ... وحشتناكه نه؟ ايوان تا 15 سالگي اينجوري بود و در آخر شكل معصوميتش اين شكلي شد: تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/darkangel.gif
چقدر پدرش نصيحتش كرد:

راستي، اينم دوتا عمو هاي ايوان هستن(عمو باب و عمو جفري): تصویر کوچک شده
http://www.pic4ever.com/images/126fs4343671.gif

ايوان همين طور پيش رفت و پيش رفت (تازه به هاگوارتزم نرفت و خودش پيش لرد سياه اين فنون رو ياد گرفت) تا به سن 18 سالگي رسيد و شيطان بر او حاضر شد: تصویر کوچک شده
http://shalineh.parsaspace.com/Smile/g/Baddies/diablo.gif

پايان قسمت اول
---------------------------------------
بله ... قسمت اول به همين سختي و دردناكي تموم شد. لطفا" پستي نزنيد و منتظر قسمت دوم باشيد كه احتمالا" اگر مرلين خواست فردا ميذارم.



داستان هاي ... شكلكي
پیام زده شده در: ۲۳:۲۹ جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۸۸
#1

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
سلام عليكم و رحمه المرلين و بركاته

بالاخره من جايي رو پيدا كردم تا بتونم كه شخصيت هاي واقعي ايفاي نقش رو، داستان زندگي و اسرارشون رو براي شما فاش كنم.

خواهش دارم وسط داستان پست نزنيد، يعني يك داستان كه شروع شد، بگذاريد تمامي قسمت هاي آن ارسال شود، بعد بياييد و نظر بديد و حتي ميتوانيد كه قرباني بعدي را نيز خودتان انتخاب كنيد.

ديگر صحبتي ندارم، بين اين سه نفر براي شروع كار، يكي را انتخاب كنيد:

1- ايوان روزيه

2- مورگانا لي فاي

3- مينروا مك گونگال








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.