شخصی | |
---|---|
شناسه نمایشی | گادفری میدهرست |
عضویت از | ۱۳۹۷/۳/۲۲ ۱۴:۴۹ |
تاریخ گرفتن نقش | ۱۳۹۷/۳/۲۶ ۲۰:۰۰ |
معرفی شخصیت | نام و نام خانوادگی: گادفری میدهرست جنسیت: مذکر نژاد: خون آشام جبهه: محفل ققنوس ویژگی های ظاهری: پوست سفید، چشمای عسلی، خالکوبی روی پیشونی، موهای بلند و حالت دار مشکی ویژگی های اخلاقی: مودب، مهربون و خوش رو توضیحات: لندن، نیمه شب، هوای بارونی و گادفری که عمدا چترشو تو خونه جا گذاشته و داره تو کوچه پس کوچه ها راه میره و به خودش لعنت میفرسته که آدمو داگ باگ بگیره، ولی جو نگیره. تو همین حین که داره فحشای تمیز و پاستوریزه به خودش میده، یه دفعه سنگینی نگاه یه نفرو رو خودش حس می کنه. برمی گرده و می بینه یه مرد هیکلی قد بلند بهش زل زده. صورت مرد خیلی رنگ پریده ست و چشماش مثل دو تا لامپ برق می زنه. مرد یه نیشخند می زنه و دندونای نیش تیزش از داخل دهنش می زنه بیرون. طبیعتا گادفری باید با دیدن این موجود فریادی می کشید و فرار می کرد، اما به جاش اشک شوق تو چشماش حلقه می زنه و با شعف و خوشحالی و شور به سمتش خیز برمی داره و دو دستاشو میذاره رو شونه های مرد. - بالاخره سرنوشت ما رو به هم رسوند! بالاخره تبدیل به خون آشام میشم و به عمر جاودان دست پیدا می کنم! مرد هیکلی انگلیسی بلد نیست و نمی فهمه گادفری داره چی میگه، ولی از عکس العمل غذاش راضیه، دوییدن دنبال غذا اونم تو شب بارونی حتی واسه خون آشاما ام خوشایند نیست. خیلی خوبه که غذا با میل خودش بیاد نزدیکت و گردنشو بگیره سمتت و آماده خورده شدن باشه. مرد هیکلی دندونای نیش تیزشو تو گردن نرم گادفری فرو می کنه و گادفری فریاد بلندی می کشه و سعی می کنه خودشو بکشه عقب، ولی مرد محکم نگهش میداره. خون گادفری با سرعت زیادی از بدنش خارج میشه. گونه های مرد با خون گادفری کم کم به خودش رنگ می گیره و در عوض رنگ از صورت گادفری می پره. دید گادفری تار میشه و از حال میره. مرد هیکلی بعد از این که یه دل سیر از غذای خوشمزه اش خورد، گادفریو کنار خیابون ول می کنه و میره. زندگی گادفری می تونست همین جا به پایان برسه، ولی خوشبختانه محفلیا جسم تقریبا بی جونشو پیدا می کنن و اونو با خودشون به خونه ی گریمولد می برن و ترکیب سوپ پیاز و خون داکسی بهش می خورونن تا حالش جا بیاد. گادفری ام با گریه واسشون تعریف می کنه که چه طور شکار خون آشام شده و از این صحبتا و چه قدر ناراحته که دیگه انسان نیست و خون آشامه جون عمه اش. محفلیای مهربونم کلی باهاش همدردی می کنن و ازش می خوان که همین جا بمونه. گادفری ام با خوشحالی قبول می کنه، چون تو خونه ی گریمولد یه عالمه بچه ویزلی... نه چیزه منظورم اینه که یه عالمه داکسی لای پرده ها بود که می تونست از خونشون تغذیه کنه. |
محل زندگی | خونت می خورم و سیراب میشم! |
منطقهی زمانی | (GMT+3:30) تهران |
شغل | گاز گرفتن مرگخوارا و خوردن خونشون |
اطلاعات بیشتر | جانورنما: خفاش فوبیا: رنگ صورتی معشوقه ها: رزالی، ناتان تبدیل کننده به خون آشام: بنجامین |
اجتماعی | |
---|---|
وب سایت | https://hive.blog/@sadaf.alinia |
پیامها | 234 |
وفاداریها | ریونکلاو، محفل ققنوس |
آخرین ورود | ۱۴۰۳/۲/۷ ۱:۲۳ |
امضا |