هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

کتاب های هری پاتر

هفت گانه «هری پاتر» مجموعه رمان های خیال پردازی نوشته جی.کی.رولینگ است که با بیش از 500 میلیون نسخه فروش به 70 زبان دنیا، پرفروش ترین کتاب چند جلدی تاریخ به شمار می رود. در این داستان ها به شرح ماجراهای شگفت انگیز زندگی هری پاتر معروف به همراه دوستانش، رون ویزلی و هرماینی گرنجر، در طول هفت سال تحصیل شان در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز پرداخته می شود.

جی.کی.رولینگ در خصوص اصالت و منشاء شکل گیری داستان هری پاتر این چنین می گوید:

در سال 1990 من و دوست پسر سابقم تصمیم گرفتیم به منچستر برویم. من بعد از یک هفته دنبال آپارتمان گشتن،‌ در قطاری شلوغ و به تنهایی به لندن برمی‌گشتم كه ناگهان ایده هری پاتر به ذهنم خطور كرد.

من از سن 6 سالگی بی‌وقفه مطلب می‌نوشتم اما هیچ گاه از یک ایده اینقدر هیجان‌زده نشده بودم. از اینكه خودكار همراهم نبود شدیداً ناراحت بودم و خجالت می‌كشیدم كه از كسی خودكار قرض كنم. حالا می‌دانم كه این موضوع به نفع من بود چون قطار تاخیر داشت و من برای چهار ساعت تمام در مورد جزئیات داستان فكر كردم و ریزه‌كاری‌های داستان در ذهن من می‌جوشیدند و شكل می‌گرفتند؛ پسر لاغرمردنی،‌ عینكی و مو مشكی كه نمی‌دانست جادوگر است برای من واقعی و واقعی‌تر می‌شد. فكر می‌كنم اگر در آن زمان می‌خواستم از سرعت فكر كردنم کم کنم و آن جزئیات را بر روی كاغذ بیاورم بسیاری موارد از قلم می‌افتادند. (اگرچه هنوز هم بعضی وقت‌ها به فكر می‌افتم كه تا هنگام نوشتن داستانها چقدر از ایده‌هایی كه در آن سفر به ذهن من آمد، فراموش كردم)

مجموعه کتاب های هری پاتر

همان روز عصر من شروع به نوشتن سنگ جادو كردم اگر چه آن نوشته‌ها هیچ شباهتی به نسخه نهایی كتاب ندارند. من به منچستر نقل مكان كردم و دست‌نوشته‌ها را نیز با خود بردم. این نوشته‌ها هر روز حجیم‌تر می‌شد و داستان در هر جهت دور از ذهنی گسترش می‌یافت از جمله ایده‌هایی برای سالهای بعد هری در هاگوارتز. اما در 30 دسامبر 1990 اتفاقی افتاد كه دنیای من و هری پاتر را برای همیشه تغییر داد: مرگ مادرم.

دوران طاقت فرسایی بود. مادرم فقط 45 سال داشت و ما هرگز تصور نمی‌كردیم او به این زودی و در این سن از دنیا برود ــ شاید چون جرات نمی‌كردیم به این موضوع فكر كنیم. حس می‌كردم سینه‌ام فشرده می‌شود مثل اینكه یک صفحه سنگی به سینه‌ام فشار می‌دادند،‌ در قلبم یک درد واقعی بود.

نه ماه بعد از روی ناچاری به كشور پرتغال رفتم زیرا آنجا در یک موسسه آموزش انگلیسی شغلی پیدا كرده بودم. من این بار نیز دست نوشته‌های هری پاتر كه همچنان در حال افزایش بود را با خودم بردم و امیدوار بودم كه ساعات كاری جدیدم (بعدازظهر و عصر) این امكان را به من بدهد كه به طور جدی‌تر نوشتن این رمان را دنبال كنم. داستان رمان از زمان مرگ مادرم خیلی تغییر كرده بود. اكنون احساسات درونی هری در مورد پدر و مادر كشته شده‌اش بسیار عمیق‌تر و واقعی‌تر بود. در همان هفته‌های اولی كه در پرتقال بودم فصل محبوب خودم را نوشتم: آیینه اریسد (آینه نفاق انگیز).

من فكر می‌كردم وقتی از پرتغال برگردم یک كتاب كامل زیر بغلم خواهد بود. اما من چیزی بهتر با خود برگرداندم: دخترم جسیكا. من با یک مرد پرتغالی آشنا شدم و ازدواج كردم. گرچه این ازدواج موفق نبود، اما بهترین هدیه زندگی، را به من بخشید. كریسمس 1994 من و جسیكا وارد شهر اندینبرا (ادینبورگ) ــ محل زندگی خواهرم ــ شدیم.

من تصمیم داشتم كه همچنان تدریس كنم و می‌دانستم كه باید كتاب را بزودی تمام كنم وگرنه هرگز نمی‌توانستم آن را به پایان ببرم. تدریس تمام وقت با كارهایی مانند برنامه‌ریزی آموزشی، تصحیح اوراق و رسیدگی دست تنها به یك دختر كوچک، اصلا وقت آزادی برای من باقی نمی‌گذاشت. بنابراین من بی‌امان و دیوانه‌وار نوشتم و مصمم بودم كه كتاب را تمام كنم تا بتوانیم از كسی بخواهم آن را منتشر كند. هر گاه كه جسی در كالسكه به خواب می‌رفت،‌ به سرعت به نزدیكترین كافی شاپ می‌رفتم و با سرعت تمام می‌نوشتم. تقریبا هر روز عصر می‌نوشتم. و بعد همه نوشته‌ها را خودم تایپ می‌كردم. بعضی وقتها با وجود همه علاقه و دلبستگی كه به كتاب داشتم، از آن متنفر می‌شدم.

عاقبت كتاب به پایان رسید. سه فصل اول را در یک پوشه پلاستیكی شكیل گذاشتم و برای یک کارگزار انتشاراتی فرستادم. او نیز پوشه را به سرعت پس فرستاد،‌ فكر كنم همان روزی كه بدستش رسیده بود،‌ آن را پس فرستاد. دومین کارگزار انتشاراتی در یک نامه‌ جواب من را داد و از من خواست تا بقیه داستان را ببیند. این نامه دو جمله‌ای واقعا بهترین نامه‌ای بود كه در طول زندگیم بدستم رسیده بود.

یک سال طول كشید تا شرکت «كریستوفر لیتل»، کارگزار انتشاراتی جدید من،‌ یک انتشارات پیدا كرد. شركتهای انتشاراتی بسیاری داستان را رد كردند و چاپ نكردند. تا اینكه عاقبت در آگوست 1996 از كریستوفر لیتل به من زنگ زدند و گفتند كه انتشارات «بلومزبری» پیشنهادی دارند. من نمی‌توانستم چیزی را كه می‌شنیدم باور كنم. مثل احمق‌ها از او پرسیدم: «منظورت اینه كه میخوان كتاب رو چاپ كنن؟» و او جواب داد: «البته كه می‌خوان كتاب رو چاپ كنن.» بعد از اینكه گوشی را گذاشتم جیغ بلندی كشیدم و به هوا پریدم. جسیكا كه در صندلی بلندش نشسته بود و با لذت چایی می‌خورد با چشمانی وحشت زده به من نگاه می‌كرد. 

محتوای داستان بر روی ماجراهای تلاش هری جهت مقابله با جادوگر سیاه شرور و بدنامی به نام لرد ولدمورت متمرکز است. این جادوگر بد نام هنگامی که هری پاتر جوان تنها 1 سال داشت، پدر و مادر هری را در مقابل چشمان او به قتل می رساند. اگرچه داستان هری پاتر روی مضامینی مانند دوستی، تقابل نیکی و بدی، تبعیض، عشق و بسیاری موارد دیگر تاکید زیادی دارد اما بر طبق عقیده خود رولینگ، مضمون اصلی داستان، «مرگ» است.

پس از آن که انتشارات بلومزبری حق چاپ هری پاتر را از رولینگ خرید، در ژوئن سال 1997 نخستین جلد مجموعه هری پاتر با عنوان «هری پاتر و سنگ جادو» توسط بلومزبری به چاپ رسید. در آوریل همان سال شرکت کریستوفر لیتل، کارگزار انتشاراتی رولینگ، برای فروش حق چاپ و نشر هری پاتر به شرکت های انتشاراتی آمریکایی، مزایده ای در نمایشگاه کتاب بولونیای ایتالیا ترتیب داد. آرتور لوین، مدیر ویراستاری انتشارات اسکولاستیک در آمریکا، مزایده حق نشر کتاب های هری پاتر در آمریکا را برنده شد و در سپتامبر 1998 نخستین جلد هری پاتر در آمریکا منتشر شد.

از سال 1997 تا 2005 جلدهای دوم تا ششم هری پاتر با عناوین گوناگون منتشر شدند. در مارچ 2001 جی.کی.رولینگ دو کتابچه درسی دانش آموزان مدرسه جادوگری هاگوارتز در مجموعه هری پاتر با عناوین «کوییدیچ در گذر زمان» و «جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها» را به عنوان کتابی با شبه حاشیه نویسی های نیمه طنز هری پاتر و دوستانش، منتشر نمود. خانم رولینگ عواید حاصل از فروش این دو کتاب را به موسسه خیریه کامیک رلیف اهدا کرد که همگی صرف حمایت از کودکان فقیر و بی سرپرست در سراسر جهان شد و تا به امروز 17 میلیون پوند به نفع این خیریه از فروش این دو اثر جمع آوری شد.

در 21 جولای 2007 هفتمین و آخرین جلد مجموعه هری پاتر با عنوان «هری پاتر و یادگاران مرگ» در سراسر جهان انتشار یافت. رسماً تایید شد که در 24 ساعت نخست منتشر شدن جلد پایانی، 11 میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته بود. شرکت سینمایی «برادران وارنر» بین سال های 2001 تا 2011 از هفت جلد این کتاب، هشت فیلم اقتباسی در سراسر جهان اکران کرد که به موجب آن مجموعه فیلم های هری پاتر نیز مانند مجموعه کتاب هایش رکورد دیگری ثبت کردند و مبدل به پر فروش ترین مجموعه فیلم تاریخ سینما شد. بازی های ویدیویی اقتباسی از داستان های هری پاتر نیز تقریباً به شکل هم زمانی با اکران فیلم ها، توسط شرکت «الکترونیک آرتز» وارد بازار شدند.

رولینگ در سال 2007 هفت نسخه دست نویس از کتابچه جدیدی با عنوان «افسانه های بیدل» را رونمایی نمود و 6 نسخه از آن را به افرادی هدیه کرد که در موفقیت وی نقش بسزایی داشتند. نسخه هفتم را نیز به مزایده خیریه گذاشت که به صورت آنلاین توسط یکی از کاربران سایت آمازون به مبلغ باور نکردنی 1.95 میلیون پوند به فروش رفت و رکورد گران ترین مزایده برای یک اثر ادبی مدرن و دست نویس را رقم زد. در تاریخ 4 دسامبر 2008 این کتاب قصه خیالی جادوگران داستان هری پاتر به شکل عمومی زیر چاپ رفت و در هفته نخست 2.6 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شد که به موجب آن 4.2 میلیون پوند کمک خیریه به کودکان بی سرپرست در سراسر اروپا فراهم گردید.

در سال 2008 رولینگ سیزده نسخه دست نویس از یک داستان کوتاه 800 کلمه ای بدون عنوان را برای یک جشن خیریه به اسم «داستان شما چیست؟» ارسال کرد. این داستانک که بعدها با عنوان «پیش در آمد هری پاتر» معروف شد، ماجرایی کوتاه بین شخصیت های خیالی سیریوس بلک (پدر خوانده هری) و جیمز پاتر (پدر هری) در زمانی پیش از تولد هری پاتر را روایت می کند. یکی از این کاغذهای A5 ساده که حاوی داستانک رولینگ بود، طی مزایده خیریه جشن، به ارزش 25 هزار پوند به یک سرمایه دار ژاپنی فروخته شد.


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.