هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: داستان‌های تکمیل‌شده :: هری پاتر و انتقام نهایی

هری پاتر و انتقام نهایی - فصل 11


فصل یازدهم
دیمینتو میبور


وقتی هری وارد شد دامبلدور پشت میزی که در اتاق بود نشسته بود و حالت عجیبی به خودش گرفته بود مثل اینکه میخواست همان موقع کشف بزرگی را به همه اعلام کند.وقتی هری وارد شد گفت:سلام هری،واقعا عجیبه مگه نه؟یادم میاد یک بار دو طلسم ایمپدیینتا و کروشیو با هم به بوتیربای پیر خورد.مهم نیست ما بریم سراغ کار خودمون.هری من یک حدسهایی در مورد ر.آ.ب میزنم.خب خیلی ها میتونن مخفف اسمشون چنین چیزی باشه ولی از همه ریگولاس بلک برادرسریوس اسمش به این اسم نزدیکتره.یک نفر دیگه هست که اسمش رینوس آمینندو بیداکوس هست.الان هنوز تو انگلیسه.ولی یکمی پیره.مثل من!و البته مثل من هم قدرت های جادویی زیادی داره.از اعضای محفل هم بود.من فکر کنم خودش بوده.حالا بهتره بریم سراغ کلاس خودمون اگه میخوای چیزی بدونی بپرس.
هری که تا حالا چیزی نگفته بود گفت:خب اصلا توی این کلاس چیکار میکنیم؟
دامبلدور گفت:چند ورد خوب و چند نکته جالب و از این جور چیزا برای شکست دادن ولدمورت.
هری گفت:خب از کی شروع میکنیم؟برنامه چیه؟
دامبلدور گفت:از همین الآن شروع میکنیم!و با ورد دیمینتو میبور.این ورد خیلی قویه هری باید مواظب باشی که داری کجا و چطوری ازش استفاده میکنی.همونطور که میبینی اینجا برای تمرین خیلی کوچیکه پس بهتره بریم به یه جای بزرگتر مثلاباغ حیاط پشتی چطوره؟
هری با تعجب پرسید:مگه اینجا حیاط هم داره؟
دامبلدور گفت:البته حالا بهتره بریم.
هری نمیدونست چرا تابحال به دری که درست کنار در آشپزخانه بود توجه نکرده،در هر صورت آن در حیاط بود.حیاط بسیار بزرگی بود و همانطور که دامبلدورمی گفت باغچه بزرگی هم وسط آن بود.معلوم بود که با طلسمهای امنیتی آن را از دنیای ماگلها جدا کرده بودند چون آسمان از آنجا کاملا مشخص بود.هوا هنوز روشن بود.دامبلدور گفت:طلسمی که بهت گفتم مثل طلسم های نابخشودنی اجرا کردنش به این راحتی ها نیست.باعث میشه که فردی که طلسم بهش میخوره نتونه تا یک هفته از طلسم های سیاه استفاده کنه.این طلسم از نیروهای سفید هست و مقال ولدمورت و مرگخوارهاش خیلی به درد بخور هست.رنگش زرده نسبت به طلسمهای دیگه هم خیلی بزرگه.حالا میتونی روی دیوار رو به رو امتحانش کنی.
هری تمرکز کرد حتی بیشتر از اونی که برای اجرای پاترونوس میکرد و در ذهنش گفت:دیمینتو میبور.طلسم کوچکی به رنگ زرد کم رنگ از نوک چوبش خارج شد و به دیوار خورد.ولی طلسم طوری که دامبلدور میگفت بزرگ نبود.دامبلدور جلو آمد و چوبش را به سمت دیوار گرفت و ناگهان طلسم زرد پر رنگی به طوری که چشم هری را آزار میداد و تقریبا اندازه اش دو برابر طلسمهای دیگر بود از چوبدستی او خارج شد و به دیوار خورد.دامبلدور که همچنان به دیواری که از شدت قدرت طلسم می لرزید نگاه میکرد گفت:خب برای اولین بار خوب بود یادمه آبرفورث هم دفعه اول همینطوری اجراش میکرد.
تا حدود عصر هری داشت روی این طلسم تمرین میکرد و خیلی هم پیشرفت کرده بود.حالا طلسمش کمی از طلسمهای دیگر بزرگتر بود و رنگش تیره تر شده بود.
موقع رفتن دامبلدور گفت:هری یادت باشه این طلسم میتونه برات دردسر درست کنه و در صمن برای جلسه بعد که شنبه دیگه است درست تمرین کن.البته جایی که کسی نباشه.و خداحافظ پرفسور پاتر.و با گفتن این حرف لبخندی به هری زد.
قبلی « هری پاتر و دوست جدید - فصل 13 تفاوت سحر با جادو » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
arsam
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۲۲:۲۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۲۲:۲۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۶
از: اینجا انجا همه جا
پیام: 28
 جدیدوموثر
طلسم جالبیه
harry topoloo
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۷ ۱۷:۲۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۷ ۱۷:۲۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۱
از: تپلستان
پیام: 203
 فصل دوازده
فصل بعدی رو از خودم در وکردم.
یک مقدار طولانی تر کردمش.
harry+potter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۴ ۲۱:۵۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۴ ۲۱:۵۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۳
از:
پیام: 37
 بعدی!!!!!
خیلی توپ بید.بعدیشو ودتر از خودت در وکن
bigsaleh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۲ ۱۶:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۲ ۱۶:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱/۳۱
از:
پیام: 33
 موافقم
من هم با نظر بقیه موافقم
کاش فصل ها ور زود تر می گذاشتی و یه کم طولانی تر بود
وای دسستت دردنکنه
MIKE_L
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۳۰ ۱۷:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۳۰ ۱۷:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۱۳
از: هاگزمید
پیام: 545
 خوبه
بسیار خوب...... ولی متافانه کوتاه. فصل بعدی رو زودتر بده... اگه بیشتر باشه بهتره.
spidmanbat
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۹ ۲۳:۰۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۹ ۲۳:۰۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۵/۱۸
از: تالار اسرار
پیام: 26
 ايول
خوبه ولي كوتاهه .فصل بعدي رو زود بده

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.