تاریخ: 1398/12/26 4:21:21
گودبای مای آزکابان...گودبای مای وزیر...چه سخت و دردناکه رفتن... چقدر سخته بشینی و ببینی چیزایی که دوسشون داری، جلو چشمت دارن ازت گرفته میشن و نمیتونی هیچ کاری بکنی. فقط میتونی بشینی و به تقدیر اجازه بدی کارشو بکنه و سعی کنی واسه جای خالی که تو قلبت به وجود میاد و آروم آروم کل وجودتو می گیره، مرهمی پ...
تاریخ: 1398/12/15 23:55:06
- بیدار شین دیگه بسه... بسه، بسه پاشین تا لنگه ظهر نخوابین.- باشه... فقط 5دیقه دیگه.- د پاشین دیگه. شب یه ساعت برنامه میریزن صب زود بیدار شن، تا لنگه ظهر میخوابین. - باشه پالی... برو بیرون...فنریر که پتوش رو تا روی گوشش کشیده بود و سرشو زیر بالش کرده بود، سعی می کرد پالی رو با پاش به سمت در تالار ر...
تاریخ: 1398/11/17 23:58:40
- ینی چی که نیست؟- خب نیست دیگه.- یعنی چی که نیست دیگه؟ تو مسئول آبرو و اعتبار ریون بودی... آخه چجوری ممکنه؟ پس کجا رفته؟-من چه می دونم. امروز صبح جعبه رو باز کردم، نبود.-تا حالا هیچ بازی کوییدیچی بدون اسنیچ برگزار نشده، در جریانی که؟-خب یه توپ ریزه دیگه... گم میشه... -ئلا! تا فردا باید پیداش کنی. ک...
تاریخ: 1398/10/23 19:53:38
۱. مثل همیشه، مهمترین سوتیای که در طول عضویتتون دادی رو شرح کامل بده! سوتی... سوتی خفنی یادم نمیاد حقیقتش. فقط اون اوایل ورودم به ایفا، همه ش شخصیت خودمو مینداختم وسط سوژه و قهرمان بازی در میاوردم. تازه واردی جوگیر بودم. ۲. چرا آنتی ساحریال؟ چون...خب اون موقع من شخصیت بارتی کراوچ پسر رو داشتم و ان...
تاریخ: 1398/10/17 1:32:42
به نام دولت نظافت و تقارنوین هاپکینز!وین؟ شما روحی؟ کی این شکایتو نوشتی که نه فقط من و تام، هیچکدوم از اعضای وزارتخونه م ندیدنش؟! شرمنده بابت تاخیر و مرسی که صبور بودی تا یه نفر دیگه شکایت کنه. شکایت شما و هافل بررسی میشه.ربکا لاک وود 48 ساعت وقت دارن توضیحات لازم رو به دادگاه ارائه بدن.ارنی پرنگ!ال...
تاریخ: 1398/10/14 23:55:35
ریونکلاو vs گریفندورسوژه: مسمومیت!شب سال نو بود و همه منتظر بودن تا سال جدید از آرایشگاه برگرده و پوشه محرمانه وظایفشو از سال قبل تحویل بگیره و همگی با جملاتی مثل "چه سال گندی بود، بهتر که تموم شد" و " مرلین نیاره همچین سالیو دیگه"، سال قبل رو بدرقه کنن که بره و دیگه بر نگرده و ب...
تاریخ: 1398/9/16 1:48:44
صدای موسیقی ملایمی توی اتاق پخش می شد. اتاق، مثل همیشه، مرتب و آروم بود و تنها صدایی که به گوش می رسید، صدای آروم برخورد قطره های بارون با شیشه پنجره و آهنگی بود که مدام تکرار می شد. جای مورد علاقه ش توی کل اتاق، لبه ی پنجره بود. دوست داشت شبا، وقتی همه خوابن و همه جا ساکته، تو تاریکی اونجا بشینه و ...
تاریخ: 1398/9/15 23:29:46
امتیاز های جلسه دوم دفاع در برابر جادوی سیاهریونکلاو:ربکا لاکوود: 26لینی وارنر: 25 گریفیندور:اما دابز:25آلکتو کرو سابق: 23گودریک گریفیندور: 21آرتور ویزلی: 24اسلیترین:رابستن لسترنج: 28هافلپاف: سدریک دیگوری: 25
تاریخ: 1398/9/15 23:26:55
امتیاز های جلسه دوم دفاع در برابر جادوی سیاهریونکلاو:ربکا لاکوود: 26 = 15 + 111. لازم نبود از اون همه شکلک استفاده کنی. شکلکای زیاد پست رو شلوغ می کنن و حواس خواننده پرت می شه. وسط توضیح از شکلک استفاده نمی کنیم. شکلک واسه بیان حالت گوینده ی یه دیالوگ استفاده می شه. وقتی رولی که داری می نویسی تو زما...
تاریخ: 1398/9/15 23:26:14
امتیاز های جلسه دوم دفاع در برابر جادوی سیاهریونکلاو:ربکا لاکوود: 26 = 15 + 111. لازم نبود از اون همه شکلک استفاده کنی. شکلکای زیاد پست رو شلوغ می کنن و حواس خواننده پرت می شه. وسط توضیح از شکلک استفاده نمی کنیم. شکلک واسه بیان حالت گوینده ی یه دیالوگ استفاده می شه. وقتی رولی که داری می نویسی تو زما...
تاریخ: 1398/8/17 23:54:32
ریونکلاو VS هافلپافسوژه: روز دانش آموزیه روز عادی دیگه تو هاگوارتز شروع شده بود. همه ی دانش آموزا با داد و فریاد ارشد گروهاشون، بیدار می شدن و برای شروع کلاسای کله سحرشون که حتی خورشید خانومم از پشت کوها بیرون نیومده بود، آماده می شدن. سال اولیایی که بعد از یه ماه و نیم هنوز هیجان روز اول ورودشون به...
تاریخ: 1398/8/9 23:31:13
این با عقل جور در نمیومد که مهر کریس اونجا نباشه. به هر حال اونجا قبلا دفتر کریس بود و گابریل بارها برای تایید درخواستای مرخصی، وام، خرید چای و شکر و وایتکس، یواشکی وارد اون دفتر شده بود، کشوی میزو کشیده بود و اون مهرو از لای پر قو درآورده بود و درخواستاشو مهر زده بود.- ساحره های عزیز، نگران نباشین....
تاریخ: 1398/8/8 0:52:24
نمرات جلسه اول کلای دفاع در برابر جادوی سیاهسوال اول:سال اولیا: 20 نمره - ارشدا: 15 نمرهسوال دوم:10 نمرهیه نکته در مورد این سوال. هدف این بود که در مورد بوکات تو مغزتون و تاثیرش بسته به شخصیتتون بنویسین. از افرادی که در مورد بوکات تو مغزشون به طور واضح ننوشتن، 3 نمره کسر شده.گریفیندور:ارشدا: ( از 25...
تاریخ: 1398/8/8 0:51:49
نمرات جلسه اول کلای دفاع در برابر جادوی سیاهگریفیندور:فنریر گری بک: 25آرتور ویزلی: 23/5آستریکس: 20آلکتو کرو: 20.5سر کادوگان: 23/5اما دابز: 28هافلپاف:رکسان ویزلی: 22.5رودولف لسترنج: 25سدریک دیگوری: 20.5وین هاپکینز: 23.5آگاتا تراسینگتون: 14 اگلانتاین پافت:28اسلیترین:مروپ گانت: 25رابستن لسترنج:27دیانا ...
تاریخ: 1398/8/7 23:58:23
نمرات جلسه اول کلای دفاع در برابر جادوی سیاهسوال اول:سال اولیا: 20 نمره - ارشدا: 15 نمرهسوال دوم:10 نمرهیه نکته در مورد این سوال. هدف این بود که در مورد بوکات تو مغزتون و تاثیرش بسته به شخصیتتون بنویسین. از افرادی که در مورد بوکات تو مغزشون به طور واضح ننوشتن، 3 نمره کسر شده.گریفیندور:ارشدا: ( از 25...
تاریخ: 1398/8/3 16:31:55
سلام!گویا یه ابهام و یا حتی یه ایهامی پیش اومده. اومدم که توضیح بدم، رفع شه.تو تکلیف اول، منظور از همون سه تا طلسم، سه تا طلسمین که تدریس شد. از طلسمای کتاب استفاده نکنین. از آواداکتابرا، ایمبوکریو و کتابشیو استفاده کنین.فرار لذت بخشی داشته باشین!
تاریخ: 1398/8/1 23:43:16
جلسه دومسر و صدای دانش آموزا تا هفت کلاس اونورترم میرفت. وین و هافل، سر موازی بودن یا نبودن خطای پشت هافل یه بحث جدی داشتن. رکسان با دیدن کتاب تو دست بچه ها، دور خودش می چرخید و سعی می کرد جایی دور از اون همه کتاب پیدا کنه. رابستن، بچه رو که رو سرش جا خوش کرده بود، دو دستی گرفته بود و از دست گابریل ...
تاریخ: 1398/7/30 23:56:24
استااااااد!بفرمایید!
تاریخ: 1398/7/30 23:55:31
کفش هاشو بعد از 5بار دستمال کشیدن، واکس زد. بندای کفششو از تو ظرف حاوی الکل جادویی درآورد و مشغول پوشیدن کفشا و بستن بندا شد. دستکش مخصوص کفششو درآورد و تو سطل زباله ی جادویی کنار جا کفشی انداخت. سطل بلافاصله دستکش رو سوزوند و آروغ دود داری زد. با لبخندی از سر رضایت، چشمشو از صحنه لذت بخش نابودی دست...
تاریخ: 1398/7/14 23:16:25
با عرض سلام و درود.مام تعویض کنیم با اجازه تون. تیم ریونکلاوجستجوگر: لینی وارنر (C)دروازه بان: جرالد ویکرزمدافعین: جارو، آندریا کگورتمهاجمین: چو چانگ، دیوانه ساز، دروئلا روزیهداور: تام جاگسن