هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


سوجی
سوجی


شخصی
تاریخ گرفتن نقش ۱۳۹۷/۳/۲ ۱۸:۲۰
معرفی شخصیت نام: سوجی (در مواقعی که ازش نام و نام خانوادگی بخوان، میگه: سوج ای. میگه که «ای» نام خانوادگیشه. )
گروه: گریفیندور
ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی: نارنجیِ گرد، ورّاجِ دیوونه!

معرفی کوتاه:
بذارین اول از ننه‌باباش براتون بگم! شایعات میگن که بید کتک‌زن همیشه کتک‌زن نبوده. اوایل بید خوبی بوده، در حدی که بهش بیدِ نازکُن می‌گفتن. در واقع، همه چیز از روزی شروع شد که یه روز یکی از دانش‌آموزای هاگوارتز که توی درس معجون‌سازی نمره‌ی غول غارنشین گرفته بود، گریه‌کنان میاد پای بید و با عصبانیّت معجون افتضاح امتحانیش رو خالی می‌کنه پای درخت.

به چند روز نمی‌کشه که درخت بید قصه‌ی ما میوه میده. درسته، طبیعتاً یه پرتقال... آخه کی از ترکیب یه درخت جادویی و یه معجون خراب، انتظار چیز دیگه‌ای جز یه پرتقال سخنگوی دیوونه داره؟!

پرتقال دیوونه‌ی قصه‌ی ما، از همون دوران طفولیت که در دامان مادرش؛ بید کتک‌زن بود، ورّاجی می‌کرد. فحش‌های آبدار و حتی پالپ‌دار می‌داد. سعی می‌کرد جست و خیز کنه که البته چون چسبیده بود به مادرش، نمی‌تونست. اعتقادی به مرلینگاه نداشت و از همون بالا آب‌پرتقال خالی می‌کرد روی سر دانش‌آموزا... و اینکه خودش رو «سوجی» خطاب می‌کرد و کسی هم نمی‌دونست که این اسم از کجا به ذهنش خطور کرده!

دانش‌آموزها هم به مسخره‌بازیاش می‌خندیدن یا سعی می‌کردن به ضرب سنگ و طلسم، از روی درخت بچیننش. بید هم شاخه‌هاش رو تکون می‌داد تا طلسما و سنگا رو از بچه‌ش دور کنه و ازش محافظت کنه. کمی که گذشت، بید از این رفتار بچه‌ها عصبانی شد و هرکی که جلو میومد رو با شاخه‌هاش میزد. تا اینکه یه روز، یکی از طلسما به پرتقال تقریباً رسیده‌ی روی درخت خورد و اون رو انداخت... بید هم از فرط عصبانیت تا آخر عمرش همونطور کتک‌زن موند و تبدیل شد به چیزی که الان هست!

اما پرتقال قصه‌ی ما یعنی سوجی، خوشحال از اینکه بالاخره به سن قانونی رسیده و از مادرش جدا شده، سر به دشت و دمن گذاشت. دنیا رو گشت. با برج ایفل و خاویر باردم سلفی گرفت. توی دانشگاه‌های معتبر دنیا درس خوند. کمپین‌های کمک به راسوهای گرسنه‌ی آفریقایی راه انداخت. فیلم بازی کرد. آهنگ خوند. کارتل مواد مخدر تاسیس کرد و توی مکزیک جنگ‌های خیابونی راه انداخت. حتی کاندیدای ریاست جمهوری کنیا هم شد که به یه موزِ کال باخت ولی چیزی از ارزش‌هاش کم نشد.

تا این که بالاخره یه روز پروفسور دامبلدور سوجی رو گوشه‌ی یکی از خیابونای لندن پیدا کرد، از پشت عینک هلالی شکلش بهش نگاه نافذی انداخت، لبخندی زد و مهربونانه سوجی رو فرو کرد توی ریشش تا ببره بده ویزلی‌ها پرتقال بخورن و شب عیدی دل بچه ویزلیا شاد شه. از اون موقع ازش خبری در دست نیست و رسانه‌های غرب و شرق مدام در گفتگوهای ویژه‌ی خبریشون در مورد سرنوشتش ابراز نگرانی می‌کنن. خب... آخه هیچکس نمی‌دونه که سوجی همیشه روش‌های خودش رو برای مواجهه با هر موقعیتی داره.
شناسه نمایشی سوجی
محل زندگی یخچال گریمولد
منطقه‌ی زمانی (GMT+3:30) تهران
عضویت از ۱۳۹۷/۳/۲ ۱۳:۲۰
اجتماعی
پیام‌ها 91
آخرین ورود ۱۴۰۲/۱۱/۸ ۱۳:۴۸
دارایی
بانک گرینگوتز 0 گالیون

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.