وبسایت لیکی کالدرون در مراسم افتتاحیهی فیلم جانوران شگفت انگیز در شهر لندن, با دیوید یتس و دیوید هیمن که به ترتیب کارگردان و تهیه کنندهی این فیلم هستند گفتگویی انجام داد و آنها در مورد تجربهی کار با جی. کی. رولینگ به عنوان فیلمنامه نویس و برنامههایشان برای فیلمهای بعدی صحبت کردند.
واکنش شما به خبر نوشته شدن این فیلمنامه توسط جی کی رولینگ چی بود؟
هیمن: مشتاق بودیم! میدونی, وقتی داستان پاتر تموم شد, احساسات متناقضی داشتیم. هم ناراحت بودیم چون از خونوادهمون انگار جدا میشدیم و هم هیجانزده که این فرصت رو داریم که چالش های جدیدی رو امتحان کنیم. اما بعد از چند سال, اصلا نمیدونستیم قراره دوباره سراغ این داستان بریم. ولی در عین حال ممکن نیست دنیایی با این همه پتانسیل برای کشف چه از نظر جغرافیایی و چه تاریخی, به راحتی فراموش بشه. پاتر بخش بزرگی از زندگی هر دوی ما (هیمن و یتس) بوده و به شکلهای مختلف باعث بهبودش شده. من تا ابد مدیون جو هستم که به ما این دنیا رو هدیه داده و معلومه که خوشحالم دوباره به عنوان تهیه کننده به این دنیا قدم بگذارم. فرصت دوباره کار کردن با افرادی مثل دیوید (یتس) یک امتیازه که به خلاقیت آدم پر و بال میده.
آیا تعجب کردید که خانم رولینگ فقط از طریق چیزی شبیه دایره المعارف قادر به نوشتن این فیلمنامه بود؟
هیمن: جو اعتراف کرده که این نخستین فیلمنامه ش هست اما خیلی سریع یاد میگیره و قدرت تخیل بالایی داره. او بسیار باهوشه و خیلی سریع ساختار فیلمنامه رو یاد گرفت. نوشتن فیلمنامه بیشتر از یک سال طول کشید. وقتی که نسخهی اولیه به دستم رسید کمی نگران بودم چون کسی که نویسنده ی فوق العادهایه نمیتونه الزاما فیلمنامهنویس باشه. تفاوتها بسیاره و خیلیها قبلا تلاش ناموفقی داشتند. اما به محض اینکه میخونیش, میدونی که به دست نویسندهای قدرتمند نوشته شده. کاراکترها و بعضی از صحنهها بسیار عالی بودند.
جو انسانی متواضعه که نمیومد بگه " من بلدم" , او به دنیای خودش و کاراکترهاش آشناست اما میدونست که این ساختار برای او جدیده.
چطور با هم روی فیلمنامه کار کردید؟
یتس: اون دستنوشتههاش رو میاورد و با هم مرورش می کردیم و یادداشتها رو میخوندیم. هر صحنه رو مرور میکردیم و در مورد هر نکته ی شدنی یا نشدنی بحث میکردیم. همونطور که دیوید (هیمن) گفت جو بسیار عملگراست. تصور آدم اینه کسی که همچین کاری رو در مقایس جهانی خلق کرده خیلی متعصب باشه اما طی این فرآیند جو نشون داد که ذهن باز و پذیرایی داره که بلندپروازه. در این فرآیند او همیشه یه قدم از شما جلوتره. ما معمولا فیلمنامه رو با هم می خوندیم و انگار داستان و کاراکترها جلوی چشممون جون میگرفتند. بعد مشغول بحث در مورد عملی بودن بخش های مختلف میشدیم.
برای جو این فرآیندی که داستانش را از بین دو سه تا دستنویس اولیه به مرور زمان کشف کند و بعد شاهکار کرد!
هیمن: جو یک نویسنده است و در مورد نیازش به نوشتن حرف میزنه. الان داریم روی فیلمنامه ی دوم کار میکنیم و جو یک طرح اولیه – یک خط مشی کلی به ما داد. بعد دو روز نگذشته بود که دو و دو صفحه نیمه ایده – نیمه فیلمنامه روی میز ما بود! دست خودش نیست. اون فقط مینویسه و کلمات رو ردیف میکنه.
ادی ردمین انگار برای این نقش ساخته شده اما آیا از اول هم انتخاب همین بود؟ چقدر قانع کردنش سخت بود؟ چون بهرحال بازیگری در سطح ادی که اسکار برنده شده باید چند سال آینده رو صرف این مجموعه بکنه,البته اگر هر سال یک فیلم جدید اکران بشه.
یتس: ادی از اول کار با ما بود. او بازیگر خیلی خوبیه که روح بزرگی داره. و به محض اینکه جلوی دوربین قرار میگیره, شما هم حسش میکنید. این انسانیت برای ما خیلی مهم بود چون نیوت اسکمندر نسبتا پیچیده و درونگراست که جامعهگریزه.
در ابتدای کار ما فیلمنامهای نداشتیم که به ادی بدیم. تنها دستنوشتهی دوست داشتنی و غیر قابل پیشبینی در دست ما بود که می خواستیم در وقت کامل مناسب به ادی بدهیم. برای همین سه ماه اول تنها به او ایدهی کلی و روند کار با جو را گفتیم. وقتی در نهایت فیلمنامه کامل شد, در اختیار ادی قرار گرفت. این موضوع که ادی عاشق کتابها و فیلمهاست هم کمک کرد. حتی او قبلا برای بازی در فیلم هری پاتر تست داده بود ( برای نقش تام ریدل جوان در فیلم تالار اسرار) که انتخاب نشد.
فیلمنامه ی جو زیبا و متفاوت از پاتر است اما در عین حال بهترین خصوصیات آن را دارد و به همین خاطر ادی سریع نقش را پذیرفت.
آیا جو موقع نوشتن ادی را در نظر گرفته بود؟
یتس: نه ولی تقریبا خبر داشت که قبل از فرستادن فیلمنامه ما او را مد نظر داریم.
هیمن: وقتی به مرحله ی انتخاب بازیگر رسید, با جو مشورت کردیم و او خیلی راضی و هیجان زده بود.
چرا دنیا به داستان جانبی دیگری از هری پاتر نیاز دارد؟
یتس: این اصطلاح داستان جانبی هری پاتر باعث میشه این فیلم کم اهمیت به نظر برسه. در حالی که در واقع فصل جدیدی از دنیایه که جو خلق کرده و به عقیده ی من ایدههای بزرگی چه از نظر داستانی و از چه نظر شخصیت پردازی داره. ما اینجا یکی از بهترین قصهگوهای دنیا رو داریم که با همهی وجود میخواد داستانهای جدیدی رو برای دنیا بگه که نه هری پاتره, نه هاگوارتز, و نه مدرسهی شبانه روزی. داستانهایی که در دهههای بیست, سی, چهل میلادی رخ میده – و در واقع به موازات زمان ما با شخصیتهایی کاملا جدید پیش میره. اصطلاح داستان جانبی هری پاتر باعث بی توجهی به این مسئله میشه.
هیمن: ضمن اینکه جو نیاز مالی به این کار نداره. او داستان پردازه و این دنیاییه که دوست داره و میشناسه. همونطور که دیوید گفت, با نیویورک سال ۱۹۲۶ فرق داره و بله, به دنیای پاتر متصله ولی در عین حال مستقله و فضاها آشنایی داره, بخصوص الان که رئیس جمهور منتخب آمریکا به گرم شدن زمین اعتقادی نداره! البته داستان زمانی نوشته شده که هنوز ترامپ رئیس جمهور نشده بود اما فضای سیاسی داستان در همین طیفه. محیط های خارج – محیط های در مورد تعصب و پذیرش, جوری که مردم بیگانه میشن – شبیه آلمان و اروپای دههی بیسته. ظهور فاشیسم بخصوص یادآور بریگزیت و ترامپه. فیلم برای سرگرمیه اما فکر میکنم دلیل تاثیر کلمات جو ناشی از علاقه اش به جهان و جامعه است و به نظرم فیلم در مورد همینه. این مشکلات محدود به زمان خاصی نیستن و امروز هم قابل مشاهده ان.
چقدر این فیلم پتانسیل لحظات مهم سیاسی و تاریخی رو داره؟ همونطور که گفتی الان دورهی خاصیه و با توجه به اینکه فیلمهای بعدی در راهند, چقدر این فیلم با تاریخ بشر همراهه؟ چقدر از این لحظات بالقوه داره؟
هیمن: ولدمورت و مرگخوراها و مالفوی ها مثال خوبی هستند. فکر میکنم این موضوع که بین جنگها (جنگ جهانی اول و دوم) اتفاق میفته خیلی مهمه. نمیدونم با جنگ جهانی دوم سر و کار داریم یا نه اما تاثیرش رو همین الان هم در بخشی از داستان میشه گفت. ولی در عین حال این فیلم برای سرگرمیه و در عین حال مثل هر صنعت سرگرم کنندهی دیگری امیدواره با جهان مرتبط باشه و فکر میکنم این چیزیه که فیلم رو خاص میکنه.
چطور در این مقطع تصمیم گرفتید پنج فیلم بسازید؟ آیا خط مشی دارید؟
هیمن: امیدوارم فیلم اول خوب نتیجه بگیره. جو نظرش روی پنج فیلمه و برای پنج فیلم ایده داره.
و میدونید که برای بقیه فیلمها چی در نظر داره؟
یتس: جو یک طرح کلی از چیزی که قراره اتفاق بیفته داده اما همه چیز هنوز توی ذهنش در حال شکل گیریه که برای گفتنشون خیلی زوده. فقط میدونم که موقع نوشتن فیلم اول در مورد نوشتن دنباله ها مطمئن نبود. اون به سه گانه فکر میکرد و تقریبا هم برای سه تا فیلم برنامه ریزی شد. اما وسط کار این فکر به سرش زد که" من داستان دو و سه رو میگم و یکی دیگه میتونه فیلمنامه رو بنویسه!" هر چی باشه نوشتن فیلمنامه...
هیمن: .. سخته!
یتس: سخته و وقتی فیلمنامه ی اول رو تموم کرد فکر میکنم انقدر از کل کار خوشش اومده بود و هیجان زده بود که گفت” خودم هر سه تا رو مینویسم. هیچکس دیگه لازم نیست بنویسه." و وسطای فیلمنامهای که الان داریم کار میکنیم طی جلسهای گفت که " میدونین چیه؟ این پنج تا فیلم میشه."
واکنش شما چی بود؟
یتس: غافلگیر شدیم. الان داریم قدم به قدم جلو میریم و هر فیلم حدود دو سال طول میکشه و در مجموع مسئولیت بزرگیه. ایده های جو برای این مجموعه از نظر داستانی خیلی بلند پروازانه و برای فیلمهای گیشهای خیلی نامعموله - ولی خیلی جالبه."
( در مورد تئاتر کودک نفرین شده) آیا ممکنه که زمانی نسخهی سینمایی این داستان رو بسازید؟
هیمن: اصلا نمیدونم. در این مورد هیچ صحبتی نکردیم و در حال حاضر موفقیت این نمایش بی نظیر بوده. الان تمرکز ما روی موفقیت فیلمهای بعدیه, باید دید چی پیش میاد.
در مورد تعهد بازیگرها به فیلم صحبت کردیم اما شما به عنوان کارگردان چقدر به این مجموعه متعهد هستید؟
یتس: من قطعا کارگردانی فیلم دوم رو بر عهده دارم و دوست دارم در بقیه هم همکاری داشته باشم. عاشق کار کردن با جو و دیوید هستم و سعی میکنم طوری با دیوید کار کنم که در کنار هر فیلم جانوران, بتونم روی یک پروژهی دیگه هم کار کنم. این ایدهآل منه – فیلمهای کوچک کم هزینه که بتونم چند هفتهای بسازم.
و فیلم بعدی در پاریس اتفاق میفته؟
هیمن: ما لندن ۱۹۲۶ رو داریم. نیویورک ۱۹۲۶ رو داریم. هر دو دوست داریم که پاریس ۱۹۲۸ رو نشون بدیم ولی باید دید.