نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
![[index]](/modules/mediawiki/images/mediawiki.png)
محفل ققنوس
«گند زاده ها و گرگینه ها و خائن به خون ها و دزد ها...» -- کریچر جن خانگی
زماني كه ولدمورت براي اولين بار در دهه 1970 به قدرت رسيد، دامبلدور گروهی را جمع کرد تا با هم بر ضد او بجنگند. اين گروه خود را محفل ققنوس می نامیدند. اعضا نمایانگر عده گوناگونی از مردم بودند؛ از جادوگرها تا فشفشه ها. این گوناگونی نشان واقعی گروه و کلید فلسفه دامبلدور است؛ ایستادن در طرف کاملا متضاد فلسفه منحصر به فرد بودنی که در خانواده هایی نظیر مالفوی، بلک و خود ولدمورت یافت می شود.
پس از آنکه ولدمورت در سال 1995 قدرت خویش را دوباره به دست آورد و وزارت خانه نخواست با او مقابله کند، دامبلدور محفل را دوباره تجدید کرده و اعضای جدیدی را اضافه کرد. این تلاش هوشمندانه ای بود تا افرادی را پیدا کند که بتوانند در وزارت خانه جاسوس باشند؛ شکلبوت و تانکس در این زمان به محفل پیوستند (م.ق). این محفل تازه شکل یافته، در جنگ سخت و تن به تنی در ژوئن 1996 با مرگخواران جنگید.
همچنین گروه دانش آموزانی که دفاع در برابر جادوی سیاه را توسط هری می آموختند و خود را ارتش دامبلدور می نامیدند، بطور جالب توجهی شامل گروهی از قهرمانان ناسازگار با محیط و غیر دوست داشتنی بود. این گروه نیز در ژوئن 1996 در نبرد شرکت کرد و خوشبختانه شاهد هیچ مرگی نشد؛ اگرچه تعدادی از اعضا زخمی شدند.
بسیاری از اعضای محفل هنگام اولین به قدرت رسیدن ولدمورت در دهه 1970، جان سپردند. زماني كه ولدمورت براي دومين بار به قدرت رسيد، بسياري از اعضا هم كشته شدند.
تا هنگام مرگ سیریوس، محفل ققنوس از شماره دوازده میدان گریمولد به عنوان قرارگاه استقاده می کرد. این خانه قدیمی که یک مایل دورتر از کینگز کراس و در یک محله قدیمی لندن قرار دارد، به وسیله افسون وفاداری پنهان شده است (م.ق.3، م.ق.4، م.ق.5، م.ق.6، م.ق.7، م.ق.9)
اعضای محفل ققنوس در دهه 1990
بلک، سیریوس (Black, Sirius) به محفل اجازه داد تا از خانه اش، میدان گریمولد شماره دوازده، به عنوان قرارگاه استفاده کند. چون وزارت خانه مراقب او بود، به او زیاد اجازه بیرون رفتن داده نمی شد. در سازمان اسرار توسط دختر دایی اش، بلاتریکس لسترنج مرگ خوار، کشته شد.
دیگل، ددالوس (Diggle, Dedalus) جادوگری که جزو گروه نگهبانان پیشتازی بود که هری را در فرار از خانه دورسلی ها یاری می کردند. به نظر می رسد که در پنهان کردن هری قبل از شروع هاگوارتز کمک کرده باشد. کلاه مردانه بنفشی را ترجیح می دهد که معمولا وقتی شدیدا هیجان زده می شود، از سرش می افتد (س.ج.2، س.ج.5، م.ق.3).
دوج، الفیاس (Doge, Elphias) جادوگر پیری که صدایی خس خس مانند و موهای نقره ای دارد و همراه با دامبلدور در هاگوارتز حضور داشت. عضو محفل ققنوس اوليه بود و در آن هنگام کلاه احمقانه ای بر سر می گذاشت. همچنین جزو نگهبانان پیشتازی بود که به هری در فرار از خانه دورسلی ها یاری کردند (م.ق.3، م.ق.9)
دامبلدور، آلبوس پرسیوال والفریک برایان (Dumbledore, Albus Percival Wulfric Brian) مدیر مدرسه سحر و جادوگری هاگوارتز. موسس و رازنگهدار محفل ققنوس. وي نبرد سازمان اسرار را با از كار انداختن همه مرگ خواران و دوئل با ولدمورت، نجات داد (م.ق.3، م.ق.37). در ژوئن سال 1997 توسط سيوروس اسنيپ كشته شد.
دامبلدور، آبرفورث (Dumbledore, Aberforth) زماني كه آن عكس دسته جمعي كه مودي نگه داشته است، گرفته شد، تنها زماني بود كه مودي آبرفورث را ديد. حدودا اواسط آگوست 1996 (م.ق.9). آبرفورث برادر آلبوس دامبلدور بود و به عنوان كافه دار در كافه هاگزهد، واقع در هاگزميد كار مي كند. در نبرد هاگوارتز، آبرفورث از هاگزهد براي خارج كردن دانش آموزان و كساني كه خواستار جنگيدن بودند، استفاده كرد.
فيگ، آرابلا دورين (Figg, Arabella Doreen) فشفشه اي كه به همراه چندين گربه، در ويستريا واك، دو خيابان دورتر از پرايوت درايو، زندگي مي كند. كليد تلاشهاي دامبلدور براي مراقبت از هري در زماني كه او با دورسلي ها زندگي مي كرد. در روزي كه ديوانه سازها به پرايوت درايو آمدند، با ماندانگاس فلچر همكاري مي كرد (م.ق.2)
فلچر، ماندانگاس «دانگ» (Fletcher, Mundungus Dung) كلاه بردار تجاري مي باشد و بهتر است كه او را، با وجود غير قابل اطمينان بودنش، در دست داشت. وي عضو محفل ققنوس اوليه نبوده است (م.ق.5). به احتمال زياد، دانگ باعث و باني مرگ مودي در نبرد هفت هري بود، زماني كه پس از حمله مرگخواران خودش را غيب كرد.
هاگريد، روبيوس (Hagrid, Rubeus) نيمه غولي كه به همراه مادام ماكسيم براي جستجوي غول ها به كوهستان ها فرستاده شده بود. وي در نبرد برج، نبرد هفت هري و نبرد هاگوارتز جنگيد.
جونز، هستيا (Jones, Hestia) ساحره مو سياهي با گونه هاي قرمز است كه جزو نگهبانان پيشتازي بود كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري مي كردند. عضو جديد محفل ققنوس (م.ق.3).
لوپين، ريموس جي. (Lupin, Remus J) گرگينه. جزو نگهبانان پيشتازي بود كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري مي كردند. وجود او ضروری بود چون او تنها کسی بود که هری او را می شناخت و به او اعتماد داشت. لوپين، كه هميشه به دليل وضعيتش نتوانسته شغل عادي داشته باشد، حالا در قرارگاه زندگي كرده و بطور تمام وقت براي محفل كار مي كند. وي در نبرد سازمان اسرار و نبرد هفت هري جنگيد و در نبرد هاگوارتز، به همراه همسرش نيمفادورا تانكس، كشته شد.
مك گونگال، مينروا (McGonagall, Minerva) جانور نما. معلم تغيير شكل و معاون دامبلدور در هاگوارتز. وي در نبرد هاگوارتز جنگيد.
مودي، الستور «چشم باباقوري» (Moody, Alastor Mad-Eye) كارآگاه (شناخته شده به عنوان يكي از بهترين كارآگاه هاي وزارت خانه). وي عضو محفل ققنوس اوليه بود. شناخته شده به عنوان كسي كه با وجود اينكه اجازه استفاده از افسون هاي نابخشودني را بر ضد ولدمورت دراولين جنگ داشت، هرگز خود را به اندازه مرگخواران تنزل نداد. هميشه سعي داشت مظنونين را زنده دستگير كند؛ او زخم هايي دارد كه چنين چيزي را اثبات مي كنند.
يكي از كارهاي احساساتي اندكش اين است كه عكس قديمي و كهنه اي از محفل ققنوس اوليه را نگه داشته است. وي جزو نگهبانان پيشتازي بود كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري دادند. وي در نبرد سازمان اسرار جنگيد (ج.آ.19، ج.آ.27، م.ق.3، م.ق.35) و در نبرد هفت هري كشته شد.
پادمور، استرجس (Podmore, Sturgis) جادوگر مو بوري با چانه اي بزرگ كه دو سال از اسنيپ و والدين هري بزرگتر است. جزو نگهبانان پيشتازي كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري كردند. وي توسط جادوگر نگهبان، اريك مانچ، در 31 آگوست 1995 ساعت يك صبح در وزارت خانه در حالي دستگير شد كه سعي داشت دري امنيتي را به زور باز كند. جرم وي تجاوز از قانون و تلاش براي دزدي بود. او حرفي در دفاع از خودش قبل از ويزنگاموت نزد و در 6 سپتامبر 1995 به شش ماه حبس در آزكابان محكوم شد (م.ق.3، م.ق.14).
شكلبولت، كينگزلي (Shacklebolt, Kingsley) كارآگاهي با برتري و توانايي قابل توجه. وي مسئول دستگيري سيريوس بلك بود و گمراهي به وجود مي آورد تا از سيريوس محافظت كند و هر جا كه ممكن بود توسط آرتور ويزلي حمايت و ياري مي شد. كينگزلي توسط فاج انتخاب شده بود تا در مواجهه اش با دامبلدور در مورد الف دال، با او همراه باشد. او عامل اخراج نشدن هري بود. وي جزو نگهبانان پيشتازي بود كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري كردند. به نظر مي رسد كه شكلبولت جيمز پاتر را مي شناخته است؛ زيرا در خانه دورسلي ها هنگامي كه شباهت هري به جيمز را يادآور مي شد، جيمز را با نام كوچك صدا زد. اگرچه، شكلبولت به عنوان عضوي از محفل ققنوس در دهه 1970 نام برده نشده است. وي در نبرد سازمان اسرار جنگيد و دوئل سيريوس با بلاتريكس را ادامه داد؛ ولي بلاتريكس از او گريخت (م.ق.3، م.ق.27، م.ق.36). و در نبرد هفت هري و نبرد هاگوارتز نيز جنگيد. او به عنوان وزير سحر و جادو جانشين روفوس اسكريمجيور و پيوس تيكنسي شد و اصلاحات ضروري بسياري در وزارت خانه ايجاد كرد (ي.م.36).
اسنيپ، سيوروس (Snape, Severus) مرگ خوار سابق و ذهن جوي ورزيده كه در دهه 1970، به قيمت به خطر انداختن زندگي اش براي محفل جاسوسي مي كرد. هيچوقت در شماره دوازده ميدان گريمولد غذا نخورد. نقش اسنيپ اين بود كه هويت مرگخواري خودش را حفظ كند تا جاسوسي ولدمورت را كرده و از آن اطلاعات براي زنده نگه داشتن هري استفاده كند. در سال 1996، دامبلدور به اسنيپ دستور داد تا در صورتي كه نياز به حفظ پوششش داشت (و دلايل ديگر)، او را بكشد؛ و اسنيپ به تلخي قبول كرد. اسنيپ دامبلدور را در ژوئن 1997 به قتل رساند و در همين سال پس از تسخير وزارت خانه به دست مرگ خواران، (در حالي كه هنوز زير پوشش مرگ خواري اش بود) مدير هاگوارتز شد. با وجود اين كه ولدمورت به وفاداري اسنيپ ايمان داشت، او را در سوء قصد اشتباهي براي به دست آوردن كنترل عصاي مرگ به قتل رسانيد.
تانكس، نيمفادورا (Tonks, Nymphadora) كارآگاه، بسيار تازه كار در تابستان 1996، كه در تابستان 1995 به تازگي مدرك كارآگاهي اش را گرفت. پس از اينكه محفل دوباره شكل يافت، تانكس در همان سالي كه مدركش را گرفت عضو آن شد. جوان (احتمالا 6 سال بزرگتر از هري) و بسيار دست و پا چلفتي (تقريبا نهان كاري و رديابي را رد شد و هيچ استعدادي در برخي از اوراد ساده مانند اسكرجيفاي نداشت.) بوده، ولي در اختفا و تغيير قيافه استاد است. وي دگرگون نما است و مي تواند ظاهرش را هر وقت كه بخواهد عوض كند. جزو نگهبانان پيشتازي كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري كردند. عامل مهم جاسوسي محفل در وزارت خانه. او در نبرد سازمان اسرار توسط بلاتريكس لسترنج به شدت زخمي شد (م.ق.3، م.ق.38). همچنين تانكس در نبرد هفت هري جنگيد و به همراه همسرش ريموس لوپين در نبرد هاگوارتز كشته شد.
ونس، املاين (Vance, Emmeline) ساحره اي باوقار كه جزو نگهبانان پيشتازي بود كه هري را در فرار از خانه دورسلي ها ياري دادند (م.ق.3). در اولين هفته هاي جنگ دوم جادوگري به طور نفرت انگيزي توسط مرگ خواران كشته شد (اواخر ژوئن يا اوايل جولاي 1996 [ Y16 ] ) (ش.د.1). سيوروس اسنيپ نزد بلاتريكس ادعا مي كرد كه او كسي بوده كه وي را لو داده است (ش.د.5). قتل وي در لندن، نزديكي خيابان داونينگ به وقوع پيوست (ش.د.1).
ويزلي، آرتور (Weasley, Arthur) افرادي را از وزارت سحر و جادو براي پيوستن به محفل جمع مي كند و همچنين اطلاعاتي را در آنجا گرد مي آورد. هنگامي كه در پست نگهباني بود توسط مار ولدمورت زخمي شد (م.ق.5، م.ق.21). وي در نبرد هفت هري و نبرد هاگوارتز جنگيد.
ويزلي، بيل (Weasley, Bill) كاري اداري در گرينگاتز شعبه لندن گرفت تا بتواند به محفل كمك كند. وي با جن ها مذاكره مي كرد تا بفهمد از كدام طرف هستند (م.ق.5، م.ق.9). بيل چنان توسط گري بك در نبرد برج صدمه ديده بود كه در ابتدا تصور شده بود كه مرده است. او نجات پيدا كرد، ولي به همراه زخم هايي بد شكل و تمايلاتي گرگينه وار. وي در نبرد هفت هري و نبرد هاگوارتز جنگيد.
ويزلي، چارلي (Weasley, Charlie) با اژدهاها در روماني مشغول به كار است و همچنين براي محفل عضو جمع مي كند (م.ق.5). وي در نبرد هاگوارتز جنگيد.
ويزلي، مالي (Weasley, Molly) مسئولیت مرتب کردن خانه شماره 12 گریمولد را بعد از اینکه محفل در آن جا ساکن شد، به عهده گرفت (م.ق.6). وي در نبرد هاگوارتز جنگيد و بلاتريكس لسترنج را كشت.
اعضاي محفل ققنوس در دهه 1970
كه در بالا نام برده نشده اند.
بونز، ادگار (Bones, Edgar) به همراه اغلب اعضاي خانواده اش كشته شد. هاگريد خانواده بونز را از بهترين جادوگران و ساحره هاي قرن مي دانست (س.ج.4، م.ق.9).
ديربورن، كارادوك (Dearborn, Caradoc) 6 ماه پس از گرفته شدن عكس دسته جمعي ناپديد شد. بدن وي هرگز پيدا نشد (م.ق.9)
فنويك، بنجي (Fenwick, Benjy) كشته شد، و تنها تكه هايي از او پيدا شد (م.ق.9)
لانگ باتم، فرانك و آليس (Longbottom, Frank and Alice) كارآگاه، مهم به دليل اين كه شخصا با ولدمورت روبرو شده و 3 بار نجات پيدا كردند. پس از سقوط ولدمورت، توسط لسترنج ها و بارتي كراوچ پسر تا حد ديوانگي شكنجه شدند. هر دو در سنت مانگو به سر مي برند (ج.آ.30، م.ق.9، م.ق.38).
مك كينون، مارلين (McKinnon, Marlene) دو هفته پس از گرفتن عكس دسته جمعي توسط مرگ خواران (طبق گفته هاي كاركاروف، تراورز هم در ميان آنها بود) به همراه كل خانواده اش كشته شد. هاگريد او را يكي از بهترين ساحره هاي قرن مي دانست (س.ج.4، ج.آ.30، م.ق.9).
ميدوز، دوركاس (Meadows, Dorcas) توسط خود ولدمورت كشته شد؛ كه اين ميزان اهميت وي را در جنگ عليه ولدمورت نشان مي دهد (م.ق.6، م.ق.9).
پتي گرو، پيتر (Pettigrew, Peter) به علت شكي كه به قابل اعتماد بودن ريموس لوپين وجود داشت، در لحظات آخر با ايده سيريوس بلك، پيتر به عنوان رازدار پاتر ها انتخاب شد. بدبختانه، پتي گرو از يك سال پيش خيانت كرده و براي ولدمورت جاسوسي مي كرد. او پاترها را لو داد، و همچنان به عنوان يك مرگخوار به ولدمورت خدمت مي كند (ز.آ.19، ج.آ.1، ج.آ.33، م.ق.3).
پريوت، گيديون و فابيان (Prewett, Gideon and Fabian) برادراني كه هنگام نبرد با پنج مرگخوار شامل آنتونين دالاهوف، جان دادند. مودي از آنها خيلي تعريف مي كرد و هاگريد آنها را از بهترين جادوگران قرن مي دانست (س.ج.4، م.ق.9، م.ق.25).
پاتر، ليلي و جيمز (Potter, Lily and James) مهم به دليل اين كه شخصا با ولدمورت روبرو شده و سه بار نجات پيدا كردند. توسط خود ولدمورت در هالووين 1981، در دره گودريك به قتل رسيدند (س.ج.1، م.ق.38).
اعضاي محفل ققنوس در ليست A-Z فرهنگ نامه با اين آيكون مشخص شده اند: 
همچنين رجوع كنيد به:
نقل قول هاي رولينگ در مورد محفل ققنوس (فهرست اكسيو كووت)
- منبع: The Order of the Phoenix