[en]
The long lack of updates has been due to some very hard work. I'm now writing scenes that have been planned, in some cases, for a dozen years or even more. I don't think anyone who has not been in a similar situation can possibly know how this feels: I am alternately elated and overwrought. I both want, and don't want, to finish this book (don't worry, I will.)
[/en]
[fa]
جی كی رولينگ دو قسمت دفترچه خاطرات و شايعات سايتش را آپديت كرده است و به مطالب جالبی اشاره كرده است. وی در مورد پيشرفت كتاب 7 نوشته است:

مدتی است كه فرصت نكرده‌ام كه سایت را آپدیت كنم چون شدیدا مشغول نوشتن كتاب هستم. در حال حاضر مشغول نوشتن صحنه‌هایي هستم كه بعضی آنها بیش از یك دهه (يا حتي بيشتر) در ذهنم بوده‌اند. فكر نمی‌كنم به جز كسانی كه دقیقا در چنین موقعیتی قرار داشته‌اند، شخص دیگری بتواند احساسات من را در این باره درك كند: به طور متناوب خوشحال و دلواپس می‌شوم؛ هم دوست دارم كتاب را تمام كنم و هم نمی‌خواهم نوشتن كتاب را به پایان برسانم. (نگران نباشید، تمامش می‌كنم.)

براي اطلاع از ساير قسمتهای اين آپديت جالب، ادامه خبر را بخوانيد ...
[/fa]

[en]
For years now, people have asked me whether I ever dream that I am 'in' Harry's world. The answer was 'no' until a few nights ago, when I had an epic dream in which I was, simultaneously, Harry and the narrator. I was searching for a Horcrux in a gigantic, crowded hall, which bore no resemblance to the Great Hall as I imagine it. As the narrator I knew perfectly well that the Horcrux was jammed in a hidden nook in the fireplace, while as Harry I was searching for it in all kinds of other places, while trying to make the people around me say lines I had pre-arranged for them. Meanwhile waiters and waitresses who work in the real café in which I have written huge parts of book seven roamed around me as though on stilts, all of them at least fifteen feet high. Perhaps I should cut back on the caffeine?

I made another daytrip to Leavesden a few weeks ago, where I saw twenty minutes of Order of the Phoenix, which looks fantastic. Also got a chance, before they all took off in their different directions (it was the last week of live actor filming) to talk to Dan, Rupert, Emma and Evanna, which is always wonderful. Dan has changed his theory on Snape; he says he doesn't want to be like one of those people who are photographed, beaming, next to mad dictators.


At the end of book seven, Harry and Voldemort will 'merge' to form a single persona who will command both the forces of good and of evil
This is not really a rumour, more a lone theory on the net that the son of a friend of mine pointed out to me. He wants me to repudiate it, so I'm repudiating: Harry will NOT merge with Voldemort to become a single entity, nor would Harry ever wish to command Death Eaters/Dementors/Inferi.
[/en]
[fa]
او در ادامه به تعريف يك رؤياي عجيب هری پاتری پرداخته است كه چند شب پيش ديده است:

سالهاست كه مردم از من می‌پرسند آیا هرگز خواب دنیای پاتر را دیده‌ام. جواب من تا چند شب قبل "نه" بود. در آن شب من یك خواب حماسی دیدم كه در آن هم نقش هری را داشتم و هم قصه‌گو و داستان پرداز بودم. در یك تالار بزرگ كه هیچ شباهتی به تالار بزرگ هاگوارتس نداشت به دنبال یك هوركروكس می‌گشتم. به عنوان قصه پرداز به خوبی می‌دانستم كه هوركروكس در كنج تاريك شومینه است اما به عنوان هری، هر گوشه و كنار را بدنبال آن زیر و رو می‌كردم و در همین حال سعی می‌كردم افراد اطرافم را وادار كنم دیالوگهایی كه از قبل برایشان اماده كرده بودم به زبان بیاورند. در این حین، پیشخدمتهای مرد و زن قهوه‌خانه‌ای كه در آن قسمتهای زیادی از جلد 7 را نوشته‌ام دور بر ما می‌چرخیدند و قد هر كدام حداقل 15 فوت (5 متر) بود!!! فكر كنم باید كافئین كمتری مصرف كنم.

جی كی رولينگ فيلم محفل ققنوس و بازيگران آن را نيز فراموش نكرده است و به ديدن آنها رفته و با آنها صحبت نيز كرده است:

چند هفته قبل، سفر كوتاه دیگری به لیوزدن (محل فیلمبرداری فیلم 5) كردم و حدود 20 دقیقه از فیلم محفل ققنوس را تماشا كردم كه به نظرم فوق العاده بود. و قبل از اینكه همه پراكنده شوند (چون آخرین هفته فیلمبرداری بود) فرصت كردم تا با دن، راپرت، اما و ایوانا گپی بزنم و این گپ مانند همیشه عالی بود. نظر دن در مورد اسنیپ تغییر كرده؛ او به من گفت كه دوست ندارد مانند اشخاصي باشد كه با لبخندی بر لب در كنار دیكتاتورها عكس می‌‌گیرند.

در بخش شايعات، جی كی يك شايعه ديگر در مورد نحوه تمام شدن داستان را تكذيب كرده است.

شايعه: در انتهای كتاب 7 هری و ولدمورت در هم ادغام می‌شوند و یك شخص جدید بوجود می‌آید كه هم بر نیروهای خیر و هم بر نیروهای شر فرمانروایی می‌كند.

پاسخ رولينگ: این ایده در حقیقت یك شایعه نیست بلكه یك تئوری عجیب است كه بر روی اینترنت وجود دارد و پسر یكی از دوستانم درباره آن با من صحبت كرد؛ او از من خواست تا این تئوری را تكذیب كنم. خب من هم تكذیب می‌كنم: نه تنها هری با ولدمورت ادغام نخواهد شد و شخص جدید بوجود نخواهد آمد، بلكه هری هرگز علاقه‌ای به فرماندهی مرگخواران، دیمنتورها و یا اینفری نداشته است.

منبع:hpana

[/fa]