آلستور مودی یکی از جادوگران و آرور های برجسته وزارت سحر و جادو است که از سال 1965 فعالیت های بسیاری ضد جادوگران سیاه به خصوص یاران و یا همان مرگخواران لرد سیاه داشت . او در حال حاضر در سن 48 سالگی به سر میبرد . او یکی از اعضای قدیمی محفل ققنوس و یکی از یاران سپیدی است که از سالهای اولیه تشکیل محفل در آن حضور داشته و همواره فعالیت های بسیاری انجام نموده است .
او یکی از شکاک ترین و وسواس ترین جادوگران قرن است ، البته در زمینه پیدا کردن و اسیر نمودن جادوگران بد و سیاه ، نمونه بسیاری از فعالیت مرگخواران تبه کار توسط او مشاهده شده است که آنان را به وزارت جادوگری ارائه کرده است . شروران و سیاهان همواره از بر زبان آوردن نام او هراس داشتند و وجود او نشانگر آرامش و خوبی است . نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ، کارکاروف( بخشیده شد ) و ... است .
از خصوصیات ظاهری او میتوان به قد بلند ، موهای بلند و قهوه ای روشن ، چشمان آبی رنگ ، عصای بزرگ ، و صورت خراشیده و بینی قلوه کن شده اش اشاره نمود .
درباره محل زندگی او اطلاعات چندانی در دست نمیباشد ، چرا که او مدام در حال تغییر مکان زندگی اش است زیرا که تبه کاران همواره در جست و جو و نابودی او هستند ، مجبور است که هر چند مدت یک بار محل زندگی اش را تغییر دهد ، با این حال اتفاقات خطرناک زیادی در منزل شخصی اش برای او رخ داده است .
از آنجایی که او به همه افراد بسیار زود مضمون میشود و شک میکند ، تا به حال ازدواج نکرده است و به همین دلیل فرزندی نیز ندارد .
از دیگر فعالیت های او میتوان به : تدریس در سال چهارم در مدرسه هاگوارتز و در مقام معلم دفاع در برابر جادوی سیاه اشاره نمود ، البته موفقیتی کسب نکرد ، چرا که توسط یکی از مرگخواران به اسارت گرفته شد و درس او توسط بارتیموس کراوچ پسر تدریس شد و فقط نامش به یدک کشیده شد .
و این اسارت منجر به شش ماه زندانی ماندن در یک صندوقچه جادویی شد ، همچنین وظیفه برگزاری جلسات سری در محفل ققنوس را بر عهده دارد و در محفل حکم دست راست آنان را دارد .
در حال حاضر از وزارتخانه بازنشسته شده و تمام وقتش را به انجام کارهای محفل و نابودی جادوگران سیاه اختصاص داده است .
او یکی از شکاک ترین و وسواس ترین جادوگران قرن است ، البته در زمینه پیدا کردن و اسیر نمودن جادوگران بد و سیاه ، نمونه بسیاری از فعالیت مرگخواران تبه کار توسط او مشاهده شده است که آنان را به وزارت جادوگری ارائه کرده است . شروران و سیاهان همواره از بر زبان آوردن نام او هراس داشتند و وجود او نشانگر آرامش و خوبی است . نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ، کارکاروف( بخشیده شد ) و ... است .
از خصوصیات ظاهری او میتوان به قد بلند ، موهای بلند و قهوه ای روشن ، چشمان آبی رنگ ، عصای بزرگ ، و صورت خراشیده و بینی قلوه کن شده اش اشاره نمود .
درباره محل زندگی او اطلاعات چندانی در دست نمیباشد ، چرا که او مدام در حال تغییر مکان زندگی اش است زیرا که تبه کاران همواره در جست و جو و نابودی او هستند ، مجبور است که هر چند مدت یک بار محل زندگی اش را تغییر دهد ، با این حال اتفاقات خطرناک زیادی در منزل شخصی اش برای او رخ داده است .
از آنجایی که او به همه افراد بسیار زود مضمون میشود و شک میکند ، تا به حال ازدواج نکرده است و به همین دلیل فرزندی نیز ندارد .
از دیگر فعالیت های او میتوان به : تدریس در سال چهارم در مدرسه هاگوارتز و در مقام معلم دفاع در برابر جادوی سیاه اشاره نمود ، البته موفقیتی کسب نکرد ، چرا که توسط یکی از مرگخواران به اسارت گرفته شد و درس او توسط بارتیموس کراوچ پسر تدریس شد و فقط نامش به یدک کشیده شد .
و این اسارت منجر به شش ماه زندانی ماندن در یک صندوقچه جادویی شد ، همچنین وظیفه برگزاری جلسات سری در محفل ققنوس را بر عهده دارد و در محفل حکم دست راست آنان را دارد .
در حال حاضر از وزارتخانه بازنشسته شده و تمام وقتش را به انجام کارهای محفل و نابودی جادوگران سیاه اختصاص داده است .