Dementors

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

پرش به: ناوبری, جستجو

فهرست مندرجات


هنگامي كه آنها نزديك من هستند، من مي تونم بشنوم كه ولدمورت داره مادرم رو ميكشه - هري پاتر-


دمنتور ها

ريموس لوپين اين توصيف عالي را از دمنتور دارد: (ز.آ.10)


دمنتورها از جمله متعفن ترین جانورانی اند که در کره زمین گام می زنند. به تاریک ترین و و کثیف ترین مکان ها هجوم می برند. به ناامیدی و فساد می بالند و آرامش، امیدواری و شادمانی را از فضای دور و بر خود می زدایند. حتی ماگل ها که آن ها را نمی بینند، حضورشان را حس می کنند. به یک دمنتور نزدیک شو، آن وقت تمام تمام احساس خوب و تمام خاطره ی شاد از وجودت مکیده می شود. اگر دمنتور ها بتوانند، از وجود تو آن قدر تغذیه می کنند تا تو را به چیزی مثل خودشان، بدون روح و شریر تبدیل کنند. تو را در حالی که چیزی نه بیشتر از بدترین تجربه های زندگی ات شدی، رها می کنند.

دمنتورها از شور و هیجان انسان تغذیه می کنند، ازدحام زیاد مانند یک ضیافت برای دمنتورهاست. آنها قدرت های یک جادوگر را برای مدت زمانی طولانی از او می کِشند. دمنتورها در آزكابان نگهبان هستند و که حقیقتا این مکان را مخوف می سازند. یک دفاع مطمئن علیه دمنتورها (افسون اکسپکتو پاتروناس) می باشد.آوای نفس های یک دمنتور بسیار تند و به مانند این است که در تلاش است تا بیشتر از هوای بیرون از فضای حاضر در آن را هم ِبمکد. دستانش براق،متمایل به خاکستری، و سیمایی لجن آلود و زخمی دارد. به نظر می آید که سرما بیرون می دهد. (ز.آ.5)

آخرین و بدترین سلاح یک دمنتور، بوسه دمنتور نام دارد. دمنتور نقابش را پایین می آورد و چون آرواره های خود را به دهان قربانی می چسبانند روحش را می مکند، بدون شعور و بدون روح ولی کاملا زندگی می کند و هیچ شانسی برای بازگشت روح نیست. (ز.آ.12) (ز.آ.20)


دمنتورها- مراجع

در قطار سریع السیر هاگوارتز (ز.آ.5)

"آنها به طوری داخل بدن شما را منجمد می کنند. نمی کنند؟ (فرد ویزلی) ، (ز.آ.6)

حضور در مسابقه کوییدیچ (ز.آ.9)

توصیف توسط لوپين (ز.آ.10)

بوسه دمنتورها (ز.آ.12) (ز.آ.20) (ج.آ.36)

شکست توسط (افسون پاتروناس) (ز.آ.5) (ز.آ.12) (ز.آ.20)

نامرئی، مکنده روح بسیار پلید (ج.آ.2)

عقیده دامبلدور درباره آنان (ز.آ.4)

تغذیه کننده از هیجانات و احساسات مثبت، فقط در جاهای منفی زندگی می کنند (ز.آ.10)

دستان رنگ پریده، نگاه مرگبار (ز.آ.5)

بوسه ای نثار بارتیموس کراوچ پسر کردند (ج.آ.36)

منبع: دمنتورها