هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی

جام جهانی جادوگران


جام جهانی جادوگران ( با شرکت باشگاه های معروف )
----------------------------------------------------------------
با سلام خدمت همه شما بینندگان و شنوندگان عزیز و سلام و درود بر روح مطهر مرلین بزرگ بزرگترین جادوگر قرون و اعصار.
بنده ویلیام استنکویک گزارشگر ورزشی اولین جام جهانی فوتبال جادوگران مسابقه فینال بین دو تیم صاحب نام و قدرتمند رو گزارش می کنم. در اولین جام و اولین دوره شگفت انگیزه که دو تیم برگزار کننده مسابقه افتتاحیه ، اختتامیه این مسابقات رو هم برگزار می کنند.
خب داور این بازی پر هیجان آقای هلیانتین پاسانویچ از کشور روسیه و کمک های وی برادران جرج ، فرد و بیلی ویزلی هستند. بازی در هوایی کاملا مناسب با 25 درجه سانتیگراد دما و 7 درصد رطوبت انجام می گیره در زمین های شمالی هاگوارتز. تعداد تماشاگران از وقتی من به اینجا اومدم پیوسته در حال افزایشه و طبق گزارش همکارم نزدیک به 50 هزار نفر سرخ و طلائی پوش فقط در ضلع شمالی ورزشگاه حضور دارند و تیم محبوب خود گریفیندور رو تشویق می کنند.
و حالا من بازیکنان رو می بینم که دارن وارد میدان می شن. بازیکنان گریفیندور به مربی گری پرسلی ایوانکویچ متشکل از بازیکنان و یا بهتر بگم فوق ستاگرانی مانند هری پاتر ، جینی ویزلی ، کتی بل ، کوت ، پیکس و رون ویزلی دروازه بان محبوب گریفیندور از راست به چپ خواهند زد و اونا رو با لباس های طلائی و سرخ رنگ در سمت راست تصویر مشاهده می کنید. و بازیکنان اسلیترین که از سمت چپ به سمت راست خواهند به مربیگری تئودور آنتیموان و متشکل از بازیکنانی مانند ویزی ، مالفوی ، مونتاگ ، هارپر ، کراب و گویل در سمت چپ تصویر با لباس های سراسر نقره ای رنگ مشخص هستند البته همه ما با روش بازی این تیم آشنایی کامل داریم می دونین که بجز قدرت به چیز دیگه ای تکیه نمی کنن و فقط و فقط بازی قدرتی از خودشون نشون میدن.
هری پاتر و مونتاگ کاپیتان های تیم ها با هم دست میدن. بازی رو اسلیترین اغاز خواهد کرد. همونطور که می دونین هر تیم که 7 گل بزنه بازی تموم میشه و هر تیم اجازه داره یک تعویض و یک وقت استراحت داشته باشه. امیدواریم که بازی پرگل و جوانمردانه ای رو شاهد باشیم. بر اساس مفاهیم فیر پلی.
و سوت آغاز بازی به صدا در می آد. مونتاگ حرکت خودش رو آغاز می کنه دست در بغل می کنه و چوبش رو از جیبش در میاره. هری پاتر به استقبالش میره.
ایمپدیمنتا.
شترق.
صدای جالبی از برخورد هری پاتر به زمین شنیده میشه اما جینی ویزلی با مهارت تمام و با افسون لنگر هوا مونتاگ رو پشت و رو می کنه. به هری پاتر پاس میده و یکنفر دکمه مثلث رو فشار میده. پاس عمقی برای جینی ویزلی خودش پیش میره شوت به سمت دروازه. هارپر شیرجه میره اما از هارپر عبور میکنه به تیر دروازه برخورد میکنه و از سمت دیگه به بیرون میره. و من صدای آه از نهاد بلند شده گریفیندوری ها رو میشنوم.
بازی با شوت دروازه از سر گرفته میشه. مالفوی میفرسته برای ویزی. ویزی جناح بازی رو عوض می کنه. برای کراب. کراب لیز میخوره و نقش زمین میشه. پاتر توپ رو در زیر پا داره و چوب رو در دست و به سمت دروازه اسلیترین می تازه. پاس میده به کتی بل. کتی بل برای ویزلی. دوباره کتی بل. اینبار برای هری پاتر. یه دریبل رونالچیچیئی میزنه و گویل رو میپیچونه. چوبش رو به طرف توپ می گیره و وردی زیر لب زمزمه می کنه. توپ از زمین بلند میشه . من هری پاتر رو می بینم که می شوته و توی دروازه. توی دروازه. گل برای گریفیندور و شادی برای طرفدارانش. واقعا گل زیبایی بود. این اولین بار نیس که پاتر اینطور گل میزنه. در رقابت های تدارکاتی و ورودی جام گل های زیبایی رو با همین شیوه به ثمر رسونده حالا اونایی که تو جام زده بماند.
اسلیترین دوبراه اغاز میکنه. مونتاگ به سمت دروازه. چوبش رو به طرف خودش می گیره و افسونی زیر لب زمزمه می کنه. به گاو تبدیل میشه. توپ رو به دهن می گیره و به سمت دروازه گریفیندور حرکت میکنه.
- یکی این نکبت رو بگیره.
-هی یارو تور پاره شد.
و گل برای اسلیترین. رون ویزلی واقعا کاری نمیتونست بکنه. جلوی این گاو فقط و فقط رام کننده های اسپانیایی می تونن دوام بیارن و بس. واگرنه یه انگلستانی از کجا میدونه گاو رو چطور رامش کنه.
نتیجه یکی یک مساویه و من برای یه استراحت کوتاه مدت کمی حرف نمیزنم و شما بازی رو خودتون تماشا کنین.....
خیله خب. حالا بعد از یه پیتزایه درست و حسابی ادامه گزارش بازی رو از سر می گیرم. همونطور که از تابلوئه اعلانات مشخصه نتیجه در عدد 6 مساویه و باید یکی از این دو تیم گل آخر رو بزنه. من با یه نفر قرار شام دارم باید برم. نمیتونم بمونم. حالا یه فرصت خوب برای پاتر. توپ رو می گیره. به ویزلی پاس میده اما مونتاگ توپ رو ازعان خودش میکنه و پیش میره. میخواد از پاتر عبور کنه اما آوووو مرلین عزیز چی می بینم؟ پاتر خودش کنار میره چوبش تو دستشه اما بلااستفاده. حالا داره از کنار پاتر با سرعت عبور می کنه. اگه این اتفاق بیافته کار برای ویزلی دروازه بان که تا حالا خیلی از فرصت ها رو از مونتگا و افرادش گرفته سخت خواهد شد. و حالا واکنش ناگهانی و عالی از پاتر. چوبش رو به صورت یه تیکه آهن در میاره و بین پاهای مونتاگ میکنه. مونتاگ مثل ماسه پخش میشه...
- یکی بیاد اونو هورت بکشه.
برو کنار تو هم جو گیر میشی می پری متلک می اندازی. ببخشین یه نفر بی جنبه اینجا نشسته بعضی اوقات مزخرف میگه. و حالا پاتر پیش میره. روبروش مالفوی قرار داره و داره در مورد خون اصیلش رجز میخونه.
- مالفوی وقت کردی بیا مرکز شهر کارت دارم.
یه بار دیگه کلت رو بکنی تو میکروفن سرت رو می کنم تو کفشت از بوی جورابت خفه بشی ها!!
حالا پاتر واقعا حرکت جالبی انجام میده. یه دریبل 25 تومنی. میزنه.
- یارو پولشو بده.
اینو راس میگی. هی مالفوی پولش رو بده. بقیه بازیکنا از جاشون تکون نخورن. بله مالفوی دس تو جیبش میکنه و یه گالیون به هری پاتر میده. آووو و من هری پاتر رو می بینم که با تمام وجود و برای رعایت فیر پلی اونم دس می کنه تو جیبش یه گالیون در میاره میزاره رو گالیون مالفوی و من با لب خونی حدس میزنم بهش بگه برو قاقا لی لی بخر.
بازی به جریان خودش بر میگرده. پاتر باز هم حرکت مشهور خودش رو انجام میده اما نه اینبار دروازه بان با تمام شجاعت خودش جلو میاد و خودش رو به جای توپ جا میزنه. پاتر با تمام قدرت به شکم دروازه بان میکوبه. اوخ اوخ اوخ اجاقش کور شد. من دارم از اینجا دروازه بان رو می بینم که دستش رو روی یه وجب زیر نافش گذاشته و داره به خودش می لوله. پاتر دروازه خالی رو تبدیل به گل میکنه. بله بازی تموم شد. جام به گریفیندور تعلق میگیره و این تیم میتونه این جام رو در کنار جام های دیگه ای که کسب کرده قرار بده. بازی خوبی رو شاهد بودیم. موفق و سربلند باشین.
-------------------------------------------------------------------
این فقط طنز بود. منتظر انتقادات شیرین شما هستم.
ایلیا

قبلی « هری پاتر و بازی مرگ-فصل 2 هری پاتر و انتقام نهایی - فصل 32 » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
sorena
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۰:۴۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۰:۴۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۱
از: اتاق خون محفل
پیام: 3113
 جالب بود.
خیلی خوب بود.خوشم اومد.خندیدم حسابی.
sorena
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۰:۴۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۰:۴۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۱
از: اتاق خون محفل
پیام: 3113
 جالب بود.
خیلی خوب بود.خوشم اومد.خندیدم حسابی.
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۳ ۱۵:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۳ ۱۵:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 عنوان
خوب بود بابا
nnight
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۲ ۱۰:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۲ ۱۰:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۶
از: هاگوارتز
پیام: 47
 خنده دار
خیلی خنده دار بود
ys_mdy
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۴ ۰:۴۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۴ ۰:۴۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۳
از:
پیام: 16
 خنده دار بود!
جالب بود! مرسي!!
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۲ ۸:۴۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۲ ۸:۴۷
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 هومك
خوب بود
1385
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۴ ۱۲:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۴ ۱۲:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۵
از: درون تام
پیام: 101
 Re: بدک نیست
ببین خوب بودا ولی یکم خلاقیت توش کم بود ولی چند سطر اخرش جالب بود
negin.sdh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۴ ۹:۰۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۴ ۹:۱۳
گریفیندور
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۲۵
از: عمارت پوگین
پیام: 467
 مرسی...
ایول خیلی با حال بود :
من که خیلی لذت بردم.
باز هم بنویس. خیلی قشنگ می نویسی :
33166655
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۴ ۰:۲۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۴ ۰:۲۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۷/۱۲
از: هرجايي كه ميشه زنده موند
پیام: 226
 Re: ایول!
بسي خنديدم بسي حاليدم بسي توپ بود
نگار اسدالهی
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۲۱:۴۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۲۱:۴۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۸
از:
پیام: 231
 ایول!
داستان جالبی بود...
فقط به خاطر این که حالت طنز داشت.
----------------------
بدبخت اون دروازه بانه!
fred& gorge wisley
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۱۹:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۱۹:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۳/۸/۱۳
از: تهران
پیام: 17
 ای ول ...
2000
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۱۰:۰۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۱۰:۰۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۳۰
از: همان جا
پیام: 88
 چه....
جالب بود ممنون . بازم بنویس
voltan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۸:۵۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳ ۸:۵۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۷
از: 127.0.0.1
پیام: 1391
 خنده
اینجانب بعد از مطالعه ی این مقلاه بسیار خنده فرمودم
برادر دمت گرم حال دادی به ما
1alireza1
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۲۱:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۲۱:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۸
از:
پیام: 3
 Re: جام جهانی جادوگران
به نظرم این بازرس راست میگه . ولی در کل باحال بود
rezamahdavi_2006
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۶:۴۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۶:۴۲
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۱۶
از: هاگوارتز
پیام: 106
 جام جهانی جادوگران
داستان جالبي نوشته بودي...

موارد لازم نسبتا رعايت شده بود...

اما يه مشكل داشت...

به دل خواننده آن طور كه لازمه نميشينه..

فكر كنم مشكلش كم سوژه بودنه...
موضوع داغ و خفن انگار نداره...

پيشنهاد ميشه به هيجان جون بيشتري بده...
goblin
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۶:۰۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۶:۰۴
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۲۸
از: اوراسیا
پیام: 15
 خیلی باحال بود
خیلی خیلی باحال بود مخصوصا سطر های سه و چهار از آخرش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
eli_p
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۵:۱۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۵:۱۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۹
از: گودریک هالو
پیام: 73
 واقعآ که...!
من واقعا نمی دونم مدیران سایت چی فکر کردن که این مقاله رو تو سایت گذاشتن!نا امید شدم! واقعآ که...! :no: :chomagh: :slap: :slap:
finrir_greyback
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۳:۰۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۳:۰۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۲۹
از:
پیام: 9
 گزارشگری
بابا واقعا جالب بود.من که حال کردم!
ادامه بده و بازم بنویس !گزارش گر خوبی هستی مخصوصا در مورد طنز!
اما فکر کنم استفاده از تغییر شکل خطا باشه!چون ممکنه یکی تبدیل به هیپوگریف بشه و اون وقت کسی جلودارش نیست!
princesoft
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۱:۱۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱۱:۱۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۷
از: یه جای خوب توی هاگوارت
پیام: 95
 Re: جام جهانی
آقا سلام ! خسته نباشین ! خوب بید !

گویا من هم سوم شدم !نه ؟! اما کامل نوشتت رو نخوندم ! اما خوبه !
rah682004
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۳:۵۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۳:۵۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۸
از: تهران
پیام: 27
 جام جهانی
خوب بود . خسته نباشی


آقا من دومی ام ها !


بیشتر بنویس از قلمت خوشم اومد .
harrypotter1449
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱:۳۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲ ۱:۳۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۱۰
از: کوهستان اشباح
پیام: 217
 خوب بود
خوب بود.ایول.



من اولی اما یادتون نره.

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.