جلد ششم جادوی جی.کی.رولینگ این روزها و تا این لحظه با چهار ترجمه متفاوت در بازار کتاب است. ترجمههای رنگارنگ و متنوعی که همگی در یک ماراتن نفسگیر شرکت کردهاند.
گفتگوی ویژه روزنامه "هموطن سلام" با ویدا اسلامیه را در این رابطه در ادامه بخوانید...
احساس می کنم رولینگ بالای سر من ایستاده است!!!جلد ششم جادوی جی.کی.رولینگ این روزها و تا این لحظه با چهار ترجمه متفاوت در بازار کتاب است. ترجمههای رنگارنگ و متنوعی که همگی در یک ماراتن نفسگیر شرکت کردهاند؛ انتشارات بهنام اولین برنده این مسابقه بود البته معلوم نیست چطور و با همکاری چند مترجم موفق شد این کتاب حجیم را با این سرعت و به صورت کامل روانه بازار کتاب کند.
ترجمههایی که شاید همه شلختگیشان از آنجایی است که در ایران قانون کپیرایتی وجود ندارد، مترجمانی که نمیدانند رقبایشان چه کسی است و مجبورند با تمام سرعت، سرعتی که گاهی اوقات بی دقتی فراوانی را همراه خود میآورد، ترجمه کنند. البته گاهی وقتها ماجرا فقط زود رسیدن کتاب به دست مخاطب نیست، برخی از این ترجمهها بیدقتی و شلختگی را به حدی رساندهاند که بوی سودجویی از آن میآید.
جلد پنجم «هری پاتر و فرمان ققنوس» نزدیک یک سال بعد از انتشار، در فرانسه تازه ترجمه شد که البته این ترجمه هم رولینگ را راضی نکرده بود.
راستی اگر رولینگ میدانست که چطور برخی از ناشران کتابش را هفت شقه و پاره میکنند، چه میکرد.
به هر حال این آشفتگی تنها به خاطر عدم پیوستن به قانون کپیرایت نیست، شاید کمی امانتداری جور همه این مسائل را میگرفت.
در میان همه ترجمههایی که از هری پاتر، در ایران شده است و به زعم بسیاری از منتقدان ترجمه ویدا اسلامیه و انتشارات کتابسرای تندیس تر و تمیزتر و امانتدارتر است. ویدا اسلامیه تا امروز همه هری پاترها را به فارسی ترجمه کرده است و نزدیک به 18 هزار جلد شده است.
3 روز پیش هم جلد اول از جلد ششم را منتشر کرده است و این روزها تمام وقتش را روی بخش دوم این کتاب گذاشته است.
انگار هر چه میگذرد اسلامیه به چم و خم هریپاتر وارد میشود و با زبان رولینگ بیشتر انس میگیرد. از سویی برای جلد ششم هری پاتر هم با ناشر اصلی آن وارد مذاکره شده است و کپی رایت اثر را خریدهاند.
اسلامیه متولد 1346 است، از سال 70 ترجمه میکند. اولین ترجمههایش را از داستانهای آگاتاکریستی انتخاب کرد، مدتی مشغول کار ویراستاری بود، تا اینکه هری پاتر به دنیا آمد. اسلامیه علاوه بر سری هری پاتر کتابهای زیادی را در حوزه روانشناسی منتشر کرده است. به مناسبت انتشار مجلد اول از جلد ششم هری پاتر با او گفتوگویی داشتیم که میخوانید:
* خانم اسلامیه مجلد اول از جلد ششم هری پاتر منتشر شد، در حالی که مدت زیادی از انتشار این کتاب نمیگذرد، مگر روزی چند ساعت وقت برای ترجمه گذاشتید؟- باورتان نمیشود اگر بگویم بیشتر از دو سوم یک روز، گاهی وقتها یک روز تمام، گاهی وقتها تا صبح روز بعد، اگر بخواهم زمان دقیق بگیرم باید بگویم حداقل روزی 12 ساعت ترجمه کردهام.
البته در جلد ششم به خاطر اینکه دیگر با زبان و نحوه روایت آشنا بودم سریعتر ترجمه میکردم.
* با توجه به این سرعت و فشردگی کار اصلا وقتی هم برای ویراستاری کار میماند؟- معمولا کار را خودم ویرایش میکنم، یعنی اگر منظورتان دوبارهخوانی کتاب توسط شخص دیگری است، اینطور نبود. من موقع ترجمه سعی میکنم دقت عمل داشته باشم اما تا مرحله نمونهخوانی خودم با متن درگیر هستم، یعنی اینطور نبود که بعد از ترجمه یک صفحه دیگر هیچ نگاهی به آن نیاندازم.
-از اینکه باید در این ماراتن نفسگیر شرکت کنید، چه احساسی دارید، ناراحت نیستید؟*خیلی برایم سخت و ناراحتکننده است. انگار وقتی هری پاتر جدیدی منتشر میشود زندگی از نظم واقعیاش خارج میشود. فشار زیادی روی من است و در عین حال دلم نمیخواهد یک ترجمه شلخته و بیسروته تحویل مخاطب بدهم. به هر حال من و ناشرم مجبوریم هم رنگ جماعت باشیم، ناشر کلی روی این کار سرمایهگذاری میکند و حق طبیعی اوست که بخواهد سرمایهاش برگردد، البته خوشبختانه ناشر اثر هم به یکسری اصول پایبند است.
* برخی از ترجمههایی که از این کتاب شد؛ هفت پاره بود حتما این خبرها به گوش شما هم رسید؟- اتفاقا همان اول کار این پیشنهاد را برخی از دوستانم به من دادند ولی من قبول نکردم. حس خیلی بدی است یک لحظه خودتان را جای جی.کی.رولینگ بگذارید؛ این ترجمهها من را یاد پولیوری میاندازد که هر رجاش را یک نفر بافته است؛ تصورش را بکنید؛ چه شکلی میشود. هیچ وقت دلم نمیخواست توی چنین ورطههایی بیافتم.
* چقدر به متن وفادارید؛ امانتدار بودید؟- در واقع تا آنجا که در توانم بود امانتداری کردم؛ سعی کردم لحن و رسمالخط جی.کی.رولینگ را رعایت کنم. در جلد ششم هم خوب به هر حال بعد از این همه انس گرفتن با متن دیگر طبیعی است که با متن امینتر برخورد کنم اما حالا که به جلد یک و دو هری پاتر نگاه میکنم؛ احساس میکنم دقتم کمتر از حالا بود و حالا سعی میکنم که آن ایرادات را در این ترجمه رعایت کنم.
* ترجمههای دیگر هری پاتر را با ترجمه خودتان مقایسه کردهاید؛ این ترجمهها به نظرتان چطور بود؟- من به این ترجمهها گذری نگاه کردهام؛ نمیتوانم درباره آنها نظر بدهم؛ به هر حال جدا از نیتشان همه مترجمان این کتاب زحمت کشیدهاند.
* به هر حال تا امروز چند هزار صفحه از هری پاتر را ترجمه کردهاید؛ با این اوصاف چه حسی نسبت به این مجموعه دارید؟- وقتی که ترجمه یک جلد را تمام میکنم مدام انتظار میکشم که جلد بعدی منتشر شود؛ این حس بعد از جام آتش خیلی بیشتر بود در تمام این مجموعه "هری پاتر و جام آتش" را بیشتر از بقیه دوست داشتم اما جلد پنجم یعنی "هری پاتر و محفل ققنوس" مرا زیاد جلب نکرد؛ احساس میکردم ماجرا کمی کش آمده است و سرنخها از هم فاصله میگرفتند.
به هر حال بعد از این همه سرو کله زدن با متن دیگر چم و خم رولینگ دستم آمده است؛ البته هنوز هم معتقدم رولینگ آدم غیرقابل پیشبینی است.
* مثل این که ناشر حق کپی رایت جلد ششم را گرفته است به هر حال یعنی این یک ترجمه قانونی است؛ حق کپی رایت چقدر شما را دست به عصاتر کرده است؟- تا به حال قضیه امانتداری یک مسئله شخصی بود و به این شکل جدی مطرح نشده بود؛ اما حالا که حق کپی رایت این اثر را گرفتهایم احساس میکنم رولینگ بالای سر من ایستاده است. بیشتر از قبل نسبت به این متن احساس مسئولیت میکنم.
انتشاراتی های مورد تایید رولینگ* هری پاتر جلد به جلد بزرگتر میشود. حال و هوای این جلد را چطور دیدید؟- هری جدی شده است؛ بزرگتر شده است. تمام ماجراهایی که قبلا مطرح بودند حالا دارند کم کم به هم وصل میشوند؛ سرنخها معنا پیدا میکنند. اما نکته جالب در این قسمت عاشق شدن هری پاتر است؛ هری آینده نگر و عاقل است و به خاطر زنده ماندن دختری که دوستش دارد او را ترک میکند. این نکته من را هیجان زده کرد؛ چون رولینگ همیشه میگفت این یک داستان عشقی نیست.
* به نظر شما به جز تخیل چه چیزی در ماجراهای هری پاتر این همه موفقیت به ارمغان آورد؟- رولینگ معلم بود و انگار در دنیای کودکانه غرق شده بود به خاطر نوع ارتباطش با بچهها به تمام زوایای ذهن آنها تسلط داشت.
فکر میکنید هری پاتر چقدر دیگر میتواند حادثه بیافریند؟- رولینگ گفته بود تا جلد هفتم و بیشتر هم ادامه نمیدهد. شخصا احساس میکنم هری نباید بیش از این طول بکشد و باید سرانجامش مشخص شود.
* به نظر شما رولینگ بعد از این کار سراغ چه ژانری میرود؟- فکر میکنم برای بزرگترها بنویسد قبلا هم به این ماجرا اشاره کرده بود.
متن اصلی مصاحبه