[1]

در دنياي امروزي مردميان كلمه ي سحر و كلمه ي جادو را هم معني ميدانند.
در دستور زبان فارسي وقتي كه بين دو كلمه حرف [2] مي آيد بين آن دو كلمه نوعي ارتباط برقرار ميشود.
دو نوع از مهمترين ارتباطات تناقض و تشابه معنايي بين آنهاست.
حال وقتي كه تركيب [3] را به زبان مي آوريم تمامي ما فكر ميكنيم كه اين دو كلمه تشابه معنايي دارند كه بايد بگويم اصلا اين طور نيست!!

اثبات اين قضيه با بعد بينش اسلامي امكان پذير است.
در بينش اسلامي جادو را متاثر از نفس پاكيزه ميدانند و سحر را متاثر از فيزيك و ماده و جسم.

براي اثبات اين قضيه مثال كاملا قانع كننده اي را بيان ميكنيم:
دو سال پيش فيزيكداني گمنام راز ساحر معروف «ديويد كاپرفيلد» را كشف كرد!
اين فيزيكدان توانست راز غيب كردن يك قطار توسط اين ساحر و همچنين پرواز او را كشف كند.
لازم به ذكر است كه اين دو عمل در يك استوديو و در حضور چندين هزار نفر اجرا شد.
اين فيزيكدان آلماني اذعان داشت كه كاپرفيلد با استفاده از قاعده ي بازتاب نور و كانون آينه به جاي جسم خود تصويري از جسم خود را بر روي صحنه ظاهر كرده است و تمامي حضار را گول زده است!

چنانچه ميدانيد يا شايد هم نميدانيد! اخيرا حقه اي در سينما باب شده است كه دست اندركاران فيلم ها با استفاده از تابانيدن نور بر اشخاص و استفاده از دستگاههاي پيچيده و ايجاد بازتاب بر روي سطحي از جنس شيشه تصويري را به وجود مي آورند كه كاملا شبيه آن چيزي است كه ما آن را روح ميناميم!

البته در اينجا لازم ميدانم در مورد روح مسئله اي را متذكر شوم و آن هم اين اين است كه ما روح را تمثيل ميكنيم يا به عبارت بهتر روح تمثيل ميشود و ما آن را ميبينيم و هيچ گاه خود روح را نميبينيم بلكه تصويري از آن را ميبينيم كه خود اين نيز جاي بحث فراوان دارد كه در اين مقوله نميگنجد.

بله!كاپرفيلد با استفاده از اين روش و البته بدون وجود شيشه بر روي صفحه و با استفاده از بخار آب بر روي صحنه به جاي شيشه تصويري از خود را بر روي صحنه ظاهر نمود و اين حقه را سوار كرد!

البته اين دانشمند هيچگاه نتوانست راز عبور كاپرفيلد را از درون ديوار چين آشكار كند و به همين دليل كشف قبلي او خيلي مورد توجه عموم مردم قرار نگرفت و هنوز مردم كاپرفيلد را يك جادوگر ميدانند.

اما از اين بحث نتيجه ميگيريم كه كاپرفيلد يك ساحر است و نه جادوگر!
جادوگر بدون هيچ واسطه اي و همچنين بدون هيچ حقه اي جادو ميكند.
ولي يك ساحر با استفاده از فيزيك و اجسام و قواعد پيچيده و گوناگون اين كار را انجام ميدهد.

البته شخصا وقتي با يكي از علماي ديني صحبت ميكردم(ايشان شاگرد دوم علامه ي طباطبايي محسوب ميشوند) در بين صحبت هاي ايشان پي به اين راز بردم كه اين عالم هيچ گاه يك ساحر را تمسخر ننموده و حتي ايشان را مورد عنايت قرار دادند و گفتند كه كار ايشان نيز كم از جادوگران ندارد!!

پس از كل اين بحث نتيجه ميگيريم كه كلمه جادوگر با ساحر و جادو با سحر متمايز از هم هستند و اين اشتباه است كه اين دو جفت كلمه را با يكديگر اشتباه بگيريم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاة!