با درود

ایوان خدا وکیلی خیلی ترسناکی.
جذبه رو برم من
ولی با الفیاس موافقم همه اضافه وزن دارا از جمله خودم ( ) یک معصومیتی دارند ولی واقعا من فکر میکردم که
قد بلند و چهار شونه و با عینک باشی.
چون انتظاری که از یک مدیر رول نویس میره همینه.
ولی کار جالبی بود.
من امرزو خریدم و هنوز وقت نکردم کامل بخونمش.


با سپاس
در پناه او

و ما از همین تریبون حرف های این ۳ شخصیت والا مقام عزیز تشکر کرده و به افتخار ایشان لایک را مینوازیم به شدت تا مشتی باشد بر دهان کسانی که هنوز اینجا رو دست کم گرفتن!

منظور منو بد متوجه نشید بچه ها!
من اصلا نمیگم تقصیر شما بوده و توی صحبتهام هم نگفتم چرا شما رفتید این حرفا رو زدید و اینا

وقتی در مورد تاریخچه سایت های هواداری ادبیات فانتزی صحبت میشه....باید به کسایی که شروع کننده جریان بودن توجه بشه و ازشون یاد بشه

در حال حاضر شما مدیران سایت هستین و حقتونه در مورد سایت صحبت کنید ولی کسی که این مطلب رو مینویسه باید حواسش باشه که از شما اطلاع کافی رو بگیره

همین که از این سایت به عنوان جریان ساز و بزرگترین سایت هواداری، اسم برده شده برای ما کافیه و باعث افتخاره

حرف پرنس کاملا درسته پویان جان، و حرف شما هم همین طور. مشکل اینجا بود که اینجا تاکید بیشتر روی فرد مصاحبه شونده بود. مصداقی هم اگه بخوام بیارم من و پرنس روی هم شاید چیزی در حدود یک ساعت در مورد خود سایت صحبت کردیم. اما از اون همه صحبت فقط چند خطش داخل گزارش چاپ شد. اگه به دوستان قدیمی دسترسی داشتیم حتما به اونا هم اطلاع میدادیم که خودشون شخصا حضور داشته باشن، ولی متاسفانه میسر نشد.

PouyanBaron عزیز،

راستش ما خودمون بیشتر از اینا انتظار داشتیم از این مصاحبه!

لازمه اینجا یه روشنگری اضافه کنم..

اولش با من تماس گرفتن که خودت بلند شو بیا بعنوان پیشکسوت حرف بزن، بعد گفتن از جادوگران کسی رو پیدا نکردیم، که طی تماسهای مکرر من با ایوان تونستم فردا ظهرش گیرش بیارم!

حالا دقت کنید، هر کسی توی این موقعیت قرار بگیره میگه.. خب.. می خوان از سایت بشنون دیگه! واس همینه که بالای مصاحبه من زدن " نماینده سایت افسانه ها! " ولی شما کل مصاحبه رو بخونی حتی کلمه " افسانه " توش نیومده!

چرا؟

چونکه وقتی نشستیم پای مصاحبه، گفتن مصاحبه ما در مورد فانتزی و نقش فارومای هواداری هست، اما مربوط میشه به خود کسی داره مصاحبه میشه! ینی اینکه آقای اسماعیل نژاد.. چه کردی تابحال تو این سایت..!


مشکل اینجا بود.. وگرنه ما بعنوان یه عضو کوچیک از این سایت، ( بشخصه! ) کل شخصیتمو مدیون این سایت هستیم!


در هر صورت شرمنده!

کلا با این مطالب حال نکردم
به عنوان کسی که زمانی از مدیران این سایت بوده و دوره طولانی رو به عنوان گرداننده سایت فعالیت داشته باید بگم.... حداقل باید از شروع کننده های این جریان اسم برده میشد

اشخاصی مانند محمدرضا قربانی(مملی)،فرهاد آذرنوا،علی نیلی و.....که ایجاد کننده این جریان بودند و برای پا گرفتن اینجور سایت ها فعالیت فراوان داشتن و هزینه های مالی و معنوی بسیاری کردند.

با اینکه برای افرادی که در این مجله اسم برده شد احترام فراوانی قائل هستم ولی معتقدم در مقایسه با این افراد هیچ کار شاخصی انجام ندادند

راستی جا داره من از همین تیریبون [سوء] استفاده کنم و رنک بالاسرم که نشان از وزیر لایق بودنمه رو تو حلق اون بدخواه مفنگی و معترض همیشگی که شک ندارم اجیرشده ی استکبار جهانیه تا اغتشاش کنه و مردم رو بر علیه من بشورانه فرو کنم

ولی ایوان من همیشه ازت یه تصور وحشتناکی داشتم! یه آدم لاغر و قد تو مایه های دکل ایرانسل،‏ با صورت ‏۳‏ تیغ و قیافه ای ترسناک! که هر کی میبینه میترسه اتوماتیک!‏:دی

ولی انصافا هر قدر هم مخوف نگاه کنی،‏ بازم یه معصومیتی داره چهره ت! البته اصولا همه ی اونایی که "یکمی" اضافه وزن دارن،‏ همیشه معصومیت دارن و اینا! ‏

ولی پرنس بالاخره بعضی جاها آفتابی شده بود و انتظارات وسیعی ازش نداشتیم! میدونستیم!‏:دی

کارای همشهری جوان رو به پیشرفته،‏ میشه به آینده ش امیدوار بود!‏

عجبا!
عجب پوششی داری ایوان! چقدر مخوف! چه نگاه مخوفی! چه تیریپ مخوفی! چه ایوان مخوفی! ای مخوف! ای امپراتور! ای یگانه ی دوران! ای مدیر! ای قدرقدرت! ای قوی شوکت! ای که از منوی تو محفلیان می ترسند و مرگخواران می لرزند! ای معروف! ای مشهور! ای که با فتوشاف (خدا وکیلی ایندفعه فتوشافه دیگه واقعا!) کله زخمی پیزوری را در کنار عکس باشکوه و مخوفت می چسبانند! ای که همه ی نظرها در مورد تو نیاز به تایید دارند. نظر مرا تایید بفرما! :شکلک پیر دانا در حال تعظیم:

اقدام خوب و جالبی بود.
امروز خریدمش.
ای کاش بیشتر می پرداختن به همه چی. کم بود 6 صفحه. در مورد فانتزی در ایران امیدوارم بازم ادامه بده این مجله.
رسانه ای شدن این فانتزی و فانتزی نویسی در ایران خیلی اهمیت داره، بشه روزی به طور مفصل ارجاع داده شه به یک رسانه و تلویزیون فارسی زبان ، خیلی عالی میشه.

شامپو معروف شدیا چه لباس مبدل حجیمی هم پوشیدی از تو چه پنهون منم وقتی میخوام کسی نفهمه وزیر سحر و جادو هستم لباس مبدلی در همین ابعاد میپوشم

بابا باور نکنید!!

نصف این چیزایی که نوشتن از خودشون در آوردن!! :دی


ولی خودمونیم ایوان! شیکمت تو افسایده!


ممنونم از همه.. بهرحال وظیفه ای بود که سعی کردیم به نحو احسن انجامش بدیم.


موفق باشید


پرنس

الآن اونایی که پاتر وسطشونه دقیقا کیان؟

آها حیف شد وسط هفته رو میتونستم یه کاریش بکنم نهایتش مرخصی میگرفتم.
متاسفانه تو این چند وقت نتونستم کسی از فانتزی دوستانو رو در رو ببینم همشم به دلیل گرفتاری های زیاد بوده. بالاخره زندگی های الان خیلی بدو بدو داره.

راستی قسمت صرف قهوه هم توهم فانتزی دوستانه بوده. کسی به ما قهوه نداد که! یه چایی استکانی آوردن گذاشتن با سینی وسط میز!

الفیاس:
من به هیچ عنوان اضافه وزن ندارم. تو که انتظار نداری من با این ظاهر اسکلتیم پاشم برم وسط مجله ماگل ها! خب ملت میترسن فرار میکنن!مجبور بودم پوشش استفاده کنم. پوششم یه ذره سنگین بود!

هری پاتر:
نه هری جان این مصاحبه هه یه روز دیگه. قبل از اون میتینگ جمعه بود. این حدود دو سه روز قبلش وسط هفته بود. دعوت شدیم به ساختمون همشهری تو کریم خان. من خودم ظهر همون روز خبر دار شدم. این خلاصه هم لینک خیلی خوبی بود ممنون هری جان، داخل خبر قرارش میدم.

وینسنت کراب:
خب چه کنیم دیگه، بیخود نیست رفتیم مرگخوار شدیم! چه میشه کرد. خشانت اصولا از اول در ما نهادینه بوده!!
من هرگونه عکس گرفتن با کله زخمی رو تکذیب میکنم. اینا همه توطئه است برای بدنام کردن مرگخوارها! ما تک تک عکس انداختیم. نمیدونم اون کله زخمی رو از کجا آوردن کاشتن بین ما!

کار جالبی بوده
هر روز هفته من یه جورایی میتونم مگر جمعه ها و این میتینگ هم دقیقا جمعه بود.

یه خلاصه از این جلسه رو میتونید اینجا بخونید
http://javan.hmg.ir/index.php/segment ... 86%D8%A7%D8%A8?Itemid=139
اینو میتونستید تو خبرم بزارید

ایوان من از این به بعد سعی میکنم محترمانه تر باهات حرف بزنم.جدی جدی ترسیدم.سوءتفاهم نشه ها.من از حالت نگاهت ترسیدم!بسیار خشمناکانه نگاه میکنی.مصاحبه رو خوندم.خوشحالم که اعضای جادوگران اینقدر وفادارن به سایت.حرفای پرنس هم واقعا زیبا بود.
شما دو تا خجالت نکشیدین با اون کله زخمی عکس گرفتین؟یه بلاتریکسی لوسیوسی چیزی نبود؟
نوشته بود به صرف قهوه.فالتونم گرفتن بعدش؟خب بیایین توضیحات بیشتر ارائه بدین.

ینی همین حالا فهمیدم فامیلی ایوان، اسماعیل نژاد ست! همیشه به همون مهدی میشناختیمش! ولی خودمونیم ایوان، یکمی اضافه وزن داریا!
مدل ریش و سیبیلت منو کشته شامپو! :d

در پاسخ به فسیل سایتمون:

ایوان، مهدی اسماعیل نژاده؛ پرنس هم سامی مسیحا.

دقیقا اسماشون چی هستش تو این مصاحبه؟