در راستاي رونمايي و انتشار جلد دوم کتاب هفتم از سري کتاب های هری پاتر با عنوان هري پاتر و يادگاران مرگ توسط انتشارات تنديس سايت جادوگران تصميم به مصاحبه با خانم ويدا اسلاميه مترجم رسمي کتاب هاي هري پاتر در ايران گرفت...
در اين راستا تيم مصاحبه جادوگران متشکل از کالين کريوي و استرجس پادمور به عنوان خبرنگار و مسئول فني مصاحبه در صحنه پر شور توزيع جلد کتاب هفت حاضر گشت.راس ساعت 9 در حالي که طرفداران هري پاتر در صفي منظم پشت درهاي بسته به انتظار افتتاح جلد دوم کتاب هري پاتر 7 به سر مي بردند،درب ورودي انتشارات باز شد و دوستداران هري پاتر براي دريافت آخرين جلد از کتابهاي هري پاتر به داخل انتشارات شتافتند،که کتاب به همراه امضاي خانم ويدا اسلاميه و يک عدد پوستر به طرفداران عرضه گشت...
حال مي رسيم به مصاحبه تيم خبري جادوگران با خانم ويدا اسلاميه:
کالين: با سلام و خسته نباشيدخدمت خانم ويدا اسلاميه مترجم رسمي سري کتابهاي هري پاتر نوشته جي.کي.رولينگ در ايران،سايت جادوگران به علت انتشار آخرين جلد از کتاب هري پاتر تصميم به مصاحبه با شما گرفت...
خانم اسلاميه: متشکرم
کالين: خوب قبل از هر سوالي ميخوام نظرتون رو راجب سايت جادوگران بدونم؟
خانم اسلاميه: خيلي خوب و جامع شده و از مراجعه به آن لذت بردم.
کالين: خوب حالا دوست دارين از سوالهاي سخت شروع کنم يا سوالهاي آسون؟
خانم اسلاميه: فرقي نداره،اول آخر بايد به همه جواب بديم
کالين: حالا يه انتخابي بکنيد که ما راحت تر بتونيم اين مصاحبه رو ادامه بديم...
خانم اسلاميه: از سختاش شروع کنيم
کالين:شما در مصاحبه هاتون از ترجمه هاي بي کيفيت شکايت داشتيد.عده اي هستن که از ترجمه هاي خود شما شکايت دارن به همين دليل ادعا ميکنن که ترجمه اينترنتي اونها در همون زماني که شما ترجمه کرديد با کيفت تر از ترجمه شماست.آيا شما،حالا که کتاب منتشر شده بعد از اينکه ترجمه شما خط به خط با متن کتاب و ترجمه اونها مقايسه شد،حاضريد روي ترجمه با کيفيت تر تاکيد کنيد؟
خانم اسلاميه:من چه الان چه هر زمان ديگه اي در عمرم نميگم که کار من بهترين کاره،چون خودم آدم کاملي نيستم مطمئنم کارم هم کامل نخواهد بود چه الان چه تا آخر عمرم،کما اينکه خودم هم بر ميگردم به عقب اشکالات کارم رو ميبينم و از آقاي مير باقري ميخوام که اگه فرصتي بود به من زماني براي ويرايش بدهند.
کالين: خانم اسلاميه شما نسخه کودکان کتاب رو ترجمه کردين چرا؟
خانم اسلاميه: من نسخه ايکه برام اومد رو ترجمه کردم.
کالين :چرا نسخه بزرگسالان رو ترجمه نکردين؟اصلا خوندينش؟
خانم اسلاميه:اصلا نخوندم.
کالين:تفاوتشم نميدونين چي هستش؟
خانم سلاميه:نديدم،نه...
کالين:شده بود روز به خودتون بگين که من ديگه هري پاتر ترجمه نمي کنم؟ يا اينکه مثلا نميخوام ديگه هري پاتر ترجمه کنم؟
خانم اسلاميه: نه نشده بود من داستانشو دوست دارم...
کالين:آيا پاياني که شما در ذهنتون براي کتاب داشتين با پايان رولينگ يکي بود؟اگه نبود پاياني رو که خودتون براي کتاب در نظر داشتين بگين...
خانم اسلاميه: سعي ميکنم پيش داوري نکنم منتظر مي مونم واسه همين برام تازگي داره...
کالين: يعني هيچ پاياني واسه خودتون در نظر نگرفته بودين؟
خانم اسلاميه: چرا خوب،مثلا فکر مي کردم احتمال داره هري بميره،اگه بميره خيلي بد ميشه ولي خوب خوشحال شدم
کالين:خوب حالا ميرسيم به سوالهاي آسون...از اينکه سري هري پاتر به پايان مي رسه چه احساسي دارين؟
خانم اسلاميه:خوب خوشحالم،اينکار خوب رو خوندم ترجمه کردم به هرحال خوشحالم
کالين:فکر مي کنيد رولينگ کتاب ديگه اي راجب هري پاتر غير از اون دائرة المعارفي که خودش وعده داده بنويسه؟
خانم اسلاميه: خودشون گفتن که نمينويسن،منم فکر نميکنم که بنويسن...
کالين:فکر مي کنيد که اگر رولينگ دست به نوشتن رماني غير از هري پاتر بزنه همين موفقيت هري پاتر رو کسب ميکنه يا خير؟چرا؟
خانم اسلاميه: بستگي داره به اينکه فضا چطوري باشه،فضاي داستان رو چه جوري بنويسه،به هر حال خانم رولينگ مي تونه،اينقدر اون نبوغ و اون خلاقيت رو داره که بتونه اصلا کلا يه دنياي ديگه يه فضاي ديگه بسازه
کالين: هري پاترچه تاثیري روي زندگي شما داشت چي ازش ياد گرفتيد؟
خانم اسلاميه: خوب کلا روند ترجمه هري پاتر با ترجمه همه کتابهاي ديگه فرق مي کرد چون به دليل فشارهاي کاري و رقابت خيلي فشرده که بود،اولين باري بود که من کتاب رو تيکه تيکه ترجمه مي کردم و مي رفت براي حروف چيني،من هميشه در مورد کتابهاي ديگه اين حق رو داشتم که کتاب رو يه بار بخونم و ترجمه کنم ويرايش کنم سر وقت ولي هري پاتر نه،اصلا امکان همچين چيزي براي من نبود،تا من ياد گرفتم که خيلي از تصميم گيري ها رو اول بکنم نه اينکه بزارم واسه آخر،از همون اول سعي کنم بهترين تصميم رو بگيرم و بهترين نمادهايي رو که به نظرم مي رسه انتخاب کنم بهترين جمله اي که ميتونم، کمي باعث شد که من حضور ذهنم بيشتر بشه اين تاثير خيلي خوبي بود که گذاشت من الان کارهاي ديگه رو هم که ترجمه ميکنم مي بينم که از اول ديگه عادتم شده،خيلي خوب سريعتر شده کارم...
کالين:هيجان انگيزترين بخش کتاب هري پاتر براي شما کجاي کتاب بود و از کجاي اون بيشترين لذت رو بردين؟
خانم اسلاميه:اون قسمت رويايي با ولدمورت خيلي لذت مي بردم و دوست داشتم هي بخونم دوباره...
کالين: دوستان اشاره کردن که توي چهار ديواري روزنامه جام جم شما گفتين که از ترجمه هري پاتر خسته شدين...
خانم ويدا اسلاميه: بيشتر مي دونيد از مسائل حاشيه ايش خسته شده بودم وگرنه خود داستان که براي ترجمه باهاش کار مي کردم مشکلي نداشتم ولي مسائل حاشيه اي هميشه آدمو خسته مي کنه،ببينيد براي يه مادر يا پدر دردناکه که دختر يا فرزندش بخواد اسير بشه به خاطر کارش در واقع حقوقش پايمال بشه،خوب اين هميشه ناراحت کننده هست ولي بچه هر چي بزرگتر ميشه ادم مي تونه باهاش صحبت کنه بگه خوب وقت ديگه اي ميشه اينو جبران کرد
کالين:حالا سخن آخري،حرفي،نصيحتي،پيشنهادي،انتقادي،چيزي...
خانم اسلاميه: آرزو موفقيت ميکنم از همتون تشکر ميکنم چون به هر حال نظرهايي که دادين،صحبتها،همين ارتباط ها خودش خيلي تاثير داشته توي اينکه من دقيق تر به کار نگاه کنم و کار فکر ميکنم نسبت به قبل بهتر شده و اونم به لطف همين نظرها بوده
کالين:خوب ما هم تشکر مي کنيم از خانوم اسلاميه و وقتي که براي پاسخ دادن به سوال هاي ما گذاشتين.واقعا متشکريم خدانگهدار...
خانم اسلاميه:خواهش مي کنم موفق باشين...
در بین مراسم عکس های نیز گرفته شده که شما میتوانید برای دیدن آنها به
آلبوم انتشار کتاب تندیس مراجعه نمایید .
برای دریافت فایل صوتی مصاحبه به
اینجا مراجعه نمایید.