مرسی و مرسی و مرسی! خوش آمدید برادر و خواهرا! لطفا فقط فاصله مجاز تا خودروی جلویی! ا ببخشید منظورت آدم جلویی رو حذف کنین! بروبچ امروز همه دعوتین به این دلیل من هر کی یادم هستش رو از هزار سال پیش دعوت می کنم!
*** خاطرات دوران جوانی***
بنگ!(صدای ظاهر شدن!): آخ جون غذا!
حمله بچه های گروه غذاخوری سوروس گوش به فرمان من! روغن های سرت رو بزنین آماده حمله باشید!
سلام برادر!
من: به به برادر مرلین! خوش آمدی! ا ریشت رو هفت رنگ کردی بهشم بادکنک زدی؟! خیلی بهت میاد! قبل از هر چیزی!
مرلین: نه این دفعه نه دارک خواهش می کنم!
من:
اکسیو موبایل! الو سلام! آره همه اینجا!
دنگ! شپلخ! در می شکنه! : اینجا مهمونیه؟!
مرلین: ما ااااااااااا مودی قدیمی!
مودی: خانوما تشریف بیارین داخل......
پاتر: ا چرا تو فنجون قهوه من موج می یوفته!
کارگردان: اون چاییه!
پاتر : حالا چه فرقی داره!
کارگردان: آخه باید عینه فیلم پارک ژوراسیک باشه
زمین می لرزه...... بدومبوب! دیوار می ریزه زن های مودی ظاهر میشن!!!
من: گراپی بهشمون نظم بده! ولی خیلی زیادی نظم نده مودی غیرتیه ها! اونجا پشت پرده چه خبره؟... اکسیو پرده!
پرده کنار میره : پاتر و ونوس در وضعیتی کاملا اسلامی :bigkiss:
پاتر: ا اینجا تو فیلم نامه نبود بابا!
دنگ! دنگ! آخ اوخ!
من: تام اون سوسکه رو با ماهیتابه باور کن نمی تونی بکشی!
ولدمورت می کشمت! .... اون لولو خورخوره بود.... ولدمورت رو له کردم... فک کردی آلبوس اون لولو خورخورم بود... ولدمورت نصفت کردم... بازم لولو خورخورم بود آلبوس برو دیکته یاد بگیر اول بعد بیا حرف بزن!... به شوهر... ا ببخشید به... ا... هوووووم... به دامبل ما توهین می کنی؟ سایه تو خودت رو درگیر نکن... بیا بریم خونی جون اینا خنگن نمی فهمن... سالازار اونجا بستنی نریز... آقا یکی اون بیرون هستش من آفتابم رو جا گذاشتم!....
شیکم یدونه رو سر هلی کوپتری می زنه وارد میشه
حالا ممد نبودی ببینی تکنو! اوپس اوپس اوپس! گیبلدی دماغت رو ول کن بیا وسط!...
من سی نفر رو کشتم من سی نفر رو کشتم!
سوروس: ببینم فیلم شمعی در باده!؟
گیلدی: نه بابا کرامه دیگه جی اف هاشو کشته!
شپلخ! ا این در رو کی شکسته!؟
من: به سلام بلا جان خوش آمدی! مودی شکستش! گذشته خودته دیگه چه میشه کردش! خوش آمدی! حالا اشکالی نداره بیا یه چیزی بزن کله شیکم بشکن دلت خنک بشه!
برو بعدی... دنگ.... حالا بعدی.....
پاتر: آی چه حالی میده
اونجا چه خبره؟
پاتر: بزنش.... OFFFFF حالا قرمز چشمک بزن حالا بعدی!
من: پاتر با این اسکیل فول هکس ها رو دعوت کردی؟!
پاتر: جان من حال نمیده دارک! ببیتن چه مشتی می زنن! تو که همه انواع هرماینی و هرمیون رو دعوت کرده بودی منم اینا رو گفتم دست بزن دارن!
کارگردان: فک نکنم منظورت این دست بود ولی خوب حالا باشه!!! بسه دیگه خیلی طولانی شد! آخرش رو یه کم شیلینگ بگیرین بمونه قسمت بعدی!
من: یعنی چه پیتی! بازم گیر دادی! فکر کردی مگه ارباب حلقه هاس سه قسمتیش می کنی!
کالین جان یدونه عکس دسته جمعی بگیر: همه بیایین دیگه اگه کسی جا موند خودش بیاد تو عکس وایسته!
اون کیه!
ما پرفسور لوپین از تو دیوار رد شد!
لوپین: یه مقدار از خاصیت های سدریکی من هنوز مونده! به هر حال اعلام می کنم شرکت چای روح سبز سابق لوپین اینترنشنال لیمیتد فعلی اسپانسر این تولده!
کالین: همگی بگین خیار!
و این بود آنچه در یک سال گذشت!
مال بد بیخ ریش صاحبش
ویرایش شده توسط کریچر(gray elf) در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۵ ۱۶:۳۹:۴۹