زندان آزکابان، همواره میزبان مرگخواران زیادی بوده است. اما اغلب آنها، در اولین فرصت از آزکابان می گریزند.

شاید انجام دادن کار سخت و حساسی مثل فرار از زندان، به صورت گروهی راحت تر به نظر برسد. اما تشکیل تیمی که اهداف و عقاید یکسان داشته باشند، چندان هم آسان نیست!

این بار نوبت لیسا تورپین، مرگخوار دائم القهر لرد سیاه است که راهی برای فرار از آزکابان بیابد و دوباره به اربابش بپیوندد.
اما در این بین مانعی وجود دارد!
هم سلولی هایی که نه تنها علاقه ای به فرار از زندان ندارند، بلکه معتقدند تنبیهی که قانون برایشان در نظر گرفته است ضروریست و موجب پرورش روحشان می شود!

اعضای محفل ققنوس، به همراه آلبوس دامبلدور، هم سلولی های غیر قابل تحملی برای لیسا محسوب می شوند که تنها یک راه برایش باقی گذاشته اند؛ تلاش برای راضی کردنشان به فرار!

لیسا موفق می شود هاگرید، محفلی تنومند و وفادار به دامبلدور را راضی به فرار کند. اما همه می دانند بدون حضور دامبلدور، همراهی محفلیان میسر نمی شود! این بار لیسا در تلاش است تا با نزدیک شدن به دامبلدور، او را هم با خود همراه کند.

اما آیا لیسا موفق می شود نظر دامبلدور را جلب کند؟
آیا دامبلدور راضی به سرپیچی از قانون می شود؟
آیا لیسا حاضر می شود برای فرار، دست از قهر کردن بردارد؟

برای یافتن پاسخ این سوالات، بهتر است سری به دعواهای زندانیان بزنید!