بوگارت
شاخه : مجموعه هری پاتر
انتشار یافته توسط دلوروس آمبریج در ۲۴-مهر-۱۳۹۲ ۱۸:۱۰
بوگارت
مطلبی جدید از جانب جی.کی.رولینگ
بوگارت یک موجود تغییر شکل دهنده است که در رویارویی با یک فرد، به خود شکل آن چیزی را خواهد گرفت که بزرگترین ترس آن فرد قلمداد می شود. اگر کسی در محل دقیق پیدایش بوگارت حاضر نباشد، هیچ کسی نمی داند که یک بوگارت دقیقا شبیه چه چیزی است، اما با این وجود بوگارت به زیستن خود در محل مورد نظرش ادامه خواهد می دهد، معمولا نشانه هایی از حضور خود را با تکان دادن و بهم ریختن اشیا در آنجایی که مخفی شده است، بروز می دهد. بوگارت ها منحصراً فضاهای تنگ و کوچک را دوست دارند، اما ممکن است در جنگل ها و اطراف حاشیه های سایه دار آن نیز کمین کرده باشند.
به طور کلی بیشتر ترس افراد است که آنها را در معرض رویارویی با بوگارت قرار می دهد. ماگل ها هم همینطور، اگرچه به نظر می رسد آنها قادر نیستند که بوگارت را به وضوح ببینند اما می توانند حضور بوگارت ها را احساس کنند و حتی ممکن است آنها را به شکل بسیار سریع، گذرا در حد مختصری ببینند و معمولا به راحتی متقاعد شده اند که بوگارت ها ساخته و پرداخته ذهن و تخیل خودشان است.
همانند یک روح، بوگارت هم هرگز یک موجود زنده نبوده و نیست. در حقیقت یکی از عجایب غیر انسانی و غیر زنده است که ساکن دنیای جادویی می باشد که برای آنها معادل و همسان در قلمرو ماگلی وجود ندارد. بوگارت ها می توانند ناپدید شوند اما بیشتر بوگارت ها ناچاراً خودشان را ظاهر می کنند تا محل اختفایشان را نگه دارند. همانند ارواح و برخی دمنتورهای بد ذات، به نظر می رسد بوگارت ها هم بر حسب شور و احساسات انسانی به وجود می آیند یا متوقف می شوند.
افسونی که بوگارت را شکست می دهد می تواند حیله گر باشد، چون که موجود را به شکل خنده دار و تمسخر آمیزی در می آورد، بنابراین ترسی که نسبت به آن وجود داشت با شکل سرگرم کننده و خنده داری از بین می رود. اگر افسونگر قادر باشد با صدای بلندی به بوگارت بخندد و آن را مسخره کند، بوگارت مورد نظر به یک چشم به هم زدن ناپدید می شود. افسون مورد نظر « ریدکلس » است و هدف این است که بوگارت را وادار ساخته تا به خود شکلی بگیرد که کمتر تهدید کننده و بیشتر خنده دار باشد.
برخی از بوگارت های مشهور عبارتند از:
1. لولوخرخره قدیمی کانتربری (بر حسب باورهای ماگل های محلی آنجا این بوگارت به عنوان یک دیوانه آدمخوار گوشه نشین ساکن غار شناخته می شد؛ اما در حقیقت یک بوگارت کوچک بود که فقط یاد گرفته بود بیشترین سر و صدا را تولید کند ! )
2. چماق بدست لندن قدیم ( بوگارتی که شکل یک گردن کلفت جنایتکار به خود می گرفته است و در کوچه پس کوچه های لندن قرن نوزدهم پرسه می زد، اما می شد با یک افسون ساده آن را به یک « همستر» تبدیل کرد ! )
3. دیو جیغ جیغوی استرانتول ( یک بوگارت اسکاتلندی که از ترس ماگل های محلی تغذیه می کرده است تا به شکل یک سایه غول پیکر سیاه با چشمان سفید درخشان، در بیاید، اما سرانجام « لیال لوپین » از وزارت سحر و جادو، این بوگارت را در یک قوطی کبریت به دام انداخت ! )
مطلبی جدید از جانب جی.کی.رولینگ
بوگارت یک موجود تغییر شکل دهنده است که در رویارویی با یک فرد، به خود شکل آن چیزی را خواهد گرفت که بزرگترین ترس آن فرد قلمداد می شود. اگر کسی در محل دقیق پیدایش بوگارت حاضر نباشد، هیچ کسی نمی داند که یک بوگارت دقیقا شبیه چه چیزی است، اما با این وجود بوگارت به زیستن خود در محل مورد نظرش ادامه خواهد می دهد، معمولا نشانه هایی از حضور خود را با تکان دادن و بهم ریختن اشیا در آنجایی که مخفی شده است، بروز می دهد. بوگارت ها منحصراً فضاهای تنگ و کوچک را دوست دارند، اما ممکن است در جنگل ها و اطراف حاشیه های سایه دار آن نیز کمین کرده باشند.
به طور کلی بیشتر ترس افراد است که آنها را در معرض رویارویی با بوگارت قرار می دهد. ماگل ها هم همینطور، اگرچه به نظر می رسد آنها قادر نیستند که بوگارت را به وضوح ببینند اما می توانند حضور بوگارت ها را احساس کنند و حتی ممکن است آنها را به شکل بسیار سریع، گذرا در حد مختصری ببینند و معمولا به راحتی متقاعد شده اند که بوگارت ها ساخته و پرداخته ذهن و تخیل خودشان است.
همانند یک روح، بوگارت هم هرگز یک موجود زنده نبوده و نیست. در حقیقت یکی از عجایب غیر انسانی و غیر زنده است که ساکن دنیای جادویی می باشد که برای آنها معادل و همسان در قلمرو ماگلی وجود ندارد. بوگارت ها می توانند ناپدید شوند اما بیشتر بوگارت ها ناچاراً خودشان را ظاهر می کنند تا محل اختفایشان را نگه دارند. همانند ارواح و برخی دمنتورهای بد ذات، به نظر می رسد بوگارت ها هم بر حسب شور و احساسات انسانی به وجود می آیند یا متوقف می شوند.
افسونی که بوگارت را شکست می دهد می تواند حیله گر باشد، چون که موجود را به شکل خنده دار و تمسخر آمیزی در می آورد، بنابراین ترسی که نسبت به آن وجود داشت با شکل سرگرم کننده و خنده داری از بین می رود. اگر افسونگر قادر باشد با صدای بلندی به بوگارت بخندد و آن را مسخره کند، بوگارت مورد نظر به یک چشم به هم زدن ناپدید می شود. افسون مورد نظر « ریدکلس » است و هدف این است که بوگارت را وادار ساخته تا به خود شکلی بگیرد که کمتر تهدید کننده و بیشتر خنده دار باشد.
برخی از بوگارت های مشهور عبارتند از:
1. لولوخرخره قدیمی کانتربری (بر حسب باورهای ماگل های محلی آنجا این بوگارت به عنوان یک دیوانه آدمخوار گوشه نشین ساکن غار شناخته می شد؛ اما در حقیقت یک بوگارت کوچک بود که فقط یاد گرفته بود بیشترین سر و صدا را تولید کند ! )
2. چماق بدست لندن قدیم ( بوگارتی که شکل یک گردن کلفت جنایتکار به خود می گرفته است و در کوچه پس کوچه های لندن قرن نوزدهم پرسه می زد، اما می شد با یک افسون ساده آن را به یک « همستر» تبدیل کرد ! )
3. دیو جیغ جیغوی استرانتول ( یک بوگارت اسکاتلندی که از ترس ماگل های محلی تغذیه می کرده است تا به شکل یک سایه غول پیکر سیاه با چشمان سفید درخشان، در بیاید، اما سرانجام « لیال لوپین » از وزارت سحر و جادو، این بوگارت را در یک قوطی کبریت به دام انداخت ! )