هورکراکسس ها : قاب آویز
به نظر من قاب آویز از توی شکم آراگوگ پیدا خواهد شد.
دلایل:
1) هیچ کس به یک آرکومنتالا ظنین نمیشده است.
2) او ریاست آرکومنتالا ها رو داشته که میتوانسته به راحتی تمام آنها رو بر ضد فردی که به دنبال هورکراکسس آمده بشوراند.
3) خود آرکومنتالاها هم بسیار وحشی و خطرناکند.
4) اگر فرد میتوانست آراگوگ رو بکشد بدتر میشد چون آرکومنتالا های دیگر سریعا او رو میخوردند و معلوم نبود کدام یک هورکراکسس را ببلعد که در این صورت یک انتخاب به 100ها انتخاب تبدیل میشد.
5) موانع طبیعی زیادی در رسیدن به آنجا وجود دارد.
6) امکان قرار دادن موانع جادویی هم بوده که بعدا به علت مرگش نتوانسته آنها رو اجرا کند.
7)او دوباره میتوانسته به راحتی با دنبال کردن عنکبوتها به محل برسد بنابراین نیاز به نقشه هم نبوده. چون این نقشه ممکن بود به دست نااهل بیافد.
8) کسی بدون کمک از آنجا نمیتوانست خارج شود و در نتیجه محل مخفی میماند.
من راجع به قرار دادن قاب آویز در شکم آراگوگ نظری ندارم ولی کسی که توانسته از سد ولدرمورت عبور کند این کار نمیتوانسته برایش سخت باشد. اینها همه فرضیه هستند و میتوانند درست باشند یا نباشند و من نیز روی آنها تاکیدی ندارم. بنابراین میخواهم با دلایل قانع کننده این موارد رو تصدیق یا تکذیب کنید. تمام این صحنه ها را من در خواب دیده ام. چیز دیگری هم دیدم که به نظر خودم مشکل دارد آنهم راجع به از بین بردن هورکراکسسهاست. چون هورکراکسس یه جادوی کاملا سیاه هست قدرت مقاومت در برابر نور رو ندارد و غیر فعال میشود(اما از بین نمیرود چون دفترچه ریدل از بین نرفت و وقتی کار کرد که وارد تالار اسرار شد که نور طبیعی وجود نداشت) و بنابر این از بین بردنش ساده تر میشود.
به نظر من قاب آویز از توی شکم آراگوگ پیدا خواهد شد.
دلایل:
1) هیچ کس به یک آرکومنتالا ظنین نمیشده است.
2) او ریاست آرکومنتالا ها رو داشته که میتوانسته به راحتی تمام آنها رو بر ضد فردی که به دنبال هورکراکسس آمده بشوراند.
3) خود آرکومنتالاها هم بسیار وحشی و خطرناکند.
4) اگر فرد میتوانست آراگوگ رو بکشد بدتر میشد چون آرکومنتالا های دیگر سریعا او رو میخوردند و معلوم نبود کدام یک هورکراکسس را ببلعد که در این صورت یک انتخاب به 100ها انتخاب تبدیل میشد.
5) موانع طبیعی زیادی در رسیدن به آنجا وجود دارد.
6) امکان قرار دادن موانع جادویی هم بوده که بعدا به علت مرگش نتوانسته آنها رو اجرا کند.
7)او دوباره میتوانسته به راحتی با دنبال کردن عنکبوتها به محل برسد بنابراین نیاز به نقشه هم نبوده. چون این نقشه ممکن بود به دست نااهل بیافد.
8) کسی بدون کمک از آنجا نمیتوانست خارج شود و در نتیجه محل مخفی میماند.
من راجع به قرار دادن قاب آویز در شکم آراگوگ نظری ندارم ولی کسی که توانسته از سد ولدرمورت عبور کند این کار نمیتوانسته برایش سخت باشد. اینها همه فرضیه هستند و میتوانند درست باشند یا نباشند و من نیز روی آنها تاکیدی ندارم. بنابراین میخواهم با دلایل قانع کننده این موارد رو تصدیق یا تکذیب کنید. تمام این صحنه ها را من در خواب دیده ام. چیز دیگری هم دیدم که به نظر خودم مشکل دارد آنهم راجع به از بین بردن هورکراکسسهاست. چون هورکراکسس یه جادوی کاملا سیاه هست قدرت مقاومت در برابر نور رو ندارد و غیر فعال میشود(اما از بین نمیرود چون دفترچه ریدل از بین نرفت و وقتی کار کرد که وارد تالار اسرار شد که نور طبیعی وجود نداشت) و بنابر این از بین بردنش ساده تر میشود.