شخصی | |
---|---|
شناسه نمایشی | ریموند |
عضویت از | ۱۳۹۸/۱/۱۴ ۱۳:۵۰ |
تاریخ گرفتن نقش | ۱۳۹۸/۱/۱۵ ۷:۳۰ |
معرفی شخصیت | نام: ریموند خصوصیات ظاهری: مطابق با گوزن های قهوهای ویژگی جادویی: توانایی صحبت کردن به عنوان یک چهار پا شئ جادویی: کتابچه ی قصه معرفی شخصیت: بر خلاف دیگر موجودات جامعه ی پنهان جادوگری، ریموند طبیعی بود. توانایی صحبت کردن یک گوزن اگر شنیده نشود همه چیز عادی جلوه می کند. در خانه اش محفل ققنوس چیزی جز دردسر از جانب گوزن نصیب کسی نمی شد. شاخ هایش به در و دیوار و ریش سالمندان گیر می کرد، سم هایش چوب های پوسیده ی راه پله را سوراخ و زمختی اش کودکان نوپای روشنایی را دچار ترس می کرد. احساس مفید نبودن می کشد. ریموند را نکشت، بلکه راهی اش کرد. در نیمه شبی که صدای پا را برف، آرام بغل می کرد، راهی شد و بدون خداحافظی خانه را ترک کرد. سفری که جز دلتنگی و دوری از دوستان سودی نداشت، اما بعد از گذشت مدتی ورق برای ریموند برگشت. در خرابه های یک مزرعه ی قدیمی کتابچه ای پیدا شد. عنصری که ریموند را قابل کنترل می کرد. کتابچه ای که اسم ریموند را روی قابش داشت. اما به چه علت؟ دو سال بعد از ترک محفل، ریموند با زنگ ساعت که نیمه شب را در خانه شماره دوازده اعلام میکرد برگشت. قامتی هموار تر پیدا کرده بود، شاخهایش مرتب و سم هایش به انگشتانی پوشیده از موی قهوه ای تبدیل شده بود. حالا با ظرافت بیشتر قادر به کنترل رفتارش بود. اما همه تغییرات تحت کنترل کتابچه ای بود که در دست داشت. کتابچه ای که ریموند در آن قصه می نوشت و قصه ها به واقعیت تبدیل میشد. طرز کار کتابچه بدین شکل بود که اگر اتفاقات کوچک به شکل درست و سنجیده و پشت سر هم چیده می شد در واقعیت هم آثارش پیدا می شد. ریموند بدین شکل خودش و اتفاقات اطرافش را کنترل می کرد. اما اگر قصه مشکل داشت یا اتفاق غیر منتظره ای رخ می داد روند داستان نوشته شده، در واقعیت تغییر می کرد و کلمات نوشته شده از کتاب پاک می شد و عاقبت این اتفاق چیزی نبود جز همان سوپ و همان کاسه؛ همان ریموند و همان دردسر های گوزنی که در خانه ی انسان ها زندگی میکرد. |
محل زندگی | میان قصه ها |
منطقهی زمانی | (GMT+3:30) تهران |
علاقهمندیها | یونجه ی تازه و نمدار |
اجتماعی | |
---|---|
پیامها | 320 |
وفاداریها | محفل ققنوس |
آخرین ورود | ۱۴۰۳/۲/۴ ۲۲:۰۳ |