شما رو که نمیدونم، اما خودم به اینکه اسنیپ و دامبلدور با هم دستشون تو یه کاسه ست ایمان پیدا کردم. اما حالا میخوایم بدونیم که مالفوی نیز با انان همکار بوده است؟
البته نه از اول کار.
مسلما بله، اما میخوام چند تا دلیل مستحکم بیارم.
1- آنطور که در فصل دوم اومده، ولدمورت به علت اینکه اسنیپ خود را جاسوس دشمنش، دامبلدور جا میزند، به او اعتماد کامل دارد. البته اسنیپ هم به دلیل دستور دامبلدور اینکارو کرده. ازونجا که نقشه ی دامبلدور تغییر کرده بوده و اطلاعاتی که به نظر ولدمورت با ارزش بودند، به درد او نمیخوردند و او فقط ظاهرا این کارها را میکرده. خوب، اگر اسنیپ همانطور که خود او میگوید:
"من از معدودترین کسانیم که لرد سیاه بهش اعتماد داره"
خوب امکان اینکه مشاور او نیز باشد هست. باید متوجه باشیم که ولدمورت کمی ضعیفتر بوده و حتما به مشاور نیاز داشته. خوب اسنیپ به او پیشنهاد کرده است که مالفوی را به عنوان مرگخوار به هاگوارتز بفرستند تا راهی برای رسیدن مرگخواران به هاگوارتز پیدا کند. ولدمورت هم که همیشه نسبت به اسنیپ مهربانتر بوده و به او اعتماد کامل داشته، پیشنهادشو قبول میکنه.
2- نقشه ی دامبلدور و اسنیپ از اول چیز دیگری بوده، اما اسنیپ پیوند ناگسستنی را میبندد تا دامبلدور را از اینکه خودش را بکشد باز دارد، اما دامبلدور کاراها را وفق میدهد.
3-در فصل 15؛ اسنیپ مالفوی را برای این میکشاند که به او نقشه را بگوید.
4- در فصل 14، وقتی دامبلدور به مالفوی میگوید که چرا فنریر گری بک را به میان بچه ها آمده است، مالفوی با لحنی پشیمان میگوید که او خودش آمده. در حالی که در حرفهای قبلی اش با دامبلدور بسیار بی ادبانه برخورد کرده است. باید توجه داشت که مالفوی از مرگخوارانی نه چندان معروف دعوت نموده است. دامبلدور هم میخواست که نقشه اش اجرا شود و هم به بچه ها در مدرسه آسیبی نرسد. نکته ی اصلی در همین ترتیب مرگخواران است.
5- مالفوی سریع به اسنیپ اعتماد میکند و دنبال او میرود. در حالی که او دامبلدور را کشته بود و امکان این که طرف ولدمورت نیز نباشد زیاد بود.
خلاصه، اسنیپ به دستور دامبلدور، ولدمورت رو متقاعد میکنه که برای کشتن دامبلدور از مالفوی استفاده کنه، البته اسنیپ هم دورادور مواظبش باشه. بعد دامبلدور به اسنیپ دستور میده که به مالفوی حقیقت رو بگه (اونطور که هاگرید در مورد گفتوگوی دامبلدور و اسنیپ گفته) و مالفوی هم مجبور به اطاعت میشه. دامبلدور میخواسته که بالای برج بمیره ( و اینجا معلوم میشه که شاید اسنیپ اونو فقط انداخته) و مالفوی نیز سعی میکند که علامت مرگ رو بالای اون برج ظاهر کنه. بعد هری چیزی نمیفهمه. اما مالفوی به طرف دامبلدور نمیگوید: اکپلیارموس. بلکه دامبلدور خود هری را جادو و چوبش را می اندازد. بعد هم اسنیپ به دستور دامبلدور، او را میکشد و با مالفوی فرار میکنند تا جای بالاتری پیش ولدمورت پیدا کنند، ولی من نمیدونم بلاخره اونو چجوری خواهند کشت.
شاید همخ مالفوی (اگه این حقیقت باشه) نقشه رو لو بده. اما سوال اینه که هی بلاخره کی آگاه میشه ؟